شبهه: ازدواج عمر با حضرت زینب (سلام علیها)!!!
عبد الحى کتانى مىنویسد:مختار کنتى به نقل از دمیرى مىنویسد: بزرگترین مهریهاى که تاکنون شنیدهایم، مهریهاى بود که عمر براى ازدواج با زینب دختر علی قرار داد، مبلغ این مهریه عبارت بود از چهل هزار دینار .
جواب:
اولاً شیخ عبدالحی متوفی ۱۳۸۲ و نزدیک به عصر ماست و باید گفت ایشان از کجا چنین سخنی را آورده اند؟؟ آیا تا به این حد عاجزید که دنبال اشتباهات و سهوهای علما میگردید تا به مقصد خود برسید؟؟ گذشته از آن همانطور که قبلاً نیز گفتیم کنیه ام کلثوم زینب صغری بوده است.و منظور شیخ نیز زینب الصغری المکناه بام کلثوم بوده است. چنانکه در نقل شیخ الدمیری که ایشان به آن ارجاع داده اند صریحاً ام کلثوم آمده:
شیخ دمیری: وتزوج عمر أم کلثوم بنت علی رضی الله عنه ، وأصدقها أربعین ألف درهم۱
پس اصل منبع نیز به ازدواج با سیده ام کلثوم تصریح کرده است و منظور شیخ عبدالحی هم همان زینب الصغری است که گفتیم کنیه اش ام کلثوم بوده است .
شبهه: ام کلثوم در کربلا حضور داشت:
جمال الدین بغدادى از عالمان قرن ششم اهل سنت در بستان الواعظین مىنویسد:.
سر مبارک امام حسین علیه السلام را حدود ۹ ساعت در برابر اسیران بالاى نیزه قرار دادند، امّکلثوم به بالا نگاه کرد، سر پدر را در برابر آفتاب بالاى نى مشاهده کرد عرضه داشت: اى جد بزرگوار و اى رسول خدا (ص) این سر محبوبت حسین است که بالاى نى قرار دارد.
در این روایات، امّکلثوم، رسول خدا (ص) را جد خویش معرفى مىکند؛ و اگر قبول کنیم که طبق نظر مشهور اهل سنت، امّکلثوم در زمان حیات امام حسن و امام حسین علیهما السلام، از دنیا رفته است، این روایات هیچگونه توجیهى جز حمل امّکلثوم، بر حضرت زینب علیها السلام ندارد.
جواب:
۱-وقتی از روایات شیعه و سنی در منابع حدیثی،۲فقهی۳ و تاریخی ۴ و فتوای علما۵ خبر دادهاند که امکلثوم و پسرش زید در یک روز و قبل از واقعه کربلا از دنیا رفته اند.دیگر همه این روایات ارزش خود را از دست میدهند .
شما دقت کنید به آنجا که مدعی مینویسند: امّکلثوم به بالا نگاه کرد، سر پدر را در برابر آفتاب بالاى نى مشاهده کرد.قای آقبیبسلیلبلیبلبیلق یبیبببببببببببببببببببب
اگر نفهمیدید دوباره بخوانید! مدعی میگوید: ام کلثوم سر پدر خود را بالای نی مشاهده کرد یعنی این ام کلثوم دختر امام حسین علیه السلام است که سر امام حسین علیه السلام را آنجا مشاهده کردند پس واضح است که حضرت رسول صلی الله علیه وسلم جد دختران سیدنا حسین علیه السلام محسوب میشوند.
البته در روایت تصریح نشده که این ام کلثوم کدام ام کلثوم است ولی شبهه ساز خودشان تصریح کردند که این ام کلثوم دختر سیدنا حسین علیه السلام هستند.
به این میگویند چوب خدا که انصافاً صدا ندارد! اما…!
اما ما دختری به نام ام کلثوم برای سیدنا حسین علیه السلام نمیشناسیم که در کربلا نیز حضور داشته باشند و نمیدانم مدعی چگونه اینگونه ترجمه کرده اند. ولی بین اسرای زنان ازبنی هاشم در واقعه کربلا ام کلثوم دیگری نیز وجود دارد که او ام کلثوم دختر عبدالله بن جعفر از زینب کبری می باشد که همراه همسرش قاسم بن محمد بن جعفر آنجا حضور داشت و شوهرش نیز جزو شهدای کربلا هستند. پس در اینجا دو احتمال وجود دارد.
۱-این ام کلثوم دختر سیدنا حسین علیه السلام است به تصریح مدعی!!
۲-این ام کلثوم دختر زینب کبری علیها السلام هستند که ایشان نیز میتوانند حضرت رسول صلی الله علیه وسلم را به عنوان جد خود محسوب کنند.که در صورت صحت این روایت بی سند، گزینه دو بر حقیقت نزدیکتر خواهد بود.(والله اعلم)
نتیجه گیری قزوینی!:
با توجه به شواهدى که ذکر شد، دخترى به نام امّکلثوم از حضرت زهرا سلام الله علیها، جاى تردید دارد؛ بلکه مىتوان گفت که امّکلثوم همان حضرت زینب سلام الله علیها است. هنگامى که امّکلثوم و حضرت زینب یک نفر شدند، اصل ازدواج با عمر منتفى مىشود؛ زیرا همه مىدانند که عبد الله بن جعفر همسر آن حضرت بوده است و نه کسى دیگر.
جواب:
طبق شواهدی که ما ذکر کردیم حضرت فاطمه رضی الله عنها دو دختر داشته اند و همینطور در کربلا نیز دختری به نام زینب و دختری به نام ام کلثوم حضور داشته اند، پس اگر روایتی خلاف این حقایق تاریخی باشد آن روایات مردود میشوند نه اینکه بر حقایق تاریخی خللی وارد شود.
وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا …. اسراء ۸۱٫ و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است.
بخش دوم از شبهات : ام کلثوم دختر ابوبکر، یا ام کلثوم دختر امیر مؤمنان علیه السلام؟
بر خلاف ادعاى اهل سنت که این دختر را فرزند امیر مؤمنان از فاطمه زهرا معرفى کردهاند، در هیچ روایتى از روایات شیعیان به این مطلب اشاره نشده است که این دختر فرزند امیر مؤمنان از فاطمه زهرا (سلام الله علیهما) بوده است؛ و تنها به این نکته اشاره دارد که دخترى به نام امّکلثوم که در خانه امیر مؤمنان زندگى مىکرده، به ازدواج عمر (آنهم به زور) در آمده و امیر مؤمنان پس از مرگ عمر، او را به خانه خود برگردانده است.
بنابراین مىگوییم: ممکن است که این دختر فرزند امیر مؤمنان علیه السلام باشد؛ اما از دیگر همسران آن حضرت. در نتیجه این توجیه احساسى که وى فرزند فاطمه زهرا (س) بوده است نیز کارگر نخواهد شد.
یا این که به احتمال زیاد و طبق اعتراف بزرگان اهل سنت، این دختر، ربیبه آن حضرت و دختر ابوبکر باشد.
جواب:
۱- علت خواستگاری حضرت عمر رضی الله عنه فامیل شدن دوباره با خاندان نبوی بود و از آن مهمتر داشتن فرزندی از آن خاندان و این منظور محقق نمیشد مگر با ازدواج با دختر حضرت فاطمه رضی الله عنها.
۲- محمد باقر مجلسی در جواب شیخ مفید میگوید: : "انکار شیخ مفید … پس از ورود اخباری که (از طریق امامیّه) گذشت انکار این امر، شگفت است! ..از ابو عبدالله صادق -علیه السلام- گزارش نموده که گفت: چون عمر وفات یافت علی -علیه السلام- نزد امّ کلثوم رفت و او را به خانه خود برد. ".6
توجه کنید که بحث سر ازدواج ام کلثوم دختر فاطمه با حضرت عمر رضی الله عنه است و مجلسی نیز روایت فوق را دلیل بر صحت این ازدواج میگیرد!! و حرف مدعی خود را به خواب زدن است!
۳- تقریباً همه علمای قدیم شیعه به هنگام ذکر این ازدواج تصریح کرده اند که این دختر از حضرت فاطمه است.
۴-اگر دختر حضرت علی علیه السلام از غیر فاطمه بوده، این نیز خود نشانه رابطه نیکو بین فاروق و حیدر است ، البته متذکر میشوم که حضرت علی علیه السلام در سال ۱۷ هجری هیچ دختری نداشته اند و اگر هم داشته اند آن دختر نمیتواند بیش از ۳ سال سن داشته باشد.
۵-در روایتی اینچنین آمده است: سیدنا عمر پارچه هایی را بین زنان اهل مدینه تقسیم میکرد ، پس برخی گفتند:ای امیرالمومنین این قسمت باقی مانده را به دختر رسول خدا صلی الله علیه وسلم اعطا کن – مراد ام کلثوم دختر علی است۷
ملاحظه کردید که میگویند: دختر رسول الله که پدرش حضرت علی علیه السلام بوده است و تا به امروز به هیچ کدام از فرزندان حضرت علی علیه السلام فرزند رسول نگفته اند الا فرزندان حضرت فاطمه را.
و همینطور ماجرای دفاع زیدبن عمر از جدش نیز روایت فوق را تایید میکند:
بسر بن ارطاه نزد معاویه بود که به على رضی الله عنه ناسزا میگفت: زید بن عمر در آنجا نشسته بود که مادرش ام کلثوم دختر على بود زید(که از زیباترین مردم بود) عصا را برداشت و سخت بر سر او زد و سر او را شکست معاویه به زید گفت: تو بزرگ و سالخورده از قریش را زدى که او خواجه و سالار اهل شام است. بعد بخود بسر گفت: تو بعلى ناسزا میگوئى و حال اینکه او جد زید است و زید فرزند فاروق است و تو این دشنام را در ملاء عام مى دهى و گمان میکنى که بتواند تحمل کند؟ معاویه هر دو را راضى و آرام کرد. و زید میگوید: أنا ابن الخلیفتین = من فرزند دو خلیفه ام۸
البته روایات اینچنینی زیاد هستند ولی مدعی قصد بیدار شدن را ندارند و گرنه اشاره ای برای ایشان کافی بود، به قول شیخ سعدی:
از این به نصحیت نگوید کست … اگر عاقلی یک اشارت بست
شبهه: اعتراف مهمترین شارح صحیح مسلم: عمر داماد أبو بکر
محى الدین نووى، مهمترین شارح صحیح مسلم در کتاب تهذیب الاسماء مىگوید عمر با امّکلثوم
دو خواهر عائشه؛ همان دو نفرى که مقصود ابوبکر صدیق! از سخنانش به عائشه بودند، که به او گفت "دو برادرت و دو خواهرت (از من ارث مى برند)؛ عائشه گفت: این دو نفر برادران من هستند؛ اما دو خواهر من چه کسانى هستند (من که یک خواهر بیشتر ندارم)؛ در پاسخ گفت: آن کسى که در شکم دختر خارجه است؛ من گمان دارم که او نیز دختر است؛ این ماجرا را در باب هبه کتاب مهذب آورده است.
و سخن در باره آن دو در اسماء الرجال در باب چهارم در خواهران گذشت؛ این دو خواهر، اسماء دختر ابوبکر و امّکلثوم دختر ابوبکر هستند؛ و او است که در شکم مادرش بود؛ و در آنجا توضیح ماجرا گذشت؛ و همین امّکلثوم است که عمر با او ازدواج کرده است.
با توجه به این اعتراف، بسیارى از حقایق روشن و ثابت مىشود که ازدواج دختر امیر مؤمنان علیه السلام با عمر، افسانهاى بیش نیست.
این ازدواج با واقعیتهاى تاریخى نیز سازگارتر است؛ چرا که خلیفه اول دوم هم پیمان و دوست قدیم یکدیگر بودند، با مرگ ابوبکر، طبیعى است که خلیفه دوم احساس مسؤولیت کرده و بخواهد خانواده او را تحت تکفل خود دربیاورد و ازدواج با دختر ابوبکر بهترین راه بوده است.
جواب:
در مورد کلام امام نووی(رح) چیزی نیست جز یک اشتباه ساده که به هیچ وجه صحت ندارد ایشان متوفی سال ۶۷۶ هـــ هستند، پس باید دید که ایشان این حرف را از چه جایی گرفته اند.. که میبینیم هیچ کجای تاریخ به ازدواج بنت ابی بکر با عمر رضی الله عنهما حتی اشاره ای هم نکرده اند.
و دلایل در این باره بسیار زیادند:
۱-ام کلثوم دختر حضرت صدیق طبق نص تاریخ و گفته امام نووی، بعد از وفات صدیق رضی الله عنه به دنیا آمد.
یعنی اواخر سال ۱۳ هجری!! و مورخین متفقند که ازدواج عمر رضی الله عنه با دخت علی رضی الله عنه سال ۱۷ هجری۹ صورت گرفته! یعنی زمانی که ام کلثوم دختر ابی بکر فقط و فقط ۳ یا ۴ سال داشته است!!!!!!!!!!
۲- در قصه خواستگاری از دختر ابوبکر نقل شده که ام المومنین عایشه با ام کلثوم دختر ابوبکر مشورت کرد و او گفت: عمر اخلاق تندی دارد!!
فکر کنید!، چطور یک دختر۳ یا ۴ ساله میفهمد که اخلاق خلیفه چگونه است؟ و یا اینکه دختر ۴ ساله فهم و درک آن را دارد که در مورد ازدواجش با او مشورت شود؟؟!!!
۳-حضرت عمر رضی الله عنه زمانی که به خواستگاری دختر علی علیه السلام میرود، علت این قصد را خویشاوند شدن با خاندان پیامبر صلی الله علیه وسلم اعلام کرد و به حدیث: کل سبب ونسب منقطع یوم القیامه إلا سببى ونسبى۱۰ استناد کرد.. سوال اینجاست که آیا ،ازدواج حضرت فاروق رضی الله عنه با دختر ابوبکر، حضرت عمر را به خواسته اش میرساند؟ یعنی خویشاوندیش با خاندان نبودت محکمتر میشد؟؟!!
۴- ام کلثوم بنت صدیق رضی الله عنه با طلحه بن عبیدالله به عنوان یک دختر باکره ازدواج میکنند و قبل از طلحه نیز با کسی ازدواج نکرده بود.
۵- اسناد روایات مربوطه متصل نیستند، چنانچه ابن قدامه۱۱ میفرماید: ولم أقف على من رواه بإسناد متصل =اسناد روایات مربوط به این خواستگاری متصل نیستند.
۶-مدعی از کتب اهل سنت(وحتی شیعه)فقط و فقط یک شاهد دارد که آن هم طبق اقوال فوق بی ارزش است ولی بنده از کتب شیعه از قدیم تا به امروز ۱۰۰ ها شاهد میتوانم بیاورم ولی مگر از رو میروند؟ مگر این آقا آن همه اعتراف را در کتب خودشان نمیبینند که هو هو کنان جلو می آید و میگوید: اعتراف بزرگترین شارح….؟؟
۸-اگر باز هم شیعه بچه شود و بگوید: به ما چه عالم خودتان گفته است، میگویم: مشهور است که خمینی در تحریر الوسیله ج۲ مساله ۱۲ حتی فتوای جائز بودن ازدواج با دختر شیرخواره! را هم داده اند، حالا بعد از این ما بگوییم: این هم یکی از بزرگترین عالم و مراجعه تقلید خودتان و سخنش، چرا شما به فتوای وی عمل نمیکنید؟ چرا همه به شکلی میخواهید آن را توجیه و رد کنید؟؟ مسلٌم است که میگویید: او که معصوم و عاری از خطا نبوده و مسلماً ما هم همین جواب را میدهیم.
بیش از ۳۰ عالم شیعی، معتقد بوده اند که قرآن تحریف شده ولی چرا شما آن همه اعتراف را رد میکنید و به خود نمیگیرید؟؟ پس کمی به خود بیایید و دست از این بازیهای کودکانه بر دارید.
خلاصه اینکه ازدواج که جای خود دارد حتی خواستگاری حضرت عمر رضی الله عنه از دختر ابوبکر صدیق رضی الله عنه ماجرای جعلی بیش نیست، و الباقی ماجرا هم خود به خود باطل میشود.
