anshgm

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 12 نوشته (از کل 12)
  • نویسنده
    نوشته ها

  • anshgm
    کاربر

    سليمان بن إبراهيم القندوزي الحنفي شیعه بوده!!؟

    تا جایی که می بینیم آخر اسم او به حنفی ختم می شود و این حنفی مذهب بودن او را نشان می دهد دوست عزیز! ضمن اینکه هیچ مدرکی دال بر شیعه بودن وی وجود ندارد.

    برای روشن شدن بیشتر مطلب اشعار امام شافعی را بخوانید و تامل کنید که چقدر این مرد خدا، به آل بیت رسول الله (ص) عشق می ورزد و آنان را حبل الله معرفی می کند:

    ولما رایت الناس قد ذهبت بهم

    مذاهبهم فی ابحر الغی والجهل

    ترجمه: وقتی مردم رادیدم که مذهبهایشان آنان را در دریاهای جهل و گمراهی فرو می ریزد

    رکبت علی اسم الله فی سفن النجا

    وهم آل بیت المصطفی خاتم الرسل

    ترجمه: با نام خدا به کشتیهای نجات پیوستم و آنان اهل بیت حضرت محمد مصطفی خاتم پیامبرانند علیهم السلام .

    وامسکت حبل الله و هو ولاؤهم

    کما قد امرنا بالتمسک بالحبل

    ترجمه: وچنگ زدم به «حبل الله » و آن ولایت آنان است; همان گونه که به ما دستور داده اند که به حبل الله تمسک جوییم .

    دیوان الامام الشافعی، ص 25; به تصحیح محمد عبدالرحیم و زیر نظر مکتب البحوث و الدراسات، چاپ دارالفکر بیروت، 1415 ق

     

    در پاسخ به: Reply To: ناراحتی و شادمانی شیعه ها در چیست؟ #2176

    anshgm
    کاربر

    سلام

    مسلمانان پیرو آیات قرآن هستن زیرا که آخرین کتاب آسمانی است.

    در سوره مائده آیه 35 می خوانیم:

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

    سوال: منظور از وسیله چیست؟ مگر خداوند متعال نفرموده : به سوی من وسیله جستجو کنید؟

    پس استفاده از وسایل صحیح نه تنها خواندن غیر خدا نیست که دستور او است.

    اگر هدف، خواندن آن وسیله باشد قطعاً شرک است. اما اگر هدف از خواندن وسیله خدا باشد(چنانکه خودش دستور داده) انجام فرمان الهی است.

    درود


    anshgm
    کاربر

    سلام و درود

    ما مسلمانان همه با هم در مقابل دشمنان اسلام باید متحد و یکدل باشیم تا با قدرتی مضاعف بر آنها غالب شویم و مصداق آیه قرآن باشیم که:

    واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا

    به ریسمان الهی چنگ بزنید و از تفرقه بپرهیزید.

    آنچه که در این آیه مورد بحث است حبل الله است. بر اساس تفاسیر، قرآن یکی از مصادیق آن است اما تنها مصداق نیست.

    عالم شهیر حنفی مذهب در کتاب معروف خود ینابیع الموده ص 119 می نویسد:

    اخرج الثعلبى بسنده عن ابان بن تغلب عن جعفرالصادق‏عليه السلام، قال: نحن حبل اللّه الّذى قال اللّه عزّوَجلّ: "واعتصموا بحبل‏اللّه جميعاً و لاتفرّقوا".

    ترجمه: سليمان قندوزى حنفى در كتاب ينابيع از امام صادق‏عليه السلام نقل نموده كه فرمود: ماييم حبل اللّه و ريسمان محكم خداوند – عزّوَجلّ – كه فرموده: "واعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لاتفرّقوا".

    آری همه با هم با تمسک به ثقلین، متحد و همدل و یکصدا بر دشمنان اسلام بتازیم که: الا ان حزب الله هم الغالبون.


    anshgm
    کاربر

    کمی تامل و تفکر!

    قرطبی صاحب کتاب «المفهم» چه ادعای باطلی کرده جایی که می گوید: "سبب اختلاف در اجتهاد جایز و هدف و قصد درست بود و به هر مجتهد پاداش داده خواهد شد و ‌یا نظریه‌ی ‌یكی از دو طرف بر حق است و طرف دیگر گنه كار نخواهد بود، حتّی آن طور كه در علم اصول مقرر است، مأجور خواهد بود."

    آیا هر اجتهاد و مجادله ای پاداش دارد؟ آیا در مقابل دستور خداوند نیز می توان اما و اگر کرد!!

    جایی که وحی وجود داشته باشد بشر هیچ راهی جز قبول آن ندارد و هر ادعا و نظری باطل است. نکند جناب عمر و برخی صحابه دلشان برای اسلام بیش از حضرت رسول(ص) می سوخت:

    احمدبن‌ابی‌طاهر – صاحب کتاب تاریخ بغداد-  به نقل از ابن‌عبّاس آورده‌است که عمربن‌خطّاب گفت:
     

    «… پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله در زمان حیاتش گاه‌گاه مى‌خواست به جانشینى او(علی) اشاره‌کند. در بیمارى‌اش نیز خواست به اسم او تصریح‌کند، امّا من از روى دلسوزى و حفظ اسلام مانع‌شدم. به خداى این بنای کعبه سوگند!

    اگر على به خلافت مى‌رسید، قریش هرگز به دور او جمع‌نمى‌شدند و اعراب از هرسو بر او هجوم‌مى‌آوردند.

    رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله نیز دریافت که من از آن‌چه در ضمیر او مى‌گذشت، آگاهم. پس از گفتن بازایستاد.»

    شرح نهج البلاغة – ابن أبی الحدید – ج 12 – ص 20 – 21

    در پاسخ به: Reply To: آیا پیامبر ۱۲ امام بعد از خودش را بنام تعیین کرده بود ؟ #2273

    anshgm
    کاربر

    سلام و عرض ادب

    جناب هابیل گفته اند:

    "اولا  تحریف نمی شد بخاطر اینکه اگر این خبر  از ائمه از طرف خدا نازل شده بود  خداوند خودش از آن نگه داری می کرد 

     مگر نگفته انا نزلنا الذکر وانا له لحافظون"

    آقای هابیل شما از خدا چه انتظارات عجیب و غریبی دارید!؟ اصلا روی حرفی که می زنید فکر می کنید یا فقط برای پیچوندن سوال ادعاهایی غیر منطقی و ساده لوحانه مطرح می کنید.

    فکر می کنید خداوند متعال چطور قرآن رو از تحریف شدن حفظ می کنه؟

    با این گفته های شما اینطور استنباط میشه که مثلا کسی بخواد یک کلمه از قرآن رو حذف کنه، شمشیری از آسمان فرود میاد و دست طرف رو قطع میکنه!!

    مشیت خداوند بر اینه که خلقت روند طبیعی خودش رو طی کنه. اگر که اینطور نبود اصلا کافر و بی دینی روی زمین باقی نمی موند. همه مردم به عینه حق و باطل رو می دیدن و آزمایش و امتحانی در کار نبود. یکی می خواست دروغ بگه شترخ یکی تو گوشش! یکی می خواست غیبت بکنه گوشت مرده برادرش رو میذاشتن دهنش!

    اما چنان تدبیری داره خداوند که مثل همین مورد که شما می فرمایید(نیامدن نام ائمه در قرآن) به صورت غیر مستقیم و با کنایه، ائمه رو در قرآن معرفی میکنه(چنانکه آیات بسیاری در شان امیرالمومنین بر اساس تفاسیر مفسران سنی آمده که نیاز به ذکر نیست) و اینطوری مخالفان رو در دنیا سر جایشون می نشونه و اجازه تحریف قرآن رو به اونها نمیده. حالا شما نکنه انتظار داری نام امامان در قرآن می اومد و یک از خدا بیخیر می خواست اونها رو تحریف کنه بعد یک بلای آسمانی بر سر اون نازل بشه واونوقت شما بگی: انا نحن نزلنا الذکر وانا له لحافظون!!!

    این تنها یک دلیل برای نیامدن نام ائمه در قرآن است.


    anshgm
    کاربر

    متن روایت و منابع آن:

    حدثنا یحیى بن سلیمان قال حدثنی ابن وهب قال أخبرنی یونس عن ابن شهاب عن عبید الله بن عبد الله عن ابن عباس قال : لما اشتد بالنبی صلى الله علیه وسلم وجعه قال : ائتونی بکتاب أکتب لکم کتاباً لا تضلوا بعده قال عمر : إن النبی صلى الله علیه وسلم غلبه الوجع وعندنا کتاب الله حسبنا….
    صحیح البخاری، ج 3 ، ص 1155، باب إخراج الیهود من جزیرةالعرب /صحیح البخاری ، ج 5 ،ص 137/صحیح البخاری ، ج 7، ص 9 ؛ صحیح البخاری، ج8، ص 160 /صحیح مسلم ، ج 5، ص 75/ مسند احمد – الإمام احمد بن حنبل – ج 1 – ص 324 – 325/ الطبقات الکبرى – محمد بن سعد – ج 2 – ص 244- ذکر الکتاب الذی اراد رسول الله ان یکتبه لامته فی مرضه الذی مات فیه/ إمتاع الأسماع – المقریزی – ج 2 – ص 132- خبر کتاب رسول الله عند موته/  – ج 14 – ص 446- ذکر اراده الرسول ان یکتب کتابا لاصحابه و قد اشتد به الوجع

     

     


    anshgm
    کاربر

    لطفاً مطالب را به دقت بخوانید تا تکرار مکررات نشود. در جواب این آدعای آقای دانش که گفته:

    اولاً: از کجا معلوم که آنحضرت می خواستند ولایت حضرت علی رضی الله عنه را بنویسند وآیا بر این گفته قرائن وشواهدی وجود دارد؟!

    جواب:

    احمدبن‌ابی‌طاهر – صاحب کتاب تاریخ بغداد-  به نقل از ابن‌عبّاس آورده‌است که عمربن‌خطّاب گفت:
     

    «… پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله در زمان حیاتش گاه‌گاه مى‌خواست به جانشینى او(علی) اشاره‌کند. در بیمارى‌اش نیز خواست به اسم او تصریح‌کند، امّا من از روى دلسوزى و حفظ اسلام مانع‌شدم. به خداى این بنای کعبه سوگند!

    اگر على به خلافت مى‌رسید، قریش هرگز به دور او جمع‌نمى‌شدند و اعراب از هرسو بر او هجوم‌مى‌آوردند.

    رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله نیز دریافت که من از آن‌چه در ضمیر او مى‌گذشت، آگاهم. پس از گفتن بازایستاد.»

    شرح نهج البلاغة – ابن أبی الحدید – ج 12 – ص 20 – 21


    anshgm
    کاربر

    جواب این ادعای باطل آقای دانش که شیعه بارها جواب کوبنده به آن داده که:

    "اگر واقعاً ولایت، حق علی رضی الله عنه بود چرا از حق خود دفاع ننمود و سکوت اختیار کرد"

    جواب:

    به چه زود فراموش کردیم سخن على را در خطبه شقشقیه که فرمود: "صبرت وفی العین قذى وفی الحلق شجى أرى تراثی نهباً".  صبر پیشه کردم در حالى که خار در چشم و استخوان در گلویم بود و مى‏نگریستم که چگونه حق و میراث مرا به غارت مى‏برند.

    نهج البلاغه، خطبه 3 (شقشقیه).

    آیا تشبیه به خار در چشم داشتن و استخوان در گلو بودن نشانه رضایت است!!!

     


    anshgm
    کاربر

    جوابی دیگر برای ادعاهای پوچ اهل سنت مبنی رضایت امیرالمومنین از خلفای غاصب در غصب حق مسلم خویش:

    "إنّ علیا(ع) بعد ما بویع واستقر الامر له بعد عثمان، أظهر النکیر على الخلفاء الثلاثة الذین سبقوه وکشف بذلک أنّه کان قد سالمهم وبایعهم لاعتبارات عدة لیس منها الرضا بهم". الشافی فی الإمامة: ج 3 ص 110. ودر جاى دیگر بعد از نقل بیعت اجبارى و شکوه‏هاى حضرت مى‏گوید: "وفیما أشرنا إلیه کفایة ودلالة على أنّ البیعة لم تکن عن رضى واختیار". الشافی فی الإمامة: ج 3 ص 244. همچنین امیرالمومنین فرمود : واللهِ لَقَدْ تَقَمَّصَها ابْنُ أبی قُحَافَةِ: بخدا قسم ابوبکر، منصب خلافت و جانشینى را به خود بست و حال آنکه حقّ او نبود.
    نهج البلاغه: خطبه سوّم (شقشقیّه) / 48


    anshgm
    کاربر

    جالب است زیر سوال بردن خطبه شقشقیه ای که ابن ابی الحدید برای آن شرح نوشته!! یعنی شما نهج البلاغه رو هم تحریف شده می دونید؟!

    البته که هر کتابی مخالف تعصبات اهل سنت باشد تحریف شده-ضعیف السند-مولفش شیعه و … است. اینطور که پیش می ره شما قرآن رو هم قبول نخواهید کرد. پس به حق بوده که خداوند متعال نام امیرالمومنین(ع) را در قرآن نیاورده تا ایه انا نحن نزلناالذکر و انا له لحافظون محقق شود، چون شما تحریفش می کردید.

    اما نمونه های دیگری از نهج البلاغه در عدم رضایت امیرالمومنین(ع) از خلفای غاصب:

    «… فَوَ اللَّهِ! مَا أَدْرِي إِلَى مَنْ أَشْكُو؟ فَإِمَّا أَنْ يَكُونَ الْأَنْصَارُ ظَلَمَتْ حَقَّهَا، وَ إِمَّا أَنْ يَكُونُوا ظَلَمُونِي حَقِّي، بَلْ حَقِّيَ الْمَأْخُوذُ وَ أَنَا الْمَظْلُومُ… »
    … پس به خدا سوگند‌؟ يا به حق انصار ظلم شد و يا
    در حق من ظلم کردند که البته حق من گرفته شد و من مظلوم هستم‌…

    « وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) عَهِدَ إِلَيَّ عَهْداً فَقَالَ: يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ! لَكَ وِلَايَتِي فَإِنْ وَلَّوْكَ فِي عَافِيَةٍ وَ رَجَعُوا عَلَيْكَ بِالرِّضَا فَقُمْ بِأَمْرِهِمْ، وَ إِنِ اخْتَلَفُوا عَلَيْكَ فَدَعْهُمْ وَ مَا هُمْ فِيهِ، فَإِنَّ اللَّهَ سَيَجْعَلُ لَكَ مَخْرَجاً
    و رسول خدا(صلي الهْ عليه و آله) با من عهدي بسته و گفته بود: اي پسر ابوطالب ! ولايت من براي تو است. پس اگر در عافيت و سلامتي تو را والي کردند و با رضايت به تو رو آوردند، به امر آنان اقدام کن و اگر درباره ي تو به اختلاف افتادند، آنان را با آن چه در آنند [در وضعيّتي که هستند] رها کن که همانا خدا براي تو راهِ خروجي قرار خواهد داد.
    سپس آن حضرت با اشاره  اين که يار و ياوري نداشت که با آن ها عليه غاصبان نهضت کند و اگر حضرت حمزه و جعفر بودند چنين مي کرد، امّا به جاي آن دو، عبّاس و عقيل برايش باقي مانده بودند؛ مي فرمايد:
    «فَأَغْضَيْتُ عَيْنِي عَلَى الْقَذَى، وَ تَجَرَّعْتُ رِيقِي عَلَى الشَّجَا، وَ صَبَرْتُ عَلَى أَمَرَّ مِنَ الْعَلْقَمِ، وَ آلَمَ لِلْقَلْبِ مِنْ حَزِّ الشِّفَارِ. »
    پس چشم بر خار فرو بستم و آب دهان در استخوانِ در گلو فرو خوردم و بر تلخ تر از علقم و دردناک تر از زخم خنجر براي قلب، صبر کردم.
    و در ادامه درباره ي عثمان در يک جمله مي فرمايد: 
    «…وَ أَنَا جَامِعٌ أَمْرَهُ: اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ، وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ، وَ اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ»
    … و من کار او را [در يک جمله] جمع مي کنم:
    خود خواهي کرد و بد استبدادي ورزيد و شما نيز بي تابي کرديد و بد عمل کرديد و خدا بين شما و او حکم مي کند.

    در پاسخ به: Reply To: یار غار در قرآن کیست ؟؟!!! #2291

    anshgm
    کاربر

    همشهری جان! سلام.

    کاملاً منطقی گفتی. استدلال بجا و کمرشکنی کردی.

    آری! آیه صریح و واضح!!!

    وگرنه کافر می شوید.

    حالا باز هم بذار بگن: حسبنا کتاب الله.

    براستی که چه زیبا فرموده خداوند:

    وننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمومنین و لا یزید الظالمین الا خسارا

     

    در پاسخ به: Reply To: یار غار در قرآن کیست ؟؟!!! #2298

    anshgm
    کاربر

    همشهری جان آخه چرا این برادران رو به چالش می کشی!! طفلیا دو شبه خواب ندارن و دچار شک و شبهه شدن. آخه نه! تو بگو، این کار درسته؟

    این برادران چرا از جواب دادن به سوال طفره می رن!؟

    بابا جان آیه صریح قرآن بیارید که نام ابوبکر رو آورده باشه!

    اگر قراره به تفاسیر و روایات مراجعه کنید که حضرت عمر از شما ناراضی خواهند شد. جناب حضرت آقا عمر فرموده اند: حسبنا کتاب الله!!

    چرا شما به صحابه محترم توهین می کنید و سخنان گهربارشان(!) را تحریف می کنید؟!! مگر شما نمی دونید این صحابه چه کسانی بودند و چه خدماتی به اسلام(!) کرده اند بابا " اصحابی کالنجوم". با این تاویل و تفسیرهایی که از قرآن می کنید حضرت عمر شما را نخواهد بخشید.

    ایا کتاب الله شامل احادیث و روایات هم میشه؟!

    برادران به نظر می رسه شما هم چندان با "حسبنا کتاب الله" موافق نیستید و در نوشته هایتان به وضوح آنرا رد می کنید. درود بر حقیقت جویان.

    والسلام علی من اتبع الهدی

در حال نمایش 12 نوشته (از کل 12)