آیا بریدن دست دزد، قانونی وحشیانه است؟

در عربی ضرب المثلی است که میگوید( حق نیاز به حلقوم دارد) یعنی اگر از حق دفاع نکنیم باطل جولان میدهند و سیاه را سفید و سفید را سیاه جلوه میدهد از جمله این جولان دادن  کافران، اعتراض آنها به قانون بریدن دست دزد است!

کافران میگویند: بدون شک بریدن دست یک انسان، …ولو که دزد باشد یک  قانون بیادگار مانده از  عصر حجر و و حشیانه است، این باعث میشود که دزد تا همیشه رسوا  و تا همیشه ناقص باقی بماند. آنوقت ها عربها  زندان نداشتند که دست میبریدند، اما حالا که زندان است دیگر چرا؟

پاسخ اهل سنت:
یک راه شناخت حق از باطل مقایسه کردن است:
در حال حاضر  در دنیا با دزد ها دوگونه معامله میشود
روش اول: خود دزدها حکومت میکنند یا شریک در حکومتند یا حکومت ها از آنها طرفداری میکنند و پس اصلا مجازات نمیشوند!!
روش دوم: دزد را میگیرند و به زندان میاندازند!
ضرر روش اول که معلوم است، اشتهای سیری ناپذیر بشر و عدم ترس از مجازات، باعث میشود تا دزدان ثروتهای افسانه ای کسب کنند و در مقابل میلیونها نفر از گرسنگی یا بمیرند یا با زجر  و محرومیت زندگی کنند.

آیا اگر دست این دزدان بریده شود بهتر است یا اینکه میلیونها نفر از گرسنگی بمیرند؟
کدام بهتر است شما بگویید؟
روش دوم – در این روش دزد میرود زندان،  خب رفت زندان چه اتفاقی میافتد ؟ بیایید به دقت ببینیم: فرض کنید یک مرد در سی سالگی دزدی کرده و به ۵ سال زندان محکوم شده است! این مرد میرود زندان.

او چند ضرر میکند:
۱ –  فرض کنید این مرد در ۷۰ سالگی بمیرد از زندان بیایید بیرون هنوز ۳۵ سال وقت دارد اما زندان یک هشتم عمر او را بریده و ازش گرفته
حالا سوال این است ؟ آیا یک هشتم عمر یک انسان را بگیریم بهتر است یا یک دست او را  تا مچ؟
برای  اینکه پاسخ به این سوال راحتر باشد تصور کنید یک انسان مخیر باشد که ۳۵سال زندگی کند و دستهایش سالم باشد و  یا ۴۰ سال زندگی کند و یک پنجه دست نداشته باشد   شاید بگویید این حالت اولی  بهتر است.
باشد!! اما این هم شده که دزد به ۲۰ سال زندان محکوم میشود  آمد بیرون، ۵ سال بعد میمیرد و یا در زندان میمیرد در این حالت اگر مخیر باشد زندگی آزاد بدون یک دست را قبول میکند یا زندگی زندان با دو دست را ؟!!
جواب شما هرچی باشد مهم نیست! مهم این است که قبول کنید اگر ما دست دزد را قیچی میکنیم شما عمرش را قیچی میکنید اگر کار ما ظالمانه است از شما هم هست.

حالا عیبهای دیگر  روش شما:
شما همراه دزد، زن و بچه اش را هم مجازات میکنید!  آری زن از شوهر  و نان آور خانه  برای سالها محروم میشود  و پسر از پدر محروم میشود.
و خود مرد هم از زندگی زناشویی محروم میشود که مجازاتی بالای مجازات  برای اوست.
اما در روش ما همینکه دستش قطع شد آزاد است برود خانه و از همه حقوق شهروندی برخوردار میشود حتی که در آخرت هم بخاطر اینکه در دنیا مجازات شده او را مستحق مجازات نمیدانیم.

عیب دیگر روش شما این است که مالباخته باید باز مالیات بدهد تا این دزدی که مالش د از زندان فرار نکند و در آنجا مفت بخورد و بخوابد مالباخته کار مبکند و مالیات میدهد تا دزد مالش  باز از مال او بخورد! عجب روشی دارید شما!!! اما در روش ما مالباخته بیشتر ضرر نمیکند.
در روش شما عده ای آدم محترم از کار و زندگی میافتند تا دزد را  در زندان نگه دارند و  و در روش ما دزد این ضرر را به جامعه نمی زند و هرکس میتواند برود دنبال کار مفید.

در روش شما دزد چند سال عاطل و باطل است و مولد نیست, در روش ما از فردای مجازات، میتواند برود دنبال کاری آبرو مندانه.
در روش شما دزد معمولا در زندان با دزدان دیگر آشنا میشود  و عوض آنکه توبه کند با تجربه فراوان میاید بیرون!! و با همدستان جدیدش باز میرود دنبال دزدی!  و برای همین است که وقتی جایی دزدی میشود پلیس اول میرود به سراغ سابق دارها ….چرا؟!! پس دیدید!! تا آخر عمر همین بازی است یک دفعه که به مال مفت دزدی و گدایی عادت کردی دیگر مشکل است ترکش کنی!  اما   در روش ما این چنین نیست.
شنیدن کی بود مانند دیدن.

 
نویسنده کتاب شبهای پیشاور که دشمن قسم خورده اهل سنت است در مقدمه کتابش چون میخواست به ملحدین مفید
بودن قوانین اسلام را نشان دهد، عربستان را مثال زد که بریدن دست دزد آنجا را به امن ترین مکان دنیا تبدیل کرده است، شهادت این دشمن دلیل است بر امن بودن سرزمین عربستان دیروز!
اما  امروز در اثر فشار غرب، عربستان دست دزد را نمیبرد و برای همین است که  دزدان الان خیلی زیاد شدند.
اما من خودم  شاهد اجرای این قانون در افغانستان بودم مدت کوتاهی افغانستان شاهد اجرای این قانون شد، من در این مدت کوتاه، فرق را از زمین تا آسمان دیدم.

در راه قندهار به هرات جایی بعد از هلمند تا هرات، به دشت وحشت مشهور بود  همیشه در آنجا دزدی میشد یک روز صبح دیدم که ماشینی را که شب مورد حمله دزدان قرار گرفته بود و ۴ چرخش را سوراخ کرده بودند، حتی تا کت و کفش سرنشنان ماشین را باخود برده بودند و آنها ملتمسانه از ماشینهای درگذر کمک میخواستند تا ماشین خود را به حرکت در آورند …. با خود فکر کردم در این شب سرد اینها چی کشیدند…
بعدها که این قانون اجرا شد باز شنیدم که در همان نقطه  در شب تاریک  سرقتی اتفاق افتاد و حکومت با هیلی کوپتر، فردا  صبح زود صحرا های اطراف را گشت و سه دزد را دستگیر کرد  و آورد به شهر لشگرگاه مرکز استان هلمند، و  از دزدان جدا جدا بازپرسی شد  و نتوانستند کتمان کنند و مال هم در نزدشان پیدا شد و در همان ساعت یک دست و یک پای هر  سه دزد را ضربدری  قطع کردند ( بجرم دزدی و راهزنی) و آنها را آزاد نمودند  و فرستادند خانه!! و دزدی در افغانستان ناپدید شد.
این مجازات، علاوه بر امن کردن راه مردم، باعث رحمت برای دزدان شد زیرا آنها از این مجازات ترسیدند و رفتند دنبال کار شرافت مندانه و در طول ۵ سالی که این قانون اجرا شد شاید ده دزدی هم رخ نداد.
شما برای اینکه فقر افغانستان در این دوره را تصور کنید باید داستان زیر را بخوانید که در همان دوره اتفاق افتاد:
مردم  محله دهمراد خان کابل که برای نماز  صبح رفتند مسجد، دیدند فرش مسجد دزدیده شده!!  شروع کردند به فحش دادن  به دزد که حرمت مسجد را هم ندیده که نامه ای توجه شان را جلب کرد، در نامه نوشته شد بود :
برادرا کسی را غرض نیست (به کسی مربوط نیست!!) من میدانم و خدای خودم، دو روز است که بچه هایم غذا نخوردند، هر وقت پولدارشدم برای مسجد فرش میخرم .

این فقر وحشتاک را بگذارید کنار  مسلح بودن مردم…. همه مسلح بودند اما باز این قانون بریدن دست مردم را مهار کرد و گفتم ۵ سال ده دزدی هم رخ نداد ولی بعد از ملغی شدن این قانون، باز طبق آمار دولت در کابل ماهانه  بیش از ۱۰۰ آدم ربایی صورت میگیرد (  و خدا میداند چند فقره مال و پول  دزدی )
الله انسان را خلق کرده  و او را خوب میشناسد، گویا این قانون بریدن دست برای دزدان خیلی وحشت آور است اما از زندان رفتن نمیترسند!
پس دزدی نمیکنند پس این قانون رحمت بر دزدانی هم هست که از ترس دزدی نمیکنند!
شاید کسی بگوید آن بیچاره که بچه هایش دو روز غذا نخوردند چرا باید دستش قطع شود؟ در جواب میگوییم که اسلام در آن حالت دست را قطع نمیکند و حضرت عمر در سال قحطی دست هیچ دزدی را قطع نکرد
اما دفاع از دزدان بی شرفی که پولدار هم هستند و  مانع کار افراد شریف میشوند دفاع از  شیطان است که که در لفافه حقوق بشر پیچیده شده و گفتیم این حتی دفاع از دزد نیست.

بروید زندانها ببینید که از دزدان پر است !  اینها به دزد هم رحم نمیکنند.
 اما حلقوم کافر برای دفاع از باطل همیشه فعال است و حلقوم مسلمان برای دفاع از حق چندان فعال نیست، برای همین هم هست که آنها به قوانین مسخره خود میبالند و ما را وحشی مینامند!!!

 

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …