متشابهات قرآن چه آیاتی هستند ؟ قرآن در لغت عرب کتابی را گویند که سهل القرائه و قابل فهم باشد و اطلاقات آیات: (وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ) و مانند آن میرساند که تمام قرآن سهل القرآئه و سهل التناول است و از آیه اول سوره هود که فرموده:
(کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ) (هود: ۱)
«کتابی [با عظمت] است که آیاتش استواری و استحکام یافته، سپس تفصیل داده شده است.»
استفاده میشود که تمام آیات قرآن محکم و آیات محکماتست. و معنی محکم فصیح المعانی میباشد و بطور مسلم تمام آیات قرآن چنین است و چنانکه ذکر شد تمام آن قابل فهم است، ودر سوره زمر آیه ۲۳ فرموده:
(اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا)
«خدای تعالی نازل نموده بهترین حدیث را کتابی است متشابه».
یعنی آیات آن شبیه به یکدیگر است در زیبایی و فصاحت، زیرا متشابه از باب تفاعل، و متشابه تشابه طرفین است، در این آیه خدا تمام قرآن را متشابه خوانده یعنی آیات با یکدیگری شبیه میباشد چنانچه خدایتعالی در وصف میوههای بهشت فرموده در سوره بقره آیه ۲۵:
( کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِن ثَمَرَهٍ رِّزْقًا ۙ قَالُوا هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا )
«هر چه روزی داده شوند از میوه گویند این است آنچه از قبل روزی ما شده بود و آورده شوند بمیوه شبیه یکدگر (در طعم ولذت و منظره) ».
به این معنی تمام آیات قرآن در فصاحت و صحت معنی و زیبایی شبیه یکدیگرند، پس قرآن در عین حال که تمام آیاتش محکم است در همان حال تمامش متشابه است، یعنی در زیبایی شبیه همدگر است.
حال باید دانست چگونه حق تعالی گاهی تمام قرآن را محکمات و گاهی متشابه و گاهی تقسیم کرده آنرا به محکم و متشابه و در سوره آل عمران آیه ۷ فرموده:
(هُوَ الَّذِی أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ ۗ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ)
«آن خدا خدائی است که نازل نموده بر تو این قرآن را که بعضی از آن آیات محکماتی است که آنها اصل کتابند و بعضی دیگر آن متشابهاتست، اما آنکه در دلشان میل به باطل است متشابهات را پیروی کنند برای فتنهجوئی و برای جستن تأویل آن، و نمیداند تأویل آنرا جز خدا، و ثابتان در دانش میگویند ما ایمان آوردهایم به آن، تمام آن از نزد پروردگار ما است».
در اینجا آیات را چگونه بدو قسم کرده پس مقصود از این تقسیم چیست؟ گوئیم همانطور که ذکر شد چون آیات قرآن تماما فصیح و روشن و واضح الدّلاله میباشد به این اعتبار تماما محکم است، و چون در فصاحت شبیه بیکدگر است تماما متشابه است، ولی تحقق و وقوع خارجی بعضی از آیات در خارج و کیفیت و کمیّت وجود آنها در خارج چون معلوم کسی نیست جز خدا، از این جهت خدا آنها را متشابه خوانده و ممّیزی که خدا برای فرق بین محکم و متشابه قرار داده همین است که اگر تحقّق وجود خارجی آیهای را کسی نداند آن آیه متشابه است و لو اینکه معنی وترجمه همان آیه روشن باشد، مثلا آیه ۱۸ سوره عم که فرموده:
(یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا)
«روزی که دمیده شود در صور، پس شما فوج فوج میآیید».
معنی این آیه واضح است و همه کس میفهمد، ولی تحقّق و وجود خارجی آن را که در خارج به چه کیفیتی است نمیداند که ماده صور چیست، و عرض و طول و کیفیت آن چگونه است و چگونه در آن دمیده میشود مردم از کجا میآیند و همچنین است میزان قیامت و تطایر کتب و سایر امور آخرت، خدایتعالی هر آیهای که چنین باشد و تأویل یعنی تحقق آن را کسی نداند به این نظر متشابه خوانده، زیرا تأویل بمعنی اول و برگشت از ظاهر بواقع و تحقق در خارج است چنانکه حضرت یوسف علیه السلام خواب دید وگفت: (إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ) «یوسف:۴» یعنی: من در عالم رؤیا دیدم که یازده ستاره با خورشید و ماه برایم سجده کردند، این خواب را فهمید و هر کس بشنود میفهمد ولی تأویل آن یعنی وقوع خارجی آن چگونه خواهد بود کسی نمیداند، و حضرت یوسف علیه السلام پس از چهل سال که سلطان مصر شده بود و پدر و مادر و برادرانش آمدند و در تعظیم او شرکت کردند، وقوع خارجی یعنی تأویل آنرا بیان کرد وگفت:یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِن قَبْلُ، یعنی: ای پدر این است تأویل و تحقق خارجی آن خوابم،
و اما آیات محکمات به این نظر هر آیهایست که وقوع و تحقق خارجی آن برای هر کس دانستنی باشد مانند أقیموا الصلاه که هر کس وجود خارجی نماز را درک کرده. بنابراین آیاتیکه در وقایع آخرت و در صفات الهی وارد شده اگر چه برای همه کس قابل فهم است، چون بوجود خارجی آن کسی پی نبرده و نمیداند حتی رسول خدا صلی الله علیه وسلم، آنها را متشابه باید گفت. البته نظرهای دیگر درباره متشابهات ذکر شده، چون با ممّیزیکه حقّ تعالی ذکر نموده موافق نیست بنظر ما صحیح نمیباشد ما آنها را ذکر میکنیم تا خواننده خود قضاوت کند:
۱-متشابه آنستکه مجمل باشد یعنی یک آیه معانی متعدده داشته باشد شبیه به یکدگر که معلوم نباشد کدام مراد متکلم است. بطلان این قول واضح است زیرا چنین آیه در قرآن وجود ندارد، به اضافه چنین ممیزی برای آیات متشابه ومحکم مدرک ندارد. و قائل این قول اشتباه کرده متشابه را به مجمل، و حال آنکه در لغت متشابه بمعنی مجمل نیامده است.
۲-متشابه آنستکه ظاهر الفاظ آن دلالت کند بر معنائیکه از نظر عقل مرجوح باشد و متکلم آنرا قصد نکرده باشد بلکه مقصود متکلم معنایی باشد که عقلاً راجح است، ولی لفظ ظهور در آن نداشته باشد.
۳-متشابه حروف هجا یعنی حروف مقطعه اوائل سوره قرآن است مانند: الم، و حم، زیرا این حروف یهود را به اشتباه انداخت وگفتگو میکردند که این حروف اشاره بحساب ابجد و یا حساب دیگر است و میخواستند از این حروف مدت بقاء دولت اسلام را استخراج کنند.
۴-محکمات آیاتی است که احکام مندرجه در آنها تغییرپذیر نباشد مانند منع ظلم و امر بعدالت. و متشابه آیاتی است که احکام و تکالیف مندرجه در آن قابل تغییر باشد مانند نماز و روزه که در هر شرعی اختلاف دارد با شرع دیگر.
۵-محکمات آیات ناسخه و متشابهات آیات منسوخه.
۶-محکم آیهایست که دلیل روشنی از عقل داشته باشد که در فهم آن محتاج بدقت و تأمل نباشد مانند آیه: «وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ » ﴿الأنبیاء: ٣٠﴾ ، « و هر چیز زنده ای را از آب آفریدیم » و متشابه آنست که در فهم آن احتیاج به تامّل و تدبر باشد مانند آیات جبر و قدر و آیات قیامت.
۷-محکم آیهایست که علم و معرفت به آن برای غیر خدا ممکن باشد و متشابه آنستکه علم و معرفت به آن برای غیر خدا مسدود باشد مانند آیات و قایع قیامت.
۸-هر آیه که ظاهر آن با عقیده شخص سازش نداشته باشد، متشابه، و اگر موافق شد محکم.
عدّهای از کسانیکه عربیّت و ادبیّت کامل ندارند و زبانشان عربی نبوده بهر آیه که رسیدهاند و معنی ظاهر آن را از غیر ظاهر تمیز نداده و چیز قطعی نفهمیده همان را متشابه دانسته و در نظر ایشان تمام قرآن متشابه است، و لذا میگویند ما قرآن را نمیفهمیم و باید رسول خدا و یا امام بیاید برای ما معنی کند و اگر پیغمبر و امام نیامد باید قرآن مهجور و متروک بماند. و این نظر از جهل و نادانی و بلکه از دشمنان اسلام و قرآن تزریق شده است.
بهرحال بنظر ما هیچ یک از این اقوال مدرکی ندارد و اگر مدرکی داشتند ذکر میکردند و ممّیزاتی که ایشان بین محکم و متشابه ذکر کردهاند از نظر خودشان بوده و برای دیگران حجت نیست. ما باید بدانیم نظر خود قرآن چیست یعنی پروردگار جهان برای آیات محکم و متشابه چه چیز را ممّیز و فارق قرار داده همان ممّیز الهی کافی است.
قرآن ممیّز متشابه را چنین بیان کرده که: (وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ) «آل عمران:۷» ، هر آیه که تأویل یعنی تحقق و وجود خارجی آن را کسی جز خدا نداند متشابه است و لواینکه معنی و مفهوم و منطق آیه واضح باشد مانند آیات قیامت چنانکه در سوره اعراف آیه ۵۳ فرموده:
(هَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِیلَهُ ۚ یَوْمَ یَأْتِی تَأْوِیلُهُ یَقُولُ الَّذِینَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاءَ)
«آیا ایشان منتظرند تأویل قرآن را روزیکه تأویل آن بیاید (روز قیامت) میگویند آنانکه از پیش آنرا فراموش کرده بودند بتحقیق رسولان پروردگار ما بحق آمدند، پس آیا برای ما شفیعانی میباشد …».
که این آیه میگوید تأویل آیات روز قیامت میآید یعنی تحقق ووجود خارجی آیات راجع بقیامت، در روز قیامت میآید. پس این آیه تأیید میکند نظر ما را، و در سوره یونس ۳۹ فرموده:
(بَلْ کَذَّبُوا بِمَا لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ ۚ) « آری، حقیقتی را تکذیب کردند که به و مفاهیمش احاطه نداشتند و هنوز تفسیر عینی و تحقّق و ظهور آیاتش برای آنان نیامده است»
این آیه نیز تأیید میکند نظر ما را.
ادامه دارد ……….