ابتدا اینکه امامیه از آوردن آیه ای در اثبات امامت ولایت علی رضی الله عنه و۱۱ نفر بعد از او عاجز هستند وهمینطور برای آوردن آیه ای که دلالت کند بر اطاعت از ۱۲ امام وهمینطور آیه ای که دلالت بر عصمت آنها کند.
به این دلیل سعی می کنند از بعضی از احادیث به خواسته خود برسند و حتی را پا رافراتر نهاده وبرای اثبات اباطیل خود به تورات وانحِیل استناد می کنند.اما در این نوشتار روشن می کنیم از قرآن و کتب خودشان که (حدیث کتاب الله وعترتی) نمی تواند برای امامیه پناه گاهی باشد.
جایگاه سنت:
ابتدا از قرآن کریم که بیان کننده هر چیزی برای ما مسلمانان است همانطور که الله تعالی می فرماید: ( وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ )۸۹ النحل
(این کتاب را که روشنگر هر چیزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل کردیم )
الله تعالی در پیروی از رسول الله صلی الله علیه وسلم (سنت) چه می گوید؟
(تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ). النساء ۱۳
(اینها احکام الهى است و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند وى را به باغهایى درآورد که از زیر [درختان] آن نهرها روان است در آن جاودانهاند و این همان کامیابى بزرگ است )
و در ادامه می گوید:(وَمَن یَعْصِ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ ﴿۱۴﴾
و هر کس از خدا و پیامبر او نافرمانى کند و از حدود مقرر او تجاوز نماید وى را در آتشى درآورد که همواره در آن خواهد بود و براى او عذابى خفتآور است)
(یَسْأَلُونَکَ عَنِ الأَنفَالِ قُلِ الأَنفَالُ لِلّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُواْ اللّهَ وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بِیْنِکُمْ وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ) ﴿۱﴾ الانفال
(اى پیامبر] از تو در باره غنایم جنگى مىپرسند بگو غنایم جنگى اختصاص به خدا و فرستاده [او] دارد پس از خدا پروا دارید و با یکدیگر سازش نمایید و اگر ایمان دارید از خدا و پیامبرش اطاعت کنید )
و آیات دیگری که اگر بخواهیم همه را نقل کنیم خود مقاله جدا گانه می شود وهمین مقدار کفایت می کند
پس تا اینجا نتیجه می گیریم که خداوند سفارش به اطاعت از خود و رسولش کرده و مخالفت الله و رسولش معصیت است و باعث دخول در جهنم می شود آیا در آیات قرآن جایی گفته شده هرکس از ائمه ۱۲ گانه به زعم امامیه (عترت) اطاعت نکند ویا در امری مخالفتشان کند داخل جهنم می شود ومعصیت کرده؟
پس از قرآن می فهمیم که سنت بر عترت افضلیت دارد
دوم اینکه عترت خود باید تابع سنت باشد ونمی تواند سنت جدیدی از خود بسازد (واین را در ادامه از کتب امامیه اثبات می کنیم) زیرا آیاتی که ما را به اطاعت از سنت می کند تمام مردم را در بر می گیرد ونه فقط افراد خاصی را.
استناد امامیه به آیه اولی الامر و بطلان آن:
استناد می کنند به این آیه (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا ﴿۵۹﴾النساء
اى کسانى که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هر گاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیکفرجامتر است.
و می گویند اولی الامر ائمه شیعه هستند به زعمشان عترت
واین نهایت جهل است زیرا در نزد امامیه امام معصوم و واجب الاطاعه است و نمی توان با او در امری مخالفت کرد اما آیه به وضوح می گوید (فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ) (اگر در مسئله ای اختلاف کردید با اولی الامر)پس اولی الامر امام معصوم نیست زیرا با معصوم اختلاف نتوان کرد
نکته بعدی در ادامه می گوید (فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ) (اگر با اولی الامر اختلاف کردید برگردید بر کتاب خدا و سنت)پس چرا نمی گوید بر گردید بر عترت؟؟
خطای امامیه در برداشت از معنای لفظ عترت:
در نزد امامیه عترت یعنی ائمه ۱۲ گانه ونه احدی دیگر حال ما معنای واقعی عترت را بیان می کنیم
عترت فقط ۱۲ امام یا آل علی نمی باشند بلکه آل عباس وعقیل و جعفر و امهات مومنین هم از عترت هستند
و در لفظ دیگر حدیث آمده (عترتی اهل بیتی) واهل بیت در اصل همسران رسول الله می باشند و آنها را هم در بر می گیرد همانطور که در سوره احزاب می خوانیم (إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّـهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا)
به دلیل ایه قبلی که می فرماید: (یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٣٢﴾ وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاهَ وَآتِینَ الزَّکَاهَ وَأَطِعْنَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّـهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ﴿٣٣﴾ وَاذْکُرْنَ مَا یُتْلَىٰ فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّـهِ وَالْحِکْمَهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ لَطِیفًا خَبِیرًا ) "الاحزاب/۳۲-۳۳-۳۴"
وتخصیص امامیه که اهل بیت فقط ۵نفر هستند نشان دهنده جهل و بازی آنان با آیات قرآن است و اینکه ردی بر خودشان است اگر آیه فقط مخصوص ۵تن است پس بقیه ائمه شما چطور معصوم شده وداخل عترت شدند؟ ودراینجا کل عقایدشان باطل می شود.
وهمانطور که در صحیح مسلم از حدیث زید بن ارقم که از او می پرسند آیا همسران رسول الله اهل بیت او هستند؟ می گوید بله.
سوال ما از امامیه اینکه می گویند عترت یعنی آل علی فرزندان علی می گوییم فرزندان علی بسیارند چرا بقیه آنها داخل آیه نمی شوند؟ و چرا فقط عترت را تخصیص به ۱۲ امام داده اند؟
اگر بگویند بله عترت یعنی ۱۲ امام می گوییم برای ما آیه قرآنی ویا حدیثی بیاورید که بگوید عترت یعنی ۱۲ امام شیعه
مسئله بعدی ابوجعفر طحاوی رحمه الله در معنای (العتره)می گوید(عترت اهل بیت رسول الله هستند کسانی که بر سنت ایشان هستند وبر اوامر ایشان تمسک می کنند) پس باز عترت وقتی ارزش پیدا می کند که بر سنت رسول الله باشد یعنی باز سنت بر عترت افضلیت پیدا می کند والا عترتی که از سنت بویی نبرده در آن خیری هست؟
پس عترت کسی است که بر منهج وسنت رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد ولا غیر وعارف باشد به سنت.
و شیخ آلبانی رحمه الله می فرمایند (ذکر اهل بیت در کنار در مقابل قرآن مانند ذکر خلفای راشدین در مقابل سنت رسول الله است که بسند صحیح ابوعیسی الترمذی و غیرهم روایت می کنند:علیکم بسنتی وسنه خلفاء الراشدین من بعدی)
امامیه از آوردن یک نص مانند حدیث (سنتی وسنه خلفاء الراشدین) برای ائمه خود عاجزند.
بطلان ادعای امامیه مبنی بر ضعف اسناد حدیث کتاب الله وسنتی:
(إنی قد خلفت فیکم شیئین لن تضلوا بعدهما أبدا ما أخذتم بهما أو عملتم بهما : کتاب الله وسنتی ولم یتفرقا حتى یردا علی الحوض )
الراوی: أبو هریره المحدث: ابن حزم – المصدر: أصول الأحکام – الصفحه أو الرقم: ۲/۲۵۱
خلاصه حکم المحدث: صحیح
( ترکت فیکم شیئین لن تضلوا بعدهما : کتاب الله ، وسنتی ولن یفترقا حتى یردا علی الحوض)
الراوی: أبو هریره المحدث: محمد جار الله الصعدی – المصدر: النوافح العطره – الصفحه أو الرقم: ۱۰۰
خلاصه حکم المحدث: صحیح
(إنی تارک فیکم ما لن تضلوا إن اعتصمتم به ؛ کتاب الله وسنتی)
الراوی: – المحدث: ابن باز – المصدر: مجموع فتاوى ابن باز – الصفحه أو الرقم: ۱۵۵/۸
خلاصه حکم المحدث: إسناده جید
(ترکت فیکم أمرین ؛ لن تضلوا ما إن تمسکتم بهما : کتاب الله وسنتی ، ولن یتفرقا حتى یردا علی الحوض)
الراوی: – المحدث: الألبانی – المصدر: منزله السنه – الصفحه أو الرقم: ۱۳
خلاصه حکم المحدث: إسناده حسن
واما حدیث امام مالک رضی الله تعالی عنه در الموطاء که مرسل است وبعضی تضعیف کردند که شواهدی دارد که آن را تقویت می کند که بعضی از آن را بیان کردیم.
واما اثبات افضلیت سنت بر عترت از کتب امامیه:
( علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن النوفلی، عن السکونی، عن أبی عبدالله علیه السلام
قال: قال رسول الله صلى الله علیه وآله: إن على کل حق حقیقه، وعلى کل صواب نورا، فما وافق کتاب الله فخذوه وما خالف کتاب الله فدعوه.)
(آنچه موافق کتاب خدا است آن را قبول کند و آنچه مخالف قرآن است رها کن)
محمد بن یحیى، عن عبدالله بن محمد، عن علی بن الحکم، عن أبان بن عثمان عن عبدالله بن أبی یعفور،
قال: وحدثنی حسین بن أبی العلاء أنه حضر ابن أبی یعفور فی هذا المجلس قال: سألت أبا عبدالله علیه السلام عن اختلاف الحدیث یرویه من نثق به ومنهم من لا تثق به؟
قال: إذا ورد علیکم حدیث فوجدتم له شاهدا من کتاب الله أو من قول رسول الله صلى الله علیه وآله وإلا فالذی جاء کم به أولى به
(ابی یعفور از جعفر صادق در مورد اختلاف حدیث پرسید! امام جواب داد اگر حدیثی یافتید اگر برای آن شاهدی در کتاب خدا و سنت رسول الله یافتید قبول کنید)
عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن أبیه، عن النضر بن سوید، عن یحیى الحلبی، عن أیوب بن الحر قال: سمعت أبا عبدالله علیه السلام یقول: کل شئ مردود إلى الکتاب والسنه، وکل حدیث لا یوافق کتاب الله فهو زخرف
(از ابی عبدالله صادق شنیدم :تمام حِیزها باید به کتاب وسنت عرضه شود و هر حدیثی مخالف کتا خدا بود زخرف است)(یعنی دروغ)
وبهذا الاسناد، عن ابن أبی عمیر، عن بعض أصحابه قال: سمعت أبا عبدالله علیه السلام یقول: من خالف کتاب الله وسنه محمد صلى الله علیه وآله فقد کفر.
(جعفر صادق می گوید هر کس با کتاب خدا وسنت رسول الله مخالفت کند کافر شده)
علی بن إبراهیم، عن محمد بن عیسی بن عبید، عن یونس رفعه قال: قال علی بن الحسین علیه السلام: إن أفضل الاعمال عند الله ما عمل بالسنه وإن قل.
(افضل اعمال در نزد الله تعالی عمل به سنت است حتی اگر ناچیز باشد) علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السلام قال: ما من أحد إلا وله شره وفتره، فمن کانت فترته إلى سنه فقد اهتدى ومن کانت فترته إلى بدعه فقد غوى.
(ابی جعفر می گوید :هرکس بر فترت سنت باشد هدایت شده وهرکس بر بدعت باشد گمراه شده است)
علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن النوفلی، عن السکونی، عن أبی عبدالله عن آبائه علیهم السلام
قال: قال أمیر المؤمنین علیه السلام: السنه سنتان: سنه فی فریضه الاخذ بها هدى، وترکها ضلاله،
وسنه فی غیر فریضه الاخذ بها فضیله وترکها إلى غیر خطیئه
(علی رضی الله تعالی عنه می گوید: سنت دو نوع است ابتدا در فریضه که برآن عمل کردن هدایت است و ترک آن گمراهیست
ودوم سنت در غیر فرائض که عمل برآن فضیلت است و ترک آن خطاء) الکافی ج ۱ ص ۷۲ -۷۱
الأصول من الکافی الجزء ١
وصلی الله علی سیدنا محمد وعلی آله وصحبه اجمعین