بررسی استفاده ابزاری و تبلیغاتی مراجع شیعه از واژه وهابی و وهابیت

چند سالی است که ورد شبانه روزی مراجع تشیع، واژه وهابی و وهابیت است و ایشان اهل سنت عربستان و حنابله و بطور کلی بسیاری از مسلمین را با این لقب می خوانند. سوال اینجاست که مگر انتساب یک فرقه بنام موسس آن فرقه نمی باشد؟ شمایی که محمد بن عبدالوهاب را موسس فرقه وهابیت می خوانید، اینقدر سواد ندارید که عبدالوهاب نام پدر ایشان بوده و نام خود او محمد بوده است، پس چرا نام شخص موسس را رها کرده اید؟ و ریاکارانه به نام پدرش چسبیده اید؟

 

آری ، نام این امام ربانی محمد بوده و نهضت او نیز محمدی است و اصلا پدر او جزء مخالفین او بوده است و کجا نام مخالف یک نهضت را بر روی همان نهضت می گذارند؟! مراجع شیعه در پاسخ به این سوال می گویند: این نامگذاری همانند این است که ما می گوییم عربستان سعودی و مگر ایشان ابن سعود نبوده اند؟ پس چرا شما می گویید عربستان سعودی؟!! در پاسخ باید گفت: بحث پیرامون محمد بن عبدالوهاب و پدرش بود و شما ناگهان می روید سراغ موضوعی دیگر و دست به قیاسهای اشتباه می زنید.

سوال اینجاست که چرا نام پایه گذار و موسس این نهضت نام یکی از مخالفین این نهضت است؟ و چرا نام خودش نیست؟ بحث آل سعود چه ربطی به موضوع ما دارد؟!! این قیاسی نابجاست، چون: اولا: حکومت عربستان خودش را منتسب به موسس و پایه گذار این حکومت می داند، موضوع با موضوع بحث ما از زمین تا آسمان متفاوت است(مثل قصه مار و نقش مار شده)

ثانیا: آن موضوعی سیاسی است، ولی این نهضتی دینی است.

ثالثا: همان نام سعودی نیز نام مخالفین آل سعود نیست و سعودیها همان کسانی هستند که حکومت کشور عربستان را در دست دارند و نام مخالفین سیاستهای ایشان نیست، ولی عبدالوهاب نام یکی از مخالفین این نهضت است که شما بیسودان پیروان این نهضت را بنام او می خوانید،

رابعا: مشخص است که عربستان تحت نظر آل سعود است، یعنی در واقع زیر نظر سعودی ها است و به همین خاطر می گویند: عربستان سعودی، چون سعودیها و آل سعود آنجا یکی هستند و آنجا را اداره می کنند و این ربطی به عبدالوهاب و واژه وهابی و وهابیت ندارد که معلوم نیست از کجا اختراع شده است. حتی همین نامگذاری پدر محمد بن عبدالوهاب نیز مانند ابن سعود نیست و می بینیم که این نامگذاری بصورت ناقص صورت گرفته است و شما کلمه عبد آنرا رها کرده اید و تنها به کلمه وهاب آن چسبیده اید و می گویید: وهابی و وهابیت!!!

مراجع شیعه می گویند: چرا شما از نام وهابی فراری هستید و مگر محمد بن عبدالوهاب را قبول ندارید؟ و مثلا اگر ما پیرو علامه امینی شیعه باشیم، مگر از او فرار می کنیم؟ در پاسخ به این گمراهان باید بگویم: همانطور که توضیح داده شد نام این امام، محمد است و نامش وهابی نیست!! و ما از نامش فراری نیستیم، آری ما محمدی هستیم. مسلما منطقی نیست که نام خود او را رها کنیم و نام پدرش و مخالف او را بر خود بگذاریم و اینگونه حماقت های مزورانه مختص شماست. لازم به تذکر است که چون انتساب این نام از هر نظر اشتباه است، بنابراین ما آنرا رد می کنیم، وگرنه برای اینکه خیالتان را راحت کنم، باید بگویم: چنانچه شما این عقاید اسلامی و مبارزه با خرافات و مبارزه با قبرپرستی و مبارزه با شرک را وهابیت می خوانید، پس ما از زمره اولین وهابیون هستیم و اصلا از داشتن این نام افتخار می کنیم.(تا چشم حسودان کور شود.) برای خواننده گرامی لازم به تذکر است که شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله و امام محمد بن عبدالوهاب رحمه الله در حقیقت دانشمندانی اسلامی بوده اند که تنها با خرافات و بدعتها مخالفت داشته اند و مسلم است که یک روحانی و مرجع مدعی تشیع که انواع خرافات را در دل و اندیشه خود دارد، می بایست کینه این علما را نیز در دل داشته باشد. پس شما به سخنان این بیسوادان گوش ندهید و خودتان در هر زمینه ای تحقیق کنید.

 

نویسنده: علی حسین امیری

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …