نقش ایران در انقلاب مردمی سوریه و اصل اساسی علمای شیعه

روزی به اتفاق دوستان  و با قرار قبلی، به دیدن یکی از رهبران جهاد افغانستان رفتیم, و هنگام نماز مغرب  رسیدیم پس به امامت آن رهبر جهادی نمازجماعت خواندیم، ولی ناگهان  در وسط نماز  همهمه ای شنیدیم و نگهبانان اینطرف و آنطرف رفتند و بعد صدایی شنیدیم  به لهجه فارسی تهران  خودمان که گفت: اِ ِ وقت نمازشان است؟!! 

این کی بود میگفت نمازشان؟ مگر نماز ما و نماز آنها داشت؟

 

الغرض نماز که تمام شد دانستیم کنسول ایران با همراهان به دیدن این رهبر  آمده است،  ولی ندیدیم که حتی  یکی از اعضای هئیت همراه کنسول، همراه ما نماز را درجماعت  بخواند!

باری، بعد از  نماز، رهبر محترم با اعضاء سفارت ملاقات کرد و بعد مثل اینکه از این حق تلفی  در رعایت نوبت  احساس گناه کرده باشد بلافاصله از ما خواست تا به دفترش برویم.
و من ننشسته گفتم: در یک روز و در  یک ساعت مبتلا شدید به دو گروه از ایرانیان!!

متفکرانه جواب داد:

من نمیدانم چرا در دل اینها کینه ای عظیم انباشته شده؟ هرچه سعی  میکنم تا روابط خوب و نزدیکی با آنها داشته باشم نمیتوانم!! و این کینه و تنفر تلنبار شده در دلشان مانع روابط حسنه است! 

آری او به صد دلیل به ایران و ایرانی علاقه مند بود و راست میگفت و روابط حسنه میخواست، روابطی که به همان اندازه بنفع ایران هم بود

او گفت من نمیدانم! اما من میدانستم که چرا  سینه دولت مردان ایرانی، از کینه پر است اما چون این به موضوع مجلس، ربطی نداشت  پس چیزی  نگفتم 

اما امروز باز به مناسبت رفتار ایران در قضیه سوریه بیاد  آن رهبر و آن سینه مملو از کینه افتادم!
در خبرها آمده بود که اعضای سفارت ایران در سوریه، از ترس پیروزی انقلاب  مردم سوریه، خانواده دیپلماتها را از دمشق خارج کرده اند ……

و یکی  از طرفداران حکومت آخوندی زیر این خبر نوشته بود:
من نمی دونم شما چرا از خاندان اسد که دستش به خون صدها نفر آغشته است حمایت می کنید؟؟ 

ظاهرا نکته عجیبی است سفارت کاران احساس خطر کرده اند و یقین پیدا نموده اند  که  حکومت اسد رفتنی است تا آنجا  که همسران و کودکان خود را به جایی امن در لبنان یا ایران انتقال داده اند، اما با این وجود دولت ایران  با تمام توانش از اسد دفاع میکند و انقلاب و پایداری حماسه ای پنج ماهه مردم سوریه را انقلابی صهیونیستی و آمریکایی و ضد اسلامی مینامد!!!!!

کارمندان سفارتش( سفارت خود ایران!!!!) از صدای انقلاب و نزدیک شدن زمان سقوط بشار اسد فرار میکنند اما  آیت الله خامنه ای ظاهرا  هنوز در خواب خرگوشی است و  در  حمایت از دولت سوریه، میگوید : آمریکا، اسرائیل و دولت های غربی مسئول رویدادهای سوریه هستند.

 

یکی دیگر طرفداران رژیم زیر خبر نوشته بود:

نمیدانم چرا امروز با سیاست های کوته بینانه و حمایت از دولتی که به روی ملت خود آتش گشوده است  خود را هر چه بیشتر در برابر افکار عمومی جهان به خصوص جهان اسلام منفعل می کنیم؟ 

 

این  طرفداران بیچاره هم مانند آن رهبر افغانی نمیدانند که جریان چیست،  اما من میدانم 

ای دوستان!! ریشه  رفتار ملایان  ایران  در عقیده شان جستجو کنید! مولوی چه خوب گفته:

ای برادر تو همه اندیشه ای 

مابقی جز استخوان و ریشه ای
سنگ اساس عقیده ملایان این است که با اهل سنت دشمن باشند (حالا فرق نمیکند این اهل سنت شاه عبدالله عربستانی باشد یا کارگر مظلوم  سوریایی)

پس  هرچند  که  برای دنیا این رفتارهای احمقانه و ظالمانه اصلا قابل درک نباشد، ولی برای خودشان این رفتارها عادی و لازم و حیاتی است.

و برای اینکه فکر نکنید این کوته فکری فقط مختص به خامنه ای است  بیایید و نظر  آیت الله العظمی(ناصر مکارم شیرازی ) بخوانید و ببینید که چه میگوید: ” امروز  حکومت سوریه در خط مقدم مبارزه با صهیونیسم ایستاده است به همین دلیل دشمنان ما به مبارزه با این کشور می‌پردازند؛.”

 

یک عدد آیت‌الله العظمی دیگر، یعنی  جعفر سبحانی میگوید:

“ااما مسأله سوریه به این آسانی نیست. دست یهود در مسأله سوریه آشکار است؛ صهیونیست‌ها این حوادث را در این کشور رقم زده‌اند به آن سبب که سوریه تنها کشور عربی است که در برابر صهیونیست‌ها ایستاده و بقیه کشورهای عربی یا رابطه دارند و یا از رابطه داشتن استقبال می‌کنند… این افراد[انقلابیون سوریه] که  دوست ندارند و نمی‌خواهند کشورشان مستقل باشد، پس خودشان غیر مستقل و وابسته‌اند، افراد ساده را تهدید و تهییج می‌کنند تا گاه و بی‌گاه شورش کنند که این امر به ضرر اسلام است. هرگونه تغییر در کشور سوریه به ضرر مسلمانان و به نفع صهیونیست‌ها است که باید آن را در نظر گرفت.”

این سخنان نابخردانه (که یک بچه هم میفهمد غلط است) برای این گفته میشود  که  علمای شیعه،  دشمنی  کور کورانه با اهل سنت  دارند پس (مثل همیشه) دوچار جمود عقلی شده اند و نمی خواهند باور کنند که بشار اسد  هم یک دیکتاتور است  و کشتار روزانه مردم سوریه را نمی بینند و فقط و فقط  به دشمنی شیعه با  سنی  فکر می کنند و چون  اسد اسما شیعه است (ورسما بعثی) شیعه اگر بعثی باشد مومن است, و سنی اگر از حزب بعث باشد میشود صدام حسین کافر! 

قربان برم خدا را 

یک بعث و دو صدا را 

یک بعث، کربلایی!! 

یک بعث، آمریکایی!! 

پس وقایع سوریه یک بار دیگر ثابت کرد  (و قبل از آن حمله چنگیز و وقایع دیروز و امروز  عراق و افغانستان ثابت کرده بود ) که ملایان شیعه فقط یک اصل طلایی دارند و آن این است: دشمنی با اهل سنت در  صدر اولویت ها  قرار دارد و در این راستا، یاری دادن هر کسی که دشمن اهل سنت باشد  لازم و واجب است 

اگر آن رهبر افغانی، این اصل اساسی علمای شیعه را میشناخت برای نزدیک شدن به آنها سعی و تلاش نمی نمود بلکه آز آنها همانقدر حذر میکرد که از روس ها …..

و اگر مردم ساده شیعه به این اصل اساسی در مذهب شیعه ( اصل مقدم بودن دشمنی با اهل سنت نسبت به هر چیز دیگر )  آگاهی میداشتند ، هرگز از سیاست های نابخردانه خامنه ای  در سوریه،ابراز تعجب نمیکردند.

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …