علامه آیت الله العظمی برقعی (رحمه الله) در ابتدای تفسیر سوره مبارکه عبس می فرمایند: عَبَسَ وَتَوَلَّىٰ ﴿١﴾ أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ ﴿٢﴾ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّىٰ ﴿٣﴾ ترجمه : چهره در هم کشید و روی برتافت (۱) که نابینا نزدش آمد (۲) و چه میدانی شاید او پاکی را طالب است (۳)
نکات : در این آیات عتابی لطیف نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم شده زیرا نفرموده عبستَ بطور خطاب، بلکه فرموده « عَبَسَ » و نسبت عبوس به مغایت داده شده و کمکم عتاب را متوجه مخاطب نموده است که چرا از کوری روگردانیدی و به آنکه طالب هدایت نیست پرداختی. نزول آیه در وقتی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم با جمعی از اشراف قریش سخن میگفت و دعوت به اسلام میکرد و انذار مینمود، ناگهان عبدالله ابن أم مکتوم که نابینا بود وارد شد و متوجه کسانیکه حضور رسولند نشد و عرض کرد یا رسول الله علمنی مما علمک، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ساکت شد و او تکرار کرد، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم عبوس کرد و او را خوش نیامد که سخن او را قطع کرد و نخواست آن کافران بگویند اتباع محمد عدهای از نابینایان و سفلهاند، و لذا حقتعالی برای تأدیب رسول خدا این آیات را نازل نمود. و جمله « وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّىٰ » دلالت دارد که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم علم و اطلاع به احوال مردم نداشته و همه چیز را نمیدانسته است. و این عبدالله بن ام مکتوم در عین کوری مؤذن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز بود و با اخلاص و ایمانی که داشت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نتوانست او را شفاء دهد و چشمان نابینای او بینا نشد، و همچنین علی علیه السلام برادرش عقیل نابینا از دنیا رفت و آن حضرت نتوانست برادرش را شفاء دهد، معلوم میشود انبیاء و اولیاء قادر به همه چیز نیستند و شفاء و معجزه بدست ایشان نیست و ایشان در امور تکوین قدرتی ندارند، ولذا در دعاها میخوانیم یا من لا یشفی المرضی إلا هو.