چه کسى با رسول الله هجرت کردند در قرآن

Home انجمن ها خلفای راشدین چه کسى با رسول الله هجرت کردند در قرآن

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  الهاشمي الحسني در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 9 نوشته (از کل 9)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1344
    بسم الله الرحمن الرحیم

    اگر در قرآن جستجو كنیم در داستان پیامبران الهى مى بینیم كه اگر سفر و هجرتشان كسى از یاران نزدیكشان با آنها همراه بوده

    به عنوان مثال:

    موسى ویوشع علیهم السلام

    { وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَاهُ لاۤ أَبْرَحُ حَتَّىٰ أَبْلُغَ مَجْمَعَ ٱلْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُباً }

    و [یاد كن] هنگامى را كه موسى به جوان [همراه] خود گفت دست بردار نیستم تا به محل برخورد دو دریا برسم هر چند سالها[ى سال] سیر كنم

    موسى علیه السلام وخضر

    { فَوَجَدَا عَبْداً مِّنْ عِبَادِنَآ آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْماً }

    تا بنده‏اى از بندگان ما را یافتند كه از جانب خود به او رحمتى عطا كرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بودیم

    موسى علیه السلام وهمسرش

    { فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى ٱلأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ نَاراً}

    و چون موسى آن مدت را به پایان رسانید و همسرش را [همراه] برد آتشى را از دور در كنار طور مشاهده كرد به خانواده خود گفت [اینجا] بمانید كه من آتشى از دور دیدم شاید خبرى از آن یا شعله‏اى آتش برایتان بیاورم باشد كه خود را گرم كنید

    ابراهیم علیه السلام ولوط علیه السلام

    { وَنَجَّیْنَاهُ وَلُوطاً إِلَى ٱلأَرْضِ ٱلَّتِی بَارَكْنَا فِیهَا لِلْعَالَمِینَ }

    و او و لوط را [براى رفتن] به سوى آن سرزمینى كه براى جهانیان در آن بركت نهاده بودیم رهانیدیم (۷۱)

    و رسول الله صلى الله علیه وسلم با صدیق اكبر ابوبكر رضى الله عنه

    { إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ ٱللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ ٱلَّذِینَ كَفَرُواْ ثَانِیَ ٱثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی ٱلْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ ٱلَّذِینَ كَفَرُواْ ٱلسُّفْلَىٰ وَكَلِمَةُ ٱللَّهِ هِیَ ٱلْعُلْیَا وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ }

    اگر او [پیامبر] را یارى نكنید قطعا خدا او را یارى كرد هنگامى كه كسانى كه كفر ورزیدند او را [از مكه] بیرون كردند و او نفر دوم از دو تن بود آنگاه كه در غار [ثور] بودند وقتى به همراه خود مى‏گفت اندوه مدار كه خدا با ماست پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهیانى كه آنها را نمى‏دیدید تایید كرد و كلمه كسانى را كه كفر ورزیدند پست‏تر گردانید و كلمه خداست كه برتر است و خدا شكست‏ناپذیر حكیم است

    از كتب امامیه : ابوبكر الصدیق علیه السلام با رسول الله صلى الله علیه وسلم بودند
    ۱. تفسیر الأصفى فی تفسیر القرآن / ج 1 ص ۴۶۷

    ( إلا تنصروه فقد نصره الله ) : فسینصره كما نصره ( إذ أخرجه الذین
    كفروا ثانی اثنین ) : لم یكن معه إلا رجل واحد ( إذ هما فی الغار ) : غار ثور ، وهو جبل
    فی یمنى مكة على مسیرة ساعة . ( إذ یقول لصاحبه ) وهو أبو