آیا در کتب اهل سنت حدیثی بر ضد حضرت علی است؟

در یکی سایت، از سایت های ملایان شیعه؛ که خود را متخصص دینی میدانند؛  (سایت ولیعصر) خواننده ای این سوال را از علمای مذهب خود پرسیده , و چنین نوشته:...سلام قبلا دو سه مرتبه شب‌های پیشاور را خوانده بودم, دیروز فایل کتاب روزهای پیشاور به دستم رسید و تا امشب مطالعه آن تمام شد….

 خدا لعنت کند این آقای سجودی را که علاوه بر تعصب و بی‌عدالتی، ابله هم هست یا لااقل با بلاهت رفتار می‌کند. خداوند شما را هم رحمت کند که چنین افراد کثیفی را نا امید می‌کنید. از مطالعه کتاب ایشان این سوال در ذهنم ایجاد شد:
این آقای سجودی در همین کتابش می‌گوید:
 (اگر معاویه به کسانی مانند ابو هریره پول می‌داد تا علیه حضرت علی (ع) حدیث جعل کنند، پس چرا یک حدیث هم در مذمت علی (ع) در کتب اهل سنت نیست؟)
آیا واقعا حدیثی در مذمت حضرت علی ندارند؟ یا این مردک دروغ می‌گوید؟ چون عقل می‌گوید معاویه قطعا ابایی از جعل حدیث در مذمت حضرت علی (ع) نداشته و اهل سنت هم ابایی از پذیرفتن غلط‌های معاویه نداشتند. لطفا در صورت امکان هرچه سریع‌تر این مساله را برای من روشن کنید. سوال کننده:محمد محقق
پاسخ ملای شیعه:
آیا روایت غضب فاطمه زهرا بر امیرمومنان که در صحیح بخاری آمده است، روایتی بر ضد امیرمومنان نیست؟ البته فضایل امیرمومنان آنقدر است که حتی اهل سنت نیز نمی‌توانستند باور کنند که روایتی که ذم صریح باشد در مورد آن حضرت آمده باشد! با این حال روایاتی جعل کردند مانند روایت «انت منی بمنزله قارون من موسى»! و… دارند.

پاسخ اهل سنت:
اولا حدیث  انت منی منزله قارون من موسی خود دلیل محکم دیگری است که اهل سنت حدیثی بر ضد حضرت علی ندارند زیرا این روایت در کتاب تهذیب التهذیب امام ابن حجر عسقلانی آمده, بیایید اول روایت را ببینید:
حدثنا اسماعیل بن عیاش سمعت حریز بن عثمان یقول هذا الذی یرویه الناس عن النبی صلى الله علیه وسلم انه قال لعلی أنت منی بمنزله هارون من موسى، حق ولکن أخطأ السامع قلت فما هو فقال إنما هو أنت منی بمنزله قارون من موسى قلت عمن ترویه قال سمعت الولید بن عبدالملک یقوله وهو على المنبر
 ( کتاب تهذیب التهذیب جلد ۲ ص ۲۰۹)
اسماعیل پسر عیاش میگوید از حزیر بن عثمان شنیدیم که میگفت این حدیثی که مردم از پیامر نقل میکنند که به علی  فرمود: ای علی مقام تو نسبت بمن چون مقام هارون است به موسی؛ این حدیث درست است اما شنونده  آنرا غلط شنیده و  قارون را هارون پنداشته است.
از حزیر پرسیدند: این را کی بتو گفت جواب داد از ولید بن عبدالملک شنیدیم که بر سر منبر میگفت!!
حالا ای خواننده ببین در این حدیث اصلا توهینی به حضرت علی هست  یا نه؟
اولا:توهین نیست چون گوینده خودش دشمن علی بوده و حضرت علی را لعنت میکرده و  هیچکس روایات های او را قبول ندارد  و او کذاب و متروک است.

دوما: این اصلا حدیث نیست زیرا از او پرسیدند از کی شنیدی  گفت از ولید و دیگر سلسله حدیث را نقل نمیکند.
سوما: این اصلا حدیث نیست زیرا راوی میگوید مردم گفته پیامبر را درست نفهمیدند و قارون را هارون پنداشتند اما این راوی که درست فهمیده!!کیست؟ معلوم  نیست!!!
چهارما: این کذاب میگوید ولید بر سر منبر (نه در گوش من) گفت!! مگر در پای منبر ولید همین کذاب فقط نشسته بود که کسی دیگری این سخن را نقل نکرد
پنجما: علی چه ربطی دارد به قارون؟ این معروف است ایشان هرگز  در زمان رسول پول هنگفتی نداشتند
 و ششما: و از همه مهم تر از این داستان معلوم میشود که در بین مردم آن زمان روایت (ای علی مقام تو نسبت بمن چون مقام هارون است به موسی) نقل نبات مجالس بوده و این شیعه خارجی  سعی کرده حدیث را خراب کند, اما دروغ گفتن هم بلد نبوده و قارون چه ربطی دارد به علی؟؟!!

هفتما: علما یکی دو  سخن  از دروغ های این گمراه را فقط به خاطر این نقل کردند که درجه نادانی و مردودی  او را نشان دهند, و بگویند چرا روایات او قابل قبول نیست مثلا روایت دیگری هم دارد که حضرت رسول میخواست سوار مرکب شود و علی رکاب را کشید تا ایشان بیافتد!! و نوشتند که جزیر میگفت پدران مرا علی کشته است.
هشتما: آیا میدانید راوی حدیث (أنت منی بمنزله هارون من موسى) چه کسانی هستند؟  این حدیث متفق علیه است از صحیح ترین احادیث است و نام بعضی از راویان را مینویسم :
ابن عباس رضی الله عنه
ام سلمه رضی الله عنها
سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه
اسماء بنت عمیس رضی الله عنها

زید بن ارقم رضی الله عنه
جابر بن عدالله رضی الله عنه
ابی سعید الخدری رضی الله عنه

و راویان دیگر هم هستند حالا آن مردک مدعی است که همه غلط شنیدند و شیعه اینهمه شاهد را نمیبیند و میگوید اهل سنت در کتب خود بر علیه علی احادیث جعل کرده اند!! ای عالم شیعه آیا  این منطق است یا زور گویی؟؟


اما حدیث غضب فاطمه بر علی  این است:
عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ جَاءَ رَسُولُ اللَّهِ – صلى الله علیه وسلم – بَیتَ فَاطِمَهَ ، فَلَمْ یجِدْ عَلِیا فِى الْبَیتِ فَقَالَ « أَینَ ابْنُ عَمِّکِ » . قَالَتْ کَانَ بَینِى وَبَینَهُ شَىْءٌ ، فَغَاضَبَنِى فَخَرَجَ فَلَمْ یقِلْ عِنْدِى . فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ – صلى الله علیه وسلم – لإِنْسَانٍ « انْظُرْ أَینَ هُوَ » . فَجَاءَ فَقَالَ یا رَسُولَ اللَّهِ ، هُوَ فِى الْمَسْجِدِ رَاقِدٌ ، فَجَاءَ رَسُولُ اللَّهِ – صلى الله علیه وسلم – وَهْوَ مُضْطَجِعٌ ، قَدْ سَقَطَ رِدَاؤُهُ عَنْ شِقِّهِ ، وَأَصَابَهُ تُرَابٌ ، فَجَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ – صلى الله علیه وسلم – یمْسَحُهُ عَنْهُ وَیقُولُ « قُمْ أَبَا تُرَابٍ ، قُمْ أَبَا تُرَابٍ »
حدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَهَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ أَبِى حَازِمٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ رَجُلاً جَاءَ إِلَى سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ فَقَالَ هَذَا فُلاَنٌ – لأَمِیرِ الْمَدِینَهِ – یدْعُو عَلِیا عِنْدَ الْمِنْبَرِ . قَالَ فَیقُولُ مَاذَا قَالَ یقُولُ لَهُ أَبُو تُرَابٍ . فَضَحِکَ قَالَ وَاللَّهِ مَا سَمَّاهُ إِلاَّ النَّبِىُّ – صلى الله علیه وسلم – ، وَمَا کَانَ لَهُ اسْمٌ أَحَبَّ إِلَیهِ مِنْهُ .( صحیح بخاری)
معنی حدیث این است که رسول الله روزی خانه دخترش رفت  و دامادش را ندید گفت پسرعمویت کجاست ؟ فاطمه گفت بین من و او  حرفی شد و او غضبناک از پیش من رفت  رسول الله کسی را فرستاد تا علی را بیابد، گفتند او در مسجد و درخواب است. رسول الله خودشان به مسجد رفتند دیدند علی بر خاک خوابیده و ردایش کنار رفته و او را بیدار کرد و نشاند و  خاک را از دوشش پاک کرد و گفت بشین ای ابوتراب! بشین ای ابوتراب!
دنباله روایت است که  سالها بعد مردی آمد پیش سهل  رضی الله عنه و گفت امیر مدینه از علی در سر منبر بدگویی میکند ! سهل پرسید چه میگوید؟ مرد گفت او را با نام ابوتراب صدا میزند.
سهل خندید و گفت این لقب را پیامبر به علی داده و علی این لقب را  از هر اسم دیگری بیشتر دوست میداشت!
پس ای خواننده عزیر ترا به الله قسم بدهم اگر کسی در حق شما بگوید که پادشاه کشور آمد و خودش با مهربانی ترا از خواب بیدار کرد و با دست خودش لباس ترا  از خاک پاک کرد این توهین به شماست؟   آیا این توهین به علی است که بگوییم پیامبر به دنبالش رفت و خاک را از سر و رویش پاک کرد ؟ یا این قوم عقل ندارند؟
و این را هم توجه کنید که ما به علی نمیگوییم ابوتراب ! هرچند که او این لقب دوست میداشت هرچند که دهنده لقب رسول الله بود اما باز به علی نمیگوییم ابوتراب! زیرا اگر پادشاهی بگوید من لقب خادم را دوست دارم مرا به این نام صدا کنید تواضع او را میستاییم اما  باز ما به او نمیگوییم خادم! میگوییم سید و بزرگ ما! و به این دلیل به علی هم میگوییم «امیرالمومنین  علی رضی الله عنه»

اما شاید غالیان شیعه مذهب از این دلخور باشند که چرا در کتب ما نوشته فاطمه با علی مشاجره کرد؟ اما این هم توهین نیست هر کس با اندکی خرد میداند که زنها و شوهرها دعوا میکنند ( خصوصا در جوانی) و دعوا زن و شوهر بازی است و زود آشتی میکنند
( زن و شوی دعوا کنند… احمقها باور کنند)
و بعد ما صد تا از این بدتر را درباره دعوای عایشه و حفصه با رسول الله را نوشتیم آیا قصد توهین داشتیم؟ پس دیدید ای علمای شیعه که قلب شما مریض است


حالا برگردیم  بسوی  سوال کننده:
پس ای مرد سوال کننده خودت اعتراف کردی که نامعقول است در کتب اهل سنت حدیثی بر ضد علی نباشد!! اما عملا دیدی که این نامعقول، معقول است! و معقول شد!!
پس  الان به آنچه که عقلت را از آن انباشتی شک کن عیب در علم توست. عیب در دروغ های است که علمای شیعه بتو گفته اند.
و حالا رویم را میکنم بسوی همین علمای شیعه و میگویم:
ای عالم شیعی من میبینم که ریشت سفید شده، امروز و فردا است که به درون حفره ای از حفره های زمین پنهان شوی، آیا از خدا نمیترسی؟ آخر چه بتو میرسد که این قدر دروغ میگویی و اینقدر تهمت میزنی
تو خودت میدانی که حدیثی بر ضد علی نداریم پس چرا حق را قبول نمیکنی حالا اگر خودت قبول نمیکنی نکن چرا مردم را گمراه میکنی از خدا بترس! به ریشت نگاه کن یک تار سیاه هم در آن نیست این موهای سفید پیک مرگ هستند، عبرت بگیر اندیشه کن! 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …