+أَخْبَرَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا الأَحْوَصُ بْنُ جَوَابٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا يُونُسُ بْنُ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ زَيْدِ بْنِ يُثَيْعٍ، عَنْ أَبِي ذَرٍّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):
«لَيَنْتَهِيَنَّ بَنُو وَلِيعَةَ، أَوْ لأَبْعَثَنَّ إِلَيْهِمْ رَجُلا كَنَفْسِي، يُنْفِذُ فِيهِمْ أَمْرِي، فَيَقْتُلَ الْمُقَاتِلَةُ، وَيَسْبِيَ الذُّرِّيَّةَ».
فَمَا رَاعَنِي إِلا وَكَفُّ عُمَرَ فِي حُجْزَتِي مِنْ خَلْفِي: مَنْ يَعْنِي؟ فَقُلْتُ: مَا إِيَّاكَ يَعْنِي، وَلا صَاحِبَكَ، قَالَ: فَمَنْ يَعْنِي؟ قَالَ: خَاصِفُ النَّعْلِ، قَالَ: وَعَلِيٌّ يَخْصِفُ نَعْلاً.
زيد بن يثيع از ابو ذر نقل مىكند كه: رسول خدا (ص) فرمود: «بايد بنو وليعة (حاكمان سرزمين حضرموت)از اين شيوه دست بردارند، در غير اين صورت مردى را به سوى آنان روانه مىكنم كه مانند خودم است. وى در ميان آنان امر من را به اجرا درآورد، جنگجويانشان را مىكشد و فرزندانشان را به اسارت مىگيرد».
ابو ذر مىگويد: شگفت زده از سخن حضرت بودم كه عمر از پشت، پهلوى من را گرفت و گفت: مقصود پيامبر كيست؟ گفتم: مقصودشان تو و رفيقت (ابوبکر)نيست. گفت: پس چه كسى است؟ گفتم: كسى كه كفش را وصله مىزند و على (ع) مشغول وصله زدن كفش بود.
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=315&pid=144183&hid=8138