در پایان: به فرض محال که ازدواج با دختر حضرت صدیق ثابت شود(که غیر ممکن است) هیچ خللی در ازدواج حضرت عمر رضی الله عنه با دختر علی وارد نمیکند چونکه روایت و احادیث صحیح خبر از این ازدواج داده اند و در صورتی که قبول کنیم حضرت عمر رضی الله عنه با ام کلثوم بنت صدیق ازدواج کرده آن وقت شما آن همه روایات را چگونه توجیه میکنید؟ دختر ابوبکر در خانه حضرت علی علیه السلام چه کار میکرده؟ چه وقتی با سیدنا طلحه رضی الله عنه ازدواج کرده؟ و میپرسم مگر اشکالی دارد که حضرت عمر هم با دختر ابوبکر و هم با دختر علی ازدواج کرده باشد؟؟ خود امام نووی در همین کتاب "تهذیب الاسماء" از ازدواج عمر با ام کلثوم بنت علی و فاطمه و فرزند آنها سخن میگوید و در تذکره ام کلثوم بنت علی از سیده فاطمه مینویسند:
أم کلثوم بنت على بن أبى طالب، رضى الله عنه وعنها: مذکوره فى صلاه المیت من المهذب، هى بضم الکاف، وهى بنت فاطمه، رضى الله عنها، بنت رسول الله – صلى الله علیه وسلم -، ولدت فى حیاه رسول الله – صلى الله علیه وسلم -، تزوجها عمر بن الخطاب، رضى الله عنه، فولدت له زیدًا، ورقیه، وتوفیت أم کلثوم هى وابنها زید بن عمر فى یوم واحد۱۲
پس این هم سخن امام نووی که ازدواج با دختر حضرت علی از فاطمه را عنوان میکند، آیا این "اعتراف" را میپذیرید؟!!
ادامه شبهه:
آیه الله مرعشى که تمام شجره نامههاى موجود خاندان اهل بیت در اختیار ایشان بود در حاشیه شرح احقاق الحق همین مطلب را اشاره کرده و آن را نظر محققین مىدانند.
همراه با شوهرش به حبشه هجرت کرده و سپس به مدینه آمد؛ پس از جعفر ابوبکر با او ازدواج کرده و چند فرزند براى او آورد که از جمله آنها امّکلثوم است؛ که امیرمؤمنان علیه السلام او را بزرگ کرده و خلیفه دوم نیز با او ازدواج کرد؛ او دختر خوانده حضرت و مانند یکى از دختران ایشان بود؛ و آن حضرت محمد را پسر خویش و امّکلثوم را دختر خویش خطاب مى کردند؛ و به همین سبب عده اى از محدثین و مورخین به توهم افتادهاند؛ و این اشتباه، مشابهات بسیار دارد که منشا آنها اشتراک در اسم یا وصف بوده است؛ و پس از مردن ابوبکر، امیرمؤمنان با اسماء ازدواج کردند.
حال این دختر چطور در خانه امیرمؤمنان بوده است؟ واضح است؛ هنگامى که ابوبکر از دنیا رفت، بعضى همسران ابوبکر با امیرمؤمنان ازدواج کردند؛ و به همین سبب ایشان و تعدادى فرزندان ابوبکر در خانه حضرت بزرگ شدهاند، مانند محمد بن ابى بکر؛ امّکلثوم هم یکى از ایشان.
جواب:
ببینید قسمت قیچی شده متن آقای مرعشی را :
هی أسماء بنت عمیس بن معبد بن الحارث الخثعمیه الصحابیه الشهیره الجلیله من المهاجرات الأول وأخت میمونه لأمها ، یروی عنها ابناها عبد الله عون ابنا جعفر الطیار وجماعه ، هاجرت مع زوجها إلى الحبشه ، ثم إلى المدینه المنوره ، تزوجها بعد جعفر أبو بکر …..۱۳
اگر این است نظر محققین شیعه پس وای به حال این محقیقن!! آقای مرعشی مادر ام کلثوم را اسما بنت عمیس میداند! بعد شما به قول او استناد میکنید؟ به کسی که خودش توهم زده ولی محدثین و مورخین را متهم میکند؟! در کلیه کتب تواریخ و انساب و تراجم که بگردید برای اسما بنت عمیس تنها یک فرزند(محمد) از حضرت صدیق رضی الله عنه نوشته اند و همه آنها مادر ام کلثوم را حبیبه بنت خارجه نوشته اند ولی گویا این آقا در موقع نوشتن این سطور حالت عادی نداشته اند!
******
برای اینکه دل مدعی نشکند این سخن را از آقای مرعشی قبول میکنیم و میگوییم: آری آن ام کلثوم فرزند خوانده حضرت علی علیه السلام و دختر اسما بنت عمیس! بوده که تحت سرپرستی حضرت علی علیه السلام بزرگ شده اند.
حال ما میگوییم:چطور حضرت علی علیه السلام به خودشان اجازه دادند دختری را که خودشان آن را تربیت کرده و مسلماً آن را مومن بار آورده اند به عقد و نکاح یک فرد کافر(نعوذ بالله) در آورند؟؟ آیا حضرت علی علیه السلام حق داشته اند دختر خوانده خود را وادار به زنا کردن بکنند؟ کما اینکه ازدواج با شخص کافر به مثابه زنا و از گناهان کبیره است.
پس ماجرا همان است که همه میدانیم و ام کلثوم دختر سیده فاطمه و همسر حضرت عمر بوده است. و به هر تاویل و ترتیبی نتیجه همان میشود یعنی محبتی که بین آن بزرگان بوده و "رحماء بینهم".
ادامه شبهه:در مقابل این نظر تنها یک اشکال وجود دارد؛ برخى ادعا کردهاند که این دختر نمىتواند ربیبه امیر مؤمنان علیه السلام باشد؛ چرا که طبق روایات اهل سنت، مادر امّکلثوم حبیبه بن خارجه بوده و او نیز پس از مردن ابوبکر با خبیب بن أساف ازدواج کرده، نه با امیر مؤمنان، در پاسخ مىگوییم که ازدواج مادر امّکلثوم با این شخص نیز از دروغ هاى جاعل این قصه است، تا تمام راه هاى کشف حقیقت را ببندد؛ زمانى پرده از دروغ بودن این قصه برداشته مى شود که مشخص شود منابع قدیم تاریخ نزد اهل سنت، خبیب بن أساف در جنگ یمامه و در زمان ابوبکر کشته شده است.محمد بن حبیب بغدادى در المحبّر مىنویسد:خبیب بن اساف در روز یمامه (جنگ با مسیلمه کذاب) کشته شد.
جواب:
در بالا گفتیم که آقای مرعشی دچار توهم شده اند و میبینید که مدعی هم میگویند که مادر ام کلثوم حبیبه بنت خارجه بوده. و خودشان سخن آقای مرعشی را که حامیشان می باشد نفی میکند و البته چه خوب حامیانی هستند!!
مدعی ادعا میکند، حبیبه بعد از ابوبکر با خبیب ازدواج نکرده ما میگوییم : قبول(البته فعلاً) حبیبه با خبیب ازدواج نکرده ولی در مورد ازدواج حضرت علی علیه السلام با حبیبه کوچکترین نصی وجود ندارد و حتی اشاره ای هم به آن نشده است، پس این ادعا مستلزم آن است که ایشان عالم به امور گذشته باشند و غیب بدانند که البته این کرامات از ایشان بعید نیست!
ولی بر عکس ،در روایات متعدد و از علمای انساب و تراجم ثابت است که خبیب با حبیبه ازدواج کرد ۱۴ تا وقتی که او در زمان خلافت حضرت عثمان وفات یافت و نقل محمد بن حبیب بغدادی نیز در این مقام بی ارزش است چونکه وفات خبیب در زمان خلافت عثمان با دیگر شواهد تاریخی همخوانی دارد که از جمله آنها همین ازدواج با حبیبه بنت خارجه است و دوستی و پیمان برادری خبیب با حضرت ابوبکر رضی الله عنه و همینطور ابن کثیر زمانی که شهدای جنگ یمامه را ذکر میکند از خبیب نامی نمی آورد.
اما خبیب بن اساف، و تاریخ وفات ایشان:
خبیب بن یساف …وشهد بدراً وأحداً والخندق والمشاهد کلها مع رسول الله صلى الله علیه وسلم ومات فی خلافه عثمان رضی الله عنه.۱۵
خبیب بن یساف در جنگ بدر و احد و خندق حضور داشت و همه اینها را همراه رسول الله صلی الله علیه وسلم مشاهده کرد و در زمان خلافت عثمان رضی الله عنه وفات یافت.
گذشته از این ثابت است که بعد از وفات حضرت ابوبکر رضی الله عنه سرپرستی ام کلثوم بر عهده عایشه رضی الله عنها بود و او بود که او را به خانه شوهر(سیدنا طلحه) فرستاد و هم او بود که بعد از شهادت شوهرش او را از آن خانه خارج کرد و با خود برد.
باز هم میگویم: به فرض محال که از آقایان تونل زمان گذشته! قبول کردیم که حضرت علی علیه السلام با حبیبه بنت خارجه ازدواج کرده! در جواب میگویم: چنانچه گذشت،ام کلثوم در سال ۱۷ تنها ۳ یا ۴ سال داشته است! چگونه ازدواج با او و به دنیا آمدن دو فرزند از او را ممکن میدانید؟؟
شبهه:محور سوم: تعارضهاى موجود در نقل قضیه:
یکى از دلائل افسانه بودن این ازدواج، این است که اختلافهاى و تناقضهاى شدیدى در نقل ماجراهای آن دیده مىشود. این تناقضها به حدى است که مانع اطمینان انسان به صحت آنها و سبب اطمینان به افسانه بودن آن مىشود.
جواب:
اولاً: اگر این تناقضات که اکثراً اختلاف نظر بین علما است را دلیل بر عدم وقوع این ازدواج میدانید ،درمورد اسراء و معراج چه میگویید؟ در آنمورد که اختلافات هم در مورد تاریخ آن و هم در مورد نحوه آن بسیار بسیار بالاست آیا شما این حقیقت را انکار میکنید؟ و یا آن همه تناقض بین روایات( نه نظر علما) در افسانه شهادت چه میگویید؟ آن هم اختلافاتی که فقط در مورد قسمتی از یک روز است(فقط چند ساعت!) در حالی که اختلافاتی که شما نقل میکنید بحث پیرامون بیش از ۴۰ سال است! از زمان وقوع ازدواج تا زندگانی نوه های حضرت عمر رضی الله عنه! با این وجود اختلاف نظر های علما با اختلاف روایات افسانه شهادت غیر قابل قیاس هستند که در مقاله جداگانه ای به آن پرداخته شده ، مراجعه کنید:
islamitxt.rr.nu/content/article/459
فکر کنم بعد از آنکه اختلافات موجود در بزرگترین افسانه شیعیان را خواندید، دیگر لازم به جواب دادن ایرادات نباشد ولی برای اینکه حجت را بر آنها تمام کرده باشیم مختصراً به بررسی آن اختلافات نیز میپردازیم. و من الله توفیق
شبهه: ام کلثوم پس از عمر با چه کسی ازدواج کرد؟
ابن سعد مىنویسد:امّکلثوم، دختر علی بن أبى طالب… که مادرش فاطمه دختر رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم بود… عمر بن خطاب با او ازدواج کرد؛ در حالى هنوز به سن بلوغ نرسیده بود! تا زمانى که عمر کشته نشده بود در کنار او به سر مىبرد و زید بن عمر و رقیه را به دنیا آورد. پس از عمر، با عون بن جعفر بن أبى طالب و پس از آن با محمد بن جعفر ازدواج کرد. هنگامى که محمد بن جعفر از دنیا رفت با برادرش عبد الله بن جعفر پس از حضرت زینب ازدواج کرد… "
در این حدیث آمده است که امّکلثوم پس از کشته شدن عمر بن خطاب با پسر عمویش عون بن جعفر پس از عون با برادر او محمد و سپس با عبدالله بن جعفر برادر دیگر آن دو ازدواج کرد؛ در حالى که راوى فراموش کرده که عون و محمد هر دو در جنگ شوشتر سال ۱۶ یا ۱۷ هجرى در زمان خلیفه دوم کشته شدهاند؛ یعنى همسر دوم و سوم امّکلثوم پیش از همسر اول فوت کردهاند!
ابن حجر در الاصابه مىگوید:"عون بن جعفر در جنگ شوشتر در زمان عمر شهید شد و هیچ فرزندى از او بر جاى نماند."
اگر محمد و عون در زمان عمر در جنگ تستر شهید شدهاند، چگونه پس از عمر دوباره زنده شده و با امّکلثوم ازدواج کردهاند؟!!!
افزون بر این که ازدواج امّکلثوم با عبد الله جعفر شوهر حضرت زینب امکان پذیر نیست و مضمون روایت جمع بین دو خواهر مىباشد؛ زیرا حضرت زینب تا پس از واقعه کربلا زنده و همسر عبد الله بن جعفر بوده است.
و پس از حضرت زینب نیز نمىتواند با عبد الله بن جعفر ازدواج کند؛ زیرا طبق اعتقاد اهل سنت، امّکلثوم در زمان حیات امام حسن علیه السلام در مدینه از دنیا رفته است.
برخى دیگر از عالمان اهل سنت که متوجه دروغ بودن ازدواج امّکلثوم با عون و محمد، و عدم سازگارى آن با واقعیتهاى تاریخى بودهاند، ادعا کردهاند که امّکلثوم پس از عمر با عبد الله بن جعفر ازدواج کرده است.
زبیر بن بکار مینویسد:عمر از دنیا رفته و همسر او امّکلثوم با عبد الله بن جعفر ازدواج کرد اما از او صاحب فرزند نشد."
در حالى که این مطلب را هرگز نمىتوان پذیرفت؛ چرا که به اتفاق شیعه و سنى، حضرت زینب سلام الله علیها در زمان امیر مؤمنان علیه السلام با عبد الله بن جعفر ازدواج کرده و تا آخر عمر همسر او بوده است.
جواب:
طبق همین استدلالهایی که ایشان دارند ما معتقدیم که ام کلثوم به ازدواج حضرت عبدالله بن جعفر در نیامده که به شرح آن نیز میپردازیم.
به نظر بلاذری، خبر شهادت آن دو در جنگ شوشتر را ابوالیقظان بصری نقل کرده و این نقل نادرست است. وی دو خبر دیگر در خصوص تاریخ شهادت این دو برادر نقل کرده که بنابر یکی از آنها، آن دو در صفین و بنا بر دیگری در کربلا شهید شدهاند. ۱۶
اکثر تذکره نویسان مینویسند که ام کلثوم فقط با حضرت عمر و محمد و عون ازدواج کرده و بس.۱۷
به این شکل که : ام کلثوم بعد از حضرت عمر با محمد بن جعفر ازدواج کرد و او در جنگ صفین شرکت داشت و در همانجا نیز شهید شد و بعد از وی با عون بن جعفر که او در کربلا شهید شد.
ابنفندق شهادت محمدبن جعفر را در صفین و در سن بین سی تا چهل سالگی و شهادت عونبن جعفر را در کربلا دانسته است.۱۸ امینی صاحب کتاب الغدیر نیز محمد بن جعفر را از شهدای صفین میداند!۱۹ سید خویی نیز او را از شهدای صفین میداند! ۲۰ ابن عقده کوفی نیز ضمن ذکر ماجرایی، شهادت محمد بن جعفر را در صفین نشان میدهد ۲۱
ابن حلی شهادت او (محمد بن جعفر) را در کربلا دانسته است۲۲ ولی تفرشی و بروجردی و … نظرش را رد کرده و گفته اند: او محمد بن جعفر را با محمد بن عبدالله بن جعفر اشتباهی گرفته و صحیترین قول این است که محمد بن جعفر در صفین شهید شده است۲۳٫ زرکلی نیز شهادت وی را در صفین نوشته است ۲۴
ابن عنبه مینویسد: ( أما محمد ) الأکبر فقتل مع عمه أمیر المؤمنین علی علیه السلام بصفین ، وأما عون ومحمد الأصغر فقتلا مع ابن عمهما الحسین علیه السلام یوم الطف ۲۵
ابن حجر قول واقدی یعنی شهادت در شوشتر را رد کرده و میگوید:
گویند که(محمد بن جعفر) با علی علیه السلام در جنگ صفین شرکت داشته است. دار قطنی گفته است که محمدبن جعفر در جنگ صفین حضور داشته و با عبید اللهبن عمر در میدان نبرد پیکار کرده و هر یک دیگری را کشته است… ۲۶
شیخ محمد تقی تستری نیز بعد از بررسی نسبتاً دقیق حول شهادت محمد و عون بن جعفر، در مورد عون میگوید: عون برادر محمد بن جعفر بوده که همراه حسین بوده و نه خود محمد بن جعفر!۲۷ و هر که مایل است در این مورد بیشتر بداند به کتاب وی مراجعه کند تا روشن شود!!( کارمند کارخانه شبهه سازی با شما هستم)
و عون نیز در کربلا و واقعه الطف شهید شد..
ابن عنبه میگوید او شهید الطف است۲۸ سید علی خان المدنی نیز میگوید: او در الطف همراه حسین علیه السلام شهید شد۲۹ حاج حسین شاکری نیز شهادتش را در کربلا و فاجعه الطف میداند.۳۰
خلاصه اینکه محمد بن جعفر در صفین شهید شد و برادرش،"عون بن جعفر" همراه حضرت حسین علیه السلام در کربلا شهید شد.
و همانطور که گفتیم ام کلثوم ابتدا به ازدواج سیدنا فاروق رضی الله عنه در آمده و بعد از شهادتش به ازدواج محمد بن جعفر و بعد از شهادتش به ازدواج عون بن جعفر و در نکاح عون بوده که از دنیا رفته اند.
چنانکه محب طبری مینویسد: وأم کلثوم بنت فاطمه کانت تحت عمر بن الخطاب رضى الله عنه فمات عنها فتزوجها بعده محمد بن جعفر بن أبى طالب فمات عنها وتزوجها بعده عون بن جعفر بن أبى طالب وماتت عنده ۳۱ (اسمی از عبدالله بن جعفر نیست)
و همچنین مقریزی: ولما قتل عمر رضی الله عنه عن أم کلثوم ، تزوجها محمد بن جعفر بن أبی طالب فمات عنها ، فتزوجها عون بن جعفر ابن أبی طالب فماتت عنده رحمها الله .۳۲
شیخ محمد تقی تستری از شیعیان معاصر نیز سخن ابن قتیبه را قبول کرده، به این شکل: وفی معارف ابن قتیبه : تزوجها بعد عمر " محمد بن جعفر " فمات عنها ، ثم تزوجها " عون بن جعفر " فماتت عنده۳۳
یعنی :ام کلثوم با حضرت عمر رضی الله عنه ازدواج کرد و بعد از شهادت حضرت فاروق رضی الله عنه با محمد بن جعفر ازدواج کرد و بعد از شهادت وی نیز با عون ازدواج کرد و در نکاح عون بود که فوت کرده است.
عبدالله بن جعفر نیز فقط با زینب ازدواج کرده و همانطور که گفتیم ادعای ازدواج او با ام کلثوم پوچ است و به احتمال قوی اینکه در بعضی اقوال نام زینب و در بعضی ام کلثوم ذکر شده به آن دلیل است که ام کلثوم، دختر فاطمه رضی الله عنها (همانطور که از طبرسی و شیخ مفید نقل شد) نام او زینب صغری است .. پس ممکن است که آنها به خیال اینکه عبدالله بن جعفر با زینب صغری ( که همان ام کلثوم باشد) ازدواج کرده ، به جای نام زینب کنیه او را نوشته اند!… و الله اعلم!
در ضمن آنهایی که شهادت عون و محمد را در تستر دانسته اند خودشان نیز ازدواج ام کلثوم با آن دو را هم ذکر کرده اند و نتیجتاً آنها چون قول دیگری در مورد شهادت آن دو به آنها نرسیده بوده از باب امانتداری آن را نقل کرده اند.
…………..ادامه دارد
التماس دعا.
————————————————————————-
۱ – حیاه الحیوان الکبرى ،دمیری ص ۴۸۲ ،دار الکتب العلمیه ، بیروت ، لبنان ، ۲۰۰۳ م
۲ – تهذیب الاحکام الطوسی , ج۹، ص۳۶۲؛ وسائل الشیعه الحر العاملی, ج۲۶، ص۳۱۴؛ سنن الدارمی, ج۲، ص۳۷۹؛ مستدرک الحاکم, ج۴، ص۳۴۶ (هذا حدیث اسناده صحیح و فیه فوائد منها)؛ السنن الدارقطنی, ج۴، ص۴۰ دارالکتب اسلامیه؛ سنن الکبری بیهقی, ج۶، ص۲۲۲ و المصنف ابن ابی شیبه ج۴ ص ۱۳۳
۳ – مسالک الافهام الشهید الثانی , ج۱۳، ص۲۷۰؛ جواهر الکلام ،جواهری , ج۳۹، ص۳۰۸؛ , کشف اللثام الفاضل الهندی ج۲، ص۳۱۲, مکتبه المرعشی, قم؛ المدونه الکبری الامام مالک ج۳، ص۳۸۵ ، مطبعه السعاده مصر ؛ المغنی ابنقدامه, عبدللهبن محمد الحنبلی ج۷، ص۱۸۷, دارالکتاب العربی, بیروت ؛الشرح الکبیر ابنقدامه, عبدالرحمن ج۷، ص۱۵۶ ،دارالکتاب العربی, بیروت
۴ – المنمق، البغدادی ص۳۱۰
۵ – منابع فقهی شماره قبل؛ ریاض المسائل(ط ق حجریه) الطباطبایی, ج۲، ص۳۸۰؛ مستند الشیعه(طج)، النراقی ج۱۹، ص۴۵۲, موسسه آل البیت, قم, ۱۴۱۹ق, و منابع دیگر…
۶ – بحار الأنوار، ج ۴۲، ص ۱۰۹٫
۷ – کنز العمال متقی هندی ج ۱۳ ص ۶۲۳ ح ۳۷۵۸۴ ؛ صحیح البخاری ج۵ ص ۳۶؛سبل الهدی و الرشاد ج۴ ص ۲۲۰ و ابن اثیر در جامع الاصول فی احادیث الرسول همچنین المنتظم لابن جوزی و ریاض النضره محب الطبری و…
۸ – تاریخ دمشق ابنعساکر, ج۱۹، ص۴۸۴ ؛ سیر اعلام النبلاء ذهبی ،ج۶، ص۲ (شبیه آن)
۹ – الیعقوبی،ج۲، ص۱۴۹؛ طبری، ج۳، ص۱۶۸؛ الکامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۳۷
۱۰ – حدیث ابن عباس : أخرجه الطبرانى (۱۱/۲۴۳ ، رقم ۱۱۶۲۱) . حدیث عمر : أخرجه الطبرانى فى الأوسط (۵/۳۷۶ ،رقم ۵۶۰۶) ، والبیهقى (۷/۶۴ ، رقم ۱۳۱۷۲) ، والضیاء(۱/۱۹۷ ، رقم ۱۰۱) ، وقال : إسناده حسن . وأخرجه أیضًا : الطبرانى(۳/۴۵ ، رقم ۲۶۳۴) ، وأبو نعیم (۷/۳۱۴) ، وقال : غریب . والدیلمى (۳/۲۵۵ ، رقم ۴۷۵۵) .حدیث المسور : أخرجه الطبرانى(۲۰/۲۷ ، رقم ۳۳).به نقل از جامع الاحادیث سیوطی/ش ۱۵۶۳۳ و مورد اتفاق شیعه و سنی است.
۱۱ – المغنى ابن قدامه ج ۶ ص ۴۹۱، مکتبه الجمهوریه ، القاهره ..
۱۲-تهذیب الاسما نووی ج ۳ ص ۲۶۳
۱۳- شرح إحقاق الحق ج ۳ شرح ص ۳۱۵
۱۴ – قال أبو عمر:خبیب بن إساف هذا تزوج حبیبه بنت خارجه بن زید بن أبی زهیر بعد أن توفی عنها أبو بکر الصدیق. طبقات الکبری ابن سعد ج۸ ص ۳۶۰ ؛ استیعاب فی معرفه اصحاب ،تذکره حبیبه بنت خارجه ج۴ ص۱۸۰۷ رقم۳۲۸۷ و ..
۱۵ – امتاع الأسماع مقریزی ج۱۱ ص ۳۴۵؛ الإستیعاب ابن عبدالبر ؛اسد الغابه ابن اثیر ؛ و روض الانف و…
۱۶ -انساب الاشراف بلاذری ص ۳۲۳
۱۷ – رجوع شود به ذخائر العقبی ج ۱ ص۱۱۷ و امتاع الاسماع المقریزی ج۵ ص ۳۷۰ و اعلام الزرکلی دمشقی ج۶ ص ۶۹ و ریاض النضره فی مناقب عشره ذکر دختران حضرت علی(ع).. و از معاصر رجوع شود به کتاب الفتنه فی عهد الخلفاء الراشدین رضی الله عنهم ص ۳۶ و قاموس الرجال الشیخ محمد تقی التستری – ج ۱۲ – ص ۲۱۷ ، این هم از معاصر شیعه بود مدعی هم از معاصر است!
۱۸ -, لباب الانساب ابنفندق ج۱، ص۳۶۱ و ۳۹۶
۱۹ – الغدیر امینی ج۹ ص ۳۶۸
۲۰ – معجم رجال حدیث خویی ج ۱۶ ص ۱۶۶
۲۱-فضائل أمیر المؤمنین (ع) ابن عقده الکوفی ص ۹۶
۲۲ – رجال ابن داوود حلی ص ۱۶۷٫٫ البته در حاشیه تصحیح شده.
۲۳ – نقد الرجال تفرشی ج ۴ص۱۵۸؛طرائف المقال البروجردی ج ۲ ص۱۰۷ مکتبه المرعشی،قم ؛ معجم رجال حدیث خویی ج۱۶ص۱۶۶ و محمد علی اردبیلی نیز به این اشتباه اشاره میکنددر جامع الرواه ج۲ص۸۳ مکتبه المرعشی ، قم ، ایران
۲۴ – الزرکلی ج۶ ص ۶۹
۲۵ – عمده الطالب ابن عنبه ، ص ۳۶
۲۶ – الاصابه ابنحجر ، ج۶، ص۷٫ و ابوالفرج اصفهانی نیز در کتاب مقاتل الطالبین به نقل از نصر بن مزاحم شهادت محمد بن جعفر را در جنگ صفین به دست عبیدالله بن عمر دانسته.
۲۷ – قاموس الرجال شیخ محمد تقی تستری ج ۹ صص ۱۵۹ و ۱۶۰
۲۸ -عمده الطالب ابن عنبه ص ۳۷
۲۹ – الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه ص ۱۸۴
۳۰ – العقیله والفواطم حاج حسین الشاکری(معاصر)ص ۷۵ ، چاپخانه ستاره
۳۱ -ذخائر العقبی محب طبری ص ۱۱۷؛و ریاض النضره فی مناقب عشره،.. ذکر دختران حضرت علی(ع) ص ۲۹۸
۳۲ – امتاع الاسماع المقریزی, ج۵، ص۳۷۰
۳۳ – قاموس الرجال ،محمد تقی التستری ، ج ۱۲ ص ۲۱۷