کدام کار بهتر است؛ سجده بر تربت حسین، یا سجده بر نجاسات؟

سوال شیعه: متأسفانه بسیارى از اوقات دیده مى‌شود که سنی ها بر شیعیان خرده مى‌گیرند که چرا شما بر مهر سجده مى‌کنید‌، این کار شما شرک است، نمازتان باطل است و … اما جالب است بدانید که برخى بزرگان و دانشمندان مشهور آن‌ها حتى سجده بر نجاسات را نیز جایز دانسته‌اند. بشر بن ولید از ابویوسف و او  از أبوحنیفه نقل کرده که اگر در جاى دو پا (در هنگام نماز)، بیش از یک درهم، ادرار وجود داشته باشد، نمازش باطل مى‌شود؛ ولى اگر همین نجاست در محل سجده باشد، نماز باطل نمى‌شود.
مختصر اختلاف العلماء، ج۱، ص۲۶۱،
علاء الدین کاشانى حنفى مى‌نویسد::
و اگر نجاست در مکان نماز باشد؛ اگر نجاست کم (تر از درهم) باشد، در هر جاى از محل نماز باشد، نماز خواندن در آن جا جایز است؛ چرا که کم بودن نجاست از نظر ما درباره جواز خواندن نماز بخشیده شده است؛ اما اگر زیاد باشد، اگر در محل قرار گرفتن دو دست و زانوها باشد، از دیدگاه همکیشان سه گانه ما (ابوحنیفه، ابویوسف و محمد شیبانی) اشکالى ندارد و مى‌شود بر آن نماز خواند؛ اما از دیدگاه زُفر (شاگرد دیگر ابوحنیفه) و شافعى جایز نیست، دلیل آن‌ها این است که این شخص یکى از ارکان نمازش را با نجاست انجام داده است؛ پس جایز نیست..
الکاسانی الشاشی الحنفی، در کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج۱، ص۸۲،
حال از علماى اهل سنت سؤال مى‌کنیم:
کدام بهتر است؛ سجده بر تربت سید الشهداء علیه السلام، یا سجده بر نجاسات؟

پاسخ اهل سنت:
از نظر ما، سجده بر نجاسات  شاید گناه باشد و شاید گاهی هم نباشد، ولی  سجده بر مهر کربلا  در هر حال شرک و یا نزدیک بشرک  است.
توضیح میدهم:
سجده بالاترین عبادات است؛ در روایات میاید که هر وقت که  انسان سجده کند، شیطان  گریه میکند!
رسول الله فرمود:
«إذا قرأ ابن آدم السجده فسجد اعتزل الشیطان یبکی یقول : یا ویله أمر ابن آدم بالسجود فسجد فله الجنه و أمرت بالسجود فعصیت فلی النار»
وقتی که آدمیزاد آیه ای از آیات سجده راتلاوت میکند و بعد سجده میرود، شیطان به گوشه ای رفته و می گرید و میگوید:
  ای وای بر او !پسر آدم به سحده امر شد و سجده کرد و بهشت را برد، و من بسجده امر شدم و نکردم و برایم آتش است.
 عبادت سجده، برای این عظیم است که ما شریفترین عضو بدن خود را ( پیشانی  و بینی را )  بنشانه عبودیت به خاک میمالیم. از این بهتر شاید  حالتی برای نشان دادن  تسلیمی بنده در مقابل خالقش نباشد و برای همین  رسول الله فرمودند:
«أقرب ما یکون العبد إلى الله و هو ساجد»
وقتی که انسان سجده میکند ، به الله نزدیک میشود ، نزدیک شدنی که از آن نزدیکتر شدن ممکن نیست
یعنی سجده اوج و آخرین حد پرواز است
و شیطانی که از ناراحتی به گریه میافتد آیا  هرگز بیکار و  ساکت خواهد نشست؟
او آنکس را که بتواند از سجده باز دارد،  بازش میدارد، و آنکس را که نتواند پس به وسیله مهر، سجده اش را به شرک تبدیل میکند. و عبادتش را خراب می نماید.

ما بر خاک سجده میکنیم چون خاک پست و ذلیل است اما شیطان اول خاک را برای ما مقدس  و عزیز میکند، آنرا تبدیل میکند و به صلیب و مهر ،
و بعد میگوید بیا بابا جان!! حالا سجده کن! این صلیب یا مهر را ببوس  و عزیز بدار و پیشانی بر آن بنه!
 اما بی احترامی نکن، مقدس است! مبادا بر سرش بنشینی و مثل خاک معمولی زیر پا بیافکنی !!
پس سجده بر تربت کربلا، هم سجده برای حسین است و هم برای الله . و نشانه ای از ذلت در آن نیست این مثل سجده بر طلاست طلا را همه دوست دارند وعزیز است، برای همین قبر طلایی و بت طلایی میسازند.
اما سجده بر خاک عادی، خاک زیرپا، خاک بی ارزش ، نشانه ذلت است زیرا کسی آنرا مقدس نمیداند.
پس قضیه سجده بر تربت حسین بالاتر از یک دعوای فقهیی است !متوجه باشید.
 و حالا بیایید ببینیم سنی آیا  سجده بر بول را جایز میداند؟
شیعه در این مورد از کتاب های حدیث ما چیزی نیاورده، بلکه از اختلاف علما آورده و از نام کتاب پیداست که این عقیده همه اهل سنت نیست زیرا خودش میگوید اختلاف علما!
و تا آنجایی که من در سالیان سال، احناف را دیده ام، آنها بیش از هر گروه دیگری حریص هستند که محل سجودشان پاک باشد ، چه بسا حنفیی در خانه ام نماز خوانده و تاکید کردم قالی پاک است، باز وسواس نشان داده و جانماز خواسته، و گفته شاید بچه ای با پای آلوده بر سر فرش آمده باشد.
یعنی احتمال یک درصد هم بدهند نماز  نمیخوانند، این  عمل احناف را همه مردم دنیا شاهدند که آنها سختگیرترین مردمان در نماز خواندن بر جای پاک هستند.
 
پس جریان چیست؟ باید کتابی که شیعه آدرس را داده باز کنم و ببینیم جریان چیست:
در کتاب اختلاف علمای طحاوی بعد از اینکه میگوید امام ابوحنیفه نماز  بر جاییکه به اندازه یک درهم اثر بول در آن باشد را فاسد میداند ولی در مکان سجده را فاسد نمیداند بلافاصله مینویسد، باید این سجده را ( سجده در جای آلوده  را ) درجای پاکی دوباره انجام دهد و الا نمازش فاسد است
و امام محمد شاگر دیگر ابوحنیفه هم همین را از ابویوسف روایت کرده  و شاگر دیگر ابوحنیفه ؛ زفر نیز هم نظر ابویوسف است.
 …..
 پس ای خواننده عزیز
باید چند نکته را همیشه به خاطر داشته باشید وقتی ما میگوییم امام ابوحنیفه منظور ما از امام همان چیزی نیست که شیعه از امام در ذهن تصور دارند.
هان این جلوی شماست، ابوحنیفه  رحمه الله چیزی گفت و شاگردانش موافق نبودند و بدانید اینکه احناف  در این مورد بر مذهب شاگردان ابوحنیفه هستند.

 
و اصولا امام ابوحنیفه هم قصدش این نبوده که  جای پاک را رها کنید جای آلوده نماز بخوانید، سخن از حالات استثنایی است که شخصی حین نماز خواندن میبیند جای سجود و جای نماز ناپاک است،  او بر اساس علم خود فتوایی داده که مورد قبول پیروانش هم واقع نشد( البته از ایشان قول دیگری هم در دست داریم که عکس این است و خدا میداند کدام درست است)

باید بدانید که امام نزد اهل سنت همان  مقام امام در نزد اهل شیعه را ندارد که اگر امام شیعه ( مهدی ) قرآن را هم عوض کند کسی حق ندارد بگوید چرا؟!!!
 و عموما نظر همه اهل سنت این است (و خود امام ابوحنیفه نیز در عمل  مانند همه بوده ) که جای نماز باید پاک باشد، و از نظر ما زمین بطور کلی پاک است مگر آنکه نجاست را به عینه ببینیم یا بویش را حس کنیم یا از این قبیل…. که اکثریت قریب به اتفاق علمای ما  میگویند که  در این جر جاها نماز جایز نیست و  باید نماز در جای پاک خوانده شود، و اندکی از علماء  کمی سهل گیری کرده اگر (بطور اتفاقی نه همیشه دقت کنید) محل سجودش را آلوده یافت ( کمتر از یک مساحت یک سکه) آنوقت نمازش درست است، تازه این رای در بین هیچ مذهب از مذاهب هل سنت، عملا  پیرو ندارد فقط یک رای است در یک کتاب از یک نفر  …… و این رای مرده و  در کتابی دفن شده….
این  فتوای بی پیرو را، با عمل شنیع سجده بر تربت کربلا مقایسه کردن ،  کاری دور از منطق است.
مقدس دانستن خاک قبر حسین و سجده بر آن  و خراب کردن سجده و سجده را به مرز شرک رساندن ، اصلا درست نیست. این دو مقوله جداست.
اینجور کارها و اینگونه مقایسه ها،   فقط بازی های کلامی ملاهای گمراه شده و گمراه کننده قمی و نجفی است و یک انسان عاقل نباید فریب بخورد

 در پایان نظر علاء الدین کاشی را از همان کتابی میاوریم که شیعه فقط قسمتی از متن را نوشته
متن این است:
…… لِأَنَّ الْقِیامَ مِنْ أَفْعَالِ الصَّلَاهِ مَقْصُودًا ؛ لِأَنَّهُ رُکْنٌ ، فَلَا یصِحُّ بِدُونِ الطَّهَارَهِ ، فَیخْرُجُ مِنْ أَنْ یکُونَ فَعَلَ الصَّلَاهَ لِعَدَمِ الطَّهَارَهِ ، وَمَا لَیسَ مِنْ أَفْعَالِ الصَّلَاهِ إذَا دَخَلَ فِی الصَّلَاهِ إنْ کَانَ قَلِیلًا یکُونُ عَفْوًا وَإِلَّا فَلَا ، بِخِلَافِ مَا إذَا کَانَتْ النَّجَاسَهُ عَلَى مَوْضِعِ الْیدَینِ وَالرُّکْبَتَینِ حَیثُ لَا تَفْسُدُ صَلَاتُهُ ، وَإِنْ أَطَالَ الْوَضْعَ ؛ لِأَنَّ الْوَضْعَ لَیسَ مِنْ أَفْعَالِ الصَّلَاهِ مَقْصُودًا بَلْ مِنْ تَوَابِعِهَا ، فَلَا یخْرُجُ مِنْ أَنْ یکُونَ فِعْلُ الصَّلَاهِ تَبَعًا لِعَدَمِ الطَّهَارَهِ ؛ لِوُجُودِ الطَّهَارَهِ فِی الْأَصْلِ ،
وَإِنْ کَانَتْ النَّجَاسَهُ فِی مَوْضِعِ السُّجُودِ لَمْ یجُزْ فِی قَوْلِ أَبِی یوسُفَ وَمُحَمَّدٍ ، وَعَنْ أَبِی حَنِیفَهَ رِوَایتَانِ رَوَى عَنْهُ مُحَمَّدٌ أَنَّهُ لَا یجُوزُ ، وَهُوَ الظَّاهِرُ مِنْ مَذْهَبِهِ ، وَرَوَى أَبُو یوسُفَ عَنْهُ أَنَّهُ یجُوزُ وَجْهُ قَوْلِهِمَا أَنَّ الْفَرْضَ هُوَ السُّجُودُ عَلَى الْجَبْهَهِ .
وَقَدْرُ الْجَبْهَهِ أَکْثَرُ مِنْ قَدْرِ الدِّرْهَمِ فَلَا یکُونُ عَفْوًا وَجْهُ رِوَایهِ أَبِی یوسُفَ عَنْ أَبِی حَنِیفَهَ أَنَّ فَرْضَ السُّجُودِ یتَأَدَّى بِمِقْدَارِ أَرْنَبَهِ الْأَنْفِ عِنْدَهُ ، وَذَلِکَ أَقَلُّ مِنْ قَدْرِ الدِّرْهَمِ فَیجُوزُ ، وَالصَّحِیحُ رِوَایهُ مُحَمَّدٍ ؛ لِأَنَّ الْفَرْضَ وَإِنْ کَانَ یتَأَدَّى بِمِقْدَارِ الْأَرْنَبَهِ عِنْدَهُ ، وَلَکِنْ إذَا وَضَعَ الْجَبْهَهَ مَعَ الْأَرْنَبَهِ یقَعُ الْکُلُّ فَرْضًا ، کَمَا إذَا طَوَّلَ الْقِرَاءَهَ زِیادَهً عَلَى مَا یتَعَلَّقُ بِهِ جَوَازُ الصَّلَاهِ ، وَمِقْدَارُ الْجَبْهَهِ وَالْأَنْفِ یزِیدُ عَلَى قَدْرِ الدِّرْهَمِ فَلَا یکُونُ عَفْوًا(کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع از علاالدین کاشی صفحه ۳۵۶)
همانطور که در متن  با خط سرخ مشخص کردم بزرگان مذهب حنفی سجده بر محلی نجس را از مبطلات نماز میدانند، و از ابوحنیفه  رحمه الله هم دو قول متضاد روایت ، اما ظاهر مذهب حنفی این است که جایز نیست و نماز باطل است.
و باز میگویم  اختلاف آن بزرگان در مقدار و مساحت آلودگی محل سجود است، که و دعوا سر این است که یک نقطه نجاست  در محل سجود  سجده را باطل میکند یا بیشتر
و برای همین  این موضوع در باب ( بیان مقدار آلودگیی که محل سجود را شرعا نجس میکند ) آمده…
 یعنی  این یک بحث فقههی است  و ربطی به بحث اعتقادی ندارد و سجده بر مهر ( خاک قبر حسین ) نزد  شیعه ها   یک مساله اعتقادی است
آیا علمای شیعه گمان میکنند میتوانند  همه انسانها را بفریبند ؟؟
گیرم که خلق را به فریبت فریفتی
با دست انتقام الهی چه میکنی؟

 
اینگونه بحث ها و  جدل های بی ربط  شیعه، این آیه را بیاد من میاورد:
وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُکَ مِنْهُ یصِدُّونَ«57»
وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَیرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَکَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ«58» زخرف
و هنگامی که درباره فرزند مریم مثلی زده شد، ناگهان قوم تو بخاطر آن داد و فریاد راه انداختند.
و گفتند: «آیا خدایان ما بهترند یا  مسیح‌؟! ولی آنها این مثل را جز از طریق جدال (و لجاج) برای تو نزدند؛ آنان گروهی کینه‌توز و پرخاشگرند!

 

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …