راز کامیابی : همه چیز را صد درصد نخواهید

مائو تسه تونگ بنیانگزار چین نوین جمله حکیمانه ای دارد، اویک بار گفته بود همیشه در پی نمره بیست نباشد ۱۵ هم خوب است. بنظرم راز موفقیت دنیایی او هم همین بود که در کارها به دنبال کسب صد درصد نبود, البته هیچ حرف خوبی نیست مگر آنکه قبل از همه، اسلام آنرا گفته است. پیامبر عزیز ما این جمله طلایی را فرموده اند 🙁 لا یَفْرَکْ مُؤْمِنٌ مُؤْمِنَهً إِنْ کَرِهَ مِنْهَا خُلُقًا رَضِیَ مِنْهَا آخَرَ ) رواه مسلم

"هیچ مرد مومنی از همسر مومنه اش فرار نکند ( تنفرو کراهت نداشته باشد ) زیرا اگر از یک اخلاقش بدش بیاید حتما صفت دیگری از آن زن، باعث رضایتش میشود" 

در یک کلام، مقصود رسول الله این است که انتظار نداشته باشید همسر شما همیشه نمره اش بیست باشد ۱۵ هم خوب است ,و مثل این در تعالیم اسلام زیاد است , حالا قصدم از مطرح کردن این موضوع چه بود ؟ قصدم پاسخ به آقای بیژن ضیایی است، این دوست عزیز نامه ای طولانی نوشتند که خلاصه اش این است: 

 

به نام حق. با سلام.استاد سجودی در مقام پاسخگوئی به فرمایشات شما، بنده عرائضی چند عرض میکنم:

بحث خانم عایشه ربطی به بحث معاویه مربوط به روابط خانوادگی پیامبربا عایشه ربطی به بحث حضرت علی و معاویه ندارد.موضع بنده حقیر در قبال خانم عایشه در زمان حیات پیامبر با زمان بعد حضرتشان هیچ تفاوتی ندارد.بنده در هیچکدام از این دوزمان ایشان را لعن نمی کنم.اما با رفتار ایشان موافق نیستم.با این وجود به خاطر اینکه ایشان همسر پیامبر اکرم بودند، مورد احترام بنده حقیرهستند و حقیر توهین به ایشان را توهین به پیامبر اکرم می دانم(و هر ایت الله و یا مرجعی که احیانا خلاف این رای را داشته باشد، برای بنده حجت نیست و قبول ندارم). جمع بین محبت بین حضرت علی و عایشه بدین گونه است که بنده حقیر حضرت علی(انکه نه خدا توانمش خواند،نه بشرتوانمش گفت) راامام می دانم. حق می دانم.و خانم عایشه بخاطرهمسری پیامبر احترام می کنم.بهشتی بودن یاجهنمی بودن ایشان با خداست.(چنین دیدگاهی رادرمورد معاویه لازم نمی بینم). معاویه راچه نسبتی با خانم عایشه؟. بنده، معاویه را بخاطر یک اشتباه کافر نمی دانم، بلکه او اولا اشتباه نکرده،بلکه براساس اعتقاد و تفکرش که همان مخالفت با اسلام بوده، با حضرت علی جنگ کرده(به همان دلیلی که با پیامبر اسلام جنگید، با حضرت علی هم جنگید). 
-امام حسن از روی اجبار و اکراه حکومت را به معاویه واگذار کردند و دست از مبارزه مسلحانه کشیدند.مناطق نامبرده اسما تحتتسلط امام بودند. اگر با امام همراهی می کردند و خیانت نمی کردند امام مجبور به این عمل نمی شدند. 

 

پاسخ اهل سنت : 

 اولا: دوست گرامی امکان نشر تمام نامه شما نیست.
دوما: این راز کامیابی است که صد درصد نخواهیم . 

حضرت حسن به اعتراف شما صد درصد نخواست، تا اسلام حفظ شود.
پس شما آقای بیژن عزیز،  چرا پیرو حسن نیستید؟ آیا حسن به معاویه نوشته بود: ای معاویه لعنت الله علیک (نعوذ بالله)!!!بنفع تو رفتم کنار؟؟؟؟؟ شما بگو اینطور نوشته بود!!! پس تو از کی تقلید میکنی؟؟

پس چرا؟؟؟!!!

حضرت علی هم بر اساس این سیاست( سیاست صد درصد نخواستن ) مالک اشتر را تحمل کرد حتی شنیدم آن مرد بد عمل( مالک اشتر) اما پرنفوذ، به  حضرت علی در مورد انتصاب والیان  اعتراض کرد و از لشکر کناره گیری نمود، ولی امیر المومنین علی به دنبالش رفت و راضیش کرد.

 

حضرت محمد صلی الله علیه و سلم هم از ابوسفیان و معاویه، صد درصد را نخواست و آنها را سرزنش نکرد که چرا صد درصد کارتان درست نبود و چرا از روز اول ایمان نیاوردید و چرا تا آخر جنگیدید همینکه با رسول الله همراه شدند و ایمان آوردند، به خاطر لیاقتشان، ابوسفیان برای مدتی حاکم نجران شد  و معاویه به مقام رفیع کاتب وحی شدن، مفتخر گشت و این حدیث مشهور است که روزی رسول الله کسی را فرستاد که معاویه را بگوبیاید ، گفتند دارد غذا میخورد بعد از دقایقی باز خادم را فرستاد که معاویه را بگوبیاد!خادم رفت و برگشت و عرض کرد معاویه دارد غذا میخورد رسول فرمود خدا شکمش راسیر نکند بگویید بیاد.

این نشانه چیست؟ نشانه این است که بعد از ایمان آوری معاویه در ردیف بزرگان در حول پیامبر قرار گرفت، و پیامبر او را به حضور میخواست، آیا پیامبر نمیدانست او صد درصد نیست؟

این راز کامیابی است و دیدیم بعد از وفات پیامبر که همه شهرها شوریدند و فقط مدینه باقی ماند و مردم مکه هم بت ها را بیرون کشیدند و سرکشی را شروع کردند، همین بزرگانی چون ابوسفیان بودند که شورش مکه (که مرکز مذهبی بود) را خواباندند و اعراب بیابانگرد نیز دیدند که مرکز دینی بت پرستی، نشورید از شور و نشاط باز ماندند و تسلیم شدند!

 

این خدمت حضرت  ابوسفیان و حضرت  معاویه و دیگر بزرگان مکه، بنظرم گناهان سابق آنها را پاک کرده است این خدمت خیلی بزرگ بود. 

علاوه بر این، همواره معتقدم که شیعه به حضرت معاویه ظلم کرده و خوبی هایش را نمیگوید او در بیست سال آخر عمرش  خدمات اساسی به اسلام کرد اینرا کسی منکر نمیشود مگر بی اطلاع از تاریخ ، شیعه فقط بدی را میبیند و هر چیز را صد درصد میخواهد برای همین است که همیشه دچار جمود است.

اما اینکه فرمودید، من به حضرت عایشه توهین نمیکنم و به خاطر پیامبر به ایشان احترام میگذارم، این حرف خیلی خوبی است، اما شما با این فرموده، ندانسته در این مورد  به عقیده اهل سنت گرویده اید و شما نیز خوب میدانید که علمای بزرگ شیعه حضرت عایشه را لعن میکنند.

در پایان بشما توصیه میکنم که به قانون کامیابی (یعنی  همیشه  در انتظار صد درصد نبودن ) توجه کنید تا مشکلاتی که در رابطه با اختلاف بین صحابه در ذهن دارید ، حل شوند. بلکه از من اگر میشنوید، در زندگی  همیشه به این قانون عمل کنید تا همواره در حال پیشرفت باشید

الله شما را در راه خیر توفیق دهد آمین 

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …