آیا صحابه از دستور رسول خدا درباره نگرفتن روزه سفر سرپیچی کردند؟

شبهه شیعه: در سال هشتم هجرت، رسول خدا صلی الله علیه وآله برای فتح مکه قصد آن سرزمین نمود. در این سفر آن حضرت به همراهانش دستور داد که روزه خود را افطار کنند و خود نیز در حالی که همه مردم می‌دیدند ، افطار کرد؛ ولی در عین حال برخی از صحابه از فرمان پیامبر خدا سرپیچی و تا غروب آفتاب افطار نکردند. رسول خدا پس از آگاهی از موضوع ، با صراحتا تمام آنان‌ را عصیان‌گر و گناهکار نامید.
مسلم نیشابوری در صحیحش می‌نویسد:
حدثنی محمد بن الْمُثَنَّى حدثنا عبد الْوَهَّابِ یَعْنِی بن عبد الْمَجِیدِ حدثنا جَعْفَرٌ عن أبیه عن جَابِرِ بن عبد اللَّهِ رضی الله عنهما أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم خَرَجَ عَامَ الْفَتْحِ إلى مَکَّهَ فی رَمَضَانَ فَصَامَ حتى بَلَغَ کُرَاعَ الْغَمِیمِ فَصَامَ الناس ثُمَّ دَعَا بِقَدَحٍ من مَاءٍ فَرَفَعَهُ حتى نَظَرَ الناس إلیه ثُمَّ شَرِبَ فَقِیلَ له بَعْدَ ذلک إِنَّ بَعْضَ الناس قد صَامَ فقال أُولَئِکَ الْعُصَاهُ أُولَئِکَ الْعُصَاهُ .
صحیح مسلم ، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاه: ۲۶۱هـ) ج ۲ ، ص۷۸۵ ، ح۱۱۱۴ ، ناشر : دار إحیاء التراث العربی – بیروت ، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی .
جابر بن عبد اللَّه می گوید : پیامبر در سال فتح مکه در ماه رمضان با حالت روزه از شهر خارج شد ، به «کراع الغمیم» رسید، همراهان آن حضرت هم روزه بودند، ظرفی آب در خواست نمود و آن را بالا بالا برد تا مردم آن را ببینند، سپس آن را نوشید. پس از گذشتن لحظاتی، گفتند: برخى از مردم روزه هستند. فرمود: آنان سرکشان هستند ، سرکشانند .

پاسخ اهل سنت:
این در زمره سرپیچی به معنای عام نمیاید، کمی فکر کنید! صحابه اصلا چرا روزه گرفته بودند؟
این عبادت در جاهلیت شناخته شده نبود، روزه یک عبادت اسلامی بود، آنها بین اسلام و کفر، دستور کفر را انتخاب نکردند ، بلکه بین دو دستور اسلامی ،دستور کم اهمیت تر را برگزیدند.
تازه در این انتخاب هم گناهی متوجه آنها نیست، زیرا آنها از حکم اسلام در این باره ،آگاهی درستی نداشتند . دستور رسول الله در اول کاملآ واضح نبود .
صحابه داشتند کجا میرفتند؟ برای جهاد و آزاد کردن مکه از لوث وجود مشرکین و شاید بعدش برای انجام مراسم عمره آنهم در رمضان و با زبان روزه .
به به عجب سفر مبارکی، عجب عبادت بزرگی !
اگر ما همه احادیث، دراین باره را ببینیم، در میابیم که چون به رسول الله خبر دادند روزه ،خیلی از یارانش را بیحال کرده و ایشان در حالت سفر بودند و در سفر جایز است انسان حتی در ماه رمضان روزه نگیرد، پس با وجودیکه وقت عصر بود ، کاسه آبی خواستند و جلوی چشم همه، روزه خود را شکستند. اصحاب به ایشان اقتداء کردند، اما بعد خبر رسید که بعضی از یارانش روزه خود را نخورده و تا مغرب صبر کردند و ایشان فرموند : روزه در سفر نیکی و عمل صالح نیست و فرمودند اونها نافرمانند .
اما نفرمودند که روزه آنها باطل است و باید قضایی روزه را بگیرند
بعد اگر صحابه در مقابل حرف دوم رسول الله صلی الله علیه وسلم اعتراض میکردند باز شیعه حق ایراد گرفتن، داشت
اگر ما سنی ها روزه در سفری که مشقت و سختی دارد(
خصوصآ سفر جهاد ) را بهتر بدانیم از روزه نگرفتن ،باز حرف شیعه درست است .
پس از از توضیح پیامبر صلی الله علیه وسلم ، همه فهمیدند که کار گروه ی که روزه خود را خوردند بهتر بود . هیچ مساله خاصی اتفاق نیافتاده ، تا شیعه این شبهه را مطرح کند !
کسی عمدآ نافرمانی رسول را نکرده تا شیعه بهانه بگیرد
این است انصاف شیعه! که جهاد صحابه را ندیده !!
روزه در رمضان و در سفر و در هوای گرم را ندیده !!
حرص آنها به انجام چند عبادت همزمان را ندیده !!
فقط این را دیده که عده ای، چون دیدند طاقت دارند ؛ چون دقیقآ نمیدانستند که روزه خوری در آن حالت بهتر است تا روزه داری، پس روزه خود را نخورند و شیعه همین را تابلو کرده !!
این را شیعه ندیده که یاران رسول به حکم ایشان هیچ اعتراضی نکردند، این را ندیده که اون بیچاره ها بعد از اینکه فهمیدند روزه داریشان ثوابی کمتر دارد از روزه خورها ،دمغ شدند.
شیعه این را هم ندیده که بعد از آن، صحابه و بعدش سنی ها تا امروز، فرمان رسول را با سر و جان قبول دارند و به آن عمل میکنند.
فقط یک کلمه رسول را دیده تا عیبی برای صحابه بتراشد کلمه ای که مشابه آنرا هر کدام از ما روزی چند بار به فرزندان خود میگوییم و اشتباه آن ها را تذکر میدهیم
پیامبر صلی الله علیه وسلم چون پدر و معلم صحابه بود
به یاد این حرف، رهبر یک حزب افغانستان ؛ افتادم
یادم میاید یک روز عصر رفتیم به دفترش ، منتظر ماندم دیدم از محل کارش ،کنسول ایران با هییت همراه بیرون آمد ،بلافاصله بما گفتند به درون برویم.
بعد از سلام بشوخی گفتم : امروز مبتلا شدید به دو گروه ایرانی ، هم شیعه و هم سنی !!
متفکرانه گفت: «« نمی فههم اینها چرا اینقدر کینه دارند ؟!، هرچه سعی میکنم، از بغض و کینه اینها نسبت بما کاسته نمیشود»»
راستی این سوال را کی میتواند جواب دهد :
این شیعه ها آخر چرا اینقدر درونشان از کینه و بغض،نسبت به صحابه و اهل سنت، پر است ؟!!
 

نویسنده: سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …