آیا شیعه می گوید عایشه دوست داشت بعضی مردان او راببینند

Home انجمن ها امهات المومنین آیا شیعه می گوید عایشه دوست داشت بعضی مردان او راببینند

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  ناشناس در 9 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 2 نوشته (از کل 2)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1510

    ناشناس
    اخيرا مقاله اي در سايت قرار گرفته با عنوان”شبهه شيعه :چرا عايشه دوست داشت بعضي مردان او راببينند”
    نويسنده مقاله جناب سجودي سعي کرد که شيعه را به تهمت زدن به عايشه متهم نمايد.در اينجا سعي مي کنم پاسخ مختصري ارائه نمايم.
    قبل از هرچيز بگويم که عقيده جمهور علماء شيعه مبرا بودن عايشه از هر گونه فساد اخلاقي است. اما دريغا که در کتب معتبر اهل سنت رواياتي وجود دارد که هرگز قابل توجيه نيستند.و ايکاش اهل سنت اصرار به معتبر بودن اين کتب نداشتند.چراکه اين روايات خود بزرگترين توهين به عايشه است. ملاحظه کنيد:
    «… وقال سليمان بن يسار: استأذنت على عايشه فعرفت صوتى قالت: سليمان؟ ادخل فإنك مملوك ما بقى عليك شى‏ء…»
    سليمان بن يسار مى‏گويد: براى اينكه نزد عايشه بروم از او اجازه گرفتم. صداى مرا شناخت و گفت: سليمانى؟ داخل شو كه تو مملوكى و… .
    سنن نسائى، ج 1، ص 93، كتاب الطهارة، باب 83، ح 100
    مگر مملوك بودن مى‏تواند علت جواز دخول بر اجنبيه باشد؟ در كجاى اسلام آمده است كه اگر كسى غلام كسى باشد با همه زنها محرم است؟ ممكن است گفته شود كه عايشه بعد از حجاب كردن اجازه داد. گوئيم اگر چنين است چرا مملوك بودن را دليل بر جواز دخول دانسته است؟ اگر او حجاب كرده بود چرا گفت: «داخل شو كه تو مملوكى»؟ مگر غير مملوك نمى‏تواند بر عايشه -كه حجاب كرد- داخل شود؟ اندكى تفكر در اين روايت به ما مى‏رساند كه يا عايشه به حجابش بى اعتنا بوده است يا اين روايات دروغ است .(رواياتي که در کتب شما آمده نه ما)
    روايتي ديگر:
    «… أخبرنى سالم سبلان قال: وكانت عايشة تستعجب بأمانته وتستأجره فارتنى كيف كان رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم يتوضأ… وغسلت وجهها ثلاثا ثمّ غسلت يدها اليمنى ثلاثا واليسرى ثلاثا ووضعت يدها في مقدم رأسها ثمّ مسحت رأسها مسحة واحدة إلى مؤخره ثمّ امرت يديها بأذنيها ثمّ امرت على الخدين. قال سالم: كنت آتيها مكاتبا ما تختفى منى فتجلس بين يدى وتتحدث معى…»
    سالم سبلان – كه به خاطر امانتداريش عايشه او را اجير كرده بود- مى‏گويد: عايشه به من نشان داد كه رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چگونه وضو مى‏گرفت… سه بار (عايشه) صورتش را شست سپس سه بار دست راستش و سه بار دست چپش را شست و سپس دستش را جلو سرش قرار داد و آن را به تمام سرش كشيد و گوشهايش را مسح كرد و بر دو گونه‏اش كشيد.
    روايتي ديگر:
    «أبو سلمة: دخلت أنا و أخو عايشة على عايشة فسألها أخوها عن غسل النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فدعت بإناء نحوا من صاع فاغتسلت وأفاضت على رأسها وبيننا وبينها حجاب»
    أبو سلمة مى‏گويد: من و برادر عايشه بر او وارد شديم. برادرش از او درباره غسل پيامبر پرسيد. او ظرفى كه تقريبا
    گنجايش يك صاع (تقريبا يك من) داشت طلبيد و بر سرش آب ريخت و بين ما و او حجاب بود.
    صحيح بخارى، ج 1، ص 72، كتاب الغسل، باب الغسل بالصاع
    حال سوال اينجاست که آيا نمي شد غسل و وضو را از يک صحابه مرد سوال کرد؟حداقل وضو پيامبر را که همه اصحاب ديده بودند.از طرفي آيا براي تعليم وضو وغسل حتما مي بايست عايشه آنها را اجرا مي کرد؟ آيا نويسندگان اينگونه احاديث حيا نكردند كه آن را در -به اصطلاح- صحيحترين كتابهاى روائى خود آوردند
    جناب سجودي اگر اين روايات درست بدانيد جنابعالي خود بزرگترين توهين کننده به عايشه خواهيد بود.(ولي دريغا که اين روايات در صحيح ترين کتب شما آمده)
    اما عايشه و رضاع كبير:
    عقيده جمهور مسلمين از جمله امام مالک و شافعي و احمد و اسحاق و ابي ثور و دو شاگرد ابوحنيفه (ابو يوسف و امام محمد) و اوضاعي و نيز عمر ابن خطاب و پسرش عبدالله و همچنين ابن مسعود و ابن عباس و ابو موسي اشعري و تمامي زنان پيامبر،مخالف عقيده عايشه است.حتي شخص رسول خدا نيز در روايتي عقيده خود را چنين اعلام کرده اند.
    «عن أم سلمة قال رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم : لا يحرم من الرضاعة إلاّ ما فتق الامعاء في الثدى وكان قبل الفطام»
    رضاع هنگامى درست است كه قبل از دو سالگى بوده و طفل با مكيدن از پستان از شير زن سير شود. (يعنى به غذاى ديگرى نيازمند نباشد).
    و اما عايشه براي شاهکارش رضاع كبير به يک آيه (!) و يک روايت استشهاد مى‏كرد.
    الف – قرآن: عايشه مى‏گويد: كه آيه رضاع كبير و نيز آيه رجم در قرآن بوده و در ضمن صحيفه‏اى زير رختخوابم قرار داشت و چون ما به موت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مشغول شديم، داجن (بره يا بزغاله‏اى كه در اطاق نگهدارى مى‏شد) آن را خورد!
    «عن عايشه قالت: لقد نزلت آية الرجم ورضاعة الكبير عشرا ولقد كان في صحيفة تحت سريرى فلما مات رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم وتشاغلنا بموته دخل داجن فأكلها».
    سنن ابن ماجه، ج 1، ص 625، كتاب النكاح، باب 36، ح 1943.
    علماء اهل سنت براي توجيه ادعاي عايشه مي گويند آيه «رضاع كبير» ، هم نسخ تلاوت شده و هم نسخ حكم! در پاسخ آن بايد گفت: اولا – آيه تا زمان رحلت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله -به قول عايشه- زير رختخواب او وجود داشت. آيا بعد از وفات آن حضرت، جبرئيل نازل شد و آن را نسخ كرد؟!
    ثانيا – چگونه مى‏شود كه حكمى نازل شده باشد و مردم از آن با خبر نباشند و فقط عايشه آن را بداند و سپس نسخ آن بيايد و از نسخ آن هم كسى مطلع نشود و بعدها علماى اهل سنت آن را در توجيه ادعاى عايشه نقل كنند؟!
    ثالثا – عايشه آن آيه را به عنوان حكمى الهى تلقى كرده و ادعا مى‏كند داجن آن را خورد نه آنكه نسخ شده باشد و معناى آن اين است كه اگر داجن آن را نمى‏خورد زنها مى‏توانستند به نص آن آيه (كه عايشه ـ و فقط او ـ ادعاى نزول آن را داشت) مرد بزرگى را شير دهند تا آن مرد به منزله پسر او باشد.البته ساير زنهاى پيامبر از اين كار ابا مى‏نمودند.
    «قالت أم سلمة لعائشة: انّه يدخل عليك الغلام الايفع الذى ما أحب أن يدخل على».
    «أم سلمة به عايشه مى‏گفت: پسر مميز بر تو وارد مى‏شود (و تو حجاب نمى‏كنى) و من دوست ندارم كه بر من وارد شود»
    صحيح مسلم، ج 2، ص 1077، كتاب الرضاع، باب 7، ح 29

    ب – سنت: عايشه مى‏گويد: «رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به «سهلة» دختر «سهيل» دستور داد كه به پسر خوانده‏اش «سالم» شير بدهد. او گفت: چگونه به او شير بدهم در حالى كه او مردى بزرگ است؟! پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله تبسمى كرد و فرمود: من مى‏دانم كه او مردى بزرگ است». (يعنى با اين حال مى‏گويم به او شير بده تا با تو محرم شود و تا شوهر تو يعنى «أبو حذيفة» از اينكه او وارد بر تو مى‏شود ناراحت نشود!
    اولا: داستان شير خوردن «سالم» را فقط عايشه نقل كرده است ثانيا: در آن اشكالات متعددى ديده مى‏شود .
    بعض از علماى عامه در توجيه شير خوردن سالم گفته‏اند كه ممكن است سهلة شير خود را در ظرفى ريخته و سالم از آن نوشيد و با اين توجيه خواسته‏اند كه اشكال مزبور را رفع كنند اينان از اين نكته غافل شدند كه اگر چنين است چرا سهله از اين نوع شير دادن ناراحت بود؟ مى‏خواهد سالم مردى بزرگ باشد يا نباشد. از اين گذشته با كلمه «رضاع» كه اصطلاحا به معناى مكيدن شير از پستان است مناسبت ندارد، زيرا رضاع هنگامى صادق است كه طفل، شير را از پستان بمكد نه آنكه آن را در ظرفى ريخته و به او بدهند.
    به هر صورت اين دو دليل عايشه ، بقدري غير عقلاني است که احدى از علماى بنام اهل سنت بدان فتوى نداده اند.
    لذا مى‏توان به قاطعيت گفت: كه اين روايت و آيه‏ حقيقت ندارد.و متاسفانه عايشه اين حديث و آيه راجعل کرده است.
    ولي چه علت ، آيانعوذ بالله مي خواست با مردان نامحرم نشست وبرخاست نامشروع داشته باشد. حاشا و کلا. (تمامي همسران رسول خدا از جمله عايشه از هرگونه تهمت بي بندوباري قطعا مبرا هستند)
    دوستان عزيز علت حضور مردان نزد در خانه عايشه يکي انجام فتنه برعليه خليفه زمانش حضرت علي بود(همان ظهور شاخ شيطان ومر کز فتنه که پيامبر نيز بدان اشاره کرده بود). و ديگري ارضاي حس رياست و فراموش نشدن او. (چيزي که براي ديگر همسران پيامبر مهم نبود)

    #3279

    ناشناس
    به تازگي مقاله اي ديگر با عنوان” تهمت جدید شیعه :جنب شدن مردان بیگانه در خانه ام مومنان عائشه! ” به قلم جناب سجودي در سايت قرار گرفته است. ابتدا مي خواستم بطور مبسوط و مستقل آن را پاسخ دهم ليکن چون بي ارتباط با موضوع اين پست نيست ، در اينجا به يک نکته بسنده مي کنم.
    در حديث مسلم آمده: عَنْ مَسْرُوقٍ قَالَ قَالَتْ عَائِشَةُ دَخَلَ عَلَىَّ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- وَعِنْدِى رَجُلٌ قَاعِدٌ فَاشْتَدَّ ذَلِكَ عَلَيْهِ وَرَأَيْتُ الْغَضَبَ فِى وَجْهِهِ قَالَتْ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهُ أَخِى مِنَ الرَّضَاعَةِ. قَالَتْ فَقَالَ « انْظُرْنَ إِخْوَتَكُنَّ مِنَ الرَّضَاعَةِ فَإِنَّمَا الرَّضَاعَةُ مِنَ الْمَجَاعَةِ ».
    حضرت عایشه میگوید پیامبر وارد اتاقم شد و پیش من مردی نشسته بود بر او سخت آمد و آثار غضب را در چهره ایشان دیدیم ، کفتم ای رسول الله این برادر رضاعی من است فرمود در برادران رضاعی خود دقت کنید زیرا خویشاوندی رضاعی آنوقت حاصل میشود که کودک بخاطر گرسنگی شکم سیر، شیر خورده باشد
    جنابعالي مي گوييد که تصريح پيامبر در اين روايت فقط اين بود که ، عايشه در مورد محرميت رضاعیش دقت کند. حال اگر گفته شما را درست بدانيم و هيچ احتمال ديگري را در نظر نگيريم ،سوال اين است که با وجود چنين روايتي چرا همچنان عايشه نسبت به موضوع محرميت رضاعي بي توجه بود و با استدلالهاي بي پايه و اساس محرمهاي رضاعي خود را زياد مي کرد.چرا نامبرده به خشم و تذکر رسول خدا اعتنايي نکرد؟
    در واقع آيا غضب پيامبر از عايشه( که در روايت آمده) بخاطر علم ايشان به اين موضوع نبود که عايشه از محرميت رضاعي در آينده سوء استفاده خواهد کرد؟
در حال نمایش 2 نوشته (از کل 2)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.