حضرت علی به خاطر مصلحت امت اسلامی بیعت کردند!

تناقضاتی شدید در این جُستار مطرح است که واقعاً، شخص عاقل حیران و سرگردان می ماند که چطور اشخاصی با چنین منطق سستی توانسته اند یک مذهب بسازند! وقتی می گوییم: اگر ابوبکر صدیق بد بود و صحابه با بیعت با او همه مرتد شدند؛ چرا خود حضرت علی با آنان بیعت کرد؟ در این هنگام قرص و محکم نشسته و چنین داستانی می گویند.

شیعه می گوید:
بعد از سقیفه سربازان ابوبکر آمدند و امیر مومنان را به زور و کشان کشان برای بیعت بردند ولی چنانکه نتوانستند مشت امام را باز کنند به برخورد دست ابوبکر با دست امام اکتفا کردند که امام در نامه ۲۸ نهج البلاغه به آن اشاره دارند.
شیعه حرف خود را در مورد بیعت ادامه می دهد تا میرسد به ۶ ماه بعد؛ حال می گوید:
«بعد از شهادت حضرت فاطمه (ع)؛ امام نیز  بیعت کردند، اما نه به منظور تایید خلافت ابوبکر، بلکه به خاطر مصلحت اسلام و حفظ وحدت مسلمین چنین کردند.»

حال ایراد ما:
می گویند: بیعت کرد اما بعد از شش ماه ! می گویم: اگر مصلحت بود چرا این مصلحت را این همه به دیر انداخت ؟؟؟!
اگر بیعت با خلفا باعث حفظ اسلام و باعث حفظ وحدت و به صلاح اسلام بود چرا عمل به امر به این مهمی را تا ۶ ماه به تعویق انداختند و چرا سریعاً به آن اقدام نکردند؟؟؟! چرا حاضر شدند ۶ ماه وحدت اسلامی را به خطر بیاندازند و هیچ به فکر مصلحت اسلام نباشند و بعد از ۶ ماه تازه یادشان بیاید که مسلمین وحدت می خواهند و باید به خاطر حفظ وحدت هم که شده بیعت کرد!!
و اگر بیعت با خلفا گناه بود و مهاجرین و انصار به خاطر این بیعت یکسره مرتد و مخلد فی النار شدند، چرا حضرت علی مانند آنان عمل کرد؟؟! چرا به عملی تن داد که آن عمل کل اصحاب را (الا چند نفر) یکسره وارد دوزخ کرد؟

مختصر بگویم: اگر بیعت با خلفا خوب بود چرا علی این همه طولش داد و اگر بد بود اصلاً چرا انجام داد!!

نکته ای دیگر:
شیعه می گوید: «چون نبی اکرم صلی الله علیه وسلم از دنیا رفت، سربازان ابوبکر! حضرت علی را به زور به مسجد بردند و به گردنش طناب انداختند و کشان کشان برای بیعت بردند!! ولی!!
ولی حضرت علی تن به بیعت نداد و آنان هر چه زور زدند نتوانستند مشت علی را باز کنند!! در نهایت به برخورد دست ابوبکر با دست علی اکتفا کردند»( این چند پلان را در ذهن خود مجسم کنید!!)

حال می پرسم ؛ حضرت علی که این همه دلسوز اسلام و همیشه در فکر وحدت امت بوده و چیزی نمی خواسته جز مصلحت امت مسلمان؛ چرا این همه زور زد و در همان روز اول بیعت نکرد؟؟؟ آیا این همه زور زدن ها هم به خاطر اسلام بود؟؟؟؟! و اگر به خاطر امت بود چرا ۶ ماه بعد باز حاضر نشد به خاطر اسلام زور بزند؟ آیا حال فهمیده بود که دیگر زور زدن جواب نمی دهد و فهمیدند که دیروز که زور میزد اشتباه میکرد و وحدت اسلام را به خطر می انداخت ؟؟
گذشته از آن! حضرت علی که قرار بود این همه زور بزند چرا در خانه خودش زور نزد و جلو مهاجمان در نیامد تا زنش را نزنند و بچه اش را سقط نکنند؟؟؟ چرا آنجا از خود عکس العملی نشان نداد؟؟
اینجا شیعه میگوید: چون نبی اکرم به ایشان فرموده بودند: یا علی اگر حقت را خوردند و به تو ظلم کردند،تو سکوت کن!!! خب میگویم : فدای عقل فندقی شما بشوم! شما در یک روز و چه بسا در یک ساعت معین … یک بار حضرت علی را مطیع امر رسول می دانید!! و بار دیگر می گویید او از امر نبی سرباز زد!! چطور؟؟

