یکی از مشکلات عمده ای که جامعه ما امروزه با آن دست بگریبان است بی سوادی وفهم ناقص از دین است. که این نقطه از سوی برخی سودجویان مورد سوء استفاده قرار گرفته، وباعث شده تصورات منفی ونادرستی در دین رایج گردد. آیت الله العظمی علامه ابو الفضل برقعی (رحمه الله) که یکی از بارزترین شخصیتهای علمی معاصر ایران و جهان اسلام است در تفسیرشان که بنام «تفسیر تابش» مشهور است به برخی از اینموارد اشاره فرموده اند.
مناسب دانستیم که برخی از این موضوعاتی که در حال حاضر با کبکبه ودبدبه ی زیادی در بین عوام الناس مطرح می شود را در «تفسیر تابش» پیگیری کرده در اختیار دانش جویان و طالبان حق قرار دهیم تا با مطالعه آن حقائق را دریافته در دامها و چاله های مشبوهی که دوستان نادان و یا دشمنان دانا در سر راه کنده اند نیفتند.
درس چهاردهم این سلسله از درسهای « تابشی از نور» را با عنوان «آیا ائمه واجب الطاعه هستند؟»ادامه می دهیم: علامه آیت الله العظمی برقعی ( رحمه الله) در تفسیر آیه/۳۸ سوره احزاب می فرمایند: مَا کَانَ عَلَى النَّبِیِّ مِنْ حَرَجٍ فِیمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّهَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَقْدُوراً)
ترجمه: بر پیامبر باکی نیست در آنچه خدا برای او مقرر کرده، آئین خدا درباره کسانی که از پیش گذشتهاند چنین بوده و فرمان خدا باندازه معینی است(۳۸).
نکات: نکته دیگر آنکه در آیه ۳۶ عصیان خدا و رسول را موجب ضلالت شمرده نه عصیان اولیا و ائمه و دانشمندان دیگر را که عصیان اینان موجب ضلالت نیست. معلوم میشود که اولیاء و ائمه واجب الإطاعه نبودهاند، و خود آنان نیز خود را واجب الاطاعه ندانسته بلکه خود را از عصیان مصون نمیدانند چنانکه حضرت سجاد در صحیفه سجادیه دعای ۳۴ میفرماید : «کم نهی لک قد أتیناه و سیئه اکتسبناها». و در دعای دهم فرموده: «اللهم إن الشیطان قد شمت بنا إذ شایعناه علی معصیتک»، و در دعای ۵۲ فرموده: شهواتی حرمتنی یعنی؛ شهواتم مرا بیبهره ساخته، و در دعای ۴۱ فرموده : «لا تعلن علی عیون الملأ خبری»، «أخف عنهم ما یکون نشره علی عارا»، و در دعای ۲۵ و ۱۶ فرموده : «أعذنی و ذریتی من الشیطان الرجیم، سلطته منا علی ما لم تسلطنا علیه منه»، «و من أبعد غورا فی الباطل و أشد إقداما علی السوء منی حین أقف بین دعوتک و دعوه الشیطان فأتبع دعوته»، یعنی …… هنگامی که بین دعوت تو و دعوت شیطان بایستم دعوت شیطان را میپذیرم. و حضرت امیر علیه السلام در صحیفه علویه در بعضی از دعاهای خود میفرماید «أستغفرک للنعم التی مننت بها علی فتقویت بها علی معاصیک، لکل ذنب أذنبته و لکل معصیه ارتکبتها إلهی أفحمتنی ذنوبی و قطعت مقالتی فلاحجه لی و لا عذر کبر ذنبی، فأنا الهالک إن لم تعن علیها بتخفیف الأثقال خلصنی من النار و إن استوجبتها». و بسیاری از کلمات ائمه علیه السلام که بر آنچه گفتیم دلالت دارد، و چون ذکر آن موجب تطویل است، از نوشتن آن معذوریم. و عجیب است در زمان ما که شب و روز در شناخت و عصمت ائمه بحث میکنند و بکلی مردم را از دین و حقائق آن دور کردهاند.