پاسخ به شبهات تحریف قرآن در کتب اهل سنت (قسمت سوم)

مدعیان تحریف وقتی دیدند که توجیهی برای تحریف قرآن در اقوال و روایات وارده در کتبشان ندارند مجبور شدند تا با توسل به روایات ضعیف در کتب اهل سنت یا آیات نسخ شده و یا قرائت های شاذ و بدون توجه به تواتر قرآن، بگویند که قرآن در نزد اهل سنت نیز تحریف شده است؛ آنها با آوردن چنین روایاتی سعی در اثبات تحریف قرآن میکنند در حالی که هر کس بگوید که قرآنی که در بین ما وجود دارد تحریف شده است کفر ورزیده است. و تمام روایاتی که شیعه به آن استناد میکند یا از منسوخات است یا از موضوعات.در اینجا به چند شبهه ی دیگر روافض جواب خواهیم داد.

شبهه ی شیعه:
روایت از عمر بن الخطاب،که می گوید:
یکی از آیاتی که خداوند بر رسول اکرم (ص) نازل کرد، آیه رجم است؛ ما این آیه را قرائت کردیم و درباره اش تفکر و درک کردیم و پذیرفتیم؛ رسول اکرم (ص) رجم کرد و ما هم رجم کردیم؛
می گوید ما آیه رجم در قرآن داشتیم: الشیخ و الشیخه فارجموهما إذا زنیا. اگر پیرمرد و پیرزن زنا کردند، او را سنگسار کنید.
مراد از آیه رجم، این است و جناب عمر می گوید ما این آیه را وقتی بر رسول اکرم (ص) نازل شد، تلاوت کردیم، تفکر کردیم و پذیرفتیم؛ رسول اکرم (ص) در زمان خودش رجم کرد این پیرمردها و پیرزن های زناکار را؛ و ما هم بعد از او رجم کردیم و اضافه بر او، ما همچنین چیزی را در زمان رسول اکرم (ص) قرائت می کردیم که:
کنا نقرأ فیما نقرأ من کتاب الله:أن لا ترغبوا عن آبائکم فأنه کفر بکم أن ترغبوا عن آبائکم. یعنی: مسلمانان از پدرانتان بیزاری نجوئید و این کفر است دوری از پدرانتان. صحیح بخاری،ج۸، ص۲۶، ح۶۹۱۸، کتاب المحاربین، باب رجم الحبلی
حدیث، طولانی است و تقریبا دو صفحه می باشد؛ ولی خلاصه اینکه جناب عمر می گوید ما این آیه را که در زمان پیامبر (ص) نازل شد، خواندیم و عمل کردیم، ‌ولی الآن در کتاب خدا نیست.
شما که می فرمائید هر کس قائل به تحریف کتاب قرآن شود، کافر است؛ منکر ما أنزل الله است؛ ولی جناب عمر می گوید ما همچنین آیه ای داشتیم؛ ولی در این قرآنی که الآن هست، چنین آیه ای وجود ندارد. در زمان پیامبر (ص) می خواندیم و درک می کردیم و می پذیرفتیم؛ این آیه کجا رفت؟ چه کسی این آیات را از قرآن حذف کرد؟
همچنین ابو موسی اشعری می گوید:
یک سوره ای بود که ما تشبیه می کردیم آن را از نظر طول و شدت، به سوره برائت و آن را فراموش کردیم؛ غیر از اینکه فقط یک آیه اش را حفظم و آن هم این است که اگر فرزند آدم دو دره بزرگ مال داشته باشد، دنبال یک دره دیگری هم می رود و پر نمی کند شکم فرزند آدم را غیر از خاک. صحیح مسلم،ج۳، ص۱۰۰، ح۲۴۶۶، کتاب الزکاه، ‌باب لو أن لإبن آدم وادیین
 
پاسخ: متاسفانه هنوز چیزی به عنوان ناسخ و منسوخ در مخیله ی روافض تعریف نشده است و عدم علم به این قضیه باعث شده که حتی بر خلاف علمای بزرگ خود نیز حرف بزنند. سیدنا عمر رضی الله عنه میگوید که این از آیاتی بود که نسخ شده و دیگر در کتاب خدا نیست. اما مدعیان تشیع چنین موضوعی را تحریف قرآن دانسته اند. اما این آیه ی رجم به اعتراف کبار علمای شیعه نیز نسخ شده است و دیگر در قرآن وجود ندارد
شیخ کلینی در کافی بَابُ مَا یُحْصِنُ وَمَا لا یُحْصِنُ وَمَا [لا] یُوجِبُ الرَّجْمَ عَلَى الْمُحْصَنِاین روایت را آورده است
وَبِإِسْنَادِهِ عَنْ یُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ (عَلَیْهِ السَّلام) الرَّجْمُ فِی الْقرآن قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ إِذَا زَنَى الشَّیْخُ وَالشَّیْخَهُ فَارْجُمُوهُمَا الْبَتَّهَ فَإِنَّهُمَا قَضَیَا الشَّهْوَهَ.
قال العلامه المجلسی فی المرآه:« عدت هذه الایه مما نسخت تلاوتها دون حکمها، ورویت بعبارات اخر ایضا. وعلی ای حال فهی مختصه بالمحصن مهنا علی طریقه الاصحاب، و یحتمل التعلیم کما هو ظاهر».مراه العقول ج ۲۳ ص ۲۶۷
علامه مجلسی میگوید این ایه تلاوتش نسخ شده ولی حکم ان باقی مانده است.
شیخ ابو علی الفضل طبرسی نیز در تفسیر مجمع البیان جلد ۱صفحه ۳۳۸ میگوید:
والنسخ فی القرآن على ضروب منها: أن یرفع حکم الآیه وتلاوتها، کما روی عن أبی بکر أنهقال: کنا نقرأ (لا ترغبوا عن آبائکم فإنه کفر بکم). ومنها: أن تثبت الآیه فی الخط، ویرفع حکمها کقوله (وإن فاتکم شئ من أزواجکم إلى الکفار فعاقبتم) الآیه. فهذه ثابته اللفظ فی الخط، مرتفعه الحکم. ومنها ما یرتفع اللفظ، ویثبت الحکم، کآیه الرجم، فقد قیل: آنها کانت منزله، فرفع لفظها. وقد جاءت أخبار کثیره بأن أشیاء کانت فی القرآن، فنسخ تلاوتها. فمنها ما روی عن أبی موسى، أنهم کانوا یقرأون: ” لو أن لابن آدم وادیین من مال، لابتغى إلیهما ثالثا، ولا یملأ جوف ابن آدم إلا التراب، ویتوب الله على من تاب ” ثم رفع. البیان جلد ۱صفحه ۳۳۸
یعنی نسخ در قرآن به سه قسم است: از آنها یکی، برداشته شدن حکم آیه و تلاوت آن از قرآن، مثل آنچه که از ابوبکر روایت شده که گفت ما میخوانیدم آیه ی (لا ترغبوا عن آبائکم فإنه کفر بکم)یعنی از پدرانتان رویگردان نشوید که این کفر است. و نوع دیگر این است که آیه در قرآن  نوشته میشود ولی حکم آن از قرآن برداشته میشود مثل ایه (وإن فاتکم شئ من أزواجکم إلى الکفار فعاقبتم /۱۱ممتحنه) یعنی اگر همسری از همسرانتان به سوی کافران رفت و شما به عقوبت گرفتارشان ساختید. که در این نوع قرائت آن باقی مانده ولی حکم آن برداشته شده است. و نوع سوم از انواع نسخ برداشته شدن لفظ آن از قرآن و باقی ماندن حکم آن میباشد مانند ایه ی رجم که ایه اش نازل شده سپس لفظ ان از قرآن نسخ و برداشته شده است. و مثل آنچه که از ابو موسی اشعری روایت شده که آنها میخواندند آیه ی لو أن لابن آدم وادیین من مال، لابتغى إلیهما ثالثا، ولا یملأ جوف ابن آدم إلا التراب، ویتوب الله على من تاب ” اگر فرزند آدم دو دره بزرگ مال داشته باشد، دنبال یک دره دیگری هم می رود و پر نمی کند شکم فرزند آدم را غیر از خاک سپس با نسخ شدن از قرآن برداشته شد.
و طوسی میگوید «وقد جاءت اخبار متظافره بانه کانت اشیاء فی القرآن نسخت تلاوتها ومنها الشیخ والشیخه وهی مشهوره» التبیان ج۱/ص۳۹۴- یعنی اخبار زیادی که همدیگر را تقویت میکنند مبنی بر اینکه چیزهایی در قرآن تلاوتشان نسخ شده است و یکی از آنها  آن است رجم زنا کار شیخ و شیخه است که مشهور است.
و باز میگوید: یخلو النسخ فی القرآن من أقسام ثلاثه:.. والثانی – ما نسخ لفظهدون حکمه، کآیه الرجم فان وجوب الرجم على المحصنه لا خلاف فیه،والآیه التی کانت متضمنه له منسوخه بلا خلاف وهی قوله: (والشیخ والشیخه إذا زنیا فارجموهما البته، فانهما قضیا الشهوه جزاء بماکسبا نکالا من الله والله عزیز حکیم) التبیان ج۱/ص۱۳
یعنی: نسخ در قرآن به سه قسم است… نوع دوم نسخ لفظ ایه بدون نسخ شدن حکم ایه، مانند ایه ی رجم و در وجوب رجم بر شخص محصن خلافی نیست و ایه ای که متضمن این موضوع است منسوخ شده است و هیچ خلافی در نسخ شدن آن نیست و آیه اش این است (والشیخ والشیخه إذا زنیا فارجموهما البته، فانهما قضیا الشهوه جزاء بماکسبا نکالا من الله والله عزیز حکیم) 
 
شبهه ی دیگر شیعه
 روایت از خود جناب عمر بن الخطاب است و سندش هم صحیح است؛ یک روزی سؤال کردم:
سوره احزاب که در قرآن است چند آیه دارد؟ گفتم ۷۲ یا ۷۳ آیه دارد؛ جناب عمر گفت که سوره احزاب در زمان رسول اکرم (ص) هم سطح سوره بقره آیه داشت. درالمنثور، ج۵، ص۱۸۰
 
پاسخ: بله هم سطح سوره ی بقره ایه داشت ولی نسخ شده است. اگر با نسخ در قرآن مشکل دارید، این مشکلتان به اهل سنت ربطی ندارد بلکه مربوط به عدم ایمان به کتاب الله میباشد. خداوند میفرماید
 (یَمْحُو اللّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْکِتَابِ ‏۳۹)/رعد. معنی: ‏ خداوند هرچه را که بخواهد از میان برمی‌دارد ، و هرچه را  که بخواهد برجای می‌دارد و در علم خدا ثابت و مقرّر است . ‏
(وَإِذَا بَدَّلْنَا آیَهً مَّکَانَ آیَهٍ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا یُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ) ‏۱۰۱/نحل.  معنی ‏ هرگاه آیه‌ای ( از قرآن ) را به جای آیه دیگریقرار دهیم و خدا خود بهتر می‌داند که چه چیز را نازل می‌کند (کافران ) می‌گویند:تو ( ای محمّد ! ) بی‌گمان بر زبان خدا دروغ می‌بندی بلکه بیشتر آنان ناآگاهند.
اگر ایمان به نسخ در قرآن دارید و حد اقل پیرو علمای بزرگ خود مثل طوسی و طبرسی هستید پس طرح این شبهات بی معنیست و اگر مخالف علمایتان هستید و نسخ شدن قرآن را قبول ندارید این مشکل شخصی شما میباشد و بهتر است ایمانی کامل به قرآن بیاورید و مثل کسانی نباشید که خداوند درباره ی آنها میفرماید (أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ) ۸۵/بقره. معنی:آیا به بخشی از کتاب ایمان می‌آورید و به بخش دیگر ( مثل حکم نسخ ) کفر می ورزید. و درباره ی نسخ شدن آیات سوره ی احزاب طبرسی میگوید
وثالثها: أن (ننسها) یکون معنى التأخیر أن ینزل القرآن، فیعمل به ویتلى، ثم یؤخر بعد ذلک بأن ینسخ، فیرفع تلاوته البته، ویمحى فلا تنسأ، ولا یعمل بتأویله، مثل ما روی عن زر بن حبیش أن أبیا قال له: کم تقرؤون الأحزاب ؟ قال بضعا وسبعین آیه. قال: قد قرأتها ونحن مع رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم أطول من سوره البقره. مجمع البیان فی تفسیر القرآن ج ۱ /ص۳۴۱
طبرسی میگوید اگر معنی ننسها به تاخیر در نازل شدن قرآن باشد پس به آن عمل میشود و تلاوت میشود سپس بعد از آن نسخ میشود و البته تلاوتش هم برداشته میشود و پاک میشود و عمل به تاویلش نمیشود مثل آنچه که از زر بن حبیش روایت است که پدرش به او گفت سوره ی احزاب را که میخوانید چقدر است؟ زر گفت هفتاد دو یا سه آیه.پدرش گفت آن در زمان نبی صلی الله علیه وسلم از سوره ی بقره نیز طولانی تر بود. همانطور که مشاهده میکنیم طبرسی اعتراف به نسخ شدن آیات سوره ی احزاب میکند.
و شیخ طوسی میگوید «وقد جاءت اخبار متظافره بانه کانت اشیاء فی القرآن نسخت تلاوتها… ومنها ما حکی: ان سوره الاحزاب کانت تعادل سوره البقره – فی الطول – وغیر ذلک من الاخبار المشهوره بین اهل النقل.» التبیان ج۱/ص ۳۹۴ التبیان فی تفسیر القرآن تألیف شیخ الطائفه أبی جعفر احمد بن الحسن الطوسی ۳۸۵ – ۴۶۰ ه‍. تحقیق وتصحیح أحمد حبیب قصیر العاملی
 یعنی اخبار زیادی که همدیگر را تقویت میکنند مبنی بر اینکه چیزهایی در قرآن تلاوتشان نسخ شده …و یکی از آنها ان است که سوره ی احزاب در طولانی بودنش با بقره برابر بود و غیر از اینها از اخبار مشهور که بین اهل نقل وجود دارد.
 
شبهه ی دیگر شیعه:
ابن مردویه از عمر ابن خطاب نقل کرده که پیامبر گفت: قرآن یک میلیون و بیست و هفت هزار حرف است. هرکس آنرا با صبر و تحمل بخواند خدا به هر حرفی یک حورالعین به او خواهد داد. و این در حالی است که قرآن سیصد هزار و اندی حرف است.(۱- الدرالمنثور ج ۶ ص ۴۲۲٫/۲- مجمع الزوائد ج ۷ ص ۱۶۳٫/۳-کنز العمال ج ۱ ص ۵۱۷ و۵۴۱) 

پاسخ: این روایت باطل و موضوع است و نه از لحاظ متن و نه از لحاظ سند صحیح نمیباشد و در پایین خلاصه حکم محدثان در اینباره را بیان میکنیم.
کل روایاتی که به این مضمون هستند به صورت منفرد از محمد بن عبید بن ادم بن ابی ایاس العسقلانی که شخصی متهم است روایت شده اند. یعنی برای چنین دروغی شاهد دومی وجود ندارد. و چنین خبر واحدی ارزش استناد ندارد
متن روایت چنین است:حدثنا محمد بن عبید بن آدم بن أبی إیاس العسقلانیحدثنی أبی عن جدی آدم بن أبی إیاس ثنا حفص بن میسره عن زید بن أسلم عن أبیه عن عمر بن الخطاب قال قال رسول الله صلى الله علیه و سلم القرآن ألف ألف حرف وسبعه وعشرون ألف حرف فمن قرأه صابرا محتسبا کان له بکل حرف زوجه من الحور العین. لایروى هذا الحدیث عن عمر رضی الله عنه إلا بهذا الإسناد تفرد به حفص بن میسره مجمع الاوسط طبرانی ۶/۳۶۱
خلاصه ی حکم محدث
المحدث: الذهبی – المصدر: میزان الاعتدال – الصفحه أو الرقم: ۳/۶۳۹
• خلاصه حکم المحدث: باطل، تفرد بخبر باطل. میزان الاعتدال فی نقد الرجال شمس الدین الذهبی ج۶ ص۲۵۱ ط دار الکتب العلمیه بیروت.
المحدث: الألبانی – المصدر: ضعیف الجامع – الصفحه أو الرقم: ۴۱۳۳
• خلاصه حکم المحدث: موضوع. سلسله الأحادیث الضعیفه والموضوعه الألبانی ج۹ ص۷۰-۷۱ ط دار المعارف الریاض
قال ابن حجر عسقلانی فی لسان المیزان:تفرد بخبر الباطل و ساق نفس الروایه محل الشبهه. لسان المیزان بن حجر العسقلانی ج۷ ص۳۳۴ ط دار المطبوعات الإسلامیه
 
شبهه ی دیگر شیعه
اعتقاد اهل سنت به حذف آیه “ان جاهدوا کما جاهدتم اول مره” از قرآن:
از مسند عمر از مسوربن مخرمه روایت شده که عمرابن خطاب به عبدالرحمن بن عوف گفت: آیا قبلا آیه ای به این صورت نبود؟ ان جاهدوا کما جاهدتم اول مره؟ ما آنرا پیدا نکردیم. و عبدالرحمن پاسخ داد: از قرآن حذف شده است. کنزالعمال ج۲ ص ۵۶۷
 
پاسخ: مگر نه این است که عثمان رضی الله عنه برای نوشتن هر آیه ای دو شاهد بر آن آیه میطلبید؟ یعنی اگر کسی آیه ای را حفظ بود باید حد اقل یک نفر دیگر نیز شهادت به آن آیه میداد تا ان را در مصحف عثمان بنویسند، حال چطور عمر بن خطاب و عبد الرحمن بن عوف رضی الله عنهما که دو نفر شاهد بر این آیه بودند نرفتند و برای این آیه شهادت ندادند؟
 پس نتیجه میگیریم که آیه ی مذکور نسخ شده است چنانکه عبدالرحمن بن عوف به عمر بن خطاب نسخ شدن آن را خبر میدهد و معنی اسقط من القرآن یعنی اینکه از قرآن برداشته شده است. و این را میرساند که دیگر جزء قرآن نیست و قرائت آن از قرآن ساقط شده است. 

و علامه طحاوی نیز در کتاب مشکل الاثار این روایت را در قسمت نسخ شده ها می آورد
طحاوی در کتاب مشکل الاثار باب بیان مشکل قول الله عز وجل:( ما ننسخ من آیه أو ننسأها )ج۵/ص۳۴ میگوید:
وأما المنسوخ الذی یخرج من القرآن فینقسم قسمین:أحدهما:یخرج من قلوب المؤمنین حتى لا یبقى فیها منه شیء والقسم الآخر أن یخرج من القرآن ویبقى فی صدور المؤمنین على أنه غیر قرآن
اما منسوخی که از قرآن خارج میشود بر دو قسم تقسیم میشود: یکی از آنها از قلوب مومنین خارج میشود تا جایی که چیزی از ان باقی نمی ماند(که در آنجا دو روایت می آورد که اینجا نیازی به آن  نیست) و قسم آخر اینکه آیه از قرآن  خارج میشود و در سینه های مومنان هنوز باقی میماند با علم به اینکه دیگر جزو قرآن نیست. و در اینجا روایت مذکور را می آورد.
ومن ذلک ما قد حدثنا یوسف بن یزید قال:حدثنا یعقوب بن إسحاق بن أبی عباد قال: حدثنا نافع بن عمر الجمحی عن ابن أبی ملیکه عن المسور بن مخرمه قال:قال:عمر بن الخطاب رضی الله عنه لعبد الرحمن بن عوف:« ألم نجد فیما أنزل الله علینا:جاهدوا کما جاهدتم أول مره ؟ » قال:« بلى » . قال:« فإنا لا نجدها »، قال:«أسقطت فیما أسقط من القرآن » قال:« أتخشى أن یرجع الناس کفارا ؟ » قال:« ما شاء الله » قال:« لئن رجع الناس کفارالیکونن أمراؤهم بنی فلان ووزراؤهم بنی فلان » مشکل الاثار ج۵/ص۳۶
پس روایتی که شیعه به  آن استناد کرده است جزو نسخ شده ها میباشد وگر نه چطور اصحاب بزرگ پیامبر به این راحتی و آسانی بگویند که فلان آیه کجاست و دیگری بگوید بدون نسخ شدن از قرآن حذف شد؟؟ و هیچ واکنشی هم نشان ندهند؟ چطور آنجا که عمر میگوید اگر مردم نمی گفتند که عمر آیه رجمی که نسخ شده است را دوباره وارد قرآن کرده حتما وارد میکردم اما اینجا بدون هیچ تفاوتی شاهد حذف ایه ای از قرآن شده ولی هیچ واکنشی انجام نمی دهد؟
فهم کج شیعه سبب چنین اشتباهاتی از طرف آنها شده است. آیه نسخ شده است و شکی در  آن  نیست.
شبهه ی دیگر شیعه:
اعتقاد اهل سنت به حذف آیه “الا بلغوا قومنا” .
اهل سنت روایت کرده اند که آیه ای درباره شهدای بئر معونه ( گروهی که برای تبلیغ اسلام به نجد رفته بودند و بنی لحیان آنها را به شهادت رساندند ) نازل شد که چنین است: (( الا بلغوا قومنا قد لقینا ربنا فرضی عنا و ارضانا ))(۱-بخاری ج ۳ ص ۲۰۴ و ۲۰۸ و ج ۴ ص ۳۵ و ج ۵ ص ۴۲٫/۲- مسلم ج ۲ص ۱۳۵٫/۳مسند احمد ج ۳ ص ۱۰۹ و ۲۱۰ و ۲۵۵ و ۲۸۹٫/۴- سنن بیهقی ج ۲ ص۱۹۹)
 
پاسخ:
اگر روافض چیزی به عنوان انصاف داشتند روایت را کامل می آوردند تا خبر نسخ شدن آن را نیز در هم آنجا بخوانند. اما چون هدفشان اغفال کردن و گمراه کردن دیگران است متاسفانه روایات را قیچی میکنند. و کل این شبهاتشان نیز یا حول نسخ شده هاست یا روایات مکذوبه یا برداشت بد از روایت است.
متن روایت از صحیح بخاری
۱۱۹۹ـ عَنْ أَنَسٍ – رضی الله عنه – قَالَ: بَعَثَ النَّبِیُّ – صلى الله علیه وسلم – أَقْوَامًا مِنْ بَنِی سُلَیْمٍ إِلَى بَنِی عَامِرٍ فِی سَبْعِینَ، فَلَمَّا قَدِمُوا قَالَ لَهُمْ خَالِی: أَتَقَدَّمُکُمْ فَإِنْ أَمَّنُونِی حَتَّى أُبَلِّغَهُمْ عَنْ رَسُولِ اللَّه – صلى الله علیه وسلم – وَإِلاَّ کُنْتُمْ مِنِّی قَرِیبًا، فَتَقَدَّمَ فَأَمَّنُوهُ فَبَیْنَمَا یُحَدِّثُهُمْ عَنِ النَّبِیِّ – صلى الله علیه وسلم – إِذْ أَوْمَئُوا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ فَطَعَنَهُ فَأَنْفَذَهُ، فَقَالَ: اللَّهُ أَکْبَرُ فُزْتُ وَرَبِّ الْکَعْبَهِ، ثُمَّ مَالُوا عَلَى بَقِیَّهِ أَصْحَابِهِ فَقَتَلُوهُمْ إِلاَّ رَجُلاً أَعْرَجَ صَعِدَ الْجَبَلَ، فَأَخْبَرَ جِبْرِیلُ – علیه السلام – النَّبِیَّ – صلى الله علیه وسلم – أَنَّهُمْ قَدْ لَقُوا رَبَّهُمْ فَرَضِیَ عَنْهُمْ وَأَرْضَاهُمْ، فَکُنَّا نَقْرَأُ أَنْ بَلِّغُوا قَوْمَنَا أَنْ قَدْ لَقِینَا رَبَّنَا فَرَضِیَ عَنَّا وَأَرْضَانَا، ثُمَّ نُسِخَ بَعْدُ، فَدَعَا عَلَیْهِمْ أَرْبَعِینَ صَبَاحًا عَلَى رِعْلٍ وَذَکْوَانَ وَبَنِی لَحْیَانَ وَبَنِی عُصَیَّهَ الَّذِینَ عَصَوُا اللَّهَ وَرَسُولَهُ – صلى الله علیه وسلم – . (بخارى:۲۸۰۱)
ترجمه: انس – رضی الله عنه – می گوید: نبی اکرم – صلى الله علیه وسلم – عده ای از قبیله بنی سلیم را همراه هفتاد نفر دیگر، بسوی بنی عامر فرستاد. وقتی به آنجا رسیدند، دایی ام؛ حرام بن ملحان؛ گفت: من جلوتر از شما می روم. اگر به من اجازه دادند تا پیام رسول الله – صلى الله علیه وسلم – را به آنان برسانم ( که خوب است) وگر نه، شما به من نزدیک هستید (و می توانید از من دفاع کنید). او رفت و آنها (بنی عامر) هم به او اجازه دادند. اما در حالی که داشت پیام رسول خدا – صلى الله علیه وسلم – را به آنان می رساند، بسوی یکی از مردان خود، اشاره کردند. او هم نیزه ای در بدنش فرو برد. حرام گفت: الله اکبر، سوگند به پرودگار کعبه که رستگار شدم. سپس، بسوی سایر همراهان اش حمله ور شدند و بجز یک نفر لنگ که بالای کوه رفت، همگی را به قتل رساندند. جبریل امین، نبی اکرم – صلى الله علیه وسلم – را مطلع ساخت که آنان به لقای پروردگارشان نایل آمدند. خداوند از آنان خشنود شد و آنان را نیز خشنود ساخت.
راوی می گوید: ما این جملات را تلاوت می کردیم «أن قد لقینا ربنا فرضی عنا وارضانا» یعنی به قوم ما بگویید: ما به لقای پرودگارمان، نایل آمدیم. خداوند از ما خشنود شد و ما را نیز خشنود گردانید. بعدها، این آیات، منسوخ شد. و رسول اکرم – صلى الله علیه وسلم – تا چهل روز (در قنوت نماز صبح) قبایل رِعل، ذکوان، بنی لحیان و بنی عصیّه را که از خدا و رسولش، نافرمانی کردند، نفرین کرد.
روافض میگویند که در صحیح بخاری قرآن تحریف شده است، واقعا من ماندم که به این قوم جاهل چه بگویم. در کجای چنین روایتی گفته شده که قرآن تحریف شده است؟ اگر صحیح بخاری را قبول ندارید پس چرا به آن استناد کردید؟ اگر قبول دارید پس چرا قیچی میکنید؟ اگر در حدیث بخاری گفته شده چنین آیه ای آمده درست ادامه اش هم گفته شده که در زمان پیامبر بعد از مدتی نسخ شد.
اما متاسفانه با قیچی روایت فقط قسمت آیه را نشان داده و سپس اینطور استدلال میکنند که چون چنین آیه ای در قرآن فعلی وجود ندارد پس نتیجه میگیریم که قرآن اهل سنت تحریف شده است!!!
به نظر من هرکس متن کامل روایت بخاری با شبهه ی روافض را ببیند متوجه وقاحت و فجاحتی که دروغگو را در بر گرفته است خواهد شد.
اما علاوه بر اعلام نسخ آن ایه در بخاری، در کتب شیعیان نیز اعتراف به نسخ ایه ی مذکور شده است.
از بزرگان علمای شیعه من جمله شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان به نسخ این ایه اعتراف میکند:
والنسخ فی القرآن على ضروب منها: وقد جاءت أخبار کثیره بأن أشیاء کانت فی القرآن، فنسخ تلاوتها. فمنها ما روی عن انس أن السبعین من الأنصار الذین قتلوا ببئر معونه، قرآنا فیهم کتابا. ” بلغوا عنا قومنا إنا لقینا ربنا فرضی عنا، وأرضانا) ثم إن ذلک رفع.مجمع البیان طبرسی ص ۳۳۴
یعنی اخبار زیادی آمده است که آیاتی در قرآن بوده که سپس تلاوت آنها نسخ شده است. و یکی از آنها آن است که از انس روایت است که ۷۰ نفر از انصار که در بئر معونه کشته شدند که این آیه را درباره ی آنها میخواندیم « بلغوا عنا قومنا إنا لقینا ربنا فرضی عنا، وأرضانا» سپس از قرآن با نسخ شدن برداشته شد
و ابو جعفر طوسی نیز اعتراف به نسخ این آیه میکند آنجا که میگوید:«وقد جاءت اخبار متظافره بآنه کانت اشیاء فی القرآن نسخت تلاوتها… وروی عن قتاده قال: حدثنا انس بن مالک أن السبعین من الانصار الذین قتلوا ببئر معونه: – قرآنا فیهم کتابا – بلغوا عنا قومنا انا لقینا ربنا، فرضی عنا وارضانا، ثم ان ذلک رفع.»التبیان جلد ۱ ص۳۹۴
در پایان:
 مدعیان تشیع خود قرآن را تحریف شده میدانند و در جاهای دیگر به تفصیل به آن پرداخته شده است، و اینجا سعی کردند که تهمت تحریف قرآن را با توسل به زور و دروغ و تلبیس و افترا به اهل سنت نسبت دهند ولی چنین چیزی غیر ممکن است
ما اهل سنت به صراحت هرکسی که معتقد به تحریف قرآن باشد را کافر میدانیم و مدعیان تشیع در اینجا چند راه برایشان باقی نمی ماند
۱٫ یا علمایشان مانند کلینی ،نعمت الله جزایری، علی بن ابراهیم قمی، محمد باقر مجلسی، طبرسی،کاشانی، شیخ مفید و … را به صراحتا تکفیر کنند تا بدانیم که واقعا ایشان معتقد به تحریف قرآن نیستند و مخالف آنان میباشند
۲٫ یا اینکه نیت و هدفشان شیطانی و خدمت به ابن سباء و همکاری با یهود و نصاری برای اثبات تحریف قرآن میباشد که در این حالت نیز اگر معتقد به تحریف قرآن بودند کافر خواهند شد
۳٫ یا اینکه تقیه میکنند و خود را پشت نقاب اسلام مخفی کرده اند و با نام اسلام هر نوع حرفی را میزنند
۴٫ یا اینکه اعتراف به دروغ های خود کنند و دست از جنایات علیه قرآن بردارند، چون کم از آنها ندیدیم که قرآن ها را سوزاندند و نابود کردند. و تاریخ جنایاتشان را ثبت کرده است.
                             والصلاه و السلام علی رسول الله و علی اله و صحبه و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …