قرآن چگونه مرا هدایت کرد؟

وقتی در آغاز جوانی  به بعضی از مبانی مذهب پدری  خود ( مذهب شیعه) شک کردم ، برای علاج این شک به پیش ملایانم شیعه رفتم و کتابهای آنها را خواندم یادم میاید کتابی بود در رد وهابیت که با علاقه تمام خواندم  نویسنده این کتاب یا جعفر سبحانی بود یا محمد تقی جعفری

آنها با حرارت این عقیده وهابی ها ؛که نباید بر سر قبور بنا و ساختمان و گنبد و بارگاه ساخته شود را رد میکردند، و در ضمن دلایل خود، برای رد وهابیت  به آیه ای  از کتاب خدا  در سوره کهف چنگ زدند و جمله های شبیه به این متن  را  بطور مفصل نوشته بودند:

ادعای شیعه :
ساخت بنا برای بزرگان از دست رفته، یک امر قرآنی است زیرا قرآن درباره اصحاب کهف می فرماید: «ابْنُوا عَلَیهِم بُنْیانًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَىٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِم مَّسْجِدًا» ﴿الکهف: ٢١﴾ و اینکه قرآن ساخت مسجد در کنار قبور اصحاب کهف را با لحن موافق می آورد خود بزرگترین دلیل برای موافقت قرآن با ساخت گنبد و حتی مسجد در کنار مزار بزرگان است، پس  وقتی مسجدی در کنار قبر بزرگی ساخته شد، این تضادی با آیه «وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّـهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّـهِ أَحَدًا» ﴿الجن: ١٨﴾ ندارد، زیرا اگر چنین بود قرآن آن را نقل نمی کرد و یا پس از نقل آن را رد می کرد و یا اینکه پیامبر اکرم آن را نسخ و یا رد می فرمود.

جستجوی من
برای کشف حقیقت، قرآن را باز کردم  تا آیات قبل و بعد را ببینم تا بدانم حق با سنی است یا با شیعه:
سلسله آیات به این ترتیب بود:

«وَکَذَلِکَ بَعَثْنَاهُمْ لِیتَسَاءَلُوا بَینَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یوْمًا أَوْ بَعْضَ یوْمٍ قَالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِینَهِ فَلْینْظُرْ أَیهَا أَزْکَى طَعَامًا فَلْیأْتِکُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْیتَلَطَّفْ وَلَا یشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَدًا» (الکهف/۱۹) این‌گونه آنها را (از خواب) برانگیختیم تا از یکدیگر سؤال کنند؛ یکی از آنها گفت: «چه مدت خوابیدید؟!» گفتند: «یک روز، یا بخشی از یک روز!» گفتند: «پروردگارتان از مدت خوابتان آگاهتر است! اکنون یک نفر از خودتان را با این سکه‌ای که دارید به شهر بفرستید، تا بنگرد کدام یک از آنها غذای پاکیزه‌تری دارند، و مقداری از آن برای روزی شما بیاورد. اما باید دقت کند، و هیچ کس را از وضع شما آگاه نسازد…
«وَکَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیهِمْ لِیعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَهَ لَا رَیبَ فِیهَا إِذْ یتَنَازَعُونَ بَینَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیهِمْ بُنْیانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِمْ مَسْجِدًا» (الکهف/۲۱)
و اینچنین مردم را متوجه حال آنها کردیم، تا بدانند که وعده خداوند (در مورد رستاخیز) حق است؛ و در پایان جهان و قیام قیامت شکی نیست! در آن هنگام که میان خود درباره کار خویش نزاع داشتند، گروهی می‌گفتند: «دیواری بر در غار آنان بسازید پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است!» ولی آنهایی که حاکم مسلط بر کار بودند گفتند: «ما مسجدی در کنار (مدفن) آنها می‌سازیم»

«سَیقُولُونَ ثَلَاثَهٌ رَابِعُهُمْ کَلْبُهُمْ وَیقُولُونَ خَمْسَهٌ سَادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَیبِ وَیقُولُونَ سَبْعَهٌ وَثَامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مَا یعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِیلٌ فَلَا تُمَارِ فِیهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِیهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا» (الکهف/۲۲)
گروهی خواهند گفت: «آنها سه نفر بودند، که چهارمین آنها سگشان بود!» و گروهی می‌گویند: «پنچ نفر بودند، که ششمین آنها سگشان بود.» -همه اینها سخنانی بی‌دلیل است- و گروهی می‌گویند: «آنها هفت نفر
بودند، و هشتمین آنها سگشان بود.» بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است!» جز گروه کمی، تعداد آنها را نمی‌دانند. پس درباره آنان جز با دلیل سخن مگو؛ و از هیچ کس درباره آنها سؤال مکن!

«قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَیبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِی وَلَا یشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَدًا» (الکهف/۲۶)
بگو: «خداوند از مدت توقفشان آگاهتر است؛ غیب آسمانها و زمین از آن اوست! راستی چه بینا و شنواست! آنها هیچ ولی و سرپرستی جز او ندارند! و او هیچ کس را در حکم خود شرکت نمی‌دهد!»

روش تحقیق
من آیه ای که شیعه به آن استناد کرده را با رنگ آبی مشخص کردم و و آیه قبل آز آن و دو آیه بعد از آن را نوشتم .
با آنکه من برای یافتن پاسخ به  این سوال که گنبد سازی خوب است یا نه، پیش قاضی مغرض رفته بودم! پیش قاضیی که خودش با تمام وجود طرفدار گنبد سازی بود رفته بودم ، 
اما هنگامی که او دلیل قرآنی  نشان داد، قرآن تلبیس او را باطل نمود.
پس ببینید، قرآن  انسانی که در جستجوی حقیقت باشد را  (حتی اگر استادش کذاب و گمراه باشد) نیز براحتی هدایت میکند!
حالا اگر شما دقت کنید من جملاتی را با خط سرخ مشخص کرده ام . این جملات رنگیم مشابه یکدیگر است ۴ بار در همین متن کوتاه این جمله مشابه تکرار شده جمله این است:

«قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ»بگو: «خداوند آگاهتر است؛

در آیه اول: گفتگو بین  اصحاب کهف بود که عده ای گمان میکردند نصف روز یا یک روز تمام خوابیدند و عده ای دیگر از بین أنها گفتند ( حرف بی سند گویید بلکه «اللَّهُ أَعْلَمُ» که چه مدت خوابیده بودیم  و ما میدانم حرف گروه اول درست نبود و سخن کسانی که گفتند الله اعلم درست برد.
 در آیه دوم: دعوا بین قبر سازها و مخالفین قبرسازی است  شیعه میگوید اگر قبر سازی حرام بود، الله در این آیه آنرا رد میکرد اما الله فقط دعوای دو طرف را ذکر کرده و موضوع  را  بدون نتیجه گیری رها کرده  پس قبر سازی بد نیست .
اما در اینجا هم میبینیم  گروهی  که میگویند قبر بسازیم و گروهی که  مخالف قبر سازی هستند جمله «اللَّهُ أَعْلَمُ» را بکار میبرند  پس با توجه به آیه قبلی که حق با گروه «اللَّهُ أَعْلَمُ» بود اینجا هم  حق با همان گروه است.

در آیه سوم: دعوا بین چند گروه است گروهی میگویند  اصحاب کهف سه نفر بودند گروهی میگویند ۵ نفر بودند گروهی میگفتند ۷ نفر بودند  و  حضرت محمد میگوید «اللَّهُ أَعْلَمُ» و حق با گروهی است که میگوید «اللَّهُ أَعْلَمُ»
 در آیه چهارم هم  رسول الله درباره مدت توقف اصحاب کهف  میگوید «اللَّهُ أَعْلَمُ» است  و همین فرموده درست است.
قرآن براحتی بمن فهماند که  حق با گروهی است که میگویند الله اعلم  و پس دانستم بین دوگروه قبر پرست و مخالف قبر سازی حق با کیست!
البته بعد ها که بیشتر مطالعه کردم به حقیقت دیگری هم دست یافتم و آن اینکه وقتی چیزی حرام باشد حملش هم حرام است و فروشش هم حرام است، خریدش هم حرام است.
مثلا  خوردن شراب حرام اعلام شده، پس معنی ندارد که ما ظرف سازی  برای شراب را به این حجت که شیشه سازی  را قرآن اجازه داده حلال بدانیم یا  خرید و فروش شراب  را به دلیل این أیه :
 (وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیع …….) و خداوند خرید و فروش  را حلال کرده،(البقره/۲۷۵)جایز بدانیم !

آری وقتیکه خداوند حاجت خواهی از مرده را  حرام اعلام کرده:
(وَالَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا یخْلُقُونَ شَیئًا وَهُمْ یخْلَقُونَ)(النحل/۲۰)
معبودهایی را که غیر از خدا می‌خوانند، چیزی را خلق نمی‌کنند؛ بلکه خودشان هم مخلوقند!
(أَمْوَاتٌ غَیرُ أَحْیاءٍ وَمَا یشْعُرُونَ أَیانَ یبْعَثُونَ)(النحل/۲۱)
آنها مردگانی هستند که هرگز استعداد حیات ندارند؛ و نمی‌دانند (عبادت‌کنندگانشان) در چه زمانی محشور می‌شوند!

هنگامی که وسیله گیری را  قدغن کرده و وسیله گیر را کاذب و ناسپاس نامیده:
(أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یحْکُمُ بَینَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ)(الزمر/۳)
آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیای خود قرار دادند و دلیلشان این بود که: «اینها را نمی‌پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داوری می‌کند؛ خداوند آن کس را که دروغگو و کفران‌کننده است هرگز هدایت نمی‌کند!

 پس خود بخود اعتنا به قبور و ساختن بارگاه برای قبرها ؛که به منظور رفتن مردم برای حاجت خواهی است؛  حرام میشود ،  و دیگر نیازی نیست که علمای شیعه بگردند و برای مهمترین عبادت خود عوض آنکه دلیل محکمی از قرآن بیاورند یک دلیل لزران را از آیه ای که هیچ ربطی به عبادت هم آنها ندارد استنباط کنند!!

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …