شیعه ها با غلوی که در حق امامان خود کرده اند برای خود صد گرفتاری را بجان خریده اند و دچار تضادهای گوناگون شده اند . یکی از تناقض های مذهب شیعه این است که چرا امام رضا؛با وجود آگاهی؛ انگور زهر آلود را خورد و چرا امام حسین با پای خود به دامی پا گذاشت که برایش پهن کرده بودند؟!! شیعه آن هنگامی که داشت به امامان خود قدرت مافوق بشری و علم غیب میداد یادش رفته بود که لازمه این علم غیب نجات یافتن از بلاها میباشد.
و قرآن میفرماید:
(وَلَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ )«هود/۳۱»
من هرگز به شما نمیگویم خزائن الهی نزد من است! و نمیگویم غیب میدانم! و نمیگویم من فرشتهام!
(قُلْ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیرِ وَمَا مَسَّنِی السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ) «الأعراف/۱۸۸»
بگو: «من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد؛ و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، و اگر از غیب باخبر میبودم، سود فراوانی برای خود فراهم میکردم، و هیچ بدی به من نمیرسید؛ من فقط بیمدهنده و بشارتدهندهام برای گروهی که ایمان میآورند!
ببینید آیات چقدر واضح و صریح و آشکار است! پس شیعه ها ی که بدون تفکر به دنبال بزرگان خود هستند در روز قیامت چه جوابی خواهند داشت؟!
اما روحانی شیعه این آیات را قبول ندارد و مدعیست که امامش به گذشته و حال و آینده احاطه و علم دارد، برگ از درخت بیافتد امام میداند! برای همین علم نامحدود داشتن است که شیعه ها میروند سر قبر امام حسین و و در صف نمی ایستند تا یکی یکی حاجت خود را بگویند، بلکه همه با هم یکجا یکصدا و یک زبان و با زبانهای مختلف، و یکی آهسته یکی بلند، حاجت های خود را میخواهند و یقین دارند که امام حرفهای همه آنها را میشنود و یقین دارند که اگر خلاصه بگویند هم امام میفهمد مثلا اگر پدری بگوید یا امام حسین! پسرم امتحان دارد کمکش کن، این پدر نیازی نمیبیند که مشخص کند منظورش کدام فرزند است زیرا امام میداند که منظور سوال کننده و حاجت خواهنده چیست!! یعنی امام از قلب و گذشته خواهنده باخبر است!!
اگر شیعه یک لحظه هم در علم و قدرت امامش تردید میداشت او را نمیخواند و یا حسین و یا مهدی نمیگفت.
وقتی احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیای آمریکا مورد تمسخر و انتقاد قرار گرفت با خود گفت یا مهدی جان مرا دریاب !! فرسنگها آنطرف تر در آنسوی کره زمین، در ایران، خامنه ای هم؛ در همان لحظاتی که احمدی نژاد داشت با مهدی راز نیاز میکرد؛ دچار مشکل شکم درد شد و گفت مهدی جان مرا دریاب!
آن دو معتقدند که مهدی در آن واحد هم در آمریکاست هم در تهران پس از او را کمک، یا شفاعت میطلبند.
یعنی از نظر شیعه، امام خداست! اما شیعه خجالت میکشد که این را واضح بگوید!!
این یک روی سکه است.
روی دیگر سکه این است که در زندگی عملی این امامان بسیار مفلوج و بیچاره بودند.
همین امام مهدی خودش از ترس ترور رفت به سرداب سامرا!
امام رضا از ترس، ولیعهد مامون شد تازه با وجود این همه علم، باز انگور زهر آلود را با دست مبارک خودبه دهان خویش گذاشت! زهر را خورد و شهید شد.
حسین با پای مبارک خود، خودش آمد به دامی که برایش پهن کرده بودند تا او را بکشند!
اهالی مدینه به او گفتند نرو نرو
ابن عباس حتی گفت: ای کاش قدرت میداشتم و نمیگذاشتم بروی آیا قتل گاه را نمیبینی؟!
آن علم و این عمل ؟؟؟؟!!!!……… این چیزها، گاهی شیعه های کنجکاو را به شک میاندازد و سوال خود را مطرح میکنند که چرا امامان چنین کردند؟
اینک جواب از زبان علمای شیعه:
پاسخ شیعه:
برای رسیدن به جواب این شبهه ها ،مقدمه ای را در مورد معنای آیه « هلاکت » اشاره می نماییم تا معنی هلاکت حرام مشخص شود، تا بعد ببنیم که آیا این عنوان در مورد قیام بزرگ امام حسین علیه السلام صدق میکند یا خیر .
خداوند در قرآن فی فرمایند :
(وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ . البقره / ۱۹۵)
«در راه خدا انفاق کنید و خود را با دستهایتان به هلاکت نیندازید و نیکی کنید که خداوند نیکو کاران را دوست دارد . »
مراد از هلاکت در این آیه، هلاکتی است که از ترک فداکاری و از خود گذشتگی در راه خدا نشأت می گیرد.
سپس میفرماید "و نیکی کنید" . یعنی با فداکاری و از خودگذشتگی در راه خدا از نیکو کاران باشید؛ پر واضح است که هر نوع فداکاری ، فداکاری نیکو نمی باشد و هر بخششی محبوب و پسندیده درگاه خداوند نیست.
فداکاری و از جان گذشتگی مورد پسند خداوند شرایطی دارد که مهمترین آن ، این دو شرط است :
۱٫فداکاری و از خود گذشتگی در راه و هدفی باشد که عقلای عالم آن را میپسندند
۲ . آن چه در راه او هدیه میشود از نظر ارزش، از خود هدیه، دارای برتری و فضیلت باشد؛ مانند گذشتن از مال برای به دست آوردن علم یا سلامتی
با این مقدمه، به خوبی مشخص می شود که قیام امام حسین علیه السلام به طور کامل در راه خدا بوده است؛ زیرا و این دو شرط را به نحو کامل داشته است .
اگر نبود فداکاری حسین علیه السلام در روز عاشورا، اسلام، قرآن و هر آنچه پیامبران در طول تاریخ آورده بودند، در زیر آوار بدعت ها، سیاه نمایی ها و انحرافاتی که خلفای پیشین به وجود آورده بودند دفن میشد و اثری از آن باقی نمیماند؛ همانطور که ادیان گذشته در زیر این رسوبات مدفون شد و اثر درستی از آنها بر جای نماند .
پاسخ اهل سنت :
۱ –اصلا سخن سر این است که امام حسین برای رسیدن به اون هدف بزرگ چرا از همه امکاناتش( علم و قدرت ) استفاده نکرد و رفت به دام ؟؟!
آیا این معقول است که سپاهی برای حمله به اسراییل، بسوی مرزهای آن کشور برود اما همراه خود اسلحه و تفنگ نبرد؟
امام حسین که به میهمانی یزید نمیرفت. خودشان میدانستند که جنگی در میگیرد و نتیجه جنگ مرگ است. پس باید راه خود را کج میکردند و مثلا جنگ های پارتیزانی میکردند و به نقاط ضعف دشمن حمله می نمودند، یعنی همان کاری که این روز ها هر گروه کوچکی که به جنگ دولتی بزرگ میرود، انجام میدهد.
سوال ما این است امام حسین با اون علم عظیم، چرا از الفبای جنگ منظم و چریکی بیخبر بود؟ و مفت خود را به کشتن داد؟
۲ – اگر بگویید امام حسین رضی الله عنه خودش میخواست که شهید شود تا هدف بزرگ تحقق یابد، پس گریه شما برای چیست؟
وقتی یک نفر فدایی رئیس دولتی را میکشد اگر در کار خود توفیق یابد با وجودیکه خودش هم کشته شده باز طرفداران چریک غریو شادی بلند میکنند و طرفداران پادشاه زانوی غم در بغل میگیرند. با آنکه هر دو مرده اند ،اما طرفداران پادشاه گمان میکنند که که مرده دشمن بی ارزش و پادشاه با ارزش است و هکذا طرفداران چریک هم گمان میکنند که مردن چریک می ارزید برای رسیدن به هدف
حالا شما میگویید امام حسین حمله شهادت طلبانه کرد تا به هدفش (حفظ اسلام) برسد و رسید ! اگر رسید دیگر باید در عاشورا به جای عزا، جشن بگیرید.
اما اگر به هدفش نرسید باز همان سوال اول ما را مجبورید جواب دهید که چرا رفت؟
۳ – گیرم امام حسین هدفی بزرگ داشت، امام رضا در خوردن انگور زهر آلود چه هدفی داشت؟ که خود را بکشتن داد !! یا امام حسن چرا شیر زهر آلود را خورد؟
پس یا امام رضا عالم الغیب و الشهاده نبود یا کارش را توجیه کنید تا ما از سردر گمی بیرون آییم