پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
اینکه این آیه اراده تکونی را نشان میدهد شکی نیست چرا که خداوند در اول آیه با انما که ادات حصر است آیه را آورده ست.و آیاتی که آورده اید یا اصلا ربطی به عصمت ندارد همانطور که تفسیر شد و یا تشریعی است که معنی اراده تشریعی اینست که خداوند قانون گذاری میکند و دستور میدهد ولی ممکن است خیلی ها انجام وظیفه نکنند همانطور که خیلی ها گناه میکنند.
نکته بعدی اینکه جمله
إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
به صورت مستقل نازل شده نه به همراه آيات قبل و بعد خودش . اين مطلب از حدود هفتاد روايتي كه در اين باب است به خوبي استفاده مي شود. حتي در بين اين هفتاد روايت ، يك روايت هم وجود ندارد كه بگويد اين آيه با آياتي كه مخاطب آنان همسران رسول خدا است ، يكجا نازل شده است و حتي هيچ يک از مفسران هم اين ادعا را نكردهاست . حتي آنها هم كه گفتهاند آيۀ مورد بحث مخصوص همسران رسول خدا است ؛ همانند عكرمۀ خارجي ، نگفتهاند كه اين آيه در ضمن آيات قبلي نازل شده است .
س آيۀ مورد بحث از جهت نزول جزو آيات مربوط به همسران رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و متصل به آنان نيست . حال يا به دستور رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دنبال آن آيات قرار گرفته است ، و يا بعد از رحلت آن حضرت اصحاب در هنگام جمع آوري قرآن در آنجا نوشتهاند که بحث مفصلي را مي طلبد
علاوه بر اين نکات، پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم يك همسر و يك خانه نداشتند ؛ بلكه همسران متعدد داشتند كه هر كدام از آنها داراي خانه مستقلي بوده است؛ بنابراين اگر مراد از «اهل البيت» در اين آيه زنان پيامبر بود ، بايد به جاي اهل البيت «اهل البيوت» ميآمد . چنانچه در اول آيه آمده است :
وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ .
و همانطور كه در آيۀ 53 احزاب آمده است :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ .
جالب اين است كه هيچ يك از زنان رسول خدا ادعا نكردهاست كه اين آيه اختصاص به آنها دارد و يا اين كه آنها مشمول اين آيه ميشوند . بيشترين روايات در اين باب از قول ام المؤمنين عايشه و ام المؤمنين ام سلمه وارد شده است كه هر دوي آنها با اصرار فراوان اين آيه را مختص به اهل كساء ميدانستهاند
قاعده ای وجود دارد که هم اهل سنت قبول دارند و هم شیعیان و ان اینست که وقتی نبی مکرم اسلام آیه را تفسیر کردند هیچ احد الناسی حق ندارد آن آیه را به طور دیگه ای تفسیر کند . وحال می بنیم که پیامبر اسلام اهل بیت را مشخص کرده اند:حدثنا : أبو العباس محمد بن يعقوب ، ثنا : العباس بن محمد الدوري ، ثنا : عثمان بن عمر ، ثنا : عبد الرحمن بن عبد الله بن دينار ، ثنا : شريك بن أبي نمر ، عن عطاء بن يسار ، عن أم سلمة (ر) : أنها قالت : في بيتي نزلت هذه الآية: إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت. قالت : فأرسل رسول الله (ص) إلى علي وفاطمة والحسن والحسين (ر) أجمعين فقال : اللهم هؤلاء أهل بيتي ، قالت أم سلمة : يا رسول الله ما أنا من أهل البيت ، قال : إنك أهلي خير وهؤلاء أهل بيتي اللهم أهلي أحق ، هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه.مستدرك الحاكم –كتاب التفسير – تفسير سورة الأحزاب – رقم الحديث : ( 3558 )
این هم لینک جهانی این حدیث:
http://www.islamweb.net/ver2/archive/showHadiths2.php?BNo=70&BkNo=13&KNo=28&startno=25
http://www.sonnaonline.com/Hadith.aspx?HadithID=522333
خود پیامبر اکرم میفرماید هولائ اهل بیتی
والسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
گفته ای استغفار چه ربطی به شکر کردن دارد ولی حدیثی که طبری از خود شخص نبی مکرم اسلام آورده را ندیدی چون نخواستی که ببینی .وقتی سوره فتح نازل شد صحابه پرسیدند یا رسول خدا استغفار میکنی تا خدا گناهان گذشته و آینده ت را ببخشد؟ پیامبر اکرم جواب فرمودند آیا بنده شکوری نباشم؟؟ یعنی استغفار من ربطی به گناه ندارد
نکنه میخواهی به پیامبر اکرم هم اشکال بگیری؟؟؟؟!!! البته از شماها بعید نیست .دوباره حدیث رو میارم:
ففي صحة الخبر عنه صَلَّى الله عَلَيْهِ وَسَلَّم ” أنه كان يقوم حتى ترِم قدماه، فقيل له: يا رسول الله تفعل هذا وقد غفر لك ما تقدم من ذنبك وما تأخر؟ فقال: أفَلا أكُونُ عَبْدًا شَكُورًا؟”تفسير طبری ج 9 ص 198
درثانی استغفار پیامبر اکرم بخاطر گناه نبوده بلکه بخاطر این بوده که پیامبر اکرم فرمود من نمیدانم روز قیامت با ما و شما چه خواهد شد بعد از آنکه خداوند به نبی خودش خبر داد ین آیه را نازل کرد.یعنی بخاطر ندانستن بود ن بخاطر گناه.این رو من نمیگم طبری در تفسیرش آورده
وقوله( وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلا بِكُمْ ) اختلف أهل التأويل في تأويله، فقال بعضهم: عنى به رسول الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَسَلَّم وقيل له: قل للمؤمنين بك ما أدري ما يفعل بي ولا بكم يوم القيامة، وإلام نصير هنالك، قالوا ثم بين الله لنبيه محمد صَلَّى الله عَلَيْهِ وَسَلَّم وللمؤمنين به حالهم في الآخرة، فقيل له( إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ ) وقال:( لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ ).
* ذكر من قال ذلك:
حدثنا عليّ، قال: ثنا أبو صالح، قال: ثني معاوية، عن عليّ، عن ابن عباس، قوله( وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلا بِكُمْ ) فأنزل الله بعد هذا( لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ ).
وقال آخرون: بل معنى ذلك: وما أدري ما يفترض عليّ وعليكم، أو ينزل من حكم، وليس يعني ما أدري ما يفعل بي ولا بكم غدا في المعاد من ثواب الله من أطاعه، وعقابه من كذّبه.تفسیر طبری ج 22 ص 99-101
خوب چشماتو باز کن و ببین تفسیر آیه ای را که فککر میکنی بر گناه کار بودن پیامبر دلات میکند چه معنی دارد!!!وقتی تفسیر آیه را نمیدانی پیامبر اکرم رو گناه کار نکن عزیز من.چرا از خودت ایات رو تفسیر میکنی؟؟؟ میدونی عاقبت افرادی مثل تو که قران رو از خودشون تفسیر میکنند چیه؟؟؟ جواب رو پیامبر اکرم بشنویم
پیامبر اکرم فرمود:من قال فی القرآن برأیه فلیَتبوّأ مقعدَه مِن النارترمزی عالم
بزرگ اهل سنت درکتاب سنن ترمذی ج5 ص 55 حدیث 2951
و همچنین سیوطی مفسر قران اهل سنت در ذیل ایه 44 سوره نحل حدیثی نقل میکند
که
عن جندب بن عبدالله قال قال رسول الله عیه و سلم من قال فی القرآن برأیه فأصاب فقد أخطأ
هرکس قران را به رای خودش تفسیر کند و درست هم تفسیر کند باز اشتباه کرده.اما گفته ای برای عصمت هیچ دلیلی از سنت نداریم.با اینکه هیچ کدام از شما نتوانستید جواب آیه عصمت (33 احزاب) رو بدبد ولی من همه شبهات شما رو جواب دادم وهمه اش بجای جواب دادن به آیه ای که آوردم ایرادات مختلف آوردید معلوم میشود که جوابی در مقابل ین آیه شریفه ندارید فقط چند ایراد بود در مورد عصمت که جواب دادم. اما الان از سنت احادیثی رو میارم که ببینید آیا حدیثی هست که دلالت بر عصمت کند یا نه.و خواهیم دید چقدر شما از سنت بدور هستید که چنین ادعایی کرده اید
حدثنا محمد بن علي مَاجِيلَوَيْهِ وَأَحْمَدَ بْنُ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ
وَابْنَ تَاتَانَةَ جَمِيعاً عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ
بْنِ عَلِيٍّ التَّمِيمِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي سَيِّدِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى
الرِّضَا(ع) عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ(ع) عَنِ النَّبِيِّ(ص): أَنَّهُ
قَالَ: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى الْقَضِيبِ الْيَاقُوتِ
الْأَحْمَرِ الَّذِي غَرَسَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ بِيَدِهِ وَيَكُونَ
مُتَمَسِّكاً بِهِ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيّاً وَالْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ
فَإِنَّهُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَصَفْوَتُهُ وَهُمُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَخَطِيئَةٍ. عيون اخبار الرضا(ع)، ج2،
ص57،سليم بن قيس هلالى در كتاب خود به نقل از سلمان از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل مىكند كه آن حضرت فرمود:
وَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِيَّ وَفِي أَخِي عَلِيٍّ وَفِي ابْنَتِي فَاطِمَةَ
وَفِي ابْنِي وَالْأَوْصِيَاءِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ، وُلْدِي وَوُلْدِ
أَخِي: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ
الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» أَ تَدْرُونَ مَا «الرِّجْسُ» يَا
سَلْمَانُ قَالَ: لَا. قَالَ: الشَّكُّ، لَا يَشُكُّونَ فِي شَيْءٍ جَاءَ
مِنْ عِنْدِ اللَّهِ أَبَداً، مُطَهَّرُونَ فِي وَلَادَتِنَا وَطِينَتِنَا
إِلَى آدَمَ، مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ.عصمت ائمه از زبان امام زين العابدين عليه السلام:
شيخ صدوق در كتاب معانى الأخبار مىنويسد:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْمُقْرِي قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَمْرٍو مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْمُقْرِي الْجُرْجَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْمَوْصِلِيُّ بِبَغْدَادَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَاصِمٍ الطَّرِيفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّاسُ بْنُ يَزِيدَ بْنِ الْحَسَنِ الْكَحَّالُ مَوْلَى زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليهم السلام قَالَ: الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَلَيْسَتِ الْعِصْمَةُ فِي ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِهَا وَلِذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِيلَ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى الْمَعْصُومِ؟ فَقَالَ: هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَحَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا يَفْتَرِقَانِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَالْإِمَامُ يَهْدِي إِلَى الْقُرْآنِ وَالْقُرْآنُ يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ وَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَم».
عبّاس كحّال غلام زيد بن علىّ گويد: پدرم برايم گفت: حضرت موسى بن جعفر به نقل از پدرش از جدش از امام سجّاد عليهم السلام فرمود: از ما خاندان جز معصوم، شخص ديگرى نمىتواند امام باشد، و عصمت صفتى نيست كه در ظاهر بدن باشد تا با چشم ديده شده و شناخته گردد، و به همين جهت امكان ندارد عصمت كسى را به دست آورد؛ مگر خدا به وسيله پيغمبرش آن را صريحاً فرموده باشد. شخصى عرض كرد: اى فرزند گرامى رسول خدا معنى معصوم چيست؟ فرمود: معصوم شخصى است كه به واسطه چنگ زدنش به ريسمان الهى و جدا نشدنش از آن هرگز به گناهى آلوده نگردد، و رشته محكم خدا قرآن است كه آن دو تا روز قيامت از يك ديگر جدا نگردند، و تا رستاخيز امام هدايت مىكند به قرآن، و قرآن راهنمائى مىنمايد به امام، و اين است فرموده خدا: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِى لِلَّتِى هِى أَقْوَمُ؛ همانا اين قرآن مردم را به راستترين و استوارترين طريقه هدايت مىكند» (الإسرا/9).
لصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، معاني الأخبار، ص132، ناشر: جامعه مدرسين، قم، اول، 1403 ق.
حدیثی که اوردی اصلا نیازی به برسی ندارد.کاش یه نگاهی به رجالش میکردی.عدة من اصحابنا کیا هستن این اصحاب؟؟؟ شیعه هستن یا نه؟؟؟؟ عادل هستن یا نه؟؟؟؟؟عبدالله البرقی هم نجاشی گفته ضعیفه
باز بعض اصحابنا کیا هستن؟؟؟؟؟؟
تو واقعا با همچین حدیثی اومدی مناظره؟؟ اصلا میدونی یه حدیث کی ضعیفه کی صحیحه؟؟ میدونی چه احادیثی و ما قبول داریم چه احادیثی رو قبول نداریم؟؟؟
و لذا منافق امام صادق علیه الصلاة و السلام ما نیست منافق بنی امیه بودن وهسن چنانچه در تاریخ ثبت شده
پست هایی که گذاشتی اصلا قابل مشاهده نیستما مثل شما نیستیم که احادیث رو صرف اینکه در فلان کتاب باشه بدون برسی و بدون چون و چرا و چشم بسته قبول کنیم هرحدیثی در هرکتابی که باشه باید برسی بشه شما اگر میخواهید از کتب ما حدیثی بر ضد ما بیاورید باید حدیثی باشد که ما قبولش داشته بشیم ن هر حدیثی.امام صادق علیه السلام فرمود اگر حدیثی مخالف قرآن بود بکوببید به دیوار.کسی میتواند بر کتب ما ایراد بگیرد که کتب خودشون هیچ ایرادی نداشته باشد درحالی که میبینیم صحیح ترین کتب شما از جمله صحیح بخاری و مسلم پر از خرافات و اهانت به نبی مکرم و احادیث ضعیف است
بحث روی جمله افلا اکون عبدا شکورا است که پیامبر اکرم نفرموده من نماز میخوانم برای امرزش گناهان بلکه برای شاکر بودن است
در مورد سوال شبهه دومتان هم میگویم که همان طور که اصل نماز و دیگر مسائل در قران ذکر شده ولی دون جزئیات اصل امامت نیز در قرآن امده استابن عساكر ، از علماي بزرگ اهل سنت در تاريخ دمشق مينويسد :
عن ابن عباس ، قال :« نزلت في عليّ ثلاثمائة آية » .
تاريخ مدينة دمشق ، ج 42 ، ص364، تاريخ الخلفاء ، ص 171 ، الصواعق المحرقة ، 196.ابن عباس مي گويد : 300 آيه از قرآن كريم در باره علي عليه السلام نازل شده است .
و همچنين خطيب بغدادي در تاريخ بغداد مينويسد :
عن ابن عباس قال : نزلت في علي ثلاثمائة آية .تاريخ بغداد ، ج 6 ، ص 221 .و سيوطي از بزرگترين علماي تاريخ اهل سنت نيز مينويسد :
عن ابن عباس قال : نزلت في علي ثلاثمائة آية .
تاريخ الخلفاء ، ص 171 ، الصواعق المحرقة ، ص 196.
و در جاي ديگر مينويسد :
قال ابن عباس : نزلت في علي أكثر من ثلاثمائة آية في مدحه .
تاريخ الخلفاء ، ص 172، و السيرة النبويّة ، زيني دحلان بهامش السيرة الحلبيّة ، ج2 ، ص11 و الصواعق المحرقة ، ص 125 ط . المحمديّة و 76 ط. الميمنة بمصر .
بيش از سيصد آيه از قرآن كريم ، در ستايش از علي عليه السلام نازل شده است .
و ابن حجر هيثمي در كتاب الصواعق المحرقة كه آن را در رد عقائد شيعه نوشته است ، در اين باره مينويسد :
وروى سعيد بن جبير ، عن ابن عباس ، قال : ما نزل في أحد من كتاب اللّه ما نزل في علي .
الصواعق المحرقة ، ص 76 ، الباب التاسع ، الفصل الثالث .
-
نویسندهنوشته ها
با عرض سلام خدمت ابن تیمه
اینکه به اسم بنده و آقای عبدالحسین ایراد گرفته اد بایدبگویم که عبد در زبان عربی هم به بندگی معنی میشود و هم به غلام در مقابل صاحب خودش.چنانچه در آیه 32 سوره مبارکه نور لفظ عبادکم جز به معنی غلام معنی دیگری نمیتواند باشد.و قبال توجه است که حضرت علی خلیفه چهار شما و بزرگترین و با فضیلت ترین صحابی رسول خدا می فرماید: انما انا عبد من عبید محمد. همانا من یکی از عبد های پیامبر هستم.چون عبد باید مطیع محض صاحب خود باشد منظور حضرت علی علیه السلام و عبدالحسین و بنده مطیع بودن در مقابل اوامر این بزرگواران است نه بندگی و عبادت.چنانچه از علمای خودتان اسمشان عبدالنبی و عبدالرسول بوده.بگذریم
أيه 103 سوره توبه كه اصلا ربطی به بحث عصمت نداره
آیه 11 سوره انفال هم در جنگ بدر نازل شده که تفسیرش را براتون میذارم تا ببینید اصلا ربطی به عصمت نداره:
فنزل المطر كالسيل؛ فشربوا وتطهروا {وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ
[ص:212] الشَّيْطَانِ} بعد أن وسوس إليهم في منامهم بما أصبحهم مجنبين.اوضح التفاسیر ج 1 ص 211
2-
وبهذه النعمة أَذهب الله عن المسلمين رجز الشيطان ووسوسته وحقق لهم النصر، والمعنى: وينزل عليكم من السماءِ غيثا، لكي يطهركم به من الأَحداث، ومن وعثاءِ السفر، ولكى يذهب عنكم وسوسة الشيطان، وليربط على قلوبكم ويشدها بالصبر والطمأْنينة وليثبت به الأَقدام عند لقاءِ المشركين.تفسیر الوسیط ج 1 ص 1593
3- روى مسلم عن عمر رضي الله عنه أن النبي صلى الله عليه وسلم كان يوم بدر نظر إلى المشركين وهم ألف، وأصحابه ثلاثمائة وبضعة عشر، فاستقبل القبلة ثم مدّ يديه فجعل يهتف بربه: “اللهم….ایسر التفاسیر ج 2 ص 288
4-{ ويُذهب عنكم رجز الشيطان } أي : وسوسته وتخويفه إياهم من العطش ، رُوي أنهم نزلوا في كثيب رمل دهس ، تسوخ فيه الأقدام على ماء قليل ، وناموا فاحتلم أكثرهم ، فوسوس إليهم الشيطان ، وقال : كيف تُنصرون وأنتم تصلون محدثين مجنبين ، وتزعمون أنكم أولياء الله فيكم رسوله؟ فأشفقوا ، فأنزل الله المطر..بحر المدید ج 2 ص 388
امیدوارم نیاز به ترجمه نباشد.همانطور که این تفاسیر و درگیر تفاسیر فته اند این آیه برای پاک کردن صحابه از آلودگی روحی و گناهان نازل نشده بلکه اصحاب در شب جنب شده بودند خداوند آبی را نازل کرد تا بتوانند غسل کنند و خودشون رو از جنابت پاک کنند