Home › انجمن ها › جانشینی › سوالی که کمر معتقدین به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر را شکسته !!!
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط abdollah1990 در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1832هنوز یک عالم شیعه پیدا نشده است که بتواند به این سوال ، پاسخ صحیح بدهد . مستند با ایات قران و مستند به ایاتی که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را به صراحت مثل توحید و نبوت و معاد ثابت کند ، و دوباره این سوال را می گذارم .
چرا برای معرفی دشمنی ابولهب با پیامبر یک سوره کامل با نام ابولهب در قران وجود دارد ولی از امامت که به گفته علمای شما یک اصل دینی است ، یک سوره و یا یک ایه با نام و تعداد امامان وجود ندارد ؟؟
برای معرفی چگونگی تولد عیسی و معرفی داستان یوسف و داستان نوح ایات صریح واضح و روشن در قران وجود دارد ایا مسئله امامت که به اعتقاد علمای شما یک اصل از اصول دین است ارزش ان کمتر از این مسائل بود که با ایات واضح و روشن و با نام و تعداد امامان در قران نیامده است .
اگر جزو ارکان ایمان هم می بود خداوند در ایه 177 سوره بقره ارکان ایمان را به صراحت بیان نموده
1-ایمان به خدا
2- ایمان به رسولان
3- ایمان به کتب الهی
4 – ایمان به ملائکه
5 – ایمان به معاد.
و ایمان نداشتن به همین 5 مورد را در ایه 136 نسا جزو ضلالت و گمراهی دانسته ولی از ایمان به امامت چیزی نگفته است .
و همچنین در اول سوره مومنون و دیگر ایات اوصاف مومنین به صراحت بیان شده ولی باز هم از امامت خبری نیست .
با توجه به اینکه خود خداوند قادر متعال حفاظت قران را تضمین نموده است (9حجر).
منتظر جواب با دلیل و مستند به ایات قران ، در رابطه با امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر مثل آیات نبوت و معاد هستم.
و به گفته بعضی علما ایا امکان دارد امامت جزو اصول دین نباشد و اصول مذهب تشیع باشد ؟؟
و از خوانندگان می خواهم که این سوال را به همین شکل در سایت های مختلف مطرح کنند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7473شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7476با سلام . برادرم سوال اولیه من خیلی واضح و روشن می باشد و چون پاسخ نداری مجبور شدی به مغلطه بازی روی بیاوری .و مطالبی بگویی که هیچ ربطی به سوال اولیه من ندارد . آیا خجالت نکشیدی ؟؟
و یک آیه از قران نتوانستی ارائه بدهی که پاسخ مرتبط با همان موضوع سوال من باشد .
و من از اثبات امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر با ایات قران سوال کردم .
و من خدا را شاکر و سپاسگذارم که هر فرد منصف و با شعور و با سوادی مطالب شما را بخواند متوجه می شود که نتوانستی پاسخ بدهی .
و اگر این مطالب بی ربط به موضوع سوال اولیه را نمی گذاشتی حداقل آبرویت حفظ شده بود .
و موضوعات انحرافی که مطرح کردی و میخواهی بحث را به انحراف بکشانی ، این روشهای فریب کارانه برای من شناخته شده است و نمی توانی من را وارد موضوعات روایی و تاریخی و مجعول و بی ربط به موضوع اولیه کنی .
و بخواهی آب را گل آلود کنی و ماهی خود را صید کنی .
وقتی که شماها نمی توانید از مذهب و عقیدتان دفاع کنید حاضر می شوید به موضوعاتی که هیچ ربطی به سوال اولیه ندارد ، بپردازید .
اگر از خدا شرم نمی کنید از خوانندگان محترم شرم کن .
و اگر میخواهی دوباره پاسخ بدهی حتما مرتبط با موضوع سوال اولیه باشد و بیشتر از این خود را رسوا نکن .
چون مردم امروز با سواد هستند و از رفتارهای فریب کارانه شما آگاهی کامل دارند .
و هرچی مسائل بی ربط و بی سند مطرح کنی به نفع من تمام می شود چون می دانند که پاسخ نداری .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7478اين روايات در باب حلال و حرام استخداوند نیز میفرماید
وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا 7 حشر
چيزهائي را كه پيغمبر براي شما آورده است اجراء كنيد ، و از چيزهائي كه شما را از آن بازداشته است ، دست بكشيد.
نه اینکه امامت دوازده امام با آن تفاصیلی که شیعه میگوید و نپذیرفتن آن یعنی کفر محض وضوی بدون ولایت آب بازی باشد و روزه بدون ولایت گرسنگی و تشنگی بی خودی و نماز بدون ولایت راست و خم شدن بی جهت باشد.
___________
برای مثال این روایات را ببینید:
جبير بن مطعم رضی الله عنه ميگويد: زني نزد رسول اكرم صلی الله علیه وسلم آمد؛ رسول اكرم صلی الله علیه وسلم به او امر فرمودند كه دوباره نزد ايشان بيايد. آن زن گفت: اگر آمدم و شما را نيافتم (و شما از دنيا رفته بوديد)، چه كنم؟ رسولخدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: (إن لمتجديني فأتي أبابكر) يعني: «اگر مرا نيافتي، نزد ابوبكر برو.»( مسلم (4/1856و1857)؛ بخاري، شمارهي3659)
ابنحجر رحمه الله ميگويد: «در حديث، بدين نكته اشاره شده كه انجام وعدهها و قرارهاي رسول اكرم صلی الله علیه وسلم بر عهدهي جانشين آن حضرت صلی الله علیه وسلم ميباشد…».( فتح الباري (7/24))
حذيفه رضی الله عنه ميگويد: در حضور رسولخدا صلی الله علیه وسلم نشسته بوديم كه آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند:
(إنّي لاأدري ما قدر بقائي فيكم فاقتدوا باللّذَيْنِ مِنْ بعدي…) يعني: «من، نميدانم چهقدر درميان شما ميمانم؛ پس از دو نفري كه پس از من هستند، پيروي كنيد» و به ابوبكر و عمر اشاره كردند.( سلسلة الأحاديث الصحيحة از آلباني (3/233و236))
رسول اكرم صلی الله علیه وسلم در اين حديث به صراحت بيان ميكنند كه به دو خليفهي پس از من (ابوبكر وعمر) اقتدا كنيد و از آنان پيروي نماييد؛ رسول اكرم صلی الله علیه وسلم از آن جهت به پيروي از ابوبكر و عمر رضي الله عنهما دستور دادند كه آنان، سيرتي نيك و باطني درست داشتند؛ اين حديث، به مسألهي خلافت نيز اشاره ميكند.
عايشهي صديقه رضي الله عنها ميگويد: رسول اكرم صلی الله علیه وسلم در بيماري ارتحال خود به من فرمودند:
(أدعي لي أبابكر أباك و أخاك حتّي أكتب كتابًا فإنّي أخافُ أن يتمنّي متمنٍّ و يقول قائلٌ: أنا أولي. و يأبي اللّهُ و المؤمنونَ إلاّ أبابكر)
يعني: «پدرت ابوبكر و برادرت را به نزد من بخوان تا وصيتي بنويسم؛ چراكه من از اين ميترسم كه كسي آرزوي خلافت در سر بپروراند و به آن طمع ورزد و كسي ادعا كند كه (براي خلافت) سزاوارتر است؛ در حالي كه خداوند متعال و مؤمنان، جز ابوبكر را (براي خلافت) نميپسندند.»( مسلم (4/1857))
________
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7526-ابن تيميه مي گويد:«يجب الرجوع في اصول الدين الي الكتاب و سنه كما بيّنته»
واجب است در اصول دين به کتاب و سنت رجوع شود
(كتب و رسائل و فتاوي ابن تيميه في التفسير، ج16، ص 469)
وعلماى سنت کسي را که فقط از قران سند طلب کند مثل خواسته اىن برادرمان، را زنديق و خارجي و غيره ناميده اند براى مثال:
شرح السنه للبربهاري ص122145-
واذا سمعت الرجل تأتيه بالاثر فلا يريده ويريد القران فلا شك انه قد احتوى على الزنــــــــــــــــــــــــدقه فقم من عنده ودعه
زمانى که شنيدى اثرى براى کسى رسيد پس قبول نکرد و فقط از قران خواست شک نکن که او از زنادقه است پس از کنارش برخيز و رهايش کن.
ابن تيميه راجب اهميت امامت گويد:
يَجِبُ أَنْ يُعْرَفَ أَنَّ وِلَايَةَ أَمْرِ النَّاسِ مِنْ أَعْظَمِ وَاجِبَاتِ الدِّينِ؛بل ْلَا قِيَامَ لِلدِّينِ وَلَا لِلدُّنْيَاإلَّا بِهَا
مجموع الفتاوى ج 28 ص 390
بايد دانست كه ولايت بر مردم از بزرگترين واجبات دين است بلكه دين جز به ولايت اقامه نمىشود…ابن تیمیه هم چنین میگوید:
امامت انچنان واجب است که صحابه جنازه نبى را ول نموده مشغول ان شدندإعلم أنّ الصحابة رضوان الله علیهم أجمعوا علی أنّ نصب الإمام بعد الإنقراض زمن النبوة واجب.بل جعلوه أهمّ الواجبات حیث إشتغلوا به عن دفن النبیّ صلی الله علیه و آله والسلم. الإمامة العظمی/54-58
و متاسفانه اهل سنت گویند نبی ص راجب این امر مهم نصی نفرموده و امت را به تعبیر برخی به مثال گله بی چوپان رها کرده و فقط ابوبکر و عمر کشف کردن که رها کردن این چنینی امت خوبیت ندارد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7527-اما طبق احادیث اهل سنت پیامبر از جانشینى بعدخود به عنوان امرى الهى یادکرده و اهل سنت باید جواب دهند چرا با انکه امامت الهی است طبق احادیثشان، در قران نیست طبق ادعایشان و خود را ول نموده و شیعه گرا گرفته اند.قَدِمَ مُسَيْلِمَةُ الكذَّابُ على عهدِ رسولِ اللهِ صلى الله عليه وسلم ، فجعَلَ يقولُ : إن جعَلَ لي محمدٌ الأمرَ مِن بعدِه تَبِعْتُه . وقَدِمَها فيبَشَرٍ كثيرٍ مِن قومِه ، فأقبل إليه رسولُ اللهِ صلى الله عليه وسلم ومعه ثابتُ بنُ قَيْسِ بنِ شَمَّاسٍ ، وفي يدِ رسولِ اللهِ -صلى الله عليه وسلم- قطعةُ جَرِيدٍ ، حتى وقفَ على مُسَيْلِمَةَ في أصحابِه فقال :لوسأَلتني هذه القطعةَما أَعْطَيْتُكها ، ولن تعدوَ أمرَ اللهِ فيك ، ولَئِنْ أَدْبَرْتَ لَيَعْقِرَنَّك اللهُ ، وإني لأُرَاكَ الذي أُرِيتُ فيك ما رَأَيْتُ . فأخبرَني أبو هريرة : أن رسولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم قال : بينما أنا نائمٌ ، رأيتُ في يدِي سِوَارَيْنِ مِن ذهبٍ ، فأَهَمَّنِي شأنُهما ، فأُوحِيَ إليَّ في المنامِ : أن انِفُخْهما ، فنَفَخْتُهما فطارَا ، فأَوَّلْتُهما كذابَيْنِ يَخْرُجَانِ مِن بعدي . فكان أَحْدُهما العَنْسِّيَ ، والآخرُ مُسَيْلِمَةَ الكذَّابَ ، صاحبَ اليَمَامَةِ .
الراوي:عبدالله بن عباس المحدث:البخاري-المصدر:صحيح البخاري-الصفحة أو الرقم:3620خلاصة حكم المحدث:]صحيح[2 -وقَف النبيُّ صلَّى اللهُ عليه وسلَّم على مُسَيْلِمَةَ في أصحابِه فقال : لوسألتَني هذه القِطعَةَما أعطَيْتُكَها، ولن تَعدُوَ أمرَ اللهِ فيك، ولئن أدبَرْتَ ليَعْقِرَنَّك اللهُ .
الراوي:عبدالله بن عباس المحدث:البخاري-المصدر:صحيح البخاري-الصفحة أو الرقم:7461خلاصة حكم المحدث:]صحيح[-ابن عَبَّاسٍ رضى الله عنهما گفت: مُسَيْلِمَه ْكَذَّاب در زمان رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم مى گفت: اگر محمدامارت بعد از خودش رابراى من قرار دهد از او پيروى مى كنم، او با افراد فراوان از قبيله اش به سمت آن حضرت آمد و رسول خدا صلى الله عليه وسلم به همراه ثابت بن قيس به او رو كرد و در حالى كه در دستشان تكه چوبى بود به نزد او رفت و در مقابلش ايستاد و فرمود: »اگر اين تكه چوب را از من بخواهى، به تو نخواهم دادوَ هرگزامر الله را در خود نخواهى ديد و اگر پشت كنى )و اسلام نياوري( قطعا خداوند تو را خوار خواهد كرد و من عاقبت تو را شوم مى بينم«.
نکته:
نبى ص از جانشيني بعد خود به عنوان امر الهى ياد مى کند!!! ولن تعدوَ أمرَ اللهِ فيكشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7528-الکتب «السيرة النبوية لابن هشام«
عرض رسول الله صلى الله عليه وسلم نفسه على القبائل
عرض الرسول نفسه على العرب في المواسم سويد بن صامت ورسول الله صلى الله عليه وسلم إسلام إياس بن معاذ وقصة أبي الحيسرإظهار التشكيل|إخفاء التشكيل مسألة:الجزء الأول التحليل الموضوعي]عرض الرسول نفسه على بني عامر[قالابن إسحاق:وحدثني الزهري أنه أتى بني عامر بن صعصعة، فدعاهم إلى الله عز وجل ، وعرض عليهم نفسه ، فقال له رجل منهم – يقال له :بيحرة بن فراس، قالابن هشام:فراس بن عبد الله بن سلمة ) الخير ( بن قشير بن كعب بن ربيعة بن عامر بن صعصعة- :والله ، لو أني أخذت هذا الفتى منقريش، لأكلت به العرب ، ثم قال : أرأيت إن نحن بايعناك على أمرك ، ثم]ص:425 [أظهرك الله على من خالفك ، أيكون لنا الأمر من بعدك ؟ قال: الأمر إلى الله يضعه حيث يشاءنکته:نبي ص اينجا گويد:
امر جانشيني براى خداست هرجا خواست قرار مي دهدشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7529نتيجه:
1-انان که حسبنا کتاب سرمي دهند/مثل ان شخص ثاني/ و يا هي بهانه مي گيرن که چرا فلان چيز در قران نيست/بهانه براى انکار موضوع/ ،اين ها زنديق و خارجى و غير مسلمان اند طبق نظر علماى سنت
2-براى شناخت اصول بايد به کتاب و سنت رجوع شود طبق اعتراف ابن تيميه و اقاى هاشمى در شبکه کلمه،نه انکه فقط از قران سند خواست
3-امر جانشيني نبى ص الهى است طبق روايات اهل سنت
اشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7530با سلام . برادرم سوال اولیه من خیلی واضح و روشن می باشد و چون پاسخ نداری مجبور شدی به مغلطه بازی روی بیاوری .و مطالبی بگویی که هیچ ربطی به سوال اولیه من ندارد . آیا خجالت نکشیدی ؟؟
و یک آیه از قران نتوانستی ارائه بدهی که پاسخ مرتبط با همان موضوع سوال من باشد .
و من از اثبات امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر با ایات قران سوال کردم .
و من خدا را شاکر و سپاسگذارم که هر فرد منصف و با شعور و با سوادی مطالب شما را بخواند متوجه می شود که نتوانستی پاسخ بدهی .
و اگر این مطالب بی ربط به موضوع سوال اولیه را نمی گذاشتی حداقل آبرویت حفظ شده بود .
و موضوعات انحرافی که مطرح کردی و میخواهی بحث را به انحراف بکشانی ، این روشهای فریب کارانه برای من شناخته شده است و نمی توانی من را وارد موضوعات روایی و تاریخی و مجعول و بی ربط به موضوع اولیه کنی .
و بخواهی آب را گل آلود کنی و ماهی خود را صید کنی .
وقتی که شماها نمی توانید از مذهب و عقیدتان دفاع کنید حاضر می شوید به موضوعاتی که هیچ ربطی به سوال اولیه ندارد ، بپردازید .
اگر از خدا شرم نمی کنید از خوانندگان محترم شرم کن .
و اگر میخواهی دوباره پاسخ بدهی حتما مرتبط با موضوع سوال اولیه باشد و بیشتر از این خود را رسوا نکن .
چون مردم امروز با سواد هستند و از رفتارهای فریب کارانه شما آگاهی کامل دارند .
و هرچی مسائل بی ربط و بی سند مطرح کنی به نفع من تمام می شود چون می دانند که پاسخ نداری .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7531و اینکه گفته ای (انان که حسبنا کتاب سرمي دهند/مثل ان شخص ثاني/ و يا هي بهانه مي گيرن که چرا فلان چيز در قران نيست/بهانه براى انکار موضوع/ ،اين ها زنديق و خارجى و غير مسلمان اند طبق نظر علماى سنت)
برادرم اهل سنت معتقدند قران چراغ هدایت است (126و 153 انعام) و اصول دین قابل تقلید نیست .
و احکام زکات و حج و … قابل تقلید است.
و به اعتراف قران که (تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ) است پس باید یک اصل از اصول دین واضح و روشن با نام و تعداد امامان ذکر می شد .
و گفته های یک فرد تاریخ نگار و سیره نویس را نمی توان یک عقیده دینی یک مذهب دانست .
و باید شارع مقدس یعنی خداوند در قران به صراحت ذکر کند تا برای مردم حجت شرعی باشد .
و هر شخصی نمی تواند باورهای خود را عین دین اسلام بداند و بگوید چه عملی عین کفر است .یا اصول دین است .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7532و اینکه گفته ای (براى شناخت اصول بايد به کتاب و سنت رجوع شود)
برادرم چرا با کلمات بازی می کنی . همان طور که قبلا گفتم شارع دین خداوند است و کتابی که آن شارع مقدس نازل کرده و بدور از تحریف است (9 حجر) فقط و فقط قران است .
و خداوند در ایه 44 سوره نحل فرموده (لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ) .
و باید از طرف خداوند اصلی نازل شود که پیامبر آن را تبیین کند .
و پیامبر نمی تواند از پیش خود چیزی را به اصول دین زیاد وکم کند .
پس لطفا ایه ای که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را در قران بیان کرده ، اعلام نمایید تا بعدا به احادیث که (لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ) می باشد ، برسیم .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8037مدت چندین روز است که از مطرح کردن این سوال من می گذرد ، اما متاسفانه یک عالم شیعه نتوانسته به این سوال (در مورد امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر) پاسخ مستند به آیات الهی و مرتبط با همین موضوع بدهد .و متاسفانه چند نفر پاسخ های بی ربط به موضوع اولیه دادند و یا می خواستند با سوالات انحرافی بحث اصلی را منحرف کنند و ذهن خواننده را مشوش کنند .
و چون من به شگردهایشان وارد هستم اجازه ندادم که از موضوع بحث خارج شوند .
و همچنین به سوالاتشان پاسخ دادم .
از خوانندگان محترم خواهشمندم مطالب را مطالعه نموده و قضاوت کنند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8044
سلام علیکم.
آقای مجاهد؛
وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا 7 حشر
چيزهائي را كه پيغمبر براي شما آورده است اجراء كنيد ، و از چيزهائي كه شما را از آن بازداشته است ، دست بكشيد.
دوستتان(نقاش) در تاپیک دیگری معتقد است که هر آدم عاقلی که این آیه را از ابتدا بخواند میفهمد که موضوعش چیست.
الان موضوعش این چیزی است که شما فرمودید؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8056با سلام . اولا من سوالی مطرح کرده ام که شما و تمام مدعیان امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را سرگیجه گرفته و افکار باطل شما را متلاشی کرده است و به هزیان گویی و مغلطه بازی و سفسطه بازی افتاده اید .دوما : اینکه گفته ای (چيزهائي را كه پيغمبر براي شما آورده است اجراء كنيد ، و از چيزهائي كه شما را از آن بازداشته است ، دست بكشيد.)
برادرم خود شما می گویید که چیزهایی که پیامبر برای شما آورده است .
اگر یک ایه که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را به صراحت بیان کرده باشد را پیامبر آورده لطفا آدرس را اعلام کنید تا ما اجرا کنیم .
و پیامبر از پیش خود که چیزی را نیاورده هرچه اورده خداوند نازل کرده است . و در قران موجود است .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8057و اینکه گفته ای (دوستتان(نقاش) در تاپیک دیگری معتقد است که هر آدم عاقلی که این آیه را از ابتدا بخواند میفهمد که موضوعش چیست.)اولا من نقاشی نکشیدم سوالی مطرح کرده ام که شما و تمام مدعیان امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را سرگیجه گرفته و افکار باطل شما را متلاشی کرده است و به هزیان گویی و مغلطه بازی و سفسطه بازی افتاده اید .
سوال من خیلی واضح و روشن می باشد .
و از همین نحوه ی پاسخ گویی شما مشخص است که هیچ پاسخی مستند به آیات قران ندارید .
شما که مدعی امامت الهی 12 امام پس از فوت پیامبر می باشید باید دلیل و مدرک از آیات قران و مرتبط با همین موضوع ارائه کنید .
البینه علی المدعی .
ما اهل سنت مدعی امامت و یا خلافت منصوص الهی پس از فوت پیامبر نیستیم و اگر مدعی می بودیم باید و حتما سند و مدرک مرتبط با همین موضوع از ایات قران ارائه می کردیم .
و بقیه مطالبی که مطرح کرده اید همه را چندین بار پاسخ دادم .
و هر آدم با شعور و با عقل می فهمد کسانی که پاسخ به سوال اولیه ندارند می خواهند برای فریب و مشوش کردن ذهن افراد ، جواب سوال را با طرح سوال بدهند .
و همین رفتار شما بهترین نشانه و دلیل پوچ بودن و باطل بودن ادعای امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر می باشد .
و من قضاوت را به خوانندگان فهیم و با شعور واگذار می کنم .
و لطفا به لینک http://islamtxt.net/?q=content/forum/2015 مراجعه کنند و ببینند که این آقای عبدالحسین چطوری به مغلطه بازی و سفسطه بازی روی اورده است . و پاسخ خود را گرفته است .
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
هيچ يك ازشما را تكيه بر تخت خويش(يابالش وپشتي)نيابم،كه فرماني ازسوي من براو آيد كه درآن،به اوفرمان داده يا نهي كرده ام.پس بگويد:نميدانم،’ما’هرآنچه را دركتاب خدا يافتيم پيروي كرديم ودرغيراين صورت نه ابدأ
الراوي:أسلم القبطي أبو رافع مولى رسول الله صلى الله عليه وسلم المحدث: الترمذي-المصدر: سنن الترمذي-الصفحة أو الرقم:2663
خلاصة حكم المحدث:حسن صحيح
-لا ألفَينَّ أحدَكم مُتكئًاعلى أريكتِه يأتيه الأمرُ من أمري مما أمرتُ به أو نهيتُ عنه فيقولُ : لا ندرِي،ماوجدنافي كتابِ اللهِ اتَّبعناه
الراوي:أسلم القبطي أبو رافع مولى رسول الله صلى الله عليه وسلم المحدث: ابن باز-المصدر: مجموع فتاوى ابن باز-الصفحة أو الرقم:246/1
خلاصة حكم المحدث:إسناده صحيح
-لا ألفينَّ أحدَكم مُتَّكِئًا على أريكتِه ، يأتيه الأمرُ من أمري ، ممَّا أمرتُ به أو نهيْتُ عنه، فيقولُ : لا أدري ،ماوجدنافي كتابِ اللهِ اتَّبعناه وإلَّا فلا
الراوي:أسلم القبطي أبو رافع مولى رسول الله صلى الله عليه وسلم المحدث: الألباني-المصدر: الحديث حجة بنفسه-الصفحة أو الرقم:27
خلاصة حكم المحدث:إسناده صحيح
-لا أَلْفَيَنَّ أحدَكُم متَّكئًا علَى أريكتِهِ، يأتيهِ الأمرُ مِن أمري مِمَّا أمرتُ بِهِ أو نَهَيتُ عنهُ فيقولُ : لا نَدري ماوجَدنافي كِتابِ اللَّهِ اتَّبَعناهُ.
الراوي:أسلم القبطي أبو رافع مولى رسول الله صلى الله عليه وسلم المحدث: الوادعي-المصدر: الصحيح المسند-الصفحة أو الرقم:1236
خلاصة حكم المحدث:صحيح على شرط الشيخين
http://www.dorar.net/enc/hadith?skeys=%D9%85%D8%A7 %D9%88%D8%AC%D8%AF%D9%86%D8%A7 %D9%81%D9%8A %D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8 %D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87 %D8%A7%D8%AA%D8%A8%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%87&xclude=&t=*°ree_cat0=1