حدیث هر که فاطمه را بیازارد مرا آزرده در مورد کیست؟

 میگویند: سنی خودش حدیث دارد که هر کس فاطمه را آزار دهد، رسول الله را آزار داده است. و فاطمه تا وقت مرگ (بخاطر فدک )از ابوبکر ناراضی بود. پس نتیجه این است که ابوبکر رسول الله را آزار داده است. 

پاسخ ما: این استدلال شیعه‌ها تعجب آور است، این مردم لجوج که بحث کردن را دوست دارند، دو حدیث ما را کنار هم گذاشتند تا نتیجه دلخواه را بگیرند. حدیث اول، هر کس فاطمه را آزار دهد، رسول الله را آزار داده است. حدیث دوم، فاطمه تا وقت مرگ از ابوبکر ناراضی بود. نتیجه: پس ابوبکر رسول الله را آزار داده است!…

ما در جواب این مردم جاهل می گوییم که رسول الله (صلی الله علیه وسلم) این حدیث را کی گفته اند؟ آیا می دانید؟ این در دنبالۀ حدیث موجود است که حضرت علی می خواست سر فاطمه هوو بیاورد، فاطمه به رسول الله شکایت کرد و رسول الله این جمله را فرمود!

عجب از اهل تشیع که این حدیث را قبول دارد، اما دنباله اش را قبول ندارد! یعنی، قبول ندارد که علی می‌خواست سر فاطمه هوو بیاورد! این را محال ممکن می‌داند؛ اما دنباله حدیث را که می‌گوید: هر کس فاطمه را بیازارد مرا آزرده است، قبول دارد!

سنی می گوید: پیامبر فرمود: هر کس فاطمه را بیازارد مرا آزرده است. باز سنی می گوید: پیامبر این روایت را وقتی  فرمود که علی می خواست با زن دوم گرفتن،  فاطمه را بیازارد.

شیعه می گوید: سنی روایت کرده است و ما فقط قسمت اولش را قبول داریم. اگر قبول دارید پس باید همه را قبول کنید.

برای درک ژرفای حماقت این مردم به این مثال توجه کنید: مثل این که ما بگوییم: فلان کس، حضرت محمد را در  بلخ ملاقات کرد و از ایشان روایتی نقل کرد که حضرت عمر و حضرت حسن، بد است. جهنمی هستند (نعوذ بالله)

حال یک احمق بیاید و این حدیث را قبول کند که گفته است: حضرت عمر (نعوذ بالله) جهنمی است! اما قسمتی را که درباره حسن است، بگوید: دروغ است چون حضرت محمد اصلاً به بلخ نرفته اند. اگر دروغ است خب درباره حضرت عمر هم دروغ است!!؟ قربانی برم خدا را                 یک بام دو هوا را!

اما در شرح حدیث:

باید دید حدیث برای چه موضوعی است؟ باید فقیهانه به معنی احادیث بنگریم: و به یقین منظور پیامبر این بود که هرکس فاطمه را به ناحق بیازارد، مرا آزرده است. و ابوبکر با دختر پیامبر دعوای شخصی نداشت؛ فاطمه از بیت المال چیزی می‌خواست که حقش نبود و خلیفه نپذیرفت. پیش از این نیز، فاطمه در زمان رسول الله از بیت المال یک خادم خواست و رسول الله نپذیرفت. اگر کار پیامبر درست است، پس کار ابوبکر هم هست.

و حدیث داریم که رسول الله فرمود: «من آذی علیاً فقد آذانی» هرکس علی را آزرد، مرا آزرده است؛ این درست است، اما معنی مطلق ندارد؛ آن را در جا و مکان و زمان و حالت خاصی گفته است. در کتاب‌های ما هست که فاطمه (رضی الله عنها) با شوهرش دعوا کرد اما ما کج اندیش نیستیم و می دانیم منظور پیامبر دعوای بین زن و شوهر نبوده است.

یا این حدیث را ببینید: «یا أیها الناس! من آذى العباس فقد آذانی، إنما عم الرجل صنو أبیه». ای مردم، هرکس عباس را آزار داد، مرا آزار داده است، بدرستی که عمو، جای پدر است.

در کتاب‌های ما هست که علی و عباس با یکدیگر درباره تقسیم فدک اختلاف کردند و کارشان به قاضی کشید. خب حالا معما چگونه حل می‌شود؟! ما هم مثل شما بگوییم:

علی مردی را که جای پدرش بود، آزار داد و با آزار عباس، عمویش، پیامبر را هم آزار داد؟! نه، منظور پیامبر این است که هرکس به ناحق علی و عباس را آزار داد، مرا آزار داده است.

و این حدیث را ببینید: رسول الله فرمود: «من آذى ذمیا فأنا خصمه» هرکس که یک ذمی ـ (اهل کتابی که زیر حکومت اسلامی زندگی می‌کند) را آزار دهد  من دشمنش هستم. حالا ما به ذمی اهل کتاب بد نگوییم؟؟!! بله، نمی گوییم؛ اما اگر کار غلطی کرد، می‌گوییم. معنی حدیث مطلق نیست.

حضرت ابوبکر هم مقام والایی داشت و یار رسول الله بود؛ پس مقام او بالاتر از فاطمه است (پیش ما)؛ پس ما هم نمی توانیم قبول کنیم که حق فاطمه را به او نداده است، به خصوص که در این دادن و ندادن برای ابوبکر فایدۀ مادی در کار نبود.

و حضرت فاطمه معصوم نبود؛ می‌توانست خطایی کند و تا آخر عمر بر خطای خود پافشاری نماید! این طور زیاد شده است مثل عدم بیعت سعد بن عباده (با آن مقام بالا) با ابوبکر؛ مثل جنگ اصحاب پیامبر به رهبری معاویه علیه خلیفۀ راشد علی! بشر که معصوم نیست بجز انبیا. شما از فاطمه اله ساخته اید و این را انتظار نداشته باشید که ما قبول کنیم!

ما از زبان عایشه حدیثی داریم که فاطمه مُرد در حالی که از ابوبکر ناراضی بود و حدیثی داریم که راضی شد! علمای ما جمع بین این دو حدیث را این طور دیده اند که عایشه مطابق علم خود گمان کرد فاطمه تا دم مرگ (مدت ۶ ماه) از ابوبکر ناراضی بود و خبر از عیادت ابوبکر از فاطمه و صلح طرفین و رضایت فاطمه از ابوبکر ندارد! عجیب است از این شیادان از کتاب ما به نفع خودشان دلیل می آورند، اما دلایلی از کتاب ما را که بر ضدشان است قبول نمی کنند.

 

 

نویسنده: سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …