قضیه فدک یکی از دروغهای شاخداری است که بر علیه ابوبکر سیخ کردهاند! و جای دارد کمی در حقیقت آن بنگریم؟ با دقت توجه کنید!… خلافت از علی ربوده میشود، فاطمه کتک میخورد، سینهاش خورد میشود، بچهاش سقط شده به قتل میرسد، کسی دم نمیزند، و هیچ کسی ادعا و مطالبهای ندارد! فاطمه نزد ابوبکر میرود و از او چیزی مطالبه میکند؟! میدانید آن چیز چیست؟! حتما میگوئید:خونخواهی؟… محاکمه جنایتکاران؟.. حق الهی خلافت؟…
نه!… بسیار در اشتباهید!..
باور میکنید؟!
فاطمه دختر پارسای رسول اکرم کسی که دنیا در چشمانش پشیزی ارزش ندارد آمده تا میراث پدرش را از ابوبکر بگیرد(۱)!!
فاطمه برای گرفتن میراثی ناچیز آمده… میدانید؛ نزد چه کسی؟
او آمده تا از جنایتکارانی که به خانهاش حمله کردهاند، سینهاش را شکستهاند، بچهاش را به قتل رساندهاند، خلافت همسرش را به تاراج بردهاند، ارث پدرش را بخواهد! و جالب اینجاست که میگویند: آنگاه فاطمه بر ابوبکری که میراث پدرش را بدو نداد خشم گرفت!
خلافت به سرقت رفته، و فاطمه برای تکه زمینی از میراث خشم گرفته!..
پسرش به قتل رسید، و ایشان عصبانی نشدند. حالا با سینه شکسته خود آمده تا بخاطر پشیزی از مال دنیا خشم گیرد!..
آیا واقعا اگر همه این حوادث دردناک صورت میگرفت، بعد از این جنایات ساختگی و دروغهای بی اساس میتوان تصور کرد فاطمه برای درخواست میراث ناچیز پدری نزد جنایتکاران برود؟! آیا عقل میتواند چنین چیزی را تصور کند؟!
تیجانی در کتابش "آنگاه که هدایت شدم"، آورده است:" فاطمه دختر پیامبر خدا شخصی را نزد ابوبکر فرستاد و میراث پدریش را مطالبه کرد، ولی ابوبکر از پرداخت آن سرباز زد".
ابوبکر از پیامبر خدا شنیده بود که ایشان فرمودند:" پیامبران درهم و دیناری به ارثیه نمیگذارند، میراث آنها علم و دانش است…"؛ و بنا به فرموده رسول اکرم صلی الله علیه وسلم که آنچه از آنها بجای میماند صدقه است برای مسلمانان، چیزی از میراث ایشان را بر بازماندگانش تقسیم نکرد.
اگر بگوئیم: ابوبکر چون زمین فدک را به فاطمه نداده، به او ظلم کرده، و عمر پس از ابوبکر بر همین ظلم و ستم پافشاری نموده، فدک را به وارثان فاطمه نداده، و عثمان نیز چون آن دو خلیفه بر ظلم مهر تأیید زده، حالا چرا چون خلافت به حضرت علی رسید حق را به حقدار نداد؟! آیا علی نیز میخواست فدک را بالا کشد و به وارثان فاطمه ظلم روا دارد؟! چرا فدک را از بیت المال نگرفته، به امام حسن و امام حسین و ام کلثوم؛ وارثان فاطمه بدهد؟!
تازه چرا تنها فاطمه در پی دو متر زمین ناچیز چنین خود را فدا کرده، و داد و فریاد و هوار به راه انداخته، اگر واقعا زمین فدک میراث پیامبر خدا میبود، میبایستی بین او و همه همسران پیامبر و عمویش عباس و وارثان دختران دیگر پیامبر و تمامی کسانی که میراث به آنها تعلق میگیرد تقسیم میشد. چرا همه از حقشان میگذرند و فاطمه چنین در پی دنیا گریه و زاری براه انداخته؟!..
شما را به خدا! از خودتان خجالت نمیکشید، چنین دروغهای شاخداری بهم میبافید؟ و اینچنین به دخت رسول خدا اهانت روا میدارید؟!
———————————
پی نوشت:
(۱) برای افسانه فدک و میراث به سرقت رفته حضرت فاطمه چه اشکها که در عزاداریها ریخته نشده! ولی ای کاش کسی برای تنها چند لحظه هم که شده در مورد واقعیت این حکایت میاندیشید. فرضا اگر میراث پیامبر به وارثانش نیز میرسید بنا به فقه شیعه فاطمه را هیچ حقی در زمین فدک نمیبود!! آقای کلینی از بارزترین بنیانگذاران مذهب در کتابش مبحثی دارد با عنوان " خانمها چیزی از عقار ـ زمین و خانه ـ به ارث نمیبرند. در آن حدیثی از أبی جعفر آورده که ایشان فرمودند:" زنها چیزی از زمین و عقار و ساختمان به ارث نمیبرند".( نگا: فروع الکافی از کلینی ۷/۱۲۷ باب: إن النساء لا یرثن من العقار شیئا). طوسی از شاخصترین بنیانگذاران مذهب در کتابش "التهذیب ۹/۲۵۴" از أبا عبدالله و أبا جعفر روایاتی آورده که ایشان نیز فرمودهاند به خانمها از زمین هیچ میراثی تعلق نمیگیرد. دیگر اینکه بنا به روایات شیعه هر آنچه از پیامبر بجای میماند میراث امامان است (نگا: اصول الکافی از کلینی، کتاب الحجه، باب: إن الأرض کلها للإمام ۱/۴۷۶). پس فرضا اگر میراثی نیز تعلق میگرفت از آن امام علی میبود نه از همسرشان؛ فاطمه! و در هیچ اثری تاریخی نیامده که آن حضرت میراثی مطالبه کرده باشند!!.. (مترجم)