سوالات قرآنی از علمای شیعه (۳)

سوال۶: الله میگوید طلاق یافته‌ها باید سه ماه عده نگه دارند، پس چرا علمای شیعه می‌گویند یک ماه کافیست؟
الله می‌فرماید: «وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَهَ قُرُوءٍ» [بقره/۲۲۸] «و زنان طلاق داده شده، باید مدت سه پاکى انتظار کشند». ولی علمای شیعه میگویند زنهایی که قرارداد ازدواجشان فسخ شده و از شوهرشان جدا شدهاند کافیست که یک ماه و نیم عده نگه دارند؟
و وقتی اعتراض میکنیم میگویند: "این که ازدواج دایم نیست ازدواج موقت است و ازدواج موقت طلاق ندارد"
و این مانند می ماند که ما دستور الله را بخوانیم:«وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ» [بقره/۲۳۳]«و مادران [باید] فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند».
بعد بگوییم این برای بچه‌های دایم است و بچه‌های موقتی باید فقط یک سال شیر بخورند! این‌که اصلاً معنی ندارد این فرزند با آن فرزند فرقی ندارد و با تقسیم‌بندی به دایمی و موقتی فرقی در صورت مساله رخ نمی‌دهد، این فقط یک بازی کلامی شیعه برای دور زدن قانون‌های اسلام است.
یک مرد و زن که با عقد اسلامی با هم یک‌جا شدند این نامش ازدواج است دایم و موقت یعنی چه؟! و می‌تواند مدت ازدواج دو ساعت باشد و میتواند مدتش تمام عمر باشد و عجیب این‌که شیعه حداقل این ‌قدر به خود زحمت نداده که مدت ازدواج موقت را به یک ماه یا کم یا بیشتر محدود کند. مدتش دقیقا مثل مدت ازدواج دایم است یعنی بستگی به شرایط دارد و می‌تواند یک ساعت یا یک عمر باشد!
فقط اسمش را عوض کرده تا طلاق و رجوعش آسان‌تر باشد یا بهتر بگوییم بی بند و باری باشد زیرا در ازدواج شیعه‌گونه، شمار زنان نیز محدود نیست در حالی‌که در اسلام فقط ۴ زن می‌توان هم‌زمان گرفت.

سوال ۷: چرا در عده وفات شوهر، زن صیغه‌ای ۴ ماه و ده روز باید صبر کند؟
قرآن می‌فرماید: «وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا» [بقره/۲۳۴] «و کسانی که از شما (مردان) می‌میرند و همسرانی از پس خود به جای می‌گذارند، همسرانشان باید چهار ماه و ده شبانه‌روز انتظار بکشند] باید با توجه به قانون شیعه که در سوال شماره ۶ مطرح کردیم، عده وفات زن صیغه‌ای نیز نصف این مدت باشد، زیرا که عده طلاق زن صیغه‌ای نصف مدت عده زن دایمی است، پس وقتی که دستور آیه قرآن، درباره مدت عده طلاق، به بهانه صیغه‌ای بودن زن پذیرفته نمی‌شود و نصفش را قبول دارند! پس باید مدت عده وفات را هم به بهانه صیغه‌ای بودن نصف کنند؟ اما چنین نمی‌کنند! چرا؟ و چرا در عده زن شوهر مرده مدت عدت زن صیغه‌ای را همانند زن دایمی می‌دانند؟ اگر این‌جا مساوی است آن‌جا چرا نیست؟ شاید دیدند این خیلی ضایع می‌شود که شوهر نفس اش قطع شده و مرده، زنش این‌قدر زود شوهر عوض کند! زیرا زن صیغه‌ای مثل زن دایمی از فوت شوهرش ناراحت نمی‌شود! در هر حال تا یک مدتی دیگر جدا می‌شدند!

سوال۸: من خانه‌ای را برای یک سال کرایه می‌کنم، اگر بعد از دو ماه بمیرم این خانه را چرا باید مالک تصرف کند؟
در قانون علمای شیعه، مردی که زنی را به مدت یک سال صیغه (کرایه) کرده، این زن در طول یک سال مال مرد است و مالک خودش نیست! زیرا که پول یک سال را گرفته، اما حالا اگر این مرد، یک ماه بعد بمیرد، پولش که نمرده! زن یا باید پول را پس بدهد یا باید تا قرارداد آن مدت یک سال، صیغه‌ی مرد دیگری نشود. اما علمای شیعه با مردن مرد، صیغه را تمام شده می‌دانند، و زن می‌تواند برود صیغه مرد دیگری شود، چرا؟ من با گفتن این سوال‌ها می‌خواهم دست‌ساز بودن (الهی نبودن) قانون صیغه را نشان دهم.

سوال۹: چرا در ازدواج موقت هم باید حتماً عقد خوانده شود و رضایت طرفین کافی نیست؟
ازدواج موقت طلاق ندارد، می‌گویند این قرارداد است پس طلاق معنی ندارد به جای طلاق کلمه فسخ را بکار می‌برند و نیازی هم به بلغور کردن کلمات عربی نیست و وقت جدایی، لفظ طلاقت دادم، لازم نیست که جاری شود!
 خیلی خوب! اما سوال این است که چرا در وقت عقد به این روش عمل نمی‌کنید؟ اگر قرارداد است نیازی به خواندن لفظ طلاق نیست، پس به همین بهانه نیازی به گفتن صیغه ازدواج نباید باشد!
اما شما طرفین را در ازدواج موقت ملزم می‌کنید که جمله: «زَوَّجْتُکَ نَفْسى عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم فِى المُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ» توسط زن و « قَبِلْتُ »  توسط مرد را حتما بگویند چرا؟
 زن می‌گوید: خود را به ازدواج تو در آوردم با مهر معلوم در مدت معلوم.
و مرد می گوید: قبول کردم.
به نظر من علت این یک بام و دو هوا این است که علمای شیعه خواستند صیغه خیلی شبیه به روسیپی‌گری نباشد زیرا آخرش که مثل جدا شدن زناکارهاست گفتند اولش یک لفظ عربی درست می‌کنیم تا شاید که پرده‌ای نازک باشد برای بستن دهان سنی‌ها و مکری برای فریب مردم باشد!
والا اگر این نظر من درست بگویند درستش چیست؟

سوال۱۰: مگر زن صیغه‌ای زن نیست که این آیه شامل حالش نیست؟
هدف ما نشان دادن تضاد مذهب شیعه با قرآن است، حالا این آیه را بخوانید:
«وَإِن طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَهً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ» [بقره/۲۳۷] «و اگر پیش از آنکه با آنان نزدیکى کنید، طلاقشان گفتید، در حالى که براى آنان مَهرى معین کرده‌اید، پس نصف آن‌چه را تعیین نموده‌اید [به آنان بدهید]»
اما علمای شیعه می‌گویند هیچ پولی پس داده نمی‌شود! چرا مگر نباید تسلیم آیه قرآن باشند؟ مگر زن صیغه‌ای زن نیست یا مرد صیغه‌کننده شوهر نیست؟ جریان چیست که به خاطرش آیه قرآن نادیده گرفته می‌شود؟!
ادامه دارد…

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …