رافضی نوشته است: ابن کثیر سلفی (شاگرد ابن تیمیه) در کتابش البدایه والنهایه می نویسد والد عمر بن الخطاب – عمه وأخاه لأمه، !! پدر عمر بن خطاب هم عموی عمر بود و هم برادرش و هم پدرش بود، البدایه والنهایه، ج ۳، ص ۳۱۶، الناشر: دار هجر للطباعه .
http://shamela.ws/browse.php/book-4445#page-1410
پــاســخ: ابن کثیر در ترجمه زید بن عمرو چنین نوشته است: زَیْدُ بْنُ عَمْرِو بْنِ نُفَیْلٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ: هو زید بن عمرو بن نفیل بن عبدالعزی بن ریاح بن عبدالله بن قرظ بن رزاح ابن عدی بن کعب بن لؤى القرشی العدوی . وکان الخطاب – والد عمر بن الخطاب – عمه وأخاه لأمه، وذلک لأن عمرو بن نفیل کان قد خلف على امرأه أبیه بعد أبیه، وکان لها من نفیل أخوه الخطاب . قاله الزبیر ابن بکار ومحمد بن إسحاق .
ترجمه: زید بن عمرو بن نفیل بن عبد العزی بن رباح بن عبد الله بن قرط بن زراح ابن عدی بن کعب بن لؤی قرشی عدوی. و خطاب – پدر عمر بن خطاب- عموی زید و برادر مادری اش بود، برای اینکه عمرو بن نفیل (پدر زید) با زن پدرش، بعد از وفات پدرش ازدواج کرد و از این جهت برای او از نفیل، خطاب برادر محسوب می شود.
همانطور که مشخص است، بحث درباره رابطه بین خطاب با زید است. اما رافضی چی گفته است؟ رافضی متن را قیچی کرده و نوشته است: ابن کثیر سلفی (شاگرد ابن تیمیه) در کتابش البدایه والنهایه می نویسد : والد عمر بن الخطاب- عمه وأخاه لأمه، !!پدر عمر بن خطاب هم عموی عمر بود و هم برادرش و هم پدرش بود!!
متوجه خیانت بزرگ و قیچی مطالب ابن کثیر توسط روافض شدید؟
آنچه بین علامت – – آمده، برای شناساندن خطاب است که بفهمیم کدام خطاب را می گوید و اصلا بحث هیچ ارتباطی بین رابطه ی خطاب با عمر ندارد؛ بلکه بحث بین رابطه ی خطاب -پدر عمر- با زید بن عمرو است. و اینگونه رافضی باز رسوا شد و جهل و بی سوادی و ملحد بودنش را ثابت کردیم.
البته این نکته را هم باید گفت که در جاهلیت ازدواج با زن پدر، جایز و مباح بود و مشکلی نداشت، و در مورد بالا، عمرو نیز با خلف و باقی گذارده پدر خودش ازدواج کرده و خداوند می فرماید: « وَلَا تَنکِحُوا مَا نَکَحَ آبَاؤُکُم مِّنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ » (نساء :۲۲) ،ترجمه: وبا زنانی که پدرانتان (با آنها) ازدواج کرده اند، ازدواج نکنید، مگر آنچه (زمان جاهلیت بوده و) گذشته است.
همانطور که خداوند می فرماید، ازدواج با زن پدر در جاهلیت مباح بوده و خداوند آنچه در گذشته و حتی در زمان اسلام و تا حین نزول این آیه، از چنین ازدواج هایی که رخ می داد را، حرام و اولاد حاصله از آن را ولد حرام ندانسته است، بلکه بعد از نزول این آیه این ازدواج حرام شد.
مثلا شراب در ابتدای اسلام حلال بود و در روایت آمده که عده ای در نماز شراب نوشیده بودند، نماز را اشتباه می خواندند که به سبب آن حرمت شراب نازل شد. پس تا زمان عدم حرمت آن، نوشیدنش مباح بوده؛ و به همین ترتیب این ازدواج ها نیز تا زمان حرمت آن مباح بوده و کسی حق ندارد از این ازدواج رخنه بگیرد. چون اگر چنین باشد، باید بداند که هابیل و قابیل با خواهر خود ازدواج کرده و کل بنی آدم حاصل ازدواج خواهر و برادر هستند. و البته فکر نکنم عقل پوک رافضی این چیزها را بفهمد.
حالا ما از روافض کذاب چند سوال داریم
۱-چرا متن را قیچی کردید؟ یعنی خدا وکیلی خجالت نکشیدید و حیا ندارید؟
۲-چرا طعنه در این ازدواج زدید در حالی که در جاهلیت مباح بوده است؟
آیا حاضری با عقل فاسدت، طعنه در کل بنی آدم بزنی؛ چون هابیل و قابیل با خواهران خودشان ازدواج کرده اند؟ و به رسول خدا صلی الله علیه وسلم چی؟ به اون نیز طعنه میزنید که دختر عمر بن خطاب را به همسری گرفته است؟ اگر فرزندی از حفصه بنت عمر رضی الله عنهما و رسول خدا صلی الله علیه وسلم به دنیا می آمد، شیوه برخورد شما با پسر رسول خدا صلی الله علیه وسلم چگونه می شد؟ آیا چون در چند نسل قبلش یکی از ازدواج های مباح جاهلیت وجود داشته است، آیا زبانتان لال به پسر رسول خدا صلی الله علیه وسلم طعنه وتشکیک وارد می کردید؟؟؟
اگر جوابتان خیر است، پس چرا به نسب پدرش طعنه وارد میکنید؟
۳-چرا به سیدنا عمر رضی الله عنه تهمت زدید؟ در حالی که این متن از بدایه و نهایه با لینکی که از آن دادید، هیچ ربطی به سیدنا عمر نداشت؟ بلکه بیان رابطۀ خطاب – والد عمر بن خطاب – با زید بن عمرو است!! خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند آمین.
شبهه دوم در مورد نسب عمر رضی الله عنه:
رافضی خبیث که خودش چون همه را به کیش خود می پندارد و نوشته است: نسب عمر بن خطاب به حدی وحشتناک بوده است که خود عمر بن خطاب صریحا اصرار میکرده از نسب من نپرسید!!!!!حال نسب عمر چه مشکلی داشته نیاز به توضیح نیست. حدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عِیسَى، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ وَهْبٍ، قَالَ: حدَّثَنِی ابْنُ لَهِیعَهَ، عنْ یَزِیدَ بْنِ أَبِی حَبِیبٍ، عَنْ رَبِیعَهَ بْنِ لَقِیطٍ، عَنْ مَالِکِ بْنِ هَدَمٍ، أَنَّهُ سَمِعَ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ یَقُولُ: «أَیُّهَا النَّاسُ تَعَلَّمُوا أَنْسَابَکُمْ لِتَصِلُوا أَرْحَامَکُمْ، وَلَا یَسْأَلْنِی [ص:۷۹۸] أَحَدٌ مَا وَرَاءَ الْخَطَّابِ… عمر بن خطاب گفت:ای مردم نسب خود را بدانید و هیچ گاه از نسب من قبل از خطاب سوال نکنید.تاریخ المدینه لابن شبه جلد ۳ صفحه ۷۹۷٫پــاســخ:
ابن لهیعه در سند این روایت وجود دارد که دروغ دیگرتان درباره ی نسب ابوبکر رضی الله عنه را نیز به استناد به روایت همین راوی بنا کرده بودید، و این دروغ را ابن لهیعه جعل کرده است این روافض میخواهند با روایات ضعیف و جعلی به بهترین اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم، بد ترین توهینات را بکنند. الله روی کذابان را سیاه گرداند. معلومات ابن لهیعه را در این لینک مشاهده کنید:
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=5033
همچنین در سند روایت دیگری از تاریخ مدینه ابن شبه، ابومعشر المدنی وجود دارد که او نیز ضعیف است.
معلومات ابو معشر: http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=7877
شبهه دیگر رافضی: در کتب اهلسنت احادیث شرم آوری در مورد عمر بن خطاب آمده است. مانند حدیثی که محمد بن سیرین از بزرگان اهلسنت نقل کرده است:
قالَ: أَخْبَرَنَا إِسْحَاقُ بْنُ یُوسُفَ الأَزْرَقُ وَمُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الأَنْصَارِیُّ وَهَوْذَهُ بْنُ خَلِیفَهَ قَالُوا: أَخْبَرَنَا ابْنُ عَوْنٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِیرِینَ قَالَ: قَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: مَا بَقِیَ فِی شَیْءٍ مِنْ أَمَرِ الْجَاهِلِیَّهِ إِلا أَنِّی لَسْتُ أُبَالِی إِلَى أَیِّ النَّاسِ نَکَحْتُ وَأَیِّهِمْ أَنْکَحْتُ.عمر بن الخطاب گفت از امور جاهلی در من نماینده جز دو چیز.اینکه فاعل باشم یا مفعول. طبقات الکبری ابن سعد جلد ۳ صفحه ۲۱۹٫
پـاســخ:
ای رافضی بیچاره، جدا از اینکه سند روایت بین محمد بن سیرین و عمر رضی الله عنه منقطع است، باید بگویم که شما روافض آنقدر بی سواد و جاهل هستید که حتی به اساسی ترین و کلی ترین قواعد زبان عربی نیز آگاهی ندارید که نکاح به معنای ازدواج است نه لواط. و من از علمای خودتان که کتاب طبقات ابن سعد را ترجمه کرده اند برایت مدرک می آورم تا توی جاهل یاد بگیری که شبهاتت آنقدر سخیف و پوچ است که حماقت و جهل خودت و اتباعت را از آن می توان ثابت کرد و بس. و باز سوال می کنم که آیا رسول خدا صلی الله علیه وسلم می دانست که عمر رضی الله عنه نسب او نامشروع است یا خیر؟؟
اگر جواب شما آری است. می گوییم این بزرگترین توهین به رسول خداست که در حالی که می دانست عمر رضی الله عنه نسبی نامشروع دارد، اما دختر او را به همسری گرفت و او را به خود نزدیک گرداند و به او پست و مقام و مسئولیت داد. و اگر بگویید نه، نمی دانست و ما امروز بعد ۱۴۰۰ سال کشف کرده ایم، می گوییم که پس این نیز توهین بسیار بزرگی به رسول خدا صلی الله علیه وسلم است که او را به جهل متهم کرده اید و سناریوی علم غیب را به دست خود باطل کرده اید، چطور شد که شما به حقایقی دست یافته اید که رسول خدا از آن آگاهی نداشت؟؟
پس نتیجه تنها این می شود که شما روافض ملحد، در لباس تشیع و محبت اهل بیت، به این شکل بزرگترین توهینات و افترائات را به رسول خدا صلی الله علیه وسلم می زنید.اگر رسول خدا با علم و آگاهی به اینکه می دانست ابوبکر و عمر هردو از راه نامشروع به دنیا آمده اند و باز با این حال از آنها دختر گرفته است و اعتراضی نکرده است، العیاذ بالله چنین شخصی چگونه می تواند پیامبر باشد؟ و اگر به فرض صحت ادعای شیعه، رسول خدا صلی الله علیه وسلم اعتراض نکرده و ایرادی نگرفته، آیا روافض خبیث ار رسول خدا داناتر و فهمیده تر هستند که اعتراض می گیرند؟؟ پس لعنت خدا بر کذاب های رافضی که اینگونه عصیان و سرکشی می کنند.از الله بترسید و توبه کنید به خدا قسم که روز قیامت در برابر هرچه که می گویید و می نویسید مسئول خواهید بود.اسکن ترجمه کتاب طبقات کبری ابن سعد.