ما معتقدیم بزرگترین عامل تفرقه در میان امت اسلامی لعن و نفرین به پاکترین انسانهای روی زمین پس از پیامبران است، که با دلائل بسیار واهی و با اتکاء به افسانه های پوچ و بی ریشه صورت میگیرد؛ وقتی مسلمانان بدانند که صحابه و اهل بیت نه تنها یکدیگر را لعن و نفرین نمیکرده، بلکه با یکدیگر شیر و شکر بوده اند و بارها در انظار همگان از یکدیگر ستایش می کرده اند؛ دیگر دلیلی وجود ندارد که یک فرد مسلمان آنان را لعنت و نفرین کند و خودش را مستوجب خشم و غضب الهی قرار دهد زیرا خداوند متعال در حدیث قدسی میفرماید: (من عادی لی ولیاً فقد آذنته بالحرب) «کسی که با یکی از دوستان من دشمنی کند من با او اعلان جنگ میکنم». اگر صحابه ای که قرآن بارها از آنان ستایش نموده اولیای خدا نباشند دیگر چه کسی میتواند ولی خدا باشد؟! به امید آنکه روزی امت اسلامیبتواند با دانش و بینش هر چه عمیقتر، اسباب تفرقه را شناسایی و خنثی نموده و راه وحدت و عزت و سر بلندی را بپیماید.
قرآن یکی از اهداف آمدن پیامبران را رفع اختلافات معرفی میکند. پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) نیز توانست تفرقه ملت عرب را در انقلاب عظیم اسلام به وحدت تبدیل کند و تمامی خلفای راشدین هم همه تلاش خود را برای تحقق وحدت به کار بستند و علی رضی الله عنه حتی بارها به خلفا در حفظ وحدت و اقتدار جامعهی اسلامی مشورت و یاری داد و در دوران خلافتش با وجود آشوب و تنش فراوان، هدف علی در برقراری اتحاد و وحدت تغییر نکرد و برای تحقق آن از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد.
از اتحاد به عنوان نعمت الهی تجلیل شده است و برادری و همدلی را میستاید.
اعراب به نعمت اسلام، اختلافاتی که چون درهی آتش بود کنار گذاشته و برادر یکدیگر گشتند و همهی قبایل را به وحدت فراخواندند و پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در طول ده سال در مدینه، الگوی حکومتداری در سایه وحدت ایجاد کرد.
ولی امروز، قرنهاست که مسمانان از مدینهی فاضلهی پیامبر فاصله گرفته اند و انتظار اتحاد و همدلی مسلمانان به رؤیای غیر قابل تحقق تبدیل شده به طوری که گاهاً اختلافات رنگ کینه و دشمنی به خود گرفته و احزاب و گروههای اسلامی حکم به کشتن و کفر و ارتداد هم میدهند.
دو گروه از مسلمانان که با هم اختلافاتی در زمینههای اعتقادی و فقهی دارند شیعیان و سنیها میباشند که علمای این دو مذهب علیرغم شعار وحدت هنوز نتوانسته اند وحدت واقعی را در دنیای اسلام پدیدار کنند، هرچند تلاشهایی صورت گرفته ولی کافی نیست.
در بسیاری از گفتگوهایی که بین علمای دو مذهب صورت گرفته یا به صورت تملقآمیز از اتحاد و وحدت صحبت کرده اند و بعد از گفتگو سخنان خودشان را عملی نکرده اند و یا به صورت جبههگیری و جدل رو در روی هم قرار گرفته، بدون این که گفتگوی آنها نتایج مثبت چندانی داشته باشد.
متأسفانه اندیشمندان اسلام اختلافات را موشکافی نمیکنند و به آنچه کسب کردهاند دلخوش کردهاند و توجه ندارند که بسیاری از اختلافات قابل اصلاح است و در این شرایط اختلافات غیر قابل اصلاح نیز باید متروک شود.
در بهمن ماه ۱۳۸۵ هجری شمسی، بین دکتر یوسف قرضاوی اندیشمند مصری و آقای هاشمی رفسنجانی گفتگویی زیبا صورت گرفت که با همهی گفتگوهای قبلی تفاوت داشت و واقعاً این دو عالم جهان شیعه و سنی نشان دادند حاضرند اتحاد را جایگزین تفرقه کنند ولی این گفتگو کافی نبود و از این گفتگوهایی که اختلافات موشکافی و سوء برداشتها برطرف میشود باید هر ساله چندین مرتبه اتفاق بیفتد و باید دست جیرهخواران تفرقه، از تصمیمگیری بر دنیای اسلام کوتاه شود.
چرا باید یک شیعه در بین سنیان و یک سنی در بین شیعیان بدون زخم زبان و مزاحمت زندگی نکند؟
نکته دیگر این است که باید توجه داشت مسلمان حق ندارد در اصول دین تقلید کند و هرکس در اصول دین از پدران و… تقلید کند، اسلامش قابل قبول نیست. شاید بیش از نیمی از مسلمانان در دین از پدرانشان تقلید کردهاند و شناخت کافی از اسلام ندارند.
شاید اگر اسلام تحقیقی جای اسلام تقلیدی را بگیرد بسیاری ازاختلافات و تفکرات اصلاح شود.
در کتاب خدا به مسائل اعتقادی و بندگی خدا و روش نیکو زیستن بیش از مسائل فقهی پرداخته شده است در حالی که علمای اسلام به مسائل فقهی بیشتر پرداخته و در راهنمایی مردم در عبادت خدا به معنای واقعی و آموختن نیکو زیستن به امت کوتاهی کرده اند هر چند که این کوتاهی ناخواسته بوده ولی این سبب شده تا بسیاری از مردم دین را در چگونگی وضو گرفتن و غسل کردن و… خلاصه کرده اند غافل از این که عبادت خدای یگانه و دست طلب پیش او فقط دراز کردن، کمک به هم نوع، تلاش برای پیشرفت، تربیت فرزند، اخلاق نیکو و صلهی ارحام و کسب روزی حلال و… اهداف اصلی دین است.
با نگاهی به زندگی اصحاب و خاندان پیامبر متوجه میشویم که آنها مصلحت اسلام را بر هر چیز ترجیح میدادند، به طور مثال علی (رضی الله عنه) که از اصحاب به خاطر عدم انتخابش دلخور بود به خاطر اسلام سکوت کرد (حسب ادعای مدعیان پیروی از علی رضی الله عنه) ولی بعضی پیروان علی (رضی الله عنه) قرنهاست که به خاطر اسلام در شرایط وخیم مسلمانان سکوت نمی کنند!
چه بسا که بسیاری از قتلها و غارتها و کشتارها در قرون اخیر به خاطر شیعه و سنی بودن بود. چه بسیار سنیها را حکومت صفوی به فجیعترین شکل ممکن کشت.
عدهای طرفدار تفرقه مسلمانان را سرگرم اختلافات شیعه و سنی و… کردهاند تا از این راه بهایی کسب کنند، عدهای از اینها بر منابر مساجد راه پیدا کردهاند و در جایی که باید یگانگی الله، مسلمانان را متحد گرداند شعار اختلاف و تفرقه سر میدهند و از عذاب الهی نمیترسند.
با نگاهی به مدینهی فاضلهی رسول (صلى الله علیه وآله وسلم) میبینیم که یهودیان و مسیحیان، حتی منافقان در حکومت پیامبر بدون رنج و عذابی میزیستند ولی شیعه و سنی باید همدیگر را بیازارند و به هم توهین کنند!
اگر بخواهیم مسلمانان متحد شوند باید آگاهی و دانایی عوض نادانی و بیدانشی به جوامع اسلامی پای گذارد. بر هر فرد مسلمان لازم و واجب است چون به سن بلوغ رسید در رابطه با اصول دین و حقیقت اسلام تحقیق کند، اسلام را بشناسد و هدف دین را درک کند آن گاه دین برایش لذتآور است و نه با توهین به اعتقاد دیگران، بلکه با دلیل از دین دفاع میکند. به راستی که توهین و تحقیر اعتقادات دیگران بدون این که دلیلی ارائه دهیم از نادانی و تعصب سرچشمه میگیرد و در بسیاری از موارد مسلمانان به دلیل عدم آگاهی از دین در اختلافاتی که بین خود دارند عوض این که با دلیل و مدرک رقیب خود را ساکت کنند به تخریب شخصیت وی میپردازند که این نشانهی عدم آگاهی آنها از حقیقت دین شان است.
در گفتگوی بین عوام شیعه و سنی وقتی سنی پیروز شده، شیعه شکست خورده عوض جواب دادن به او بر چسب وهابی بودن به سنی میزند در حالی که وهابیت را هم نمیشناسد.
متأسفانه امروز خیلی از مسلمانان اعتقادشان را از کتب عرفانی و همچنین نظریات اندیشمندان و… گرفته بعد آیات قرآن را بر باورهای خود تحمیل میکنند و این یکی از دلایل اختلاف است. آیا به راستی دین و اعتقاد ارزش چند ماه مطالعه در کتاب خدا را ندارد، آیا اگر تعصب فراموش شود وحدت نمایان نمیشود؟ و اگر کتاب خدا بدون تعصب مطالعه شود گرهها گشوده نمیشود. متأسفانه دین برای بسیاری از انسانها نمادین شده و حالت انفعالی پیدا کرده است و یکی از دلایل عمدهی عقبماندگی مسلمانان انفعالی بودن دین در نظر بعضیهاست.
((کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَ اللَّـهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّـهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّـهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ)) البقره﴿٢١٣﴾
«همهی مردم یک امت بودند؛ پس (از آنکه عدهای راه حق را رها کردند،) الله پیامبران را به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستاد و همراهشان کتاب را به حق نازل کرد تا میان مردم دربارهی اختلافاتی که داشتند، حکم نماید. تنها کسانی در آن اختلاف کردند که به آنها کتاب داده شد؛ (آن هم) پس از آنکه نشانههای آشکار، در اختیارشان قرار گرفت (و این اختلاف) از روی حسادتی (بود که) در میانشان وجود داشت. الله به فرمانش مؤمنان را به حقیقتِ چیزی که مورد اختلافشان بود، هدایت نمود. و الله هر که را بخواهد، به راه راست هدایت میکند».
نکاتی در آیه فوق:
– هدف آمدن پیامبران، رفع تفرقه
– کتابهای آسمانی منبع خوبی برای رفع تفرقه
– تفرقه عامل سرکشی است در برابر خدا با تفرقه سرکشی نکنیم.
بنابر آیات قرآن کریم، تنها راه اتحاد مسلمانان بازگشت به قرآن کریم و فرامین آن می باشد.
امیدواریم که روزی فرا رسد که همه مسلمانان بر اساس کتاب خدا و سنت صحیح رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم وحدت کنند و از تفرقه و اختلاف بپرهیزند.