آیا ام مومنان عایشه به مردم گفته بود که عثمان را بکشید؟

متن سوال:من در بحثی که با یکی‌ دو نفر از شیعه ها داشتم اونها دلیلی‌ آوردن که گویا در تاریخ طبری از زبان مادر مؤمنان عایشه صدیقه گفت شده زبانم لال زبانم لال حضرت عثمان صاحب ۲ نور پیامبر کفتار است پناه بر خدا، من میدانم چنین مطلبی یا دروغ محض یا بازهم جز خرافات، اما می‌خواستم از شما کمک بگیرم که جواب این تهمت  را با عقل و بررسی‌ ومدرک برایم ارسال کنید،

 

پاسخ اهل سنت:

اولا : اهل سنت متفقا میگویند تمام احادیث مندرج در کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم صحیح هستند، معنی این حرف چیست؟

یک معنی این است که اهل سنت  یکصدا معتقدند  که غیر از بخاری و مسلم هیچ کتاب حدیث دیگر این صفت را ندارد که همه احادیث مندرج در آن  صحیح باشد ، پس هر کتاب دیگری میتواند بعضی از احادیثش درست نباشد

دوما تاریخ طبری نه بخاری است نه مسلم ، پس این یعنی چه؟

 یعنی اینکه اهل سنت همه نوشته های این کتاب را قبول ندارند

باز این یعنی چه؟

یعنی اینکه باید ببینیم این روایت منسوب به ام مومنان عایشه را اهل سنت قبول دارند یا نه!

اما شیعه با غرض ورزی تمام این حقیقت ساده را نمیخواهد بداند که ما هرچی در کتب  حدیث ( غیر بخاری و مسلم) نوشته را دربست قبول نداریم

شیعه با غرض ورزی تمام از ما میخواهد حدیثی که مطابق هوای نفسش است را قبول کنیم اما حدیثی که مخالف مذهب اوست را رد کنیم ولو آنکه آن دومی در صحیح  بخاری باشد!!!!

طبعا این نوع بحث نمودن، هیچ پایه علمی ندارد و سراسر جهل است و سراسر عوام فریبی است


حالا بعد از این مقدمه برویم بسراغ  سند حدیث :

سند این است: امام طبری میگوید:

( کتب إلی علی بن أحمد بن الحسن العجلی ) أن الحسین بن نصر العطار قال حدثنا أبی نصر بن مزاحم العطار قال حدثنا سیف بن عمر عن محمد بن نویره وطلحه بن الأعلم الحنفی قال وحدثنا عمر بن سعد عن أسد بن عبد الله عمن أدرک من أهل العلم أن عائشه رضی الله عنها لما انتهت إلى سرف راجعه فی طریقها إلى مکه لقیها عبد بن أم کلاب فقال لها ابن أم کلاب ولقد کنت تقولین اقتلوا نعثلا فقد کفر قالت إنهم استتابوه ثم قتلوه وقد قلت وقالوا وقولی الأخیر خیر من قولی الأول

تاریخ     الطبری جزء ۳ صفحه ۴۷۷


حالا  بیایید ببیند علما درباره راویان این روایت  چه نوشته اند:

در کتاب ضعفاء العقیلی جزء۴ صفحه۳۰۰ نوشته شده است که: نصر بن مزاحم  المنقری تمایل یه مذهب شیعه داشت و در احادیثش اضطراب و اشتباه های زیادی است  

امام ذهبی در کتابمیزان الاعتدال الذهبی جزء۴ صفحه۲۵۳ نوشته

نصر بن مزاحم رافضی بود


امام ابن جوزی در کتاب: 
الموضوعات الجزء۱صفحه۳۷۸

در باره او مینویسد که الدارقطنی  نصر بن مزاحم را در روایت نقل کردن غیر قابل اعتماد دانسته و از قول إبراهیم بن یعقوب الجوزجانی گفته  که این مرد شیعه غالی بود و از راویان دروغگو نقل قول میکرد

حالا که آقای نصر را شناختید بیایید سیف بن عمر را بشناسید ذهبی درباره او کتاب


میزان الاعتدال  جزء۲ صفحه۲۵۵ میگوید: 
درباره سیف بن عمر  بزرگان چنین گفته اند:

قال عباس عن یحیى : ضعیف است

وروى مطین عن یحیى : هیچ ارزشی ندارد

وقال أبو داود : هیچ قیمتی ندارد

وقال أبو حاتم : متروک است و از او روایت نقل نمیشود

وقال ابن حبان :  سیف  از زنادقه بود  

امام طبری درباره سابقه آدم ها تحقیق نکرده و هرچی شنیده نقل کرده و با ذکر سند، مسئولیت را از دوش خود برداشته است.

امام طبری درباره یک موضوع روایات متضاد را نقل میکند این یعنی چه ؟؟؟

یعنی اینکه خودش هم به همه نوشته های کتابش عقیده نداشته

امام طبری حتما از این حدیث که در کتاب مسلم است با خبر بود


قال رسول الله 
صلى الله علیه وسلم لعائشه :” ألا أستحی من رجل تستحی منه الملائکه

حضرت پیامبر به عایشه گفت:

 آیا از مردی حیا نداشته باشم در حالیکه فرشتگان از او خجالت میکشند ( یعنی از حضرت عثمان ) 

شیعه چرا از ما میخواهد بخاری و مسلم را رها کنیم و به یک حدیثی که چند نکته ضعف بزرگ دارد ایمان بیاوریم جالب اینجاست که در سند روایت نوشته نیست که  این حرف را کی از عایشه شنیده!! بلکه  نوشته: بعضی از اهل علم گفته اند!!! وهمچنان که خواندیم  در سلسله راویان دو دروغگوی بزرگ نیز نشسته اند.

این روایت در بعضی از کتب دیگر نیز آمده اما همه از تاریخ طبری نقل کرده اند و سند دیگری ندارد.


پس خلاصه بحث این است که بعضی  اجداد شیعه های امروزی این روایت را جعل کرده اند و در بین مردم پخش نمودند و امام طبری آن را در کتابش نوشته اما هرگز نگفته که من به همه نوشته های کتابم ایمان دارم چگونه میتوانسته چنین بگوید؟ در حالیکه او روایات متضاد درباره یک موضوع دارد و یک واقعه را از دو زبان یا سه زبان مختلف نقل کرده که کاملا با هم فرق دارند.

پس جواب ساده به شیعه های تحریف کننده این است که بگوییم ما در بین کتب حدیث و روایات تاریخی به غیر از بخاری و مسلم به هیچ کتاب دیگری  ایمان صد درصد نداریم  

روحانی شیعه هرچقدر که خود را به کری و کوری بزند باز مجبور است این حقیقت ساده  را قبول کند، زیرا در طول تاریخ حتی یک عالم سنی نبوده که بگوید از الف تا یایی همه کتب حدیث مورد قبول ماست حتی یک عالم هم نبوده حتی یکنفر هم نبوده ، پس شیعه آب درهاون نکوبد


مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …