کارهای فطری باید با ساختار آفرینش انسان از لحاظ مادی و معنوی درتضاد نباشند
انسانها شاید کاری را دوست داشته باشند ولی این را نمیشود گفت کار فطری, اما البته اگر نتایج کار خود را دوست داشتند پس غالبآ ( نه همیشه ) اون کار فطری است
مثلا خیلی ها لواط را دوست دارند اما همه اونها از سوزش و زخم مقعد و قولون، هنگام خروج مدفوع، متنفرند…
خیلی ها شراب را دوست دارند اما از خمار و سردرد صبحگاهی بدشان میاید..
خیلی ها برای گوشت خوک میمیرند اما از لکه حاصله از گوشت خوک در صورت( لکه خوکی ) و از کرم روده متنفرند
زنا را دوست دارند اما از ایدز متنفرند..
موسیقی را دوست دارند اما کوفتگی بدن و کوتاه شدن عمر را دوست ندارند
این حدیث را ببینید، تا معنی فطرت را بهتردریابید:
جوانی آمد پیش رسول الله صلی الله علیه وسلم و گفت ای پیامبرخدا،بمن اجازه زنا را بده
پس مردم متوجه او شدند و توبیخش کردند و سرزنش نمودند
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: نه نه ! نزدیکش کنید. پس جوان نزدیک آمد فرمود بنشین و جوان نشست
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: آیا زنا را برای مادرت می پسندی؟
جوان گفت: الله مرا فدای تو کند ای رسول الله، والله که دوست ندارم!
فرمود: مردم نیز برای مادرانشان دوست ندارند آیا زنا را برای دخترت می پسندی؟
جوان گفت: الله مرا فدای تو کند, ای رسول الله، والله که دوست ندارم!
فرمود: مردم نیز برای دخترانشان دوست ندارند آیا زنا را برای خواهرت می پسندی؟
جوان گفت: الله مرا فدای تو کند ای رسول الله، والله که دوست ندارم!
فرمود: مردم نیز برای خواهرانشان دوست ندارند آیا زنا را برای عمه ات می پسندی؟
جوان گفت: الله مرا فدای تو کند ای رسول الله، والله که دوست ندارم!
فرمود: مردم نیز برای عمه هایشان دوست ندارند آیا زنا را برای خاله ات می پسندی؟
جوان گفت: الله مرا فدای تو کند ای رسول الله، والله که دوست ندارم!
فرمود: مردم نیز برای خاله هایشان دوست ندارند
سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم دست بر جوان گذاشت و دعا کرد:
الهی گناهش را ببخش و قلبش را پاک کن و شرمگاهش را محفوظ بدار روای میگوید بعد از آن جوان به زنا توجه نداشت. ( السلسله الصحیحه )
پس دیدید که بعضی از کارهای غیر فطری، آنقدر ضررش آشکار است که عمل کننده به آن در همان هنگامی که دارد آنرا میستاید و برایش تبلیغ میکند نیز از آن متنفر است!! کشیش مار پرست فلان کلیسای آمریکا در همان حالی که دارد از فلسفه مار پرستی دفاع میکند اگر زیر پای خود یک مار نیش دار و زهر دار را ببیند دو پای دیگر قرض میکند و الفرار….
معلم تعلیمات دینی که در دفاع از صیغه دهانش کف کرده ناگهان میبیند یک دانش آموز دستش را بلند کرد
— آقا اجازه
— بله چی میگی؟
—- آقا من مجردم و جوان ، شما هم دختر دارید صیغه هم ثواب داره بمن میدهید؟
— برو بیرون از کلاس بی پدر مادر و بی همه چیز…
در متعه، درد اینجاست که شیعه ها در عین تعریف و مدح ، از آن گریزانید !!!( مثال دبیر دینی)
مجری برنامه اتجاه معاکس در تلویزیون الجزیره بدجوری دختر رفسنجانی را در تنگنا قرار داد یکدفعه در وسط مصاحبه از او پرسید توحاضری صیغه شوی ؟
زن, مِن و مِن کرد اما مجری ول نکرد گفت آیا اینکار را برای خودت میپسندی؟؟!!
فایزه رفسنجانی جواب داد: این کار شرفای ما نیست!!!!!
مجری گفت پس شما مثل زرتشتی ها دو قانون دارید یکی برای شرفاء ، و یکی برای طبقات پایین اجتماع!
پاسخ شیعه:
شیعه میگوید:
ممکن است کاری حلال باشد و آدم خوشش نیاید مثل زن دوم شدن و این حدیث را هم دلیل میاورد: آبیّ در کتاب نثرالدرر می گوید: روایت شده که عبدالله بن معمر لیثی به ابوجعفر امام باقر علیه السلام گفت: به من رسیده که تو در – جواز- متعه فتوا می دهی ؟ امام باقر علیه السلام فرمود: (( خدا آن را در کتابش حلال کرده و رسول خدا آن را سنت نهاده و اصحابش به آن عمل نموده اند))
عبدالله گفت: ولی عمر از آن نهی کرده است. امام باقر علیه السلام فرمود: ((پس تو بر سخن دوستت باش و من بر سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم))
عبدالله گفت: پس آیا تو خوشحال می شوی که زنان [ منسوب به] تو آن کار را انجام دهند ؟
امام باقر علیه السلام فرمود: (( مساله ی زنان این جا [ مطرح ]
نیست ای احمق ! همانا کسی که آن را در کتابش حلال دانسته و برای بندگانش اجازه فرموده ، از تو و از کسی که از آن به زور نهی کرده غیرتمندتر است ! بلکه [ از تو می پرسم ] آیا تو خوشحال می شوی که برخی از [ زنان ِ] حَرَم تو با بافنده ای از بافندگان مدینه ازدواج کند ؟))
عبدالله گفت: نه . امام باقر علیه السلام فرمود: پس چرا آن چه را خدا حلال کرده حرام می کنی ؟
عبدالله گفت: حرام نمی کنم ولیکن بافنده همتای من نیست . امام باقر علیه السلام فرمود: (( همانا خداوند از عمل او راضی است و در آن راغب است و حوریه ای را به ازدواج او در می آورد . پس آیا تو از کسی که خداوند دراو راغب است روی می گردانی و از کسی که اوهمتای حوریان بهشتی است استنکاف می ورزی [ آن هم ] از روی کبر و گستاخی ؟((راوی می گوید: پس عبدالله خندید و گفت: گمان نمی کنم سینه های شما جز ریشه های درختان علم باشد . پس میوه ی آن برای شماست و برگ هایش برای مردم !
مجلسی ؛ بحارالأنوار ، ج ۴۶ ص ۳۵۶ – به نقل از: کشفالغمه ، ج ۲ ص ۱۴۹
و شیعه در ادامه میگوید:تنفر مردم دلیل نیست زیرا از تعدد و چند زن گیری نیز، زنها متنفرند.پس تنفر دلیل بر این نیست که دستور اسلام درباره صیغه چند همسری ،خلاف فطرت است.
پاسخ ما اهل سنت:
امام باقر اگر دلش نخواهد میتواند خواهرش را به بافنده ندهد اما سه اشکال را شیعه باید پاسخگو باشد:
۱ – اگر بافنده همتای شما نیست پس چرا دخترش یا خواهرش همتای شماست؟؟! بله برای ازدواج دایم همتای شما نیست اما برای ازدواج موقت این خواهر بافنده همتای شماست ؟!پس این بهترین دلیل است که شما به ازدواج موقت بچشم ازدواج نگاه نمیکنید.
۲ – شما برای زنی که صیغه میشود ثواب های عظیمی را روایت کرده اید تا زنان عوام شیعه، تشویق شوند. و خود امام باقر گوینده این حدیث است بخوانید:
صالح بن عقبه از پدرش نقل کرده که گفت: به امام باقر علیه السّلام عرض کردم آیا کسى که متعه کند به ثواب میرسد؟ فرمود: چنانچه قصدش تقرّب به پروردگار متعال باشد و مخالفت با کسانى که آن را انکار دارند پس کلامى نگوید جز اینکه خداوند متعال بدان حسنهاى در نامه عملش بنویسد، و دست بسوى همسرش نگشاید مگر اینکه خداوند براى او حسنهاى ثبت کند، و چون با او نزدیکى کند خداوند تعالى گناهى از او بیامرزد، و چون غسل کند به تعداد هر موئى از بدنش که آب غسل بر آن بگذرد خداوند او را مورد عفو قرار دهد، عرض کردم به عدد هر مو؟ فرمود: آرى به عدد هر مو.
على اکبر غفارى ؛ ترجمه من لا یحضره الفقیه ، ج 5 ص ۱۲۲ و ۱۲۳
اما چرا دختران امامان و بستگان آنها نباید در عمل خیر از امت پیشی گیرند؟ آیا کسب ثواب فقط مال بدبخت هاست؟؟!! امامان چرا تشویق میکنند اما دختران دیگران را ؟؟؟ یا للعجب !!!
۳ – از این معلوم شد که که ازدواج متعه یک راه حل برای همه نیست . دختر خانواده شریف چقدر که در تنگنا قرار گیرند، نباید متعه شوند( ربطی ندارد امکانات عروسی دارند یا ندارند یا درس میخوانند) در هر حال باید صبر کنند (قابل توجه دختران شریفی که از این قانون دفاع میکنند دیگه دفاع نکنند چون برای اونها نیست اونها باید همان کاری را بکنند که دختران اهل سنت میکنند یعنی عفاف پیشه کنند و دعا نمایند تا الله فرجی بیاورد)
پس چه عیب دارد که پسر شیعه هم همان کاری را بکند که پسر سنی میکند و دور متعه را خط بکشد دختر که میتواند صبر کند پسر چرا نتواند ؟
چه مردی بود کز زنی کم بود؟
اما این حرف شیعه که میگوید:
((از تعدد ازواج نیز زنها متنفرند پس تنفر دلیل بر این نیست که دستور اسلام درباره صیغه خلاف فطرت است)) نیز مردود است زیرا:
بین ازدواج موقت و تعدد در ازدواج، از نگاه فطرت ،فرق است:
حالا من باصدای بلند اعلام میکنم که زن دوم شدن را برای خواهر بیوه خود میپسندم و از این گفته خود خجالت نمیکشم
اما ( امام باقر بزعم شما) و خود شما که مدافع متعه اید جرات ندارید که بگویید که متعه را برای دختران خود میپسندید .
و علاوه بر این، خیلی از زنان نیز چند همسری را دوست دارند اگر دوست نمیداشتند زن دوم نمیشدند اما زن صیغه شونده خود را از نظرها پنهان میکند.
در عمل هم میبینیم ملیونها مرد، زن دوم دارند و کسی از کار خود احساس شرم نمیکند بلکه با افتخار میگویند دو زنه هستیم و در تاریخ نیز مثال داریم و اکثر شرفا و بزرگان دو زنه بودند ابداً قابل مقایسه نیست با متعه ( از زاویه شرم اجتماعی )
مثال زیر شاید راه گشا باشد:
عالمی در دهلی نو هر روز به مردم میگفت پیرو رسم و رواج هندوان نباشید، و بیوه زنان خود را شوهر دهید در این شرمی نیست
این گفته را در هر جمعه تکرار میکرد
در یک جمعه گفت ای مردم من مادرم پیرم را به عقد فلان دوستم در آوردم تا شما از ازدواج بیوه هایتان احساس شرم نکنید و بمن اقتداء کنید
اوکجا و باقر رحمه الله (( البته بزعم شما)) کجا؟؟؟؟!!!
ما میگوییم وقتی مدافع قانونی خودش از اجرای آن احساس شرم میکند آن قانون خلاف فطرت است.