یکی از اشتباهات عظیم شیعه ها این است که گمان میکنند الله جل جلاله، حضرت علی را رسما به جانشینی رسول الله صلی الله علیه وسلم منصوب نموده است و ایمان به ولایت علی در نزد آنها از اصول دین است !!
و وقتی ما به شیعه ها میگوییم که چرا در قرآن در این باره آیه ای نیست؟ میگویند هست! و نه فقط هست!! که حتی الله فراتر از این به پیامبر خود دستور داده : « یَأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ »
«ای پیامبر آنچه را که از سوی خدا بر تو نازل شده ابلاغ کن» که اگر ابلاغ نکنی یعنی ابلاغ رسالت نکردی
این تفسیر رسمی شیعه ها از این آیه است که ادعا دارند درباره ابلاغ خلافت و امامت علی به امت است
حالا چه نیازی به این تاکید بوده مگر رسول الله صلی الله علیه وسلم صلی الله علیه وسلم در انجام وظیفه تعلل کرده بودکه اینطور عتاب شده ؟!!
شیعه میگوید: بله > پیامبر(ص) از ابلاغ ولایت امیرالمومنین علی ، خوف داشت، ما میگوییم: و نسبت خوف به رسول خدا صلی الله علیه وسلم در ابلاغ وحی الهی، اهانت به ایشان است.
شیعه در دفاع از عقیده خود اینطور میگوید: قرآن به پیامبر اکرم (ص) در جریان زید و طلاق او از همسرش ، نسبت خوف و خشیت از مردم میدهد : « وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا الله مُبْدِیهِ وَتَخْشَى الناس والله أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ » آیه ۳۷سوره احزاب «… و در دل چیزى را پنهان مى داشتى که خداوند آن را آشکار مى کند و از مردم مى ترسیدى در حالى که خداوند سزاوارتر است که از او بترسى! »حال اگر کسی بگوید: پیامبر اکرم (ص) در ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین از طعن و تکذیب مردم ، خوفناک بوده ، آیا به آن حضرت اهانت نموده است ؟!!
پاسخ اهل سنت : ای شیعه گرامی آیه ۳۷ را کامل بنویس تا بدانیم جریان از چه قرار است
اینهم آیه ۳۷ احزاب با ترجمه کامل:
«وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَیْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاکَهَا لِکَیْ لَا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا» ﴿۳۷﴾
آنگاه که به کسى که خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو [نیز] به او نعمت داده بودى مىگفتى همسرت را پیش خود نگاه دار و از خداوند پروا بدار و آنچه را که خدا آشکارکننده آن بود در دل خود نهان مىکردى و از مردم مىترسیدى با آنکه خدا سزاوارتر بود که از او بترسى پس چون زید از آن [زن] کام برگرفت [و او را ترک گفت] وى را به نکاح تو درآوردیم تا [در آینده] در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان خدا صورت اجرا پذیرد (۳۷)
ماجرا به این صورت بود که در زمانه جاهلیت پسر خوانده را مثل پسر میدانستند و زن پسر خوانده را عروس خود بحساب میاوردند و در پیش آنها عروس مثل دختر بود.
حالا اسلام میخواست اعلام کند که پسر خوانده پسر نیست و زنش مثل دختر نیست و میخواست این سنت را بشکند انهم توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم، آنهم بصورت عملی! و رسول الله صلی الله علیه وسلم واهمه داشت
اما تردید نکرد اما وقتی آیه نازل شد که زینب را عقد تو در آوردیم ، وارد اتاق زینب شد بدون اجازه و گفت الله ترا به عقد من در آورده( زَوَّجْنَاکَهَا ) و حضرت زینب همیشه به این آیه افتخار میکرد که عقد من را خداوند بسته است.
خلاصه تا امروز هم کافران رومی برای اینکار به ایشان طعنه میزنند اما رسول الله الله صلی الله علیه وسلم واهمه نداشت و برای همین در آیه بعد الله ایشان را اینطور میستاید:
و در آیه ۳۹ یعنی دو آیه بعد الله در مدح رسولش میفرماید:
«الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ» آیه ۳۹ سوره احزاب
کسانى که پیامهاى خدا را ابلاغ مىکنند و از او مىترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند (۳۹)
حالا شیعه این ماجرا میداند و به چنین انسان پر عزمی تهمت تعلل میزند و میگوید که رسول الله الله صلی الله علیه وسلم برای یک موضوع عادی ترسیده و اعلان نکرده تا این آیه آمد:
: « یَأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ » (ای پیامبر آنچه را که از سوی خدا بر تو نازل شده ، ابلاغ کن )
که اگر ابلاغ نکنی یعنی ابلاغ رسالت نکردی. و این آیه را که دید و دید مقامش در خطر است پس اعلام کرد
اینست است عقل شیعه
آری شیعه عقیده دارد که رسول الله صلی الله علیه وسلم از ابلاغ خبر جانشینی علی بیم داشته و بعد از اینکه الله او را تهدید کرده که از پیامبری عزل میشوی و بعد از اینکه الله او را دلگرمی داده که از دشمنان حفاظت میکنم آیه را ابلاغ کرده است!!
و مضحک اینجاست که وقتی میگوییم که بسیار خوب تفسیر شما درست ! الله رسولش را مجبور کرد که جانشینی علی را اعلام کند خودش چرا در قرآن آشکارا نگفته شما ببیند نام زید را در قران ذکر کرده
شیعه میگوید الله مصلحت ندید!!
الله خودش مصلحت ندید بگوید اما پیامبرش را مجبور کرد بگوید !!
این است عقل شیعه!!
ما از این شیعه ای که چنین سخنان بیهوده ای و یاوه ای را میگوید، میپرسیم:
علت ترس یا تساهل پیامبر در ابلاغ وحی خیالی شیعه در مورد ولایت علی چه بوده است؟ اگر خداوند فرموده: «بلغ ما انزل الیک» اگر مقصود خلافت علی بوده پس نتیجه می شود فرشته وحی چیزهای را قبلا گفته که در آن تصریح به خلافت علی شده است و بعد از این مساله از دو حال خارج نیست:
۱ = یا خداوند فرموده که صراحتا این آیات را برای مردم ومسلمین قرائت نکن وفقط بین خودمان باشد واین امکان ندارد چون خداوند، آیات مخفی ندارد که همه را با آنها بپیچاند و دور بزند چون برای خداوند مقام ومنزلت افراد در هدایت و وحی ملاک نیست بلکه فقط بیان مسائل وراهنمایی عمومی مد نظر خدا بوده وهست وکسی این را نمی تواند کتمان کند.
۲ =و یا خداوند فرموده به مردم بگو و رسول الله صلی الله علیه وسلم تعلل کرده در اجرای دستور که این یک طعن عظیم به مقام رسول الله است و گوینده باید از این اعتقاد دست بردارد زیرا او را به نزدیکی مرزهای کفر میبرد.
اما از نظر اهل سنت تفسیر این آیه در خودش است شما قرآان را باز کنید و صفحه ای که آیه بلاغ در آن است را بخوانید براحتی در میابید که الله چه چیز را میخواسته ابلاغ کند
آیات قبل از آن درباره یهود و نصارا صبحت میکند و تا میرسد به آیه بلاغ….. یا رسول ابلاغ کن….. و در آیه بعد متن ابلاغیه هست بیایید باهم بخوانیم :
یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ (۶۷) قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَیْءٍ…………. مائده آیه ۶۷
«اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمىکند» (67)
«بگو اى اهل کتاب شما یک ذره هم بر حق نیستید ………
ای خواننده شیعه! شما بگویید این ایات چه ربطی به حضرت علی دارد ؟!! تا شیعه مجبور شود برای چسباندن آن به علی، هم خداوند را ترسو معرفی کند و هم رسولش را؟ !! »