meisam

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 8 نوشته (از کل 8)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: قلوب شیطانی ! #10609

    meisam
    کاربر

    سلام

    این جواب من نبود . اما در مورد ایه 100 سوره توبه : در این آيه خداوند سه گروه را مدح نموده است :

    1- سابقين اوليه از مهاجرين (مهاجرين اوليه) 🙁 در آيه آمده است من المهاجرين (از مهاجرين) پس شامل همه مهاجرين ومتاخرين ايشان نمي شود .

    مگر اينکه ادعا کنند کلمه “من” در اصطلاح علم نحو بيانيه است که چنين مطلبي قابل اثبات نيست .

    2- سابقين اوليه از انصار : يعني در کسانيکه در همان ابتدا به ياري رسول خدا آمدند و ايشان را پناه دادند ( ياوران اوليه). پس شامل همه انصار ونيز فرزندان ايشان و… نخواهد شد )

    پس در ابتداي اين آيه دو گروه را مطرح نمود که يکي از آنها مهاجرين اوليه ودومي ياوران اوليه است که قبل از محکم شدن پايه هاي حکومت اسلامي اسلام آوردند.

    توضيح اين دو گروه :

    کسانيکه ايمان آورده بر مصيبت ها صبر کرده به مدينه يا حبشه هجرت کردند .

    کسانيکه در همان ابتدا حضرت وياورانشان را پناه داده و آماده دفاع از اسلام شدند.

    اين دو دسته قطعا شامل کساني مي شود که قبل از بدر ايمان آوردند . اما کسانيکه بعد از قوت گرفتن دين وظهور قدرت آن (در جنگ بدر) ، اسلام آوردند ديگر دليلي برشمول اين آيه در مورد ايشان موجود نمي باشد. و اگر کسي چنين ادعايي داشته باشد بايد دليل ارائه کند .

    3- کساني هستند که با نيکي اين دو دسته را تبعيت نمودند.

    بنا بر آنچه که در تعريف دو قسم گذشته گفته شد ، اين دسته شامل کساني مي شود که بعد از جنگ بدر تا بيعت رضوان يا فتح مکه اسلام آوردند . بنا بر اين ديگر شامل کسانيکه در سال نهم ( عام الوفود يا سال نمايندگان) اسلام آوردند نخواهد شد.

    ودليل مدح ايشان در اين آيه اين است که ايشان سيره حسنه دو دسته قبل را پيش گرفته و در همان راه قدم برداشتند .

    پس ملاحظه مي شود که نمي توان با اين آيه عدالت ده هزار صحابه ( اي را که اسم ايشان در معاجم ذکر شده است ) يا صد هزار (نفري را که در اماکن مختلف رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را ديده اند اما تنها عددشان در کتب ذکر شده است ) نخواهد شد.

    مطالبي که ذکر شد آن چيزي است که از ظاهر اين آيه به راحتي بدست مي آيد .

    اما اهل سنت با اين که ادعا دارند اين آيه شامل همه صحابه مي شود ، هيچ گونه دليل ومدرک صحيحي ارائه نکرده و حتي علماي ايشان در مورد مقصود آيه اختلاف کرده اند :

    ابن جوزي حنبلي مي گويد درمورد مقصود اين آيه از سابقين اوليه 6 قول موجود است :

    1 . کساني هستند که به دو قبله نماز خوانده اند . اين نظر ابو موسي اشعري و سعيد بن مسيب و ابن سيرين و قتاده است .

    2 . کساني هستند که در بيعت رضوان با رسول خدا بيعت نمودند . اين نظر شعبي است .

    3 . کساني هستند که در جنگ بدر شرکت داشته اند . اين نظر عطاء بن ابي رياح است .

    4 . همه صحابه هستند که به سبب صحبت رسول خدا ، به مقام سبقت رسيده اند . اين نظر محمد بن کعب ال القرظي است.

    در پاسخ به: Reply To: قلوب شیطانی ! #10610

    meisam
    کاربر
    صفحه 2

    5 . مقصود سابقين به ثواب وشهادت است . اين نظر را ماوردي ذکر کرده است .

    6 . کسانيکه قبل از هجرت اسلام آوردند ؛ اين نظر قاضي ابو يعلي است.

    زاد المسير: ج3 ص333، بتحقيق محمد بن عبد الرحمن عبد اللّه، ط. دار الفكر ـ بيروت.

    شبيه همين مطلب در تفسير طبري نيز آمده است.

    تفسير الطبري: ج11 ص10، بتحقيق صدقي جميل العطّار. ط. دار الفكر ـ بيروت.

    سيوطي نظر هفتمي را بيان مي کند که در آن آمده است : سابقين تنهت ابو بکر عمر علي سلمان و عمار ياسر هستند و براي اين مطلب رواياتي را نقل مي کند.

    الدر المنثور: ج3 ص269. ط. الفتح ـ جدّة.

    جداي از اين اختلاف ايشان در معناي تابعين نيز اختلاف دارند :

    ابن جوزي مي گويد:

    کسي که سابقين را همه صحابه دانسته است ، تابعين را همان تابعين صحابه ( تابعين اصطلاحي ) مي داند . از ابن عباس نيز روايت شده است که مقصود کساني است که تا روز قيامت به نيکي از ايشان تبعيت کنند .

    اما کسي که مي گويد سابقين متقدمين از صحابه هستند مي گويد مقصود از تابعين کساني است که در روش از ايشان تبعيت کرده اند . فضل سابقين به زودتر انجام دادن است ؛ اگرچه همه صحابه فضل صحبت را برده اند .

    عطاء مي گويد : اتباع به احسان آن است که ياد محاسن سابقين بوده و بر ايشان رحمت فرستد

    زاد المسير: ج3 ص333.

    ابن جرير و سيوطي گفته اند مقصود کساني است که از مسلمانان تا روز قيامت باقي مي مانند.

    جامع البيان: ج82 ص120، والدر المنثور: ج3 ص271.

    ثعالبي نيز کلام شعبي را نقل کرده که مي گويد:

    مقصود از سابقين کساني است که بيعت رضوان را درک کرده اند و تابعين باحسان ساير صحابه است و البته در اين لفظ تابعين وساير امت نيز به شرط احسان وارد مي شوند

    تفسير الثعالبي: ج3 ص208، بتحقيق الدكتور عبد الفتّاح أبو سنة. ط. دار إحياء التراث العربي ـ بيروت.

    شوکاني نيز مي گويد :

    تابعين باحسان کساني هستند که سابقين از مهاجر و انصار را تبعيت کرده اند . و ايشان صحابه اي هستند که بعد از آنها آمدند و نيز کساني که بعد از آن تا روز قيامت هستند ؛ و مقصود تابعين اصطلاحي نيست .

    ومقصود از “به نيکي” قيدي براي تابيعين است . يعني کساني که از ايشان تبعيت کردند در حاليکه با اقتدا به سابقين ، در کردار و گفتار ، نيکي را روش خود قرار داده بودند .

    فتح القدير: ج2 ص398. ط. عالم الكتب ـ بيروت.

    در پاسخ به: Reply To: قلوب شیطانی ! #10611

    meisam
    کاربر
    صفحه 3

    حال با اين همه تفسير مختلف اهل سنت چگونه ادعا مي کنند که اين آيه به صراحت عدالت همه صحابه را بيان مي کند ، خدا مي داند!!!

    جداي از همه اين مطالب ، ما با استفاده از قرآن مي گوييم که معناي سابق اصلا زودتر اسلام آوردن نيست بلکه سبقت در ايمان وکارهاي نيک است. قرآن در چند جا لفظ سابق را مطرح کرده است :

    ثُمَّ أورَثنَا الكِتَابَ الَّذِينَ اصطَفَينَا مِن عِبَادِنَا فَمِنهُم ظَالِمٌ لِنَفسِهِ وَمِنهُم مُقتَصِدٌ ذَلِكَ هُوَ الفَضلُ الكَبِيرُ ( فاطر 32 )

    سپس کتاب را به برگزيدگان از بندگانمان داديم پس از ايشان کساني هستند که به خودشان ظلم نموده اند واز ايشانند ميانه روها واز ايشانند کساني که به سوي نيکي ها با اجازه پروردگارشان سبقت مي جويند . اين همان فضل بزرگ است .

    سَابِقُوا إلى مَغفِرَةٍ مِن رَبِّكُم وَجَنَّةٍ عَرضُها كَعَرضِ السَّمَاءِ وَالأرضِ (الحديد 21 )

    سبقت بگيريد به سوي بخششي از پروردگارتان وبهشتي که وسعت آن مانند وسعت آسمان وزمين است

    در همه اين آيات سبقت تنها به سوي خيرات ومغفرت الهي مطرح شده است.

    اما اصطلاحا سبقت در اسلام اگر ايمان همراه آن نباشد فائده اي ندارد . چون بسياري از مسلمانان قبل ديگران اسلام آوردند اما به زور شمشير .

    قالَتِ الأعرَابُ آمَنَّا قُل لَم تُومِنُوا وَلَکِن قُولُوا أسلَمنَا (سوره حجرات آيه 14)

    اعراب گفتند ما ايمان آورده ايم بگو ايمان نياورديد بلکه بگوييد اسلام آوريدم.

    .

    .

    .

    در ثانی شما یک حدیث صحیح بیاور که ابوبکر و عمر گفته باشند ما بهشتی هستیم .

    آورده اید : پیامبر اسلام در این حدیث به هیچ عنوان نام شخصی را نبرده اند و مصداق این حدیث را هم صحابه ی خود معرفی نکرده اند و محدوده زمانی خاصی و تعداد خاصی هم تعیین نکرده اند .

    جواب : جانشینان پیامبر پس چه کسانی بودند . و امامان 12 گانه شما به نقل از خودتان عبارتند از : ابوبکر 10 تا 13 هجري، عمر 13 تا 23 هجري، عثمان 23 تا 35 هجري، علي 35 تا 40 هجري، معاويه بن ابو سفيان ۴۱تا ۶۰ هجري(و هم زمان با او امام حسن به مدت6 ماه هر دو ادعاي خلافت داشتند)، سپس يزيد بن معاويه ۶۰تا ۶۴ هجري، معاويه بن يزيد(معاويه دوم) ۶۴ هجري به مدت چهل روز، مروان بن حکم ۶۴ تا ۶۵ هجري، عبدالملک بن مروان ۶۵ تا ۸۶ هجري، وليد بن عبدالملک ۸۶ تا ۹۶ هجري، سليمان بن عبدالملک 9۶ تا ۹۹ هجري، عمر بن عبدالعزيز ۹۹ تا ۱۰۱ هجري.

    خوب این دیدگاه شماست . ( در ضمن حضرت علی و امام حسن هم همان عترتی است که پیامبر گفت بعد از من به آنها اقتدا کنید پس بر من ایراد نگیرید ) :

    إني تارك فيكم الثقلين، كتاب الله و عترتي أهل بيتي، إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدي، و أنهما لا يفترقان حتي يردا علي الحوض.

    صحيح مسلم، ج7، ص123 – مستدرك حاكم، ج3، ص148 – تفسير ابن كثير، ج4، ص122 – تفسير آلوسي، ج22، ص195 – تاريخ دمشق، ج54، ص92 – سير اعلام النبلاء، ج9، ص365 – مسند احمد، ج3، ص14 – سنن كبري بيهقي، ج7، ص30 – مجمع الزوائد هيثمي، ج9، ص163 – معجم كبير طبراني، ج3، ص66 – كنزالعمال متقي هندي، ج1، ص186 – تفسير رازي، ج8، ص173

    در پاسخ به: Reply To: قلوب شیطانی ! #10612

    meisam
    کاربر
    صفحه 4

    حال ما یکی از این شیاطین را معرفی میکنیم :مطابق روايات متواتر ، پيامبر گرامى ( ص ) نفرمود : عمّار ياسر را گروه باغى و تجاوزگر وستمكار ، خواهد كشت : « تقتله الفئة الباغية يدعوهم إلى اللّه ويدعونه إلى النار » صحيح البخاري ، ج 3 ص 207 ، كتاب الجهاد باب مسح الغبار عن الناس في السبيل ؛ صحيح مسلم ، ج 8 ص 186 ، كتاب الفتن ، باب لا تقوم الساعة حتّى يمر الرجل بقبر الرجل ، من دون جملة « يدعوهم إلى النار . . . » ، قد صرّح بتواتره الذهبي في سير أعلام النبلاء ، ج 1 ص 421 . .

    مگر نفرمود : قاتل عمّار در ميان آتش جهنّم است؟

    « إنّ عمار قاتله وسالبه في النار » المستدرك ، ج 3 ص 387 ، ثمّ قال : صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه وهكذا صحّحه الذهبي في هامشه . .

    اين روايت به قدرى محكم و غير قابل انكار بود كه پس از شهادت عمّار عدّه‏اى از دوستان معاويه ؛ مانند عمرو بن عاص ، در حقّانيّت معاويه گرفتار ترديد شده واز جنگ دست كشيدند و جمعى زيادى هم به پيروى از عمرو بن عاص از صحنه جنگ با على ( ع ) كنار رفتند ؛ « إنّ عمرو بن العاص كان وزير معوية فلما قتل عمار بن ياسر أمسك عن القتال وتابعه على ذلك خلق كثير فقال له معوية لِم لا تقاتل ؟ قال قتلنا هذا الرجل وقد سمعت رسول اللَّه – صلى اللَّه عليه وسلم- يقول : تقتله الفئة الباغية ، فدلّ على أنّا نحن بغاة » إحقاق الحق ، ج 8 ص 448 عن نور الأبصار للشبلنجي ، ص‏90 ؛ خلاصة عبقات الأنوار : 3 / 59 ؛ نفحات الأزهار ، ج 3 ، ص 54 . .

    وقتى كه معاويه موقعيّت را چنين خطرناك ديد ، به عمرو بن عاص گفت : ساكت باش ، به خدا سوگند تو همواره در ميان نجاست خود غوطه‏ور بودى ، مگر عمّار را ما كشتيم؟ عمّار به دست على و ياران او كشته شد ؛ چون آنها وى را از خانه‏اش بيرون كشيدند و در برابر شمشيرها و نيزه‏هاى ما قرار دادند .

    « فقال‏معوية : دحضت‏في‏بولك ، أونحن‏قتلناه؟ إنّماقتله علي وأصحابه جاؤا به حتّى‏ألقوه بين‏رماحنا أو قال بين سيوفنا » مسند أحمد ، ج 4 ص 199 ، مجمع الزوائد ، ج 7 ص 242 ثمّ قال : رواه أحمد وهو ثقة ، المستدرك ، ج 2 ص 155 قائلاً : هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه بهذه السياقة . .

    حضرت امير ( ع ) وقتى كه اين توجيه ناموجّه معاويه را شنيد ، فرمود : در اين صورت بايد بگويند : حمزه وشهداى احد را حضرت رسول اكرم ( ص ) كشت ؛ چون حضرت بود كه آنان را از خانه هايشان بيرون كشيد : « لو كنت أنا قتلت عمّاراً لأنّي أخرجته لكان رسول اللّه قتل حمزة وجميع من قتل في حربه لأنه هو المخرج لهم » المعيار والموازنة ، ص 97 ؛ وقعة صفّين ، ص 343 ؛ صحيح شرح العقيدة الطحاويّة لحسن بن علي السقاف ، ص 642 ؛ النصائح الكافية ، ص 39 . .

    اورده اید : زمان پس از پیامبر اسلام تا امروز که 1400 سال گذشته را در بر می گیرد و تا یوم القیامه را هم در بر می گیرد .

    بله حرف من هم همین است که ملک عبداله و سران داعش و قطر و بحرین هم شامل میشود .

    در پاسخ به: Reply To: قلوب شیطانی ! #10613

    meisam
    کاربر
    صفحه 5

    اورده اید : پیامبر اسلام از کلمه ی خلفا استفاده نکرده اند و از کلمه ائمه استفاده کرده اند پس در نتیجه با توجه به آیات قران از جمله ایه 100 سوره توبه و دیگر ایات که درباره ی مهاجرین نازل شده و ابوبکر و عمر و عثمان و علی جزو مهاجرین هستند این حدیث شامل حال خلفای راشدین نمی شود .

    جواب : من که با این استدلال قوی شما به کما رفتم . من میخواهم بدانم که این پیشوایان بعد از پیامبر همان خلفا هستند یا نه ؟

    آورده اید : و در حدیث صحیحی پیامبر به صراحت و با استفاده از لفظ خلفا فرموده اند (علیکم بسنتی و سنة الخلفاء الراشدین من بعدی عضوا علیها بالنواجذ؛ شما را به سنت خودم و سنت خلفای راشدین که بعد از من می‌آیند سفارش می‌کنم که با چنگ و دندان از آن محافظت کنید) و به لحاظ اینکه پیامبر اسلام طبق ایه 44 سوره نحل تبیین کننده ما نزل الیهم می باشد ، این حدیث تبیین کننده ایه 100 سوره توبه می باشد که فرموده (وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِ‌ينَ وَالْأَنصَارِ‌ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّ‌ضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَ‌ضُوا عَنْهُ)

    جواب : شما از طرفى مى‏گوييد : پيامبر گرامى ( ص ) كسى را به عنوان جانشين معيّن نفرمود و به كسى هم دستور نداد تا شخص معيّنى را جانشين او قرار دهد ، بلكه مردم ، ابوبكر رإ؛” به عنوان خليفه معيّن كردند وابوبكر نيز عمر را خليفه معيّن كرد و عثمان هم توسّط شوراى شش نفره تعيين شد ، و از طرفى ديگر مى‏گوييد : اين‏ها خليفه وجانشين پيغمبر بودند و به آنان « خليفة الرسول » اطلاق مى‏كنيد . آيا اين كار ، دروغ بستن به رسول گرامى نيست؟ كه مطابق حديث متواتر « من كذب عليّ متعمّداً فليتبّؤ مقعده من النّار » صحيح البخاري ، ج 1 ص 36 ، 2 / 81 ، ج 4 ص 145 ، ج 7 ص 118 قال ابن الجوزي : رواه من الصحابة ثمانية وتسعون نفساً ، الموضوعات ، ج 1 ص 57 ، وقال النووي : قال بعضهم : رواه مائتان من الصحابة ، شرح مسلم للنووي ، ج 1 ص 68 . هر گونه دروغ به پيامبر گناه است . بنا بر اين ، اگر ادعاى شما كه مى‏گوييد پيامبر اكرم ( ص ) خليفه معيّن ننمود صحيح باشد ، خلفاى راشدين خليفه پيامبر نيستند!

    و اصلا لفظ خلفای راشدین که در حدیث آورده اید دروغ بودن این را مشخص میکند چون در زمان ظیامبر اسمی از خلفای راشدین در میان نبوده است .

    .

    .

    .

    آورده اید : به لحاظ اینکه در حدیث از کلمه ائمه استفاده شده حالا شما پاسخ بدهید که شامل چه کسی می شود .

    در پاسخ به: Reply To: قلوب شیطانی ! #10614

    meisam
    کاربر
    صفحه 6

    !!!

    جواب : مطمئننا انه امامان مظلوم ما نمیباشند که به وسیله بنی امیه و بنی عباس شهید شده اند .

    اما امام زمان شک نکنید که ظهور خواهد کرد :

    در صحيح بخاري اين تعبير آمده است :
    أَنَّ أَبَا هُرَيْرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا نَزَلَ ابْنُ مَرْيَمَ فِيكُمْ وَإِمَامُكُمْ مِنْكُمْ ؟
    صحيح بخاري ، ج 4 ، ص25 ، ح3449
    حال شما چگونه خواهد بود روزي كه عيسي بن مريم از آسمان نزول كند و حال آن كه پيش نماز شما ، از شما مسلمان‌ها است !
    يعني حضرت عيسي پشت سر امام شما و پيشواي شما نماز مي‌خواند .
    در صحيح مسلم از جابر بن عبد الله انصاري نقل شده است كه :
    أَنَّهُ سَمِعَ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُا سَمِعْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي يُقَاتِلُونَ عَلَى الْحَقِّ ظَاهِرِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ قَالَ فَيَنْزِلُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَيَقُولُ أَمِيرُهُمْ تَعَالَ صَلِّ لَنَا فَيَقُولُ لَا إِنَّ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ أُمَرَاءُ تَكْرِمَةَ اللَّهِ هَذِهِ الْأُمَّة .
    شارحين صحيح بخاري و مسلم اتفاق نظر دارند بر اين كه مراد از «وأمامكم منكم » حضرت مهدي ارواحنا لتراب مقدمه الفداه است .
    جناب قسطلاني در ارشاد الساري ، ج5 ،‌ ص419 مي‌گويد :
    وامامكم منكم هو المهدي .
    ابن حجر عسقلاني در كتاب فتح الباري ، ج6 ، ص358 نقل مي‌كند از الآبدي :
    تواترت الاخبار بأن المهدي من هذه الأمة وأن عيسى يصلي خلفه .
    مهدي از اين امت است ، حضرت عيسي پشت سر او نماز خواهد خواند .

    در پاسخ به: Reply To: قلوب شیطانی ! #10615

    meisam
    کاربر
    صفحه 7

    و او زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد :

    ابوسعيد از پيغمبر روايت كرده كه فرمود: درآخرالزمان بلاء سختى از جانب سلطان، برامت من نازل مى شود، بلائيكه سخت تر از آن شنيده نشده است،به طوريكه زمين فراخ برآنها تنگ شده پراز جور و ستم مى گردد . مؤمنين پناهگاه و دادرسى از ظلم و ستم نمى يابند پس خدا مردى از خانوادهء مرامى فرستد تا زمين را پرازعدل و داد كند چنانكه از ظلم و ستم پرشده است. ساكنين آسمان و زمين از او راضى خواهند بود. زمين تمام گياهان خود را برايش مى روياند،و آسمان بارانش را پى درپى فرو مى فرستد.هفت سال يا نه سال دربين مردم زندگى مى كند. ازجهت خيراتى كه خدا براهل زمين نازل نموده مردگان آرزوى زندگى دوباره مى كنند

    عن ابى سعيد قال،قال نبى الله(ص) : ينزل بامتى فى آخرالزمان بلاء شديد من سلطانهم، لم يسمع بلاء اشدمنه حتى تضيق عنهم الارض الرحبة و حتى يملاءالارض جوراً و ظلماً، لايجد المؤمن ملجئاً يلتجيء اليه من الظلم. فيبعث الله رجلا من عترتى فيملاءالارض قسطاً و عدلا كما ملئت ظلماً و جوراً. يرضى عن ساكن السماء وساكن الارض. لا تدخر الارض من بذرها شيئاً الااخرجته ولاالسماء من قطرها شيئاً الاصبه الله عليهم مدراراً. يعيش فيهم سبع سنين اوتسع. تتمنى الاحياء الاموات لما صنع الله باهل الارض من خيره البيان ص 72 ــ الصواعق المحرقة ص 161ــ ينابيع ج 2 ص 177

    اما اینکه آورده اید 999 نفر را خواهد کشت : در روایت آمده :

    قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَيْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى… «وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولى‏ فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّى»‏ الْقَائِمُ [ص‏] إِذَا قَامَ‏ بِالْغَضَبِ‏ فَقَتَلَ مِنْ كُلِّ أَلْفٍ تِسْعَمِائَةٍ وَ تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ‏ … .

    محمد بن القاسم بن عبيد به صورت معنعن از اساتيد خود از امام صادق عليه السلام در باره اين سخن خداوند كه : «و آخرت و دنيا از آن ماست، و من شما را از آتشى كه زبانه مى‏كشد بيم مى‏دهم» فرموده است كه منظور از آن قائم عليه السلام است كه هرگاه با غضب قيام كند، از هر هزار نفر 999 نفر را خواهد كشت.

    الكوفي ، فرات بن إبراهيم (متوفاى352هـ)، تفسير فرات الكوفي، ص565، تحقيق : محمد الكاظم، ناشر : مؤسسة الطبع والنشر التابعة لوزارة الثقافة والإرشاد الإسلامي ـ طهران ، الطبعة : الأولى، 1410هـ ـ 1990 م

    اين روايت از نظر سندى ضعيف است؛ زيرا گذشته از اين كه خود فرات بن ابراهيم توثيقى ندارد ، اشكالات متعدد ديگرى در سند اين روايت وجود دارد:

    اولاً : خود محمد بن القاسم بن عبيد، مهمل است و در هيچ كتابى از كتاب‌هاى رجالى شيعه نامى از او برده نشده است؛ چنانچه شيخ على نمازى در مستدركات مى‌نويسد:

    14323 – محمد بن القاسم بن عبيد الكبيدى : لم يذكروه… .

    در پاسخ به: Reply To: قلوب شیطانی ! #10616

    meisam
    کاربر
    صفحه 8

    مستدركات علم رجال الحديث – الشيخ علي النمازي الشاهرودي – ج7 ص 293

    ثانياً: محمد بن القاسم اين روايت را معنعنا ؛ يعنى از فلانى از فلانى نقل كرده؛ ولى نام اين افراد نه در اين جا و نه در مقدمه تفسير فرات ذكر نكرده است تا بررسى و وثاقت و عدم وثاقت آن‌ها ثابت شود.

    بنابراين، سند اين روايت ضعيف است و روايت ضعيف ارزش استناد كردن ندارد .

    و تمامی طرق این روایت ضعیف میباشد . در ثانی فرض کنیم که بکشد ایا مگر او قوانینی جز قوانین اسلام را پیاده میکند ؟

در حال نمایش 8 نوشته (از کل 8)