شیعه میگوید: اهل سنت خودشان این حدیث را نقل کرده اند: حاکم نیشابوری در المستدرک مینویسد: عن علی رضی الله عنه قال: إن مما عهد إلی النبی صلى الله علیه وسلم أن الأمه ستغدر بی بعده. از علی علیه السلام نقل شده که فرمود: از چیزهایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله سلم به من فرمود این است که : پس از من، مردم با حیلهگرى با تو رفتار مىکنند .
و بعد از نقل روایت میگوید:هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه. یعنی: این حدیث سندش صحیح است؛ ولی بخاری و مسلم نقل نکردهاند .
[المستدرک على الصحیحین ، محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری (متوفای ۴۰۵ هـ) ج ۳ ، ص۱۵۰، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت – ۱۴۱۱هـ – ۱۹۹۰م ، الطبعه: الأولى ، تحقیق: مصطفى عبد القادر عطا].شیعه از این حدیث نتیجه میگیرد که ابوبکر و عمر به علی خیانت کردند.
جواب اهل سنت:استدلال به این حدیث برای شیعه هیچ فایده ای ندارد، البته برای اهل سنت این سود را دارد که میزان نادانی علمای شیعه را خوبتر اندازه بگیرند.
هر چند که در صحیح بودن یا نبودن این حدیث، بین علمای ما، اختلاف رای وجود دارد، اما معنی حدیث صحیح است. یعنی قبول داریم که کسانی از امت محمد صلى الله علیه وسلم به علی رضی الله عنه خیانت کردند.
اما شیعه نمیتواند بگوید همه امت خیانت کردند چون، هم خودش، هم حضرت فاطمه، افرادی از امت هستند.
پس ناچار است بگوید: فقط بعضی از افراد امت به علی خیانت کردند، اینها را ما هم قبول داریم ولی اختلاف ما با شیعه در این است که آن افراد چه کسانی هستند؟
شیعه می گوید: عمر و ابوبکر و عثمان و صحابه!
اما روابط بین آنها و علی خلاف این را میگوید.
این روابط دوستانه، تا حد ازدواج و وصلت فامیلی پیش رفته و تاریخ روابط دوستانه آنها را ثبت کرده.
خائن چگونه ممکن است که لحظه مرگ یک شورای ۶ نفری برای انتخاب رهبر بعدی درست کند و علی را یک عضو این شورا معرفی کند و علی هم قبول کند؟!!
این حرفها در تاریخ هرگز مثال ندارد و خود بهترین دلیل است بر دروغ گویی شیعهها.
در زمان حکومت سه خلیفه راشد، حضرت علی از شخصیتهای طراز اول مملکت بود این محال است که خائنی کودتا کند و همه مردم هم با او باشند و بعد کسی که حقش به آن طرز فجیع پایمال شده، را عزیز کند! این در تاریخ حتی یک مورد هم نیست، و نه ممکن است که باشد!
پس سه خلیفه و یارانشان در دایره این حدیث نمیآیند. و آنچه شیعه بافته داستانسراییهای بی ارزشی است که فقط بیسوادان را میفریبد.
و ما امیر معاویه و لشکرش را هم مشمول این حدیث نمیدانیم. چون آنها از اول با علی بیعت نکردند آنها درپی خونخواهی خلیفهء شهید شده و خواستار قصاص قاتلانش بودند.
و اگر کسی اصرار کند که امیر معاویه به حضرت علی خیانت کرده است، به او می گوییم اهل سنت بر این رای هستند که در کشمکش و جنگ بین علی و معاویه، حضرت علی خلیفه راشد بودند نه امیر معاویه!
باقی میماند اصحاب جنگ جمل و خوارج و شیعه اما اصحاب جنگ جمل خائن نبودند چون معمولا خائن از ولی نعمت خود بد میگوید! اما ما یک جمله بدگویی از علی، نه از زبان طلحه و نه زبیر و و نه عایشه نشنیده ایم.
نه قبل از جنگ جمل و نه بعد از آن نشنیده ایم بلکه بر عکس هر چه شنیدیم تعریف بود!
آنها در پی مجازات قاتلان عثمان بودند و به خلافت علی اعتراضی نداشتند!
و اما خوارج، بله آنها خائن بودند و تمام شرایط خیانت در آنها جمع بود،
آنها جنگ جمل را بر خلاف دستور علی، شروع کردند.
در جنگ صفین مانع پیروزی علی در لحظات آخر شدند.
خودشان مستقیم در نهروان با علی جنگیدند.
و بعد دست آخر ایشان را شهید کردند!
و همیشه از علی بد گویی کرده و ایشان را کافر میدانستند!!!
علاوه بر خوارج، شیعهها نیز مشمول این حدیث هستند و به علی خیانت نمودند، و فراموش نکنیم خوارج هم زمانی شیعه بودند.
اما دلیل خیانت شیعه به علی اینهاست: آنها به علی تهمت میزنند که وی کوتاهی نموده و پهلوی زنش را شکستند و در نهایت او را کشتند و علی چیزی نگفته!!! این که هیچ، بلکه دختر همین زن را با خو شرویی داده به قاتل!!!
آنها در مقام علی غلو میکنند و مدعی هستند که مقامش از پیامبران بالا تر است.
و میگویند علی به نوعی زنده است و غیب میدانسته و میداند! که این خود نوعی خیانت به عقیده علی و مسخره کردن ایشان است. چرا که آدم غیب دادن هرگز شکست نمیخورد!
و بزرگترین خیانت شیعه به علی این است که از زبان ایشان دروغ تحویل مردم میدهند و از زبان امیر المومنین علی نقل قول میکنند که شرک و قبر پرستی و امداد خواهی از مردهها بهترین عبادت است!!
این خیانت در نقل قول، بزرگترین خیانت شیعهها به علی و به عقیده علی است!