سلام دوستان عزیز. امروز قصد دارم نحوه ی تهیه ی یک مقاله ی زیبا و دهن پر کن به شما یاد بدهم که اگر مراحل آن را به درستی طی کنید بازدید کنندگان مقاله ی شما بسیار زیاد خواهند شد و مطمئنا سر و صدای زیادی نیز به پا خواهد کرد. یک مقاله که ظاهرا مو لای درزش نخواهد رفت و مذهب حقه ی ما را ثابت خواهد کرد.
قبل از هر چیز مواد مورد نیاز برای یک مقاله
یک عدد برادر بسیجی، اینترنت، چسپ دوقلو به مقدار لازم، قیچی دو عدد و پرانتز باز و بسته.
ادویه جات: تلبیس، سفسطه، نیرنگ، تحریف و همچنین مقالهتان را با چاشنی مغلطه بلغور نمایید.
در طی مقاله نویسی دقت کنید که شرم و حیا را کاملا کنار بگذارید. اهمیتی به آنچه که مینویسید ندهید. از دروغ بسیار استفاده کنید. همچنین دقت کنید که گنج ما شیعیان روایات موضوع و ضعیف است. سعی کنید کمتر به قرآن استناد کنید یا اصلا به آن استناد نکنید چون ما را به خیر او امیدی نیست پس برای خود شر نیز درست نکنید. همچنین نکته ای که دارای اهمیت فراوان میباشد؛ این است که از روایات یا قضایای تاریخی برداشت عکس بکنید. همیشه نصف خالی لیوان را در نظر بگیرید.
حال میریم سراغ تهیه ی مقاله:
ما شیعیان هدفمون مخالفت با اهل سنت است پس هرآنچه که بهش معتقد بودند میتواند یک مقاله باشد. کافیست بر عکسش را بنویسی.پس باید یک موضوع خوب انتخاب کنیم. مثلا زیر سوال بردن اصحاب پیامبر بهترین سوژه میباشد. میتوانید گه گاهی چاشنی طعنه به ام المومنین را نیز اضافه کنید. خدای سنی ها در کتابشون قرآن آنها را امهات المومنین خوانده، این زیاد مهم نیست چون ما که مومن نیستیم پس میتوانید با ناموس پیامبر نیز مقاله های پر بازدیدی درست کنید. برای انتخاب مقاله دستمون خدا رو شکر خیلی بازه پس در انتخاب موضوع استرس نداشته باشید.اینو بدونید که اهل سنت بدون کم و بیش تمام مقدسات ما مقدسات آنها نیز میباشد ولی ما بر عکس، تمام مقدسات آنها برای ما پشه ای هم ارزش ندارند، مثلا آنچه هیچ ارزشی برای ما ندارد عمر میباشد پس خیلی راحت میتوان برای بد نام کردنش از هزار و یک روش استفاده کرد که شیطان هم نمیتونه این کارها رو بکنه. برای همین وقتی نگاهی کلی به قضیه میکنی میبینی که بازار مقالات و شبهات ما شیعیان بسیار داغ است چون از هیچ چیزی برای ایجاد شبهه دریغ نمیکنیم. و چون آنها رو اصولا به خاطر نپزیرفتن ولایت مسلمان نمیدانیم برای همین از همه چیز شبهه و مقاله طرح میکنیم.
آنها بعضی مواقع به قرآن استناد میکنند که خدایشان گفته است وَالَّذِینَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلّاً لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ . یعنی: کسانی که پس از مهاجرین و انصار به دنیا میآیند ، میگویند : پروردگارا ! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز . و کینهای نسبت به مؤمنان در دلهایمان جای مده ، پروردگارا ! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی .
این عوام به این آیات استدلال میکنند که ما نسبت به آنها غل و کینه نداشته باشیم ولی ما که قرآن را قبول نداریم. و معلوم است که این آیات را جعل کرده اند تا آنها را خوب جلوه دهند ولی ما شیعیان معتقد هستیم که همهشان مرتد شده اند مگر سه نفر که از این سه نفر نیز دوتایشان محل بحث هستند.
اصلا معلوم هم نیست این آیات رو کدام صحابه گفته است پس باید سند این آیه را بدهند تا ببنیم چه صحابه ای این آیه را نقل کرده و در مصحف عثمان قرار گرفته است اگر ثقه بود میپذیریم در غیر این صورت قبول نخواهیم کرد.از ضروریات مذهب ماست که معتقد به تحریق قرآن باشیم و قرآن واقعی ما الان در چاه سرداب نزد امام صاحب الزمان ارواحنا فداه میباشد.پس اصولا ما آنها را مرتد میدانیم غیر از سه نفر و هر عقل سلیم شیعه ای این را قبول دارد که قرآنی که توسط مرتدان جمع آوری شود از اعتبار ساقط است لذا این آیات هم معتبر نیستند.
دلیل قوی ما شیعیان برای اثبات تحریف قرآن نیز این است که کل قرآن را بگردی هیچ دلیلی برای اثبات ما ندارد بلکه همش به نفع وهابی هاست. همش ضد توسل و ضد یا امام مدد هامونه یا همش از اصحاب پیامبر تعریف و تمجید میکنه در حدی که بعضی آیه هاش میگه که خدا از آنها راضی هم شده!!! واقعا جای تاسف داره، این آیات داد میزنند که قرآن تحریف شده. و دقیقا عکس حرفای ما شیعه هارو میگه. ما میگیم مرتد هستند ولی قرآنشان میگه من از آنها راضی هستم و بهشتی هستند و حتی با قید “خالدین فیها ابدا” برای همیشه آنها را جاویدان در بهشت میداند که تابلو معلومه که در تضاد با عقاید ماست پس قرآن تحریف شده است.یا قرآنشون از توحید وهابی ها میگه مثلا یه آیه اش میگه إِن تَدْعُوهُمْ لَا یَسْمَعُوا دُعَاءکُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَکُمْ وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ ۱۴ فاطر. یعنی اگر آنها را به فریاد بخوانید ، صدای شما را نمیشنوند ، و اگر هم بشنوند ، توانایی پاسخگویی به شما را ندارند ، و در روز قیامت انبازگری و شرکورزی شما را رد میکنند.
من شیعی برای اولین بار که این آیه را دیدم بسیار خندم گرفت که چطور توانسته اند تا به این حد قرآن را تحریف کنند و تفکر وهابیت چطور در بین صحابه نیز رسوخ کرده بود. ما شیعیان که برایمان اظهر من الشمس است که امامانمان همه جا هستند همه جا قرار دارند صدای همه را میشنود حاجات ما را میدهند و صد ها کار دیگر. خلاصه دیگر یاد آوری نکنم. سعی کنید حتی الامکان به قرآن استناد نکنید و به این نکته ی مهم توجه کنید که«ما را به امید تو خیری نیست شر مرسان»
حال باید قیچی را برداریم و روایتی را که باب میلمان نیست را از وسط ببریم. ممکن است قیچی بشکند لذا یک قیچی دیگر نیز زاپاس داشته باشید. برای قیچی کردن روایات بسیار زیرک باشید. مثلا سراغ یک کتاب قطور ده بیست جلدی برید آخرش یه موضوع پیدا میشه و مطمئن باشید کسی حوصله نمیکنه بره سراغ کتاب برای بررسی آن.
سعی کنید وسط آیات یا روایات پرانتز زیاد باز کنید. با این روش میتوانید نیت خود را القا کنید و پیام خود را بر روایت حمل کنید.
در حین مقاله نویسی بسیار دیده شده که مقاله نویسان ما از چسب استفاده کنند. چسپ بسیار کاربردی و مفید است، به وسیله ی چسب میتوانید یک قسمت که قیچی شده بود (که معمولا در تعریف عوام بوده یا علیه ما بوده) با کمک چسب این سر و ان سر روایت را به هم میچسبانیم و با شاخ و برگ دادن و مغلطه ومسخره کردن نمیذاریم کسی متوجه کار ما بشه. من این جا دو نمونه ذکر میکنم پس خوب دقت کنید. شما در مقام مقاله نویس هستید پس تحقیقات و پیدا کردن سوژه ها عهده ی خودتان خواهد بود.
مثلا در یک پاراگراف از کتاب منهاج السنه شیخ وهابیت میتوانید با کمی تامل و دقت هم از قیچی هم از تحریف و هم از مغلطه بلغور کردن استفاده کنید. و مهم تر از آن میتوانید از پرانتز نیز استفاده کنید. این رو یکی از دوستان کشف کردن که برای اثبات ناصبی بودن ابن تیمیه خداییش فوق العادست و من برای نمونه برای شما قرارش میدهم.
در اینجا فقط یه قسمت از جملشو بذارید:
وعلی یقاتل لیطاع ویتصرف فی النفوس والأموال فکیف یجعل هذا قتالا على الدین وأبو بکر یقاتل من ارتد عن الإسلام ومن ترک ما فرض الله لیطیع الله ورسوله فقط ولا یکون هذا قتالا على الدین .( منهاج السنّه ، ج ۸ ، ص ۳۳۰).
ما باید از ابزاری که بالا گفتم استفاده کنیم و به این شکل آن رامعنی کنیم:
و علی جنگید تا از او اطاعت کنند و بتواند در جان و مال مردم تصرف کند ؛ پس چگونه این را جنگ برای دین قرار می دهید ؟ و ابوبکر با کسانی جنگید که از اسلام مرتد شده بودند و نیز با کسانیکه آن چه را خدا واجب کرده بود ترک کرده بودند ؛ تا فقط خدا و رسولش اطاعت شوند ؛ و این جنگ (جنگهای امام علی ) برای دین نیست.
دقت کردید؟ خیلی راحت ابن تیمیه را متهم کردیم به اینکه او جنگ هایی که امام علی کرده است رو برای دین نمیدانسته. و با این روش به او طعنه میزنیم و چهره اش رو خراب میکنیم و با این ترفند ها و پرانتز باز کردن ها و تحریف معنی و همچنین سوار کردن مفهوم مورد نظر بر روی جمله اش او را ناصبی معرفی میکنیم تا کسی به سوی آنها نرود.یا مثلا جمله ی آخرش که سوالی است رو خبری میکنیم و علامت سوال آخر متنش رو بر میداریم.
در اصل معنی واقعیش این بود که: و علی جنگید تا از او اطاعت کنند و بتواند در جان و مال مردم تصرف کند ؛ پس چگونه این را جنگ برای دین قرار می دهید ولی ابوبکر با کسانی جنگید که از اسلام مرتد شده بودند و نیز با کسانیکه آن چه را خدا واجب کرده بود ترک کرده بودند ؛ تا فقط خدا و رسولش اطاعت شوند ؛ و این جنگ (جنگهای ابوبکر) را برای دین قرار نمیدهید؟
در واقع اون بیچاره داشته به شبهات ما جواب میداده و میگفته که ای شیعیان چطور جنگ ابوبکر با اهل رده برای خدا نبوده و جنگش را برای خدا نمیدانید در حالی که منکر زکات بودند اما جنگ علی که برای به دست گرفتن خلافت بوده رو برای خدا میدانید؟ یعنی کدوم اولی تر هستند که قتال برای دین باشد؟
پس ما در اینجا با تبدیل جمله ی سوالی به جمله ی خبری و دست برد در پرانتز ها خیلی راحت ثابت کردیم که ابن تیمیه دشمن اهل بیت است و به هدف مقدسمون که همانا ایجاد شبهه علیه اسلام سنی ها و زیر سوال بردن آنهاست رسیده ایم.
یا یک مثال دیگر. در این مثال تنها از قیچی استفاده میکنیم مثلا برای اینکه ثابت کنیم امام صاحب الزمان ارواحنا فداه (عج) به دنیا آمده است میرویم سراغ صلاح الدین خلیل بن ایبک مشهور به صفدی، نویسنده ی کتاب الوافی بالوافیات. این کتاب به ترتیب حروف الفباست و شخصیت ها رو معرفی کرده و درباره ی امام قائم ما مینویسد:الحجه المنتظر محمد بن الحسن العسکری بن علی الهادی ابن محمد الجواد بن علی الرضا بن موسى الکاظم بن محمد الباقر بن زین العابدین علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب رضی الله عنهم الحجه المنتظر ثانی عشر الأیمه الاثنی عشر.)الوافی بالوفیات ، ج ۲ ص ۲۴۹ – ۲۵۰(
یعنی: حجت منتظر محمد بن حسن عسکری … حجت منتظر ، امام دوازدهم از ائمه دوازده گانه است.
همین برای ما بس است. ما ثابت کردیم از کتاب یک سنی که مهدی به دنیا آمده. اگر خواستند انکار کنند نگذارید بلکه تحریکشان کنید یا مسخره شان کنید بگویید بابا کتاب خودتان است آیا کتاب خودتان را هم قبول ندارید یا بگید آیا از علمای خودتان هم بیشتر میفهمید؟
اما ادامه ی حرفای بیچاره صفدی این بود« هو الذی تزعم الشیعه انه المنتظر القایم المهدی وهو صاحب السرداب عندهم»یعنی: او کسی است که به زعم و خیال شیعه مهدی قائم منتظر میباشد و او صاحب سرداب است به خیالشان. اینجا ما ادامه اش رو قیچی میکنیم و تنها به همین اندازه که به دردمون میخوره اکتفا میکنیم. چون نه عوام میتوانند بروند سراغ این کتاب ها تا راست و دروغش رو تشخیص بدهند و نه به درد ما میخوره چون مسلم است هیچ سنی به امام صاحب الزمان غایب ما معتقد نیست و اگر معتقد بود که اصلا سنی نبود، بلکه آنها معتقد هستند که در نزدیکی قیامت به دنیا میاد. و اگه ما ادامه اش رو بگیم دستمون رو میشه پس دقت کنید که چگونه و کجا از قیچی باید استفاده کنید. خیلی راحت است فقط اندکی دقت میخواهد.
یکی دیگر از ابزار کار ما اینترنت بود. از اینترنت نیز میتوانید بسیار کمک بگیرید. چون برادران بسیجی ما بسیار زحمت کشیده اند و اگر حساب کنیم بالای ملیون سایت و وبلاگ ضد عوام داریم و آنها از قبل زحمت شبهه سازی و تهمت بندی رو کشیده اند، به آنجاها مراجعه کنید و از صنعت مبارک کپی پیست استفاده کنید و آنها را در سایت های اهل سنت کپی کنید تا شاید خداوند یکی از این سنی های متعصب را روی دست شماها هدایت کرد.
من در اینجا خیلی خیلی مختصر چند تا از اصول مقاله نویسی را برای شما توضیح دادم ولی ترفند ها و روش های بسیار بیشتر از این وجود دارد که الحمد لله بیشتر برادران ما در حوضه های علمیه بر آن واقف هستند و به خوبی از آن استفاده میکنند برای اینکه سخن به درازا نکشد شما را به خواندن چند بیت شعر دعوت میکنم و سپس شما را به خدا میسپارم.
آخوندهای خندانیم * ما دشمن اسلامیم
ضدیت با سنی را*باب فقهی میدانیم
ما باید دانا باشیم*هوشیار و بینا باشیم
برای سر پوش خود*هفته وحدت بیتراشیم
نابود باشی سنی* آباد باشی شیعه
در حفظ آخوند خویش* کوشا باشی شیعه