شیعه میگوید: شکی نیست که اعتقاد به رجعت، یکی از ویژگی های مذهب حقه شیعه است که می توان آن را با دلایل قطعی ثابت کرد. قبل از ورود به این دلایل، باید حقیقت رجعت را شناخت. رجعت، یکی از اتفاقاتی است که در زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رخ خواهد داد. بر اساس این عقیده، گروهی از مؤمنین برای رسیدن به ثواب نصرت اولیای خدا و دیدن دولتی که سالها انتظار آن را کشیدهاند، بر می گردند تا از دیدن دولت عدل و قسط لذت ببرند. و از طرف دیگر، گروهی از منافقین که آمدن این دولت را انکار کرده و کردارهای زشتی انجام دادهاند، باز می گردند تاعقوبت اعمال خویش را در همین جهان بچشند و دچار خفت و خواری شوند.
پاسخ اهل سنت:
بوداییها و بعضی دیگر از مذاهب بشری به رجعت اعتقاد دارند! بوداییان میگویند: انسان بعد از مرگ دوباره به دنیا باز میگردد و زندگی جدیدی را شروع میکند اگر بد کار باشد بصورت حیوان باز میگردد!
در بین مسلمانان هیچکس به بازگشت مرده به دنیا عقیده ندارد غیر از شیعهها!
اونها حتی میگویند: رسول خدا محمد صلی الله علیه وسلم دوباره زنده میشود و ۵۰ سال هزار سال حکومت میکند بعدش علی ۴۴۰۰۰ سال پادشاهی میکند، بعدش امامان دیگر!! (بحار الأنوار، جلد ۱۳،، تالیف علامه محمد باقر مجلسی)
البته حسین چون مظلوم کشته شد شیعهها حق تقدم در رجعت را برای ایشان قایل هستند. ایشان قبل از بقیه به دنیا بر میگردد، ۳۰۹ سال حکمرانی میکند.
پاسخ دوم شیعه:
در قرآن کریم، آیاتی وجود دارد که عقیده به رجعت را ثابت میکند:
۱٫ از هر امتی، گروهی محشور می شود:
خداوند حکیم در سوره مبارکه نمل، آیه ۸۳ میفرماید :
«وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجًا مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآَیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ.»
روزى خواهد آمد که از هر گروه، دستهاى را برمى انگیزیم، از کسانى که آیات ما را تکذیب مىکنند.
خداوند در این آیه به صراحت می گوید که ما گروهی از ستمکاران را برمیانگیزیم، نه همه آنها را. به طور قطع این حشر، نمی تواند حشر روز قیامت باشد؛ چرا که حشر روز قیامت همگانی است و احدی باقی نمی ماند، مگر این که در روز قیامت محشور میشود و نتیجه اعمال خود را خواهد دید. این مطلب از بسیاری از آیات قرآن کریم قابل استفاده است ؛ مثلاً خداوند در سوره کهف، آیه ۴۷ میفرماید :
وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا.
آنها را برانگیختیم، هیچ کس را فروگذار ننمودیم.
یا در سوره نمل، آیه ۸۷ میفرماید :
وَیَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ وَکُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِینَ
روزى که در صور دمیده مى شود، تمامى کسانى که در آسمان و زمین هستند دروحشت و هراس فـرو مـى رونـد، مـگـر کـسانى که خدا خواسته مورد عنایت خاص اوباشند. پس همگى در پیشگاه حضرت حق با فروتنى حضور دارند.
بنابراین، مراد خداوند از « وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجًا » نمی تواند حشر روز قیامت باشد؛ پس منظور از آن چیزی نیست؛ مگر همان رجعتی که شیعیان به آن اعتقاد دارند.
پاسخ اهل سنت :
آیه بعدی به ما میگوید که این آیه در باره قیامت است، به این جمله در آیه بعدی ( آیه ۸۴ سوره نمل ) توجه کنید:
﴿ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوا قَالَ أَکَذَّبْتُم بِآیَاتِی وَلَمْ تُحِیطُوا بِهَا عِلْمًا﴾
«تا زمانی که (به پای حساب) میآیند، (به آنان) میگوید: آیا آیات مرا تکذیب کردید و در صدد تحقیق برنیامدید؟!»
الله دارد خودش از آنها حساب میگیرد و میفرماید: ﴿قَالَ أَکَذَّبْتُم بِآیَاتِی﴾ «آیا آیات مرا تکذیب کردید؟»
(آیات مرا) به کی بر میگردد؟! به الله!
پس یا باید شیعه بگوید که الله هم به دنیا رجعت میکند یا باید قبول کند که آیه درباره قیامت است نه درباره این عقیده مسخره (باز گشت مرده به دنیا).
در قیامت حشر و حساب و کتاب مردم یکسان نیست، گروهی محاکمهشان برجستهتر است. یعنی محاکه خمینی و حسابی که او باید پس بدهد با محاکمه آن زن بیسواد در دور دست ابرقو یکسان نیست، لذا چون اولی برجستهتر است. لذا الله میفرماید:
﴿ وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجًا مِّمَّن یُکَذِّبُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ) [النمل: ۸۳]
«به خاطر آور، روزی را که ما از هر امتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب میکردند محشور میکنیم؛ و آنها را نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شود».
و حشر این دسته از مجرمان را برجستهتر میکند نسبت به حشر عموم انسانها.
دقت کنید در آیه، مجرمان بازخواست و پرسیده میشوند.
در دنیا که به گفته علی: عمل بلا حساب است و در آخرت حساب بدون عمل است! پس حساب در دنیا نیست.
بعد آیه از حشر مجرمان، سخن میگوید و از زنده شدن مومنان سخنی نمیگوید! در حالیکه در عقیده شیعه مومنان هم زنده میشوند. پس این آیه هیچ ربطی به اونها ندارد.
این آویزان شدن شیعه به استدلالهای سست و بیپایه و دستآویز کردن آیات قرآن برای اثبات دروغ، خود بهترین دلیل بر باطل بودن این مذهب است!
پاسخ سوم شیعه
۲٫ دو بار زنده شدن، بعد از دو بار مردن:
خداوند در آیه ۱۱ سوره غافر میفرماید :
قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِیلٍ.
در روز واپـسین کافران گویند : خداوندا ! ما را دو بار میراندى و دو بار زنده کردى؛ پس اینک که ما به گناهان خویش گردن نهادهایم، براى بیرون شدن از این گرفتارى راه چاره اى هست ؟
در ایـن آیه، خداوند از دو بار میراندن و دو باز زندهشدن سخن گفته ا ست، که هر میراندن، حیات سابقى را مى رساند؛ همانگونه که دوبار زنده شدن، مرگ پیشین را حکایت میکند. مـیـرانـدن نـخست، پس از حیات دنیوى، و مرگ دوم، پس از حیات در رجعت است؛ چنانکه احیا نخست، در رجعت، و احیا دوم در روز واپسین است.
پاسخ اهل سنت
اما اگر ما این تفسیر شیعهها را قبول کنیم باز اشکال حل نمیشود چون آیه از دو زندگی سخن میگوید، با ایمان به رجعت میشود سه زندگی.
مثال علی را ببینید:
زندگی اول: وقتی در مکه متولد شدند.
زندگی دوم: وقتی امام زمان بیاید.
زندگی سوم: وقتی قیامت برپا شود.
پس این شد سه بار، و آیه میگوید: دوبار، پس برای درست آمدن آیه باید رجعت را حذف کنیم.
پس خود آیه دلیل است بر باطل بودن رجعت.
اما ما درمان بیحیایی نمیدانیم که چیست!! بدون شرم و خجالت آیه را هر طور بخواهند معنی میکنند!!
همیشه گفتهام: عقیده شیعه چون لحافی کوتاهست که بخواهی سر را بپوشانی پایت نمایان میشود، پا را بپوشانی سر و گردن هویدا میشود!
پس تفسیر آیه هر چی باشد یقیناً این نیست که شیعه میگوید و ربطی به رجعت ندارد چون لازمه رجعت سه بار زنده شدن است، و آیه از دو زندگی سخن میگوید نه سه.
پاسخ جهارم شیعه:
۳٫ زنده شدن اصحاب کهف:
۴٫ داستان عزیز:
أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَهٍ وَهِیَ خَاوِیَهٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى یُحْیِی هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِئَهَ عَامٍ ثُمَّ البقره / ۲۵۹٫
یا همانند کسى که از کنار یک روستاى ویران شده عبور کرد، در حالى که سقفهاى آن فروریخته بـود، و مـردم آن مرده و استخوانها پوسیده و پراکنده شده بود، با خودگفت : چگونه خدا، اینها را پـس از مـرگ زنـده مـى کند. در این هنگام، خدا او را یکصدسال میراند، سپس برانگیخت
شیعه علاوه بر این دو آیه، شواهدى دیگری را بر امکان رجعت, از قرآن ارائه مىکند و به داستان گروهى که از دیار خود بیرون شـدند تا به گمان خود, خود را از خطر مرگ (طاعون) رهایى دهند, و هـمـچـنـین به زنده شدن قوم موسى پس از آنکه صاعقه آنان رافراگرفت [البقره: ۵۶]
پس از آن اضافه مىکند: رجعت در امم سالفه نیز واقع گردیده و در این امت نیز واقع مىگردد, چـنـانکه از پیغمبر اکرم صلی الله علیه وسلم روایت شده: هرآنچه در امتهاى گذشته انجام گرفته, در این امت نیز انجام مىگیرد.
پاسخ اهل سنت:
اینها استدلالهای پوچ و بیهودهاند و این حرفها آدم را بیاد آن دختر آرژانتینی میاندازد که حامله شدن خود را به حامله شدن حضرت مریم تشبیه کرده بود.
حیا که نباشد کار به اونجا هم میرسد.
اینگونه قیاسهای چندشآور را شیعهها رها نمیکنند.
اصحاب کهف تعداد شان از انگشتان دو دست کمتر بود مدت رجعتشان یک روز بود با این وجود سورهای بنام اونها در قرآن داریم.
بنام مریم‘ هم سوره داریم حتی آه و ناله مریم را در وقت زایمان قرآن ثبت کرده زیرا واقعه مهم بوده.
آن زن آرژانتینی به چه حقی خود را با حضرت مریم مقایسه میکند
و آن رجعتکنندهگان زمان مهدی به چه حقی خود را با اصحاب کهف مقایسه میکنند؟؟!!
مجلسی مینویسد: پس از ظهور امام زمان رجعت خاندان حضرت محمد صلی الله علیه وسلم آغاز میشود. «کراجکی» در کنز الفواید از قول امام جعفر صادق نوشته است: نخستین شخصی که پس از ظهور امام زمان رجعت میکند «امام حسین» است. امام حسین با یک حرکت سریع و تشویشآمیز از قبر بر میخیزد و خاک سر و روی خود را تکان میدهد. پس از «امام حسین» پدرش «حضرت علی» و پس از او «حضرت محمد» از قبر بیرون میآیند. امام محمد باقر گفته است که امام زمان مدت نوزده سال حکو مت میکند. وظیفه امام زمان آنست که ریشه دشمنان خاندان حضرت محمد و حضرت علی را از ریشه بکند، عدل و انصاف را روی زمین برقرار کند. امام زمان پس از انجام این وظیفه سر انجام بدست یک زن ریشدار کشته میشود. پس از کشته شدن امام زمان «امام حسین» او را غسل میدهد و کفن میکند و به خاک میسپارد. آنگاه حکومت به «امام حسین» خواهد رسید و مدت سیصد و نه (۳۰۹) سال به نام امام «منتصر» در جهان سلطنت میکند. پس از «امام حسین» نوبت به «حضرت علی» خواهد رسید و او مدت چهل و چهار هزار سال به نام امام «سفاح» سلطنت میکند. آنگاه «حضرت محمد» به سلطنت میرسد و او نیز مدت پنجاه هزار سال سلطنت در جهان خواهد کرد. (بحار الأنوار، جلد ۱۳، تالیف علامه محمد باقر مجلسی)
شما نگاه کنید، قرآن هر صفحه از قیامت سخن میگوید و از رجعت یادی نمیکند.
در حالیکه این حدیث جعلی میگوید: قبل از قیامت رجعت است! نه که قرن ها که هزاران هزار سال ادامه دارد. محمد صلی الله علیه وسلم ۵۰۰۰۰ سال، علی 44000 سال، حتما بقیه امامها هم قرنها حکومت میکنند، پس چرا این خبر مهم را قرآن فراموش کرده؟؟!!
رجعت یک روزه اصحاب کهف، در قرآن این همه انعکاس داشت، رجعت ۵۰۰۰۰ ساله حضرت محمد و ۴۴۰۰۰ ساله حضرت علی و هزاران هزار ساله امامان دیگر و دیگران هیچ انعکاسی در قرآن نداشت و ندارد.
سخن آخر
گفتیم عقیده به رجعت خاص شیعیان است، و مسلمانان دیگر از آن منکرند
البته بوداییها و بتپرستان به تناسخ عقیده دارند. تناسخ یعنی اینکه انسان بدکار بعد از مرگ خر یا سگ شود و امثال این. داستان زیر را از کتب شیعه برایتان نقل میکنم تا بدانید که منظور شیعهها از رجعت همان عقیده بودایها به تناسخ است اما رویشان نشده آشکارا بگویند!.
این هم داستان:
«در فـهرست نجاشى حکایتى از مومن الطاق آورده, که یکى از مخالفین به وى گفت: آیا به رجعت عـقـیـده مـنـدى؟ گفت: آرى.
بدو گفت: پانصد دینار به من وام ده و دربازگشت, آن را بستان.
مـومـن الـطـاق گفت: ضامنى بیاور تا ضمانت کند تو در آن حال به صورت یک انسان بازگشت کنى, تا بتوانم وام خود را از تو بستانم. شاید به صورت بوزینه بازگشت کنى».
انا لله و انا الیه راجعون