چرا حضرت عمر به ایران حمله کرد؟ (۱)

متن سوال:چرا حضرت عمر به ایران حمله کرد وایرانیان را به زور مسلمان کرد واینهمه خونریزی وجنگ به راه انداخت؟ فرض کنید من مسلمان نیستم وبه من جواب بدهید
پاسخ ما: دوست گرامی

 

 
اولا: ایران فقط توسط حضرت عمر مورد هجوم قرار نگرفت، قبل از عمر رضی الله عنه و بعد از او فاتحان آمدند و ایران را فتح کردند و ماندند و بعد رفتند، اما چرا حمله عمر را در این میان برجسته میبینیم، این سوالی است که جواب میدهم.

دوما: ما ایرانی ها هم، هر وقت که آب را دیدیم، شناگران ماهری شدیم، و دمار از مردم سرزمینهای دیگر در آوردیم.
شما اگر باور ندارید از مردم دهلی در هند و تفلیس در گرجستان بپرسید که بترتیب در سه و دو قرن پیش شهرهای آنها را قتل عام کردیم، و مردمش را به اسارت گرفتیم و اموالشان را تاراج نمودیم.
کولی های افغانی در منتهی الیه شرق آن کشور وقتی که بخواهند فرزندان کوچک خود را بترسانند تا دور نروند میگویند:
قجر آمد قجر آمد!!
این ترساندن اشاره به حملات ظالمانه و سهمگین قاجاریه به مناطق آنها دارد که دخترها و پسر ها را می ربودند و میبردند
شاید بگویید این چه ربطی داشت به سوال من؟
ربط دارد! صبر کنید!!

همین ساسانی ها که توسط عمر از بین رفتند قبل از جنگ با عمر با رومی ها میجنگیدند و رومیها تقاضای صلح کردند شاه ایران در جواب نوشت:
از شاه شاهان به سگ روم ( منظورش امپراطور روم )
بیا اینجا و پایم را ببوس و الا میاییم دمار از روزگار روم بیرون میاورم …….
ببینید همین ایرانیانی که در زمانه عمر، مغلوب اعراب شدند، خودشان پیش تر از این، مناطق آباد عربستان، مثلا یمن را؛ تا دیرگاهی در اشغال خود داشتند و اگر مکه و مدینه را تصرف نکردند، بخاطر این بود که آن مناطق بیابانی ارزش لشکرکشی را نداشت و اگر در حجاز ثروتی میبود ایرانیانی که یمن را در دور دست ها مستعمره کرده بودند محال بود مکه را اشغال نکنند.
البته مکه را هم مال خود میدانستند و از این رو وقتی نامه پیامبرصلی الله علیه وسلم به یزدگرد رسید، عصبانی شد و به حاکم یمن دستور داد که محمد صلی الله علیه و سلم را دستگیر کند!!!
و از این سو (یعنی از طرف عراق) نیز مناطق معمور اعراب، یا دست ایران بود یا روم، و یا بین این دو قدرت جهانی، دست بدست میگشت
گمان مبرید که ایرانی ها به جان و مال اعراب تجاوز نمیکردند.
در جاهلیت جنگی بین اعراب بیابانگرد، با ابر قدرت ایران رخ داد. سبب فقط این بود که شاه ساسانی برای تکمیل کلکسیون زنهای خود در حرم سرا، از اعراب نیز، زن خواسته بود
خب چیزی که عوض دارد، گله ندارد!

آنها قدرت داشتند و بر اعراب هزار سال حکومت کردند.
و اعراب هم که قدرت یافتندند، ۲۰۰ سال حاکم ایران شدند و سپس ایرانی ها خود را از دست اعراب رهانیدند، و هنوز صد سال از اشغال نگذشته بود که ایرانی ها اولین سلسله اعراب، یعنی بنی امیه را از بین بردند و بنی عباس بر جای آنها نشاندند
و مدتی بعد از این، دولت های مستقل در خود ایران تشکیل شد، بعد کار به آنجا رسید که آل بویه (دیلمی های طبرستانی) حتی بغداد را فتح کردند و حاکم پایتخت امپراطوری اسلام شدند.
کار به این جا خاتمه نیافت بعد زمانی آمد مثل زمان ما، در بخش بزرگی از ایران اگر کسی نام فرزندش را عمر نهد، اداره ثبت احوال به او شناسنامه نمیدهد، و مردم هم از او متنفر میشوند و اطلاعات او را بزندان میبرد و تحت سخت ترین شکنجه ها قرار میدهد.
اما در همان حال، اگر نام کسی چنگیز یا اسکندر یا اسفندیار باشد در حالیکه آنها نیز دشمن ایران بودند و بعضی آنها حتی خاک ایران را به توبره کشیدند و کوچک و بزرگ را کشتند و از سرها مناره ها درست کردند باز کسی به آنها کاری ندارد و نمیگوید آخر چرا نام خود را تیمور یا چنگیز گذاشته ای؟
یک چیز حیرت آور دیگر اینکه، فاتحان ایران وقتی از سرزمین ما رفتند همرایشان فرهنگشان هم رفت، بلکه حتی بعضی ها از فرهنگ ما متاثر شدند آما این فقط عمر بود که با وجودیکه دوره حکمرانی او تمام شد با وجودیکه اعراب به اصلاح اشغالگر به بیرون رانده شدند با آنکه از نام متنفر متنفرند، باز فقط این عمر است که فرهنگی که با اشغال همراه او به ایران آمده هنوز بشدت تمام پابرجاست و ما از لحظه تولد تا لحظه مرگ از قوانینی که او در کشور ما وضع کرده پیروی میکنم!!
چرا؟ راستی چرا ؟
عمر مجوس را مجبور به پذیرش دین جدید نکرده بود، از آن ها مالیات میگرفت
دوما عمر مثل فاتحان دیگر از بین ما رفت اما چرا قانون او باقی ماند ؟ جواب به این سوال جواب پرسش اصلی را،بر ما می نمایاند
ای برادر!
اصلا قضیه این است که عمر فرهنگ ملت دیگری را بما تحمیل نکرد، عمر خودش تحت تاثیر فرهنگ ایران بود! در جوانی حضرت عمر نیز چون ایرانیان عید نوروز را جشن میگرفت و عید مهرگان راهم!!
همه مردم مکه و مدینه این دو روز را جشن میگرفتند و آدابی از ایرانیان را با افتخار انجام میدادند
همانطور که ملی گراهای ایرانی،امروز عید نوروز را گرامی میدارند و از عید فطر متنفرند مردم مکه نیز عید نوروز را گرامی میداشتند و از عید اسلام متنفر بودند

حتی مردم مدینه که مسلمان شدند، نیر عید نوزوز و مهرگان را گرامی داشتند تا آنوقت که رسول الله صلی الله علیه وسلم جشن آنها را دید و به آنها گفت اسلام بشما عید بهتری داده است.
پس نتیجه سخن اینکه:
اسلام فرهنگ هیچ کشوری نبود، تا بر کشوری دیگر تحمیل شود، قوانینی بود که از آسمان نازل شد
اگر بگویم تحمیل شد بر همه ملت ها تحمیل شد
اول بر اعراب تحمیل شد، بعد بر ایرانی ها و رومی ها و هندی ها و ترکها و یمنی ها و غیر ذالک
اما چیز تحمیلی معمولا ماندگار نیست ولی اسلام در مناطق فتح شده باقی ماند پس تحمیلی نیست و هرکس بگوید مردم بزور مسلمانند در ادعای خود دروغگو است!!
آنچه اسلام را باقی نگه داشت قوانین برتر آن بود، قوانینی مثل احترام به پدر مادر روابط بین زن و شوهر و خوراکهای پاک و پاکیزه را حلال دانستن و شراب و خوراکهای بد را حرام دانستن،غش نکردن در معامله ووووو

بنابراین:
اگر عمر ایران فتح کرد، ایران هم روزی روزگاری سرزمین اجدادی عمر را فتح کرد.
این از روز ازل تا روز قیامت، بر بشر نوشته شده که با یک دیگر بجنگند و سرزمین های هم را به اشغال در آورند
عمر یک استثناء نیست، اما آنچه که عمل او را استثنایی و بی همتا کرده دین عمر است که مردم خودشان انتخاب کردند پس وقتی خودشان انتخاب کردند، چرا ناراحتند ؟
شخصی از اهل سنت برایم گفت در ایران یکبار میزبان خوش رو و خوش زبانم گفت : من برای شما اهل سنت احترام زیادی قایلم، اما عمر را دوست ندارم !!
خویشاوند بیخبر از همه جای من، با تعجب پرسید:چرا دوست نداری؟
گفت:چون او ایران را اشغال کرد!
خویشاوند بیخبر از دعوای شیعه و سنی من، به او گفت:
ولی حالا که ایران در دست شماست
این سخنی است که باید به آن دقت کنیم حالا که ایران در دست ماست،
پس چرا ارمغانهای عمر را با دل و جان حفظ میکنیم ؟

زمان رضا شاه تاریخ هجری اسلامی ملغی شد و تاریخ جعلی شمسی منافقانه جای آن را گرفت. پسرش از این جلوتر رفت و تاریخ اسلامی را بطور کلی از بین برد و تاریخ کورش را بر قرار و رسمی کرد.
اما همین ملت بلند شدند یکصدا بلند شدند که نه همان تاریخی را میخواهیم که عمر بر ایران تحمیل کرده پس چرا از عمر ناراحتند؟ آیا بخاطر کشت و کشتار ایرانیان از او متنفرند؟
بسیار شندیده ایم که میگویند:
حضرت عمر و لشکرش در ایران کتاب سوزان براه انداختند و قتل و غارت عظیمی را مرتکب شدند و ظلمهای فراوانی در حق ایرانیان بیچاره انجام داده اند.
جواب این ادعا را در نوشته بعدی میگویم 

                                                                                                                       پس این نوشتار دنباله دارد……..
 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …