در این مقاله قصد داریم روایات و زندگی نامه ی امام زمان ( مهدی تشیع ) و ویژگی های آن را مورد نقد و بررسی قرار بدهیم.اما نظر علمای اهل سنت بر این است که یکی از نشانه های قیامت قیام مهدی است فردی از خاندان رسول الله قیام خواهد کرد و عدل و داد را گسترش خواهد داد و ظلم و ستم را از بین خواهد برد. اما با این تفاوت که نام مهدی اهل سنت محمد بن عبدالله است و هنوز به دنیا نیامده است اما مهدی تشیع در سال ۲۵۴ یا ۲۵۵ یا ۲۵۶ به دنیا آمده بوده است. و رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیثی میفرماید:«اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را طولانی خواهد ساخت و مردی از اهل بیت من که نام او و نام پدرش با نام من و نام پدرم یکی است را بر می انگیزد. این مرد دنیا را از عدالت سیراب خواهد ساخت….»
رواه ابو داود برقم ۴۲۸۲ فی المهدی فی اول الکتاب، و الترمذی برقم ۲۲۳۱ و ۲۲۳۲ فی الفتن باب ما جاء فی المهدی و قال الترمذی: هذا حدیث حسن صحیح. و ذکر الحدیث شیخ الاسلام ابن تیمیه فی منهاج السنه (۴/۲۱۱) و اشار الی صحته، و ذکره ایضاً الشیخ الالبانی فی سلسله الاحادیث الصحیحه ۴/۴۱ برقم ۱۵۲۹
مهدی اهل سنت و جماعت برای برپا سازی عدل الهی و گسترش دین مبین اسلام قیام خواهد کرد اما مهدی اهل تشیع برای انتقام (از صحابه رسول الله) مبعوث میشود.و تمام فرقه های اهل تشیع به ظهور امام زمان خود اعتقاد دارند.
سبعیه: اولین فرقه از تشیع هستند که امامت را فقط مخصوص حضرت علی میدانند و ایشان را حی و حاضر و زنده میدانند ولی از نظر غایب شده . سبئیه می گوید: «علی هرگز کشته نشده و تا آن زمان که عرب را تحت فرماندهی خود قرار نداده و عدل و عدالت را در دنیا برقرار نساخته، نخواهد مرد» المقالات والفرق للقمی ص ۱۹ تصحیح وتعلیق: محمد جواد مشکور، مطبعه حیدری، طهران ۱۹۶۳م. فرق الشیعه للنوبختی ص ۲۲ دار الاضواء، بیروت، ط. الثالثه، ۱۴۰۴هـ.
اعتقاد به زنده بودن امام پس از فرقه سبئیه به برخی از فرقه های کیسانیه مانند کربیه ( فرقه ای از شیعه که پیرو ابی کریب ضریر می باشند ) منتقل گشت.هنگامیکه امام این فرقه یعنی محمد بن حنفیه فوت کرد، آنها وفات ایشان را انکار کرده و گفتند: «محمد بن حنفیه زنده و در کوهی بنام رضوی که بین مکه و مدینه قرار دارد بسر می برد. شیری در سمت راست و پلنگی در سمت چپ ایشان قرار دارند که تا فرا رسیدن زمان ظهور از ایشان محافظت خواهند کرد» مسائل الامامه لعبد الله بن محمد الناشی الاکبر ص۲۶ تحقیق: یوسف فان، المعهد الالمانی للأبحاث الشرقیه، بیروت ۱۹۷۱م
این فرقه مدت غیبت امام خویش را هفتاد سال اعلام کرد. اما هفتاد سال سپری گشت و خبر از ظهور امام نشد.
سپس رفته رفته هر فرقه به هنگام در گذشت امام خویش، وفات او را انکار کرده و او را مهدی موعود خود دانسته و در انتظار ظهور و قیام او لحظه شماری می کرد. اما آنچه در این مسأله بین تمام فرقه ها و فرقه اثنی عشری اختلاف افکنده این است که تمام این فرقه ها، مهدی خویش را اشخاصی قرار می دادند که در بین مردم زندگی کرده و همگان او را دیده بودند. اما فرقه اثنی عشری مهدی خویش را نوزادی قرار داد که نه تنها هیچکس او را ندیده بلکه مقرب ترین افراد خانواده او، وجود چنین نوزادی را انکار می کردند. پس از این مقدمه، اکنون در مورد اینکه چگونه ایمان به مهدی غائب به اعتقادات مذهب اثنی عشری رخنه پیدا کرد و به یکی از اساسی ترین معتقدات این مذهب مبدل گشت، صحبت می کنیم.
حسن عسکری که شیعه اثنی عشری او را امام یازدهم خود می داند در سال ۲۶۰هـ فوت کرد و همانگونه که قمی و نوبختی در کتابهای خود گفته اند: «هیچ اثر و نشانه ظاهر و آشکار که دال بر صاحب فرزند بودن ایشان باشد دیده نشد. در نتیجه میراث ایشان بین مادر و برادرشان جعفر تقسیم گردید» المقالات و الفرق للقمی ص ۱۰۲ تصحیح و تعلیق: محمد جواد مشکور، مطبعه حیدری، طهران ۱۹۶۳م. فرق الشیعه للنوبختی ص ۹۶ دار الاضواء، بیروت، ط. الثالثه ۱۴۰۴هـ.
این در حالی است که شیعه امامان خویش را حجت خداوند بر مردم می داند و معتقد است وجود نظم و ثبات در نظام کون و هستی بسبب وجود امام می باشد. و اگر بر روی زمین امامی وجود نداشته باشد کون و هستی زیر و زبر خواهد شد. (اصول الکافی للکلینی ۱/۱۸۸ تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیه، طهران، ط. الثالثه: ۱۳۸۸هـ)
پس از آن شیعیان معتقد به زمین بدون حجت دوام نیاورده و مات و مبهوت گشته و پس از آن به فکر چاره ای بودند و همچنان نوبختی و قمی گفته اند این مسئله شیعیان را به چهارده یا پانزده مذهب و گروه تقسیم کرد. فرق الشیعه للنوبختی ص ۹۶ دار الاضواء، بیروت، ط. الثالثه ۱۴۰۴٫ الفصول المختاره للمفید ص ۲۵۸ دار الاضواء بیروت، ط. الرابعه ۱۴۰۵ هـ. المقالات والفرق للقمی ص ۱۰۲ تصحیح و تعلیق: محمد جواد مشکور، مطبعه حیدری، طهران ۱۹۶۳م
بعضی ها گفتند امکان ندارد امام حسن عسکری زمین را بدون حجت بگذارد امام عسکری نمرده زنده هست و از دید غیب شده.پس او امام زمان خواهد بود. فرق الشیعه للنوبختی ص ۹۶ (چاپ سابق الذکر). المقالات و الفرق للقمی ص ۱۰۶ (چاپ سابق الذکر) و گروهی دیگر امامت را بعد از حسن عسکری به برادر ایشان جعفر نصبت دادند. المقالات والفرق للقمی ص ۱۱۰ . برخی دیگر که این حادثه آنها را مأیوس و ناامید ساخته بود حتی امامت حسن عسکری را نیز به سبب عقیم بودن ایشان باطل دانسته و آنرا رد کردند. المقالات والفرق للقمی ص ۱۰۹ (چاپ سابق الذکر). فرق الشیعه للنوبختی ص ۱۰۰- ۱۰۱ (چاپ سابق الذکر).
فرقه دیگری گفتند: «بدون هیچ شک و تردیدی امام حسن بن علی مانند پدران خویش فوت کرده اند. و این مسأله که دوست و دشمن به آن اعتراف دارند را هیچکس نمی تواند انکار کند. و همچنین بدون هیچ تردیدی ثابت شده ایشان فرزندی از خود بجا نگذاشته اند. در نتیجه پس از ایشان امامی وجود نخواهد داشت و سلسله امامت با وفات ایشان به نهایت رسیده است» المقالات والفرق للقمی ص ۱۰۷ -۱۰۸ (چاپ سابق الذکر). فرق الشیعه للنوبختی ص ۱۰۵ (چاپ سابق الذکر).
اما شیعیان اثنی عشری زرنگتر بودند و بعد این همه سر در گمی گفتند امام حسن عسکری دارای فرزند بوده اما به علت ظلم حاکمان وقت او را از دید مخفی داشتند تا گزندی به او نرسد و حاکمان وقت تصمیم به کشتن آن نگیرند.
ازدواج حسن عسکری و ملیکه مادر مهدی
قصه آشنایی این دو مانند قصه های عاشقانه قدیمی است. حسن عسکری که بنا بر معتقدات شیعه مانند سایر ائمه مطلع بر غیب می باشد، هر روز خادم خود که او را از اوصاف ملیکه با خبر ساخته و نامه ای به زبان رومی به دست او داده به بازار برده فروشان می فرستد تا در صورت رسیدن این کنیز او را صاحبش خریداری کند. بالاخره کاروان برده فروشان به شهر رسیده و خادم، ملیکه را دیده و نامه را به او می دهد. ملیکه با دیدن نامه شروع به گریه کرده و داستان زندگی خود را برای خادم بازگو می کند و به او می گوید: وی ملیکه دختر یوشع فرزند قیصر روم می باشد. او همچنین می گوید: شبی خواب دیده است رسول الله صلی الله علیه و آله نزد مسیح -علیه السلام- رفته و او را برای فرزند خود ابومحمد (حسن عسکری) خواستگاری کرده اند. و همچنین شب دیگری خواب دیده مادر حسن عسکری به همراه مریم بنت عمران -علیها السلام- با هزار خادم از خادمان بهشت به دیدن او آمدند. و مریم -علیها السلام- به او گفته: این زن سیده النساء و مادر شوهر تو است. با شنیدن این سخن ملیکه گریه کرده و از ابو محمد -علیه السلام- گله می کند که چرا به دیدن او نمی آید. و مادر حسن عسکری در جواب به او می گوید: فرزند من تا آن زمان که تو بر شرک و کفر خود باقی مانده باشی به دیدنت نخواهد آمد. و بالاخره در پایان این قصه خیالی حسن عسکری و ملیکه به همدیگر میرسند. اکمال الدین لابن بابویه ص ۴۰۴ المطبعه الحیدریه، النجف ۱۳۸۹ هـ.
نام امام زمان چیست ؟
هم شیعه و هم سنی بر این حدیث که ما در اولین حدیث ذکر کردیم اتفاق میکنند: در حدیث مهدی آمده است: «لو لم یبقَ من الدنیا إلاَّ یوم لطوَّل الله ذلک الیوم حتى یبعث فیه رجلاً من أهل بیتی یواطئ اسمه اسمی واسم أبیه اسم أبی».
ابو داود ۴/۱۰۶ و آلبانی در صحیح الجامع این حدیث را صحیح دانسته است. (۵۱۸۰) و شیعه به این روایت احتجاج می کنند… چنانچه خواهد آمد.
در کتاب علم الیقین جلد یک صفحه ۲۰ نقل میکند – و در حدیث شماره 987 هم این روایت را ذکر میکند،،البرهان فی تفسیر القرآن، العمده جلد ۱ ص ۴۴۲-۴۴۶، الغیبه جلد ۱ ص ۱۸۸، میزان الحکمه محمدی اریشهری ج ۱ ص ۳۴۶ ،شجره طوبی – الشیخ محمد مهدی الحائری ج ۱ ص ۲۲۴ ، موسوعه الامام علی بن ابی طالب علیه السلام . إخباره بالامور الغیبیه جزء ۱۳ – صفحه ۴۰
این حدیث را ذکر و صحیح بودن آن را اعلام میدارند. و به گفته شیعه مهدی فرزند امام حسن عسکری میباشد ولی پیامبر اکرم فرمودند نام او هم نام من و نام پدرش هم نام پدرم یعنی : محمد بن عبدالله
پس محمد بن حسن عسکری کیست ؟
وبسیاری از شیعیان به این حدیث رسول در مورد منجی موعود در کتب اهل سنت استناد میکنند ، اما منجی اهل سنت محمد بن عبدالله هست اما منجی شیعیان محمد بن حسن عسکری
نام مادر امام زمان
نام مادر امام زمان برای سردمداران خود این مذاهب هم یک پاسخی بسیار دشوار شده است، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص: ۲۵۰٫ أبو محمد الحسن بن علی (علیهما السلام)، فقال: «یا عمه، اجعلی إفطارک اللیله عندنا، فإنها لیله النصف من شعبان، فإن الله تبارک و تعالى سیظهر فی هذه اللیله الحجه، و هو حجته فی أرضه» فقلت له: و من امه؟ قال لی: «نرجس».. امام حسن عسکری گفت :ای عمه. افطار را امشب با ما باش. امشب شبی از نیمه شعبان هست و خداوند تبارک و تعالی حجه اش را امشب ظاهر خواهد کرد و او حجه در زمین است . به او گفتم مادر او کیست ؟ به من گفت نرجس
و اکنون آیا مادر او کنیزی است که اسمش نرگس است، یا کنیزی است به نام صقیل، یا کنیزی است به نام ملیکه یا کنیزی است که اسمش خمط است، یا کنیزی است با نام حکیمه، و یا کنیزی است به نام ریحانه، یا اسمش سوسن است یا اینکه مادرش کنیز نیست و زنی آزاد به نام مریم است؟!
الغیبه منصفحه ۲۱۳ سطر ۲۲ الى صفحه ۲۲۱ سطر ۲۵، الغیبه جلد ۱ صفحه ۲۴۹ و۲۵۴ و۲۵۴ و۲۲۳، الخرائج والجرائح جلد ۱ صفحه ۴۵۴، معجم احادیث مهدی جلد ۳ صفحه ۱۵۲، جلد ۴ صفحه ۳۲۴، جلد ۴ صفحه ۲۹۱، الغیبه جلد ۱ صفحه ۲۸۴ و ۴۰۲ ، الهدایه الکبری جلد ۱ صفحه ۲۸۶، وصول الاخیر الی اصول الاخبار جلد ۱ صفحه ۳۳، معجم احادیث مهدی ج ۴ جزء ۵ صفخه ۱۸۹٫ ۲۰۰٫ ۲۰۳، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ۶، ص: ۱۷۱، جواهر الکلام ج ۲۰ ص ۹۷، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه کتاب المزار جلد ۲۹ صفحه ۱۱
مهدی چه زمانی به دنیا آمده است؟
آیا هشت ماه بعد از وفات پدرش به دنیا آمد.
یا اینکه قبل از وفات پدرش در سال ۲۵۲ هـ به دنیا آمد.
یا اینکه در سال ۲۵۵هـ متولد شد، یا اینکه در سال ۲۵۶هـ دیده به جهان گشوده است.
و یا اینکه در سال ۲۵۷ ه به دنیا آمده است و یا اینکه در سال ۲۵۸هـ متولد شده است.
آیا در هشتم ذی العقده متولد شده است، یا در هشتم شعبان به دنیا آمده است، یا اینکه پانزدهم شعبان میلاد اوست، یا اینکه در پانزدهم رمضان متولد شده است؟!
و یا های دیگر……
چگونه در شکم مادر بود؟
آیا در شکم مادرش بود مانند دیگر زنان، یا در پهلوی مادرش؟!
مهدی در بطن مادر خود نیز قصه عجیب و غریبی دارد. در تمام طول نه ماه باردار بودن ملیکه هیچ اثر و نشانه ای از حامله بودن بر او دیده نشده است. حکیمه بنت محمد عمه حسن عسکری می گوید: «روزی برای دانستن اینکه آیا ملیکه حامله است یا خیر، او را غافلگیر کرده و بر روی او پریده و او را بر شکم و کمر غلتانیدم. اما هیچ نشانه ای از حامله بودن در او ندیدم. من نزد امام حسن عسکری رفته و ماجرا را با ایشان در میان گذاشتم. ایشان در جواب به من گفتند: فردا به هنگام سپیده دم حامله بودن او بر تو آشکار خواهد گشت»
عجیب تر از این سخن، این است که حتی ملیکه مادر مهدی نیز تا قبل از شب زایمان، از حامله بودن خود بی خبر بوده است. در روایتی او به حکیمه چنین می گوید: «ای بانوی من، من هیچ نشانه ای از حامله بودن بر خود احساس نمی کنم» اکمال الدین لابن بابویه ص ۳۹۵-۴۰۴-۴۰۰ (باب ما روی فی نرجس ام القائم)
جعل اینگونه روایات برای فرار و خلاصی یافتن از سخنان اهل بیت حسن عسکری از جمله برادر او جعفر می باشد که با تمام وجود، صاحب فرزند بودن برادر خود را تکذیب می کرده است. اما از آنجائیکه تمام این روایات ساخته و پرداخته دجالان می باشند، تضاد و اختلاف در تمام آنها به چشم می خورد. به عنوان مثال حکیمه که در روایت سابق الذکر روایت دیگری گفته شده که با جنین در شکم مادر سخن گفته: «من نزد امام حسن عسکری (ع) رفته و از ایشان پرسیدم: جانشین شما از کدامیک از همسرانتان خواهد بود؟ ایشان در جواب فرمودند: از سوسن. من نظری بر تمام کنیزان انداختم. هیچکدام جز سوسن اثری از حامله بودن بر او دیده نمی شد»
در روایت جعلی طوسی، حکیمه به مجرد نظر افکندن به ملیکه متوجه وجود جنین می گردد. اما در روایت جعلی ابن بابویه حکیمه بر روی ملیکه پریده و او را بر زمین می غلتاند ولی هیچ اثری از حامله بودن بر او نمی بیند. طوسی در روایت خود ملیکه را سوسن می نامد. اما ابن بابویه نام نرگس بر او می نهد. و در روایات دیگری او را ریحانه و صقیل نیز نامیده اند. بله، هر دجال کذابی هر چه دلش خواست از خود می سراید و آنرا به اهل بیت نسبت می دهد و مراجع و مصادر اساسی شیعه با آغوش باز و صدر رحب تمام این اکاذیب و اراجیف را در خود جای می دهند.الغیبه للطوسی ص۱۴۱، خلاصه الاقوال العلامه الحلی جلد ۱ صفحه ۴۰۳، نقل الرجال التفرشی ج ۵ ص، شمس خلف السحاب جلد ۱ صفحه ۱۷، من هو المهدی علیه السلام ج ۱ ص ۴۲۶
چگونه پرورش یافت و بزرگ شد؟
از ابو الحسن روایت کرده اند که گفت: (ما وصی ها در یک روز چنان رشد مى کنیم که دیگر مردم در یک هفته به آن اندازه رشد مى نمایند)! و از ابی الحسن روایت است که گفت: «هر کودکی از ما وقتی یک ماه بر او بگذرد چنان می نماید که گویا یک سال بر او گذشته است)! از ابو الحسن روایت است که گفت: (ما امامان در یک روز چنان رشد مى کنیم که دیگران در یک سال رشد می کنند ) الغیبه، الطوسی (ص ۱۵۹-۱۶۰).
مهدی کجا اقامت مى کند؟
گفته اند در طیبه، سپس گفته اند نه بلکه او در کره رضوی در منطقه روحاء به سر مى برد، و سپس گفته اند او در ذی طوی در مکه مقیم است. سپس گفته اند او در سامرا است! و چنان در این مورد سخنان مختلفی است که یکی از آنها می گوید:(لیت شعری أین استقرت بک النوى، بل أی أرض تقلک أو ثرى، أبرضوى أم بغیرها أم بذی طوى، أم فی الیمن بوادی شمروخ أم فی الجزیره الخضراء).
(ای کاش می دانستم کجا هستی…… در کدام زمینی و یا در کدام آسمان هستی، آیا در رضوی هستی یا در ذی طوی، یا در جایی دیگر… یا در یمن در دره شمروخ یا در جزیره سبز
بحار الانوار (۱۰۲/۱۰۸). ،الغیبه ۱ ص ۵۵، صدره فی مستدرک الوسائل ۷۱ / ۸، الخرائج والجرائح جلد ۲ صفحه ۹۷٫ ۱۹۳، غریب الحدیث فی بحار الانوار باب الراءمع الضاد جلد ۲ صفحه ۸۱، دراسات فی علم الدرایه ۱۵۶، بحار الانوار جلد ۶ ص ۲۴۳، کافی جلد ۳ ص ۱۵۹ باب ما یعاین المومن، بحار الانوار۱۰۲/ ۱۰۸
آیا مهدی وقتی باز می گردد پیر است یا جوان؟
از مفضل روایت است که گفت: از صادق پرسیدم: ای سرورم! او در حالت پیری می آید یا وقتی ظهور مى کند جوان است؟ صادق گفت: «سبحان الله، وهل یعرف ذلک، یظهر کیف شاء وبأی صوره شاء».«سبحان الله! چه کسی مى داند، او به هر صورتی که بخواهد ظهور مى کند»
و در روایتی دیگر آمده است: «یظهر فی صوره شاب موفق ابن ثلاثین سنه».
«او به صورت جوانی سی ساله ظهور خواهد کرد. الغیبه، الطوسی ص ۴۲۰، تاریخ ما بعد الظهور (ص: ۴۳۳). ص ( ۴۳۶)
محمد الصدر می گوید: (در این مورد روایات زیادی آمده است، ولی مفهوم همه تا حد زیادی تناقض و متضاد است و به خاطر این بسیاری از مؤلفان دچار حیرت و سردرگمی شده اند). و گفته اند: قائم ما نوزده سال فرمانروائی خواهد کرد. و در روایتی دیگر آمده است: «او هفت سال فرمانروایی مى کند ولی خداوند چنان شب و روز را برای او طولانی می نماید که یک سال او به اندازه ده سال است بنابراین سال های فرمانروائی او هفتاد سال از سال های شما است. تاریخ ما بعد الظهور (ص: ۴۳۳ و ص ۴۴۶ )
مدت غیبت او چقدر است؟
از علی بن ابی طالب -رضی الله عنه- روایت کرده اند که گفت: مهدی در غیبت به سر مى برد و باعث حیرت مردم مى شود و بنابراین گروهی از مردم در مورد غیبت او گمراه می شوند و گروهی هدایت می شوند، وقتی از او پرسیدند که زمان حیرت چقدر است؟
گفت: شش روز یا شش ماه یا شش سال است.
و از ابی عبدالله روایت است که گفت: از کشته شدن النفس الزکیه تا ظهور امام قائم فقط پانزده شب طول می کشد یعنی در سال ۱۴۰ هجری مهدی ظهور مى کند»!
و محمد الصدر در مورد این روایت می گوید: (روایت قابل اعتمادی است که مفید در ارشاد از ثعلبه بن میمون از شعیب حداد از صالح بن میتم الجمال روایت کرده است و همه این راویان مردانی بزرگ و مورد اعتماد هستند.
وقتی مهدی در تاریخ که روایت گذشته تعیین مى کند ظهور نکرد روایاتی دیگر از او ذکر کردند که گفت: «ای ثابت! خداوند ظهور مهدی را در سال هفتاد قرار داده بود.
وقتی حسین کشته شد خداوند بر اهل زمین خشمگین شد و ظهور او را تا سال ۱۴۰ به تأخیر انداخت بنابراین ما به شما گفتیم که او در سال ۱۴۰ه ظهور خواهد کرد، و شما هم این خبر را پخش و شایعه کردید و پرده از راز برداشتید، و بعد از آن خداوند وقت ظهور او را برای ما تعیین نکرد!!.
سپس روایتی دیگر هست که همه روایت های گذشته را تکذیب می نماید و آن اینکه از ابی عبدالله جعفر الصادق روایت شده است که گفت: آنان که وقت ظهور مهدی را تعیین کرده اند دروغ گفته اند، ما اهل بیت وقتی برای ظهور او مشخص نمى کنیم. و «ما نه مدّت گذشته غیبت او را تعیین مى کنیم و نه مدت غیبت او را در آینده تعیین مى کنیم»، الغیبه للطوسی ص ۱۴۲و ۱۴۴ (چاپ سابق الذکر)، در آن هنگام عمر مهدی خیالی بایستی در حدود پنج سال بوده است.اکمال الدین لابن بابویه ص ۴۰۵-۴۰۶
مکان غیبت مهدی
در مورد مکان غیبت مهدی نیز روایات مراجع شیعه، متضارب و متضاد هستند. در روایتی گفته شده مکان غیبت مهدی مدینه است. در روایت دیگری او را در کوه رضوی جای داده اند. و در اکذوبه ای دیگر دره های مکه را انتخاب کرده اند. و در روایاتی که دعاهای زیارت مقامات ائمه را متضمن هستند، مهدی را در سرداب سامراء غیب کرده اند. و برخی از دجالان معاصر چشمان خویش را بسته و این روایات را نادیده گرفته و گفته اند: «در هیچ روایت و یا مرجعی از مراجع شیعه گفته نشده مکان غیبت مهدی سرداب سامراء می باشد». و در برخی از روایات، مهدی را خانه بدوش معرفی کرده و در آنها گفته شده: «امام مهدی مکان ثابت و معینی ندارند. ایشان در بین مردم زندگی کرده و آنها را می بینند در حالیکه مردم از دیدن ایشان محروم هستند».
– اصول الکافی للکلینی۱/۳۴۰ (چاپ سابق الذکر) الغیبه للنعمانی ص ۱۲۵ مؤسسه الاعلمی، بیروت، ط: الاولی ۱۴۰۳هـ. بحار الانوار للمجلسی ۵۲/۱۵۳ (چاپ سابق الذکر).الغیبه للطوسی ص ۱۰۳ (چاپ سابق الذکر). و دیگر منابع شیعه
نام امام غائب
امام غائب تشیع همانگونه که هیچکس از حقیقت تولد، زندگی و مکان وجود او چیزی نمی داند نام او نیز جزء اسراری است که نباید فاش گردد. در روایتی گفته شده: «بر شما روا نیست نام ایشان را ذکر کنید». و در روایتی دیگر پا را از این نیز فراتر نهاده و گفته اند: «امام غائب را کسی جز شخصی کافر ، به اسم ذکر نمی کند». به همین سبب نیز در برخی از روایات شیعه نام مهدی را بدین صورت ذکر کرده اند: م ح م د.
اینچنین روایاتی همگی مخالف این ادعای باطل سردمداران تشیع می باشند که ائمه شیعه همگی با ذکر نام و مشخصات از قبل معین شده اند. البته از آنجائیکه تمام این روایات جعلی بوده و دجالان خود بر این مسأله واقف هستند در بسیاری از مصادر و مراجع تشیع نام مهدی ذکر شده و به این روایات دروغین اهمیتی داده نشده است.اصول الکافی للکلینی ۱/۳۳۳٫ الارشاد للمفید ص ۳۹۴ مؤسسه الاعلمی، بیروت، ط: الثالثه ۱۳۹۹ هـ. اکمال الدین لابن بابویه ص ۶۰۸٫اصول الکافی للکلینی ۱/۳۳۳٫ اکمال الدین لابن بابویه ص ۶۰۷٫اصول الکافی للکلینی ۱/۳۲۹٫
– می توانید در این زمینه به کتاب اصول الکافی باب «ما نص الله عزوجل و رسوله علی الائمه واحداً واحداً». ص ۱/۲۸۶ و ما بعد آن مراجعه کنید.
علت غیبت مهدی
در مورد علت و سبب غیبت امام غائب گفته شده: «زراره می گوید: از ابا عبدالله -علیه السلام- شنیدم که فرمودند: قائم -علیه السلام- قبل از قیام خود، مدتی را غیبت بسر خواهند برد. من از ایشان علت این غیبت را پرسیدم. ابا عبدالله -علیه السلام- فرمودند: او می ترسد. سپس با دست به نشانه کشته شدن به شکم خود اشاره کردند».
اما آیا ترس از کشته شدن می تواند دلیل قانع کننده ای برای غیبت مهدی باشد؟ همگی ما می دانیم بنا بر معتقدات تشیع، أئمه زمان وفات خود را می دانند و مرگ آنها پس از موافقت و رضایت شان صورت می پذیرد. و همچنین تشیع ادعا می کند ائمه از تمام غیبیات گذشته و آینده باخبر بوده و هیچ مسأله ای بر آنها پوشیده نیست. با در نظر گرفتن این مطالب چگونه شیعه می تواند ادعا کند امامی که مطلع بر هر صغیره و کبیره ای است و می داند چه هنگام أجلش به پایان می رسد و مردن او پس از موافقت و رضایت او صورت می پذیرد از مردن و یا کشته شدن واهمه داشته است؟ مگر آقایان عثمان بن سعید و نور چشم او محمد بن عثمان و ابوالقاسم حسین بن روح و ابوالحسین علی بن محمد سمری همگی ادعا نمی کردند که با امام غائب رابطه مستقیم دارند؟ آیا یک تار مو از سر أحدی از آنها کم شد؟
و مگر از زمانی که ادعا می شود مهدی در آن غایب شده تا به امروز حکومتها و دولت های شیعه مذهب بسیاری زمام قدرت را دردست نگرفته اند که همگی مدافعان پرو پا قرص امام زمان بوده اند؟
چرا هنگامی که آل بویه بر بغداد تسلط پیدا کردند امام زمان ظهور نکرد؟
و یا چرا هنگامی که شاه اسماعیل صفوی آب رودخانه ها را از خون اهل سنت سرخ کرد، خبری از امام زمان نشد؟
و یا چرا هنگامی که کریم خان زند بر روی سکه ها نام صاحب زمان را ضرب می کرد و خود را نماینده ای او می دانست، امام غائب از غیبت خود به در نیامد؟
و یا چرا امروز که رهبران ایران خود را نایب امام زمان میدانند و مشتاقانه در انتظار ظهور او هستند، امام زمان ظهور نمی کند؟
پس می بینیم هیچ دلیل وو عذر موجهی برای غیبت مهدی وجود ندارد. و ما می توانیم حقیقت این مسأله را از خانواده حسن عسکری از جمله برادر ایشان جعفر بشنویم که با تمام وجود، این مسأله را تکذیب کرده و آن را دروغ محض می دانستند. اصول الکافی للکلینی ۱/۳۳۸٫ الغیبه للنعمانی ص ۱۱۸٫ ،اکمال الدین لابن بابویه ص ۴۴۹٫ ،اصول الکافی للکلینی ۱/۲۵۸٫ بحار الانوار للمجلسی ۲۷/۲۸۵٫ ،اصول الکافی للکلینی ۱/۲۶۰٫
ادامه دارد
اقتباس : http://sedayeahlesonnat.com/