شیعه میگوید: عمر با تقسیم بیت المال در جامعه اسلامی نظام طبقاتی ایجاد نمود زیرا مسلمانان آن عصر را نام نویسی کرده وگروهی را سالیانه پنج هزار درهم و گروه دیگر را چهار هزار درهم وگروه دیگر را سه هزار درهم هزارو پانصد درهم تادویست درهم در سال حقوق داد…
وبدین سان در اسلام طبقه اشرافی وتوانگر از یک طرف وطبقه تهی دست وفقیر از سوی دیگر به وجودآمد «شرح ابن ابی الحدیدج ۸ ص ۱۱۱» رسول خدا فیء و غنیمه را بطور مساوی میان مسلمانان تقیسم می کرد ولی عمر علاوه بر آن تقسیم بالسویه رسول خدا را نقض کرد: در صحیح بخاری این روایت است: کان عطاء البدریین خمسه الاف و قال عمر لافضلنهم علی من بعهدهم .
عمر به اهل به شرگت کنندگان در جنگ بدر ۵۰۰۰ درهم میداد و میگفت این برای افضل بودن آنها بر بقیه است!
و از این بدتر امام مالک ، در کتاب موطأاش روایت دارد که عمر گفت: عجم از عرب ارث نمی برد مگر آنکه آن فرد عجمی در سرزمین عرب متولد شده باشد. و این در حالی است که پیامبر خدا در حج اکبر فرمود: ایها الناس انما المومنون اخوه ……… لیس لعربی علی عجمى فضل الا بالتقوى اى مردم مومنان برادرند و در اسلام عربى بر عجمی برترى ندارد مگر اینکه تقوایش بیشتر باشد ( متقی برتر است )
پاسخ اهل سنت:
اولا کار عمر با خطبه حج اکبر در تضاد نیست زیرا اهل بدر بهترین افراد زمانه بودند خداوند گناهان آنها را بخشیده و آنها از اهل بهشتند و خود رسول الله نیز یکی از بدریان را که بر خلاف دستورش خبر حمله مومنان را به خانواده خود در مکه رسانیده بود مجازات نکرد و بین او و بقیه فرق گذاشت و فقط به این خاطر این گناه بزرگش را بخشید که او از اهل بدر بود.
دوما خود رسول الله نیز گاهی غنیمت را بنا بر مصالحى تقسیم میکرد و دیدم که اهل مکه تازه مسلمان شده را بر مهاجران و انصار برتری داد تا آنجا که صدای انصار در آمد و توضیح خواستند و بعد از توضیح راضی شدند،
و بلاخره این مردم فداکار در زمان عمر رضى الله عنه که اسلام تثبیت شد مزد ایثارهای خود را گرفتند پس این حرص و جوش خوردن شما برای چیست؟
سوما: حضرت علی هم در بین کسانی بود که ۵۰۰۰ درهم سهم میگرفت، در جایی نخواندم که حضرت به این نحو تقسیم عمر رضی الله عنه اعتراض کرده باشد، یا بعد از رسیدن به خلافت آنرا تغییر داده باشد یا این پول( از نظر شما حرام) را نگرفته باشد .
حضرت عمار و بلال هم در جنگ بدر بودند آنها هم 5000 میگرفتند آنها هم اعتراضی نداشتند!
چهارما: حضرت بلال، حبشی و از عجم بود اما ۵۰۰۰ درهم میگرفت یعنی بیشتر از عرب های اصیل، پس چرا حضرت عمر را به نژاد پرستی متهم میکنید؟
و پنجما: مگر حضرت عمر حضرت سلمان را حاکم مداین نکرد؟ پس سلمان حاکم بر عربهای ساکن در آن منطقه هم بود، پس چگونه میتوان گفت که عمر ، عجم را مساوی با غلامان عرب میدانست؟!
ششما: در این تقسیم بندی خانواده عمر خودش متضرر شد زیرا پسرش که صحابی هم بود کمتر از دیگران میگرفت ( ۳۵۰۰ ) درهم ……
پس آخوندهای زمان ما با آن فرهنگ آقازاده پروری به چه حقی به حضرت عمر طعنه میزنند؟!!
هفتما: این دستور عمر (که عجمی از عربی ارث نمیبرد مگر اینکه در ارض عرب متولد شده باشد ) یک دستور حکومتی بود و مطابق نیاز و ضرورت زمان صادر شد.
مسلمانان در عصر عمر رضی الله عنه اکثرا همه عرب بودند، آنها بعد از فتح شهرهای کفار با آنها آمیزش داشتند و به خاطر پیروزی پولدار هم شده بودند و این باعث میشد که بعضی به ناحق ادعا کنند که ما خویشاوندان آنها هستیم و او با ما عروسی کرده و او پدر این بچه ماست و شاهدان هم از اهل بیت زن میبودند که فقط به خاطر گرفتن سهمی از ارث شهادت دروغ میدادند. دستور عمر فقط برای جلوگیری از سوء استفاده بوده و اینکه نام عرب و عجم در آن آمده به این خاطر بود که در عصر او سربازان اسلام همه عرب بودند و دشمنان اسلام همه عجم.
اگر قضیه عکس میبود پس دستور هم عکس میشد یعنی عمر میگفت عرب از عجم ارث نمیبرد …. الی آخر.
شما به استثناء در دستور عمر (مگرعجمی که در ارض عرب باشد حق ارث دارد ) توجه کنید، استثناء نشان از این دارد که عمر با خود عجم دشمنی نداشت و قصدش سد کردن راه سودجویان بود.
و شما این نکته را فراموش نکنید که جهان درعصر ظهور اسلام در تاریکی مطلق بود و فساد همه جا را گرفته بود
یعنی چیزی بود مثل غرب امروز! همین دیروز در اخبار خواندم که اکثر آمریکایی ها عروسی نمیکنند اما با این وجود هم باز آنهایی که عروسی میکنند نیز به صراط مستقیم نیستند و تحقیقات جدید نشان داده که ۴۰ درصد زنان شوهر دار آمریکایی به شوهران خود خیانت میکنند و با مردان دیگری هم عین زمان رابطه جنسی دارند و ۶۰ درصد مردان متاهل آمریکایی هم به همین مرض دچارند!!
حالا فرض کنید که این زنان اگر فرصت بیابند بنظر شما حاضر نخواهند شد بگویند ما زن فلان شیخ عرب( که تازه مرده) بودیم و او پدر این بچه ماست، البته الان اوراق قانونی راه این سوء استفاده ها رابسته اما قدیم که این چیزها نبود.
بلکه حتی در زمانه ما هم بعضی از این موارد است مثلا در پاکستان ( آقای عمران خان) یک ورزشکار موفق و معروف بود او کاندید انتخابات ریاست جمهوری شد و همزمان یک زن آمریکایی ادعا کردکه او پدر دختر دوساله من است و من یک شب به او گفته بودم که میخواهم بچه دار شوم و تو را برای پدر شدن انتخاب کردم و با هم رفتیم هتل…..
حالا اگر رییس جمهور پاکستان قانونی وضع کند که ادعای این قوم آمریکایی با این فرهنگ عجیب و غریب قبول نمیشود مگر آنکه چهار پاکستانی شهادت دهند که زن راست میگوید آیا باید این رییس جمهور را نژاد پرست بدانیم؟
مثال دیگر :
بعضی از دولت ها گواهینامه بین المللی رانندگی در ایران را قبول ندارند (و گمان میکنندشاید با رشوه بدست آمده باشد ) و میگویند آنوقت قبول میکنیم که کارشناس ما شهادت دهد که که این شخص راننده است، اینجا نمیتوان آنها را نژاد پرست و ضد ایران دانست، باید دلیل را دید پس دلیل عمر را ببینید
هشتم- و گفتیم این یک دستور حکومتی در آغاز بود و امروز کسی به آن عمل نمیکند زیرا عجم ها در اسلام کارنامه خود را بعدها نشان دادند و بر عرب ها پیشی گرفتند. آیا عرب های امروز دین خود را بعد از قران از بخاری و مسلم نمیگیرند ؟ آیا بخاری و مسلم و ترمذی و ابوداود عجم و در ارض عجم نبودند؟ پس اسلام با نژاد پرستی در تضاد و در جنگ است.
شیعه در ادامه میگوید:
(متاسفانه همین این کار عمر الگوی برای اکثر حکومتهای تا به زمان حال شده و این شخص بااین عمل غیر اسلامی باعث بدبختی مردم تا به همین زمان شده است!)
پاسخ اهل سنت:
بفرض ( محال) درست بودن تهمت به عمر ، باز از شما میپرسیم: شما ای شیعه ها چرا از کار نادرست عمر الگو برداری کردید؟ و چرا از ایشان پیروی میکنید؟!! ای بی انصاف ها!! گناهای آقازاده های شما ؛با آن ثروت بیحسابشان؛ چه ربطی به حضرت عمر دارد؟! مگر عمر امام شماست ؟
من در حیرتم از این قوم………