حتی مذهبی ترین اقشار جامعه به زن یا کودکی که نتیجه صیغه و نکاح موقت است، نگاهی دیگر دارند. سوال اینجاست که اگر صیغه مجوز و محلی از جانب عربها دارد تکلیف این سرافکندگی برای زنان صیغه ای و بچه های صیغه ای چیست؟ بچه ای که بدون پدر(و حتی بدتر با مارک صیغه) بزرگ شود چه روحیه ای دارد؟ چه سرنوشتی دارد؟(حتی مغز متفکر شیعه جناب مرتضی مطهری نیز جوابی برای این مسئله پیدا نکرده است، یعنی تکلیفی برای بی پدر شدن برخی از کودکان صیغه ای؟)
در اسلام (و بسیاری از ادیان آسمانی) این نکته وجود دارد که آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران نیز نپسند. اکنون سئوال ما در خصوص متعه زنان است. شما برادر عزیز طلبه یا روحانی که پاسخ شبهات ما را می دهی آیا حاضری یک نفر مرد با خواهر یا خاله تو(حال باکره هم که نباشد) ازدواج موقت کند؟ البته ممکن است حضرات با کمال وقاحت بگویند آری حاضریم!! به همین دلیل برای شما کمی موضوع را بازتر می کنیم(البته با عرض معذرت) صیغه زنان در مفهومی که شیعه می شناسد از این قرار است که مثلا عباس آقا، قصاب محله می آید و خواهر شما را ۶ ماه صیغه می کند، بعد این مدت منقضی می شود و پس از چندماه عده که گذشت، اصغر آقا مکانیک می آید و به مدت ۸ ماه خواهر شما را صیغه می کند و بعد به مدت ۱ سال آخوند محله خواهر شما را صیغه می کند و بعد به مدت ۹ ماه همسایه کنار دستی و بعد به مدت ۷ ماه یکی از اقوام دور و……..، خوب آیا چنین فساد و هرج و مرجی حتی در پلیدترین و فاسد ترین نقاط کره زمین هم وجود دارد و آیا شما حاضرید در چنین حالتی در آن محله زندگی کنید؟
البته خواهشمندم نگویید این چنین نیست و سایر توجیهات، زیرا این که ما نوشتیم دقیقا از نظر فقه شیعه درست است. مانند قانون زنده به گور کردن دختران که درست است بسیاری از قبایل آنرا انجام نمی داده اند، ولی به هر حال قانون بود و قابل اجرا و اصولا اسلام آمد تا با همین قوانین فاسد و خرافی مبارزه کند. اکنون دست یهود چگونه از آستین ابن سباها درآمد و این مشکلات را دوباره به جامعه مسلمین بازگرداند، والله اعلم. ضمنا باز هم از شما خواهش می کنیم خودتان را به خری نزنید و برای ما حدیث و آیه و روایت در تایید صیغه و متعه ردیف نکنید، بلکه دقیقا سئوال ما را بخوانید …
در ضمن برخی از علمای وهابی شیعه!!! مطالبی بر ضد متعه را در کتب خود جمع آوری کرده اند، همچون اینکه : امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: حرم رسول الله- صلی الله علیه وآله- یوم خیبر لحوم الحمر الأهلیه و نکاح المتعه، یعنی حرام کرد رسول خدا صلی الله علیه وسلم در روز خیبر، گوشت خر اهلی و نکاح متعه را(تهذیب الحکام شیخ طوسی ج۷ ص۲۵۱، استبصار۳/۱۴۲ وسائل الشیعه ۱۴/۴۴۱)و از امام صادق علیه السلام پرسیده شد: " آیا مسلمانان در زمان رسول خدا- صلی الله علیه وآله- بدون شاهد ازدواج میکردند؟ فرمودند نخیر".(تهذیب ۲/۱۸۹) طوسی در توضیح این روایت می گوید: «منظور از سؤال نکاح دائم نیست، بلکه ازدواج مؤقت است، لذا این روایت را در باب متعه آورده است» عبدالله بن سنان می گوید از امام صادق- علیه السلام- درباره متعه پرسیدم فرمودند:( لا تُدنّس نفسک بها) نفس خود را با آن کثیف مگردان.(بحار الانوار۱۰۰/ ۳۱۸) «از عمار روایت است که گفت امام صادق –علیه السلام- فرمودند:(قد حرمت علیکم المتعه) تحقیقا متعه برشما حرام شده است.(فروع کافی ۲/۴۸، وسائل الشعیه ۱۴/۴۵۰) امام صادق- علیه السلام- اصحاب خودشان را همواره سرزنش می کردند و از صیغه کردن بر حذر می داشتند لذا می فرمودند: «آیا یکی از شما خجالت نمی کشد که در جای پنهان و شرم آوری دیده شود آنگاه این کردار ناپسند او به حساب برادران و یاران صالح و نیکو کارش گذاشته شود؟!»(فروع کافی ۲/۴۴٫ وسائل الشیعه ۱۴/ ۴۵۰٫)
هنگامی که علی بن یقطین ازامام رضا-علیه السلام- درباره متعه پرسید جواب دادند:«(ما أنت وذاک؟ قد أغناک الله عنها) تو را با متعه چه سر وکاری است، خداوند تو را از آن بی نیاز کرده است.(فروع کافی ۲/۴۳، وسائل الشیعه ۱۴/۴۴۹) وقتی عبد الله بن عمیر به امام باقر- علیه السلام- گفت:«أیسرّک أنّ نساءک و بناتک و أخواتک و بنات عمک یفعلن؟–ای یتمتعن- فأعرض عنه ابوجعفر- علیه السلام- حین ذکر نساءه و بنات عمه»-آیا خوشحال می شوی که همسران و دختران وخواهران و دختران عمویت اینکار را بکنند؟! یعنی متعه کنند، امام باقر- علیه السلام –وقتی این را شنیدند چهره خودشان را برگرداندند. (فروع کافی ۲/۴۲، تهذیب ۲/۱۸۶)
البته در این روایات احتمال تقیه نیز ذکر شده که بسیار خنده دار است، مگر کسی شمشیر پشت سر امام گذاشته بوده و مگر این موضوع متعه چه بوده که امامی هدایتگر بخواهد بخاطرش دروغ بگوید و بر خلاف واقعیت صحبت کند و مردم را گمراه سازد؟!!! و این متعه فعلا برای آخوندهای رافضی بسیار مهم شده است و اما سند روایت شیخ طوسی در تهذیب نیز صحیح است (ج۷ ص۲۵۱) و کتاب تهذیب جزو کتب اصلی شیعه می باشد. اسناد روایت به این شکل است: محمد بن یحیى عن أبی جعفر عن أبی الجوزا عن الحسین بن علوان عن عمرو بن خالد عن زید بن علی عن آبائه عن علی علیهم السلام قال:(حرم رسول الله صلى الله علیه وآله یوم خیبر لحوم الحمر الأهلیه ونکاح المتعه ) محمد بن یحیى:نجاشی می گوید: شیخ أصحابنا فی زمانه ثقه عین و اما أبو جعفر نیز در کتاب المفید من معجم رجال الحدیث( تالیف محمد الجواهری/ ص ۶۹۰) توثیق شده و همچنین أبو الجوزاء در همان کتاب (ص ۶۱۹) توسط خوئی و نجاشی توثیق شده و اما در مورد حسین بن علوان، أحمد عبدالرضا البصری در فائق المقال ( ص ۱۰۴ ) وی را توثیق کرده و نوری طبرسی در خاتمه المستدرک – ج ۴ – ص ۳۱۴ – وی را توثیق کرده و خوئی در معجم رجال الحدیث وی را توثیق کرده( مختصر کتاب الخوئی – تالیف محمد الجواهری – ص۱۷۳) و در کتاب مشایخ الثقات – غلام رضا عرفانیان – ص ۶۳ وی را توثیق کرده و در مورد عمرو بن خالد الواسطی، خوئی وی را توثیق کرده و می گوید:الرجل ثقه بشهاده بن فضال )(المعجم ۱۴/ ۱۰۳) و همچنین شیخ علی نمازی شاهرودی در – مستدرکات علم رجال الحدیث – ج ۶ – ص ۳۶ و همچنین مامقانی وی را ثقه دانسته اند و جناب زید بن علی که از اهل بیت بوده و وثاقت وی ثابت است.