رد شبهات جدید شیعه حول حدیث قلم و کاغذ

شیعه میگوید: سجودی در شبکه کلمه با طرح حدیث قرطاس شروع به دروغ پراکنی برای توجیه این واقعه تاریخی نمود و چون امثال این حدیث در اکثر کتب اهل سنت با سندصحیح از جمله بخاری ومسلم آمده است تضعیف آن مانند سایر روایات امکان پذیر نبود پس توجیه کرد.

جواب اهل سنت:

چرا امکان پذیر نبود؟ ما اگر صادق نمیبودیم  میتوانستیم  مثل شیعه ها مبهم حرف بزنیم، یعنی مثل آنها، از اول  میگفتیم  هیچ کتابی نزد ما صد درصد صحیح نیست، تا راه فرار را باز گذاشته باشیم!!

 وقتی برای شیعه امکان پذیر است که کتاب اصول کافی را قبول نکند ، – کتابی را قبول نکند که درباره آن کتاب امام زمانتان گفته :کتاب اصول کافی شیعه ما را بس است!! – را دربست قبول نکند و بگویید در آن حدیث های ضعیف نیز  وجود دارد!!

 وقتی برای شیعه ممکن است که  آن حدیث های ضعیف نشاندهی هم نکند !! برای ما نیز امکان پذیر بود که کج دار و مریز رفتار کنیم و  ازآغاز  بگوییم بخاری و مسلم احادیث ضعیف هم دارند !! تا اگر شیعه به حدیث قلم و کاغذ استناد کرد، بتوانیم  دبه دربیاوریم!! 

پس همین کار دلیل بر صداقت ماست نه دلیل بر امکان پذیر نبودن و زیک زاک رفتن شما ( در معلوم نکردن احادیث ضعیفتان ) دلیل بر خیانت شماست نه دلیل بر چیز دیگری…..  

شیعه میگوید:

لذا این فرد احمق به خیال اینکه کس دیگری عربی نمی داند معنای حدیث قرطاس را برعکس کرد ومزخرفات خنده داری را در قالب سئوال مطرح نمود که جای خنده داشت وابتدا منکر این شد که جمله هذیان می کند وجود داشته است.

جواب اهل سنت:

ما اینطور نگفتیم ، ما میگوییم نمیتوانید ثابت کنید  جمله (آیا هذیان میگوید ) را حضرت عمر گفته باشد ، این را قبلا هم در همین سایت نوشته بودیم ، اما شما به دروغ گویی عادت کرده اید. 

شیعه میگوید:

این نادان  بعد گفت موافقان نوشتن وصیت گفته اند که نعوذبالله پیامبر هذیان می گوید. 

جواب اهل سنت:

 اینطور نگفتم ! بلکه گفتم  برخی از مفسران معتقدند موافقان نوشتن وصیت گفته اند که مگر  پیامبر هذیان می گوید؟ خب بذارید بنویسند! این مفسرین میگویند: معلوم نیست که چه کسی گفته  (آیا هذیان میگوید ) لذا نمیتوان بجزم گفت گوینده این جمله از میان  مخالفان نوشتن بوده اند ، و بیشتر محتمل است که موافقان نوشتن این را گفتند (چرا میگویید ننویسد مگر هذیان میگوید که میخواهید مانع شوید؟) یعنی  سوال انکاری است.

فراموش نکنید که حاضران مجلس بین خود دعوا میکردند نه با پیامبر

حالا این تشریح چه عیبی دارد ؟؟ما که منکر رد بدل شدن جمله ( هذیان نمیگوید) نشدیم 

شیعه در ادامه میگوید: 

 این نادان دوباره منکر جمله هذیان شد, و ما برای نمونه موارد ذیل را از کتب اهل سنت می آوریم: 

۱-صحیح بخاری کتاب مرضی باب قوموا عنی روایت۵۲۳۷

۲-وقال سبط ابن الجوزی: ولما مات رسول الله صلى الله علیه وسلم قال قبل وفاته بیسیر إئتونی بدواه وبیاض لاکتب لکم کتابا لا تختلفوا فیه بعدی فقال عمر: دعوا الرجل فإنه لیهجر.تذکره الخواص: ص ۶۵

۳-مسند احمد روایت۲۸۳۵

۴-فتح الباری ابن حجر روایت شماره۴۰۷۹

حال جناب سجودی با این احادیث چه میکنید؟ ومگر عمر چه مطلبی مد نظرش بود که گفت پیامبر درد بر او غلبه کرده است مگر غیر از موضوع نوشتن وصیت چیز دیگری هم مورد نظر بود وشما در مورد ابن جوزی چه می گویید آیا بازهم ابن جوزی را تکفیر می کنید چون سخن ابن صهاک را نقل کرده است؟

پاسخ اهل سنت:

این احادیث حرف ما را میگویند الا روایت سبط ابن جوزی در تذکره الخواص گفته گوینده جمله عمر بود …. 

بله سبط ابن جوزی نوشته این جمله ( پیامبر هذیان میگوید)  را عمر رضی الله عنه گفته است

و در مورد ابن جوزی میگوییم او آدم خیلی  خوبی بود ، اما تقلب شما این است که از سبط ابن جوزی روایت را نقل کردید و بعد نظر ما را درباره خود ابن جوزی میپرسید!!!!!!!!!!!! این یک تقلب آشکار است , سبط ابن جوزی  شیعه بود ولی ابن جوزی  از علمای اهل سنت بود.

بعد تقلب دوم شما این است که جملات را مخلوط میکنید اینکه عمر گفته (درد بر پیامبر غلبه کرد)  ربطی به جمله (پیامبر هذیان میگوید ندارد ), آری درد بر پیامبران هم غلبه  کند زندگی  آنها نیز مختل میشود و شیعه هم قبول دارد که درد بر پیامبر غلبه کرد و ایشان نتوانستند به نماز جماعت بروند, پس  قاطی کردن دو موضوع مختلف فقط نشان از مکر و تقلب و فریب دارد. 

شیعه میگوید:

شما  حدیث قرطاس را بگونه ای ترجمه کردید که موافقان نوشتن که مخالف عمر بوده اند گفته اند پیامبر هذیان می گوید حال اینکه موافقان نوشتن چرا بگویند هذیان می گوید زیرا اگر آنها معتقد بودند پیامبر هذیان می گوید چه اصراری داشتند که پیامبر برایشان هذیان بنویسد!!!!!

 پاسخ اهل سنت:

اینطور ترجمه نکرده ایم که موافقان گفتند پیامبر هذیان میگوید!! چرا متوجه نمیشوید؟؟!!

بلکه اینطور ترجمه کرده ایم که موافقان به مخالفان نوشتن  گفتند: مگر  پیامبر هذیان میگویدکه میگویید ننویسد این استفهام انکاری است, چرا متوجه نمیشوید؟؟!! 

شیعه میگوید:

در خصوص اینکه چرا پیامبر در حضور این چند نفر مطلب را  می نوشت چون ایشان می دانست که عمر باابوبکر خلافت را غصب می کنند  و اگر روزهای بعد نیز می نوشت عمر قطعا می گفت که پیامبر هذیان می گفته واصلا اعتباری نیست چون کسی که یکبار عملی را انجام داد بار بعدی هم انجام خواهد داد واگر هنگام بیماری پیامبر اصحاب دنیاپرستی که همراه عمر بودند و فقط به کتاب خدا اتکا کردند و سخن مفسر قرآن را باطل دانستند …….

پاسخ اهل سنت

بیشک نویسنده سطور بالا اینجا دارد هذیان میگوید و بر روی فرض های واهی، کلام باطلی را به هم بافته ، که نیلزی به پاسخ بیشتر نیست.

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …