شیعه نصف حقیقت را پنهان میکند!

شبهه شیعه: عمربن الخطاب در اسلام خود شک داشت و عقیده داشت که جزء منافقین است. ذهبى در تاریخ خود آورده است که عمر از حذیفه بن الیمان عاجزانه مى خواست که به او بگوید: آیا جزء منافقان هستم یا نه؟ پاسخ اهل سنت: روایت به این صورت است که حضرت پیامبر صلى الله علیه وسلم، به دوست خود حذیفه منافقان را در پنهان و نهان، شناسانده بود


، اما اینها از اسرار بود و حذیفه به کسی نمیگفت. البته حضرت عمر، مصرانه در پی این بود که نام و نشان منافقان را بداند اما حذیفه به او نمیگفت .آخر کار او را قسم داد که حداقل بگو نام من هم در لیست منافقان هست یانه؟ 
از همین سخن، شیعه حالا اینطرف و آنطرف میدود تا ثابت کند عمر رضی الله عنه هم جز همین گروه بوده است
و این از شیعه عجیب نیست، زیرا علمای شیعه به پیروی از یهود و نصاری گمان میکنند بهشت را دربست برای آنها ساخته اند و زبان حال آنها چون
یهود و نصارا میگوید:
(وَقَالُوا لَنْ یدْخُلَ الْجَنَّهَ إِلَّا مَنْ کَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى) «البقره/۱۱۱»
آنها گفتند: «هیچ کس، جز یهود یا نصاری، هرگز داخل بهشت نخواهد شد.
(وَقَالَتِ الْیهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ ) «المائده/۱۸»
یهود و نصاری گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان (خاص) او هستیم.

اما صحابه  رضی الله عنهم مثل شیعه ها مغرور نبودند بلکه هر لحظه مواظب بودند که مبادا شیطان آنها را بلغزاند،
آیا این حرص داشتن برای باقی ماندن بر راه راست عیب است ؟!!
به هرحال داستانی که شیعه بریده بریده نقل کرده را ما ؛از همان آدرسی که شیعه داده، کامل مینویسیم
امام ذهبی در کتاب تاریخ اسلام مینویسد:
کان النبی صلى الله علیه وسلم أسر إلیه أسماء المنافقین، وحفظ عنه الفتن التی تکون بین یدی الساعه، وناشده عمر بالله: " أنا من المنافقین – " اللهم لا، ولا أزکى أحداً بعدک
رسول الله نام همه منافقان را بصورت راز، برای حذیفه گفته بودند و حذیفه از ایشان فتنه های که قبل از قیامت بوقوع میپویست را نیز آموخته بود، و حضرت عمر او را به الله قسم داد تا جواب دهد، که آیا نام عمر هم درلیست منافقان هست یا نه و حذیفه بخاطر قسم، جوابش را داد و گفت:
نه تو از آنها نیستی، اما بعد از تو دیگر به احدی از این راز، چیزی نخواهم گفت!

بنابرین، روایت در مدح عمر رضی الله عنه است، و شیعه با بریدن متن سعی دارد نشان دهد که حضرت عمر خودش بر ایمان خود شک داشته است!!!
پس خوانندگان شیعه ما در آینده هر وقت دیدند شیعه با استناد بر کتب سنی سخن میگوید باید فورا احتمالات زیادی را در نظر بگیرند
و یکی هم همین !
یعنی باید احتمال بدهند آخوند شیعه متن را بریده تا نظر خود را ثابت کند!!
درست مثل شوهر خاله نماز نخوان من ( قبل از توبه کردنش ) که همیشه میگفت قران میگوید:
نماز نخوانید !!
و منظور او این آیه بود:
در حالت مستی نماز نخوانید!!
 

ده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …