قرآن کریم با الفاظ مختلف بیش از صدبار، از ما خواسته که از رسولش اطاعت کنیم، پس باید حدیثی باشد تا پیروی از رسول معنا داشته باشد. این دستور قرآن، منکران حدیث را سخت در تنگنا قرار میدهد و آنها سعی میکنند،….. بطریقی از طروق با تاویل های رکیک در معنی این دستور واضح و آشکار و موکد، دست کاری کنند.تا راه فراری بیابند و مثلا میگویند که منظور قرآن از دستور اطاعت از رسول پیروی از حدیث نیست ! ببینیم جواب آنها چیست:
ادعای منکر حدیث :
درست است که قرآن همیشه کنار اطاعت از خدا، اطاعت از رسول را بیان کرده است اما مقصود این است:
اطاعت از خدا برای کسانیست که به زبان عربی تسلط کامل دارند سواد دارند وآیات را می فهمند.
و اطاعت از رسول برای کسانیست که یا بی سوادند یا عربی نمی دانند یا از نظر هوشی ضریب پایینی دارند.
گواه من هم آیه ای است در سوره جمعه:
هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿۲﴾
(اوست آن کس که در میان بىسوادان رسولی از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد و [آنان] قطعا پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند)
مثلا برای ما فارسی زبانان اصل قرآن همان آیات خداست وترجمه ای که هیچ دخل وتصرفی در آیات انجام نداده است حکم رسول را دارد.
پس رسول برای تعلیم آیات قرآن آمده است او نیامده است که به قرآن کلمه ای اضافه یا کم کند ودلیل بعدی من سخن خود شماست که فرمودید احادیث را با آیات قرآن مطابقت دهید اگر خلاف بود نپذیرید حرف من هم همین است وقتی حدیثی آیه قرآن را تعلیم می دهد وآنرا بدون کم وکاست بیان می کند خود حکم رسول پیدا می کند.
پاسخ اهل سنت:
طبعا این یک تفسیر بسیار بچه گانه است، یعنی بچه گانه هم نیست چیزی بدتر است، اما عجیب این است که مفسر! آن را با بسته بندی زیبای وعظ و نصیحت بما تقدیم میکند، و نصیحت میکند که گمان نکنید حق باشماست،سامری را ببینید ووو
پس اول رکیک بودن ترجمه را نشان دهیم تا بعد:
۱- رسول در اطعیوا الرسول با (ال) آمده که نشان از رسولی مشخص و معین است در حالیکه رسولان شما همه نامشخص و نامعلوم هستند.
۲ – الله، از اطاعت از یک رسول سخن میگوید در حالیکه در تفسیر شما نه یک رسول که رسول ها مطرح است! پس باید حداقل آلله میفرمود : اطعیوا الرسل و چون حتی یکبار هم نگفته،پس تفسیر شما تفسیری است مثل تفسیر محمد باقر مجلسی و متاسفانه نشانه جرات شما بر الله و نشانه اهمیت ندادن به مقام رب العالمین است.
۳–گفتیم قرآن کتاب چیستان نیست، اگر واقعا قصدش این بود که منظور از اطاعت از رسول،اطاعت از میلونها رسول است پس لازم بود، عوض آنکه صدبار تکرار بنویسد و اطعیوا الرسول یکبار واضح مینوشت منظورم از اطعیوا الرسول این است که مردم مدینه از حضرت محمد پیروی کنند مردم مکه از کی و یمن از کی الی اخر…. زیرا در فرض شما دستور اطاعت از محمد فقط منحصر بود به مردم مدینه درعصر خود ایشان، در حالیکه این تفسیر را در طول تاریخ ،نه هیچکس گفته و نه هیچکس اینطور فهمیده ! و قرآن کتاب چیستان نیست که موضوعش مثل لامپ بر بشر پنهان بوده باشد و ادیسون آشکارش کند و یا ناگهان یک منکر حدیث، معنی آن را کشف کند!!
۴–قرآن برای اینکه ثابت کند محمد رسول اوست، چقدر با منکران بحث کرده چقدر دلیل آورده تا به آنها ثابت کرد که این مرد براستی رسول است،
حالا که شما سخن از اطاعت از ملیونها رسول میگویید، کار را بر بشر بسیار سخت کرده اید، این بشر بیچاره از کجا بفهمد که اینها رسولان هستند و دجالان نیستند؟!
میدانم جواب شما چیست! حتما میگویید اگر مطابق قرآن حرف زدند رسولند، اگر مطابق ران حرف نزدند،نیستد.
اما این که از بد، بدتر شد!
چون این جواب شما، رد فرضیه خود شماست، زیرا شما این رسولان را برای این رسول کردید که مردم بیسواد و غیر عرب نمیتوانند قرآن را بفهمند! پس وقتی نمیتوانند قرآن را بفهمند،از کجا بدانند که فلان رسول است و فلان دجال!
و اگر قوه تشخیص دارند که نیازی برسول (در فرض شما) ندارند و نیازی به پیروی از رسول ندارند زیرا خودشان قرآن را میفهمند، پس تاویل شما یک تسلسل و دور باطل را میسازد و شما جوابی برای این ایراد من ندارید پس فرضیه و تاویل شما باطل است و عملا بکاری نمیاید!
۵ – شما برای فرار از اطاعت از رسول گفتید منظور از رسول هر شخصی است که ترجمه قرآن را بفارسی زبانان یا ترک زبانان یا کند ذهنان یا غیر ذالک برساند، این معنی را شما از کجا آورده اید؟ قرآن با رسم و اسم و شرح میگوید که منظورش از رسول چیست و کیست،
ببینید: الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ (آل عمران/۱۷۷)
آنها که دعوت خدا و پیامبر را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید، اجابت کردند؛ (و هنوز زخمهای میدان احد التیام نیافته بود، به سوی میدان «حمرا الاسد» حرکت نمودند؛) برای کسانی از آنها، که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است.
اینجا منظور از رسول کی است ؟ شما بگوید:
علی قلی خان است؟!! یا منظورش حضرت محمد است ؟
هنوز شک دارید؟پس این آیه را ببینید: (إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ یدْعُوکُمْ فِی أُخْرَاکُمْ فَأَثَابَکُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِکَیلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا مَا أَصَابَکُمْ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ) «آل عمران/۱۵۳»
(به خاطر بیاورید) هنگامی را که از کوه بالا میرفتید؛ و جمعی در وسط بیابان پراکنده شدند؛ و از شدت وحشت، به عقب ماندگان نگاه نمیکردید، و رسول از پشت سر، شما را صدا میزد. سپس اندوهها را یکی پس از دیگری به شما جزا داد؛ این بخاطر آن بود که دیگر برای از دست رفتن (غنایم جنگی) غمگین نشوید، و نه بخاطر مصیبتهایی که بر شما وارد میگردد. و خداوند از آنچه انجام میدهید، آگاه است.
منظور از رسول در اینجا کیست؟ منظور شما هستید که دارید قرآن را بما فارسی زبانان تعلیم میدهید؟!! آیا شما جنگیدید؟ و از کوه بالا رفتید؟ یا منظور از رسول، محمد عربی است؟ و صحبت ازجنگ احد است؟
و حالا این این ایه را ببنید: (أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَکَثُوا أَیمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ) «التوبه/۱۳»
آیا با گروهی که پیمانهای خود را شکستند، و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمیکنید؟! در حالی که آنها نخستین بار (پیکار با شما را) آغاز کردند؛ آیا از آنها میترسید؟! با اینکه خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید!
آیا منظور از رسول در اینجا جز از حضرت محمد است؟ آیا این او نبود که از مکه اخراج شد؟ و کافران در دشمنی و جنگ با ایشان پیش قدم شدند؟
پس منظور قرآن از (الرسول) اکثر اوقات محمد و گاهی پیامبران قبل از اوست و بس؟
و آیات زیاد است ولی فقط یکی دیگر را مینویسم تا بر شما ثابت شود که منظور قرآن از رسول حضرت محمد است نه کسی دیگر:
(الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الْأُمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَالْإِنْجِیلِ ………….وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) «الأعراف/۱۵۷»
(همانها که از رسول، نبی درس نخوانده پیروی میکنند؛ رسولی که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، مییابند؛ ……. پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند).
آیا منظور از اطاعت از رسول در اینجا استاد فلانی است یا رسول الله؟! آیا نام شما در تورات اینجل است؟!! یا نام ایشان؟
آیا الله امر کرده از ایشان پیروی کنیم یا از شما؟،
آیا شما امی هستید که خود را رسول میدانید یا امی ایشان بود ؟
پس با این دلایل روشن وقتی ما در قرآن صدبار میخوانیم
(وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ) «آل عمران/۱۳۲» و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید!
در میابیم که منظور قرآن از رسول محمد است و لا غیر . اما شما زورگویی را پیشه کرده و میگویید:« منظور از رسول محمد نیست منظور ما و امثال ما هستیم»
ما از قرآن دلیل آوردیم که منظور از رسول،محمد است ! پس اطاعت کنید از رسول ترجمه اش میشود اطاعت کنید از محمد شما میگویید ترجمه اش میشود اطاعت کنید از هرکس که آیات قرآن را برای شما معنی میکند.
شما برای این ترجمه خود یک آیه از قرآن مثال بیاورید.
همینطور از هوای نفس خود هر چیزی میگویید و ما را از آخرت هم میترسانید!! آیا آخرت برای شما ترسناک نیست؟ ای کسانی که در مسابقه تاویل، محمد باقر مجلسی را پشت سر میگذارید و کک تان هم نمیگزد؟ آیا تقوی پیشه نمیکید؟
هان کجاست دلیل شما؟
«آیا دلیل روشنی دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید؟
(هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ) «اگر راست میگویید، دلیل خود را بیاورید!»
اگر برهان روشنی نیاورید آنوقت ما شما را با این آیات میترسانیم و این آیات را در حق شما میدانیم:
(وَإِنَّ کَثِیرًا لَّیُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِم بِغَیْرِ عِلْمٍ ۗ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِینَ)«الأنعام/۱۱۹»
«و بسیاری از مردم، به خاطر هوی و هوس و بیدانشی، (دیگران را) گمراه میسازند؛ و پروردگارت، تجاوزکاران را بهتر میشناسد».
(فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ کَذِبًا لِّیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ) «الأنعام/۱۴۴»
یا هنگامی که خدا شما را به این موضوع توصیه کرد، شما گواه بودید؟! پس چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ میبندد، تا مردم را از روی جهل گمراه سازد؟! خداوند هیچ گاه ستمگران را هدایت نمیکند»
(وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَیتَّبِعُ کُلَّ شَیطَانٍ مَرِیدٍ) «الحج/۳»
گروهی از مردم، بدون هیچ علم و دانشی، به مجادله درباره خدا برمیخیزند؛ و از هر شیطان سرکشی پیروی میکنند.
۶ – شما این آیه را در سوره نور ببینید:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ …….لِیکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ …..«78»
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! رکوع کنید، و سجود بجا آورید، و پروردگارتان را عبادت کنید، و کار نیک انجام دهید، شاید رستگار شوید! و در راه خدا جهاد کنید، و حق جهادش را ادا نمایید! ……، تا پیامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! ….. »
در این آیه، الله از اطرافیان حضرت محمد ( رسول ) میخواهد گواه و معلم مردم باشند ولی آنها را رسول خطاب نمیکند، فقط محمد را رسول خطاب میکند و در همان حال محمد صلی الله علیه و سلم را گواه و معلم هم مینامد تا شما را در این تاویل عجیبتان رسوا کند تا بدانید هر رسولی، معلم است اما هر معلمی رسول نیست
۷– شما باید بدانید که در عربی به فرستاده رسول میگویند و به تعلیم دهنده معلم و استاد.
پس کسی که قرآن را آورده رسول الله است و سفیر ایران در فرانسه رسول ایران است در آنجا ( هرچند که لفظ رسول حالا دیگر فقط برای پیامبر بکار میرود اما از باب دلیل میگویم ) فرستاده پادشاه پیش یوسف در زندان،رسول پادشاه بود: (وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّکَ ) «یوسف/۵۰» پادشاه گفت: «او را نزد من آورید!» ولی هنگامی که فرستاده او نزد وی [= یوسف] آمد گفت: «به سوی صاحبت بازگرد!
پس رسول هر فرستاده را گویند نه معلم را.
واضح است که وقتی قرآن میگوید اطعیوا الرسول، منظورش اطاعت از فرستاده پادشاه مصر نیست واضح است که منظور از رسول کیست
شما میگویید منظور از رسول، معلم است نه نه …معلم، معلم است و رسول،رسول!
در زمان سلطان محمود، یکبار او بر خلیفه عباسی خشم گرفت و رسولی پیش او فرستاد با نامه ای، و در نامه نوشته بود که اگر حد خود را نشناسی با فیل ها میایم و بغدادت را ویران میکنم !
پس از مدت کمی، رسول خلیفه عباسی به پیش سلطان محمود در غزنی آمد
سلطان مجلس باشکوهی ترتیب داد و سفیر را به حضور پذیرفت، سفیر نیز نامه خلیفه را بدست وزیر اول داد، او گشود تا برای خلیفه بخواند، اما همینکه متن نامه را دید لرزه بر اندامش افتاد و نتوانست بخواند، نامه را به وزیر دوم داد او هم نخواند!
سلطان نامه را گرفت و دید فقط نوشته ( الم)
در حیرت شد، دون شان خود دید با این همه دبیران آگاه، معنی نامه را از سفیر بپرسد!
یکی از دبیران با هوش او، معنی را فهمید و گفت:
سلطان بسلامت باد! منظور خلیفه این است که : (أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ﴿١)
این جواب او به تهدید شماست، چون به او نوشته بودید: با فیل به بغداد حمله خواهید کرد !
و سلطان فرستاده خلیفه را با عزت پس فرستاد و از حمله منصرف شد
حالا شما بگویید:
در این داستان کسی که معنی نامه را کشف کرده نامش رسول است یا آورنده نامه ؟
معلوم است که آورنده رسول است و خواننده معلم.
رسول میتواند خودش معلم هم باشد اما معلم بگوید من رسولم این بازی با کلمات است تا به این وسیله از اطاعت از رسول ( از سخن رسول ) سر باز زنید تا به این وسیله زیر بار آیاتی که میگویند: (وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ)
نروید! تا تسلیم سخنان پیامبرنشوید!
اشکالی ندارد که آیات را قبول نکنید، اما شعار (فقط قرآن) را هم سر ندهید، شما که صد آیه قرآن را با یک تاویل بی پایه از معنی تهی میکنید، این یعنی اینکه قرآن قبول ندارید! این واضح است !
و وقتیکه قرآن را قبول ندارید پس ما نمیتوانم فریب توحید ظاهری و کلمات زیبای شما را بخوریم!
این ما را بیاد تقوای خمینی میاندازد، او قبل از رسیدن به قدرت، در شهر نجف، وقتیکه از مسجد بیرون میامد میگفت: دمپایی های مردم را از جلویش دور کنند، تا مبادا نادانسته پا برویشان بگذارد و گناه کار شود!!