اینطور:
یک بار می گویید به خاطر امر نبی کاری به مهاجمان نداشت و گذاشت زنش را بزنند !! ولی یک بار دیگر می گویید وقتی خواستند از او بیعت بگیرند( وحقش را بگیرند و به او ظلم کنند!) او این بار امر نبی را فراموش کرد و تمام قدرتش را به کار بست تا نتوانند از او بیعت بگیرند!!!
خب اگر امر به سکوت است چرا یک بار به آن عمل می شود و یک ساعت بعد فراموش می شود!!!!!
دیدید که در بحث به این سادگی چطور در دالان تناقض گیر افتاده اند و خودشان هم نمی دانند که چه می گویند؟؟
از همه¬ی اینها که بگذریم : می گویم منظور شما از دو اصطلاح ؛ "امت اسلامی" و "مصلحت امت" چیست؟
آیا شما که همه را  مرتد می دانید جز ۳ نفر ! نه؟ ۵ نفر، باز هم نه؟ ۷ نفر! … دیگر کسی را باقی می گذارید که بتوانیم آن را امت بنامیم؟؟ آیا شما این تعداد انگشت شمار را یک امت می دانید؟؟ ۷ نفر می شوند یک امت؟؟
و اصلاً کدام مصلحت و کدام وحدت؟؟ مصلحت و وحدت با یک سری مرتد؟ دلسوزی برای از دین برگشتگان؟ با این حساب، چطور است ما هم به خاطر مصلحت، جرج بوش و اوباما را برادر صدا بزنیم و همراه سران اسرائیل راه برویم و بستنی بخوریم؟ البته شیعه، ابوبکر و عمر را با فرعون هم مقایسه نمی کند! او آنان را از بدترین انسانهای دنیا می دانند! ولی باز حضرت علی حق دارد با همین بدترین انسانها از در دوستی در آید (با عنوان مصلحت!) و با آنان پیمان ببندد و با آنان متحد شود( با عنوان وحدت) ولی من همیشه باید مرگ بر آمریکا بگویم  و خلاف این عمل کردن یعنی پشت کردن به امت اسلامی !


خلاصه تکلیف را مشخص کنید:
بیعت با خلفا امری خوب بود یا بد!! اگر خوب بود چرا می گویید: اصحاب با بیعت کردن مرتد شدند و اگر بد بود ؛ چرا می گویید: حضرت علی با عمل به آن کار بزرگی انجام داد؟؟
و مشخص کنید که: امر به صبری در کار بود یا خیر ؛ و اگر بود چرا حضرت علی الان این امر یادش است ولی یک ساعت بعد آن را فراموش می کند و ایضاً چرا حضرت فاطمه از این امر بی خبر است و نمی داند که باید سکوت کند و هر چند که فدک را از او گرفتند؛ او حق ندارد اعتراض کند و نباید دم بزند!

در پایان:
«روزی شخصی را گفتند: برای اثبات ادعایی که میکنی، قسم بخور!
او گفت: قسم خوردن را نیک نمی دانم، چه به راست و چه به دروغ!!
گفته شد: آیا قسم میخوری که راست می گویی؟
گفت: به جان پدرم .. بخدا ؛ اصلا قرآن بیارید تا دست بزارم روش و قسم بخورم.. بیارید!!!!!»
چهره ای که شیعه برای حضرت علی در این داستان فوق الذکر ترسیم کرده است به همین می ماند!! یک بار عمل به امر نبی و یک بار فراموش کردن آن!! یک بار سکوت و یک بار فریاد!
باور کنیم کدام را ؟؟ فریاد یا سکوت را؟!
                                                                                                                                                   التماس دعا

نویسنده: ابوبكر بن حسين (رحمه الله)

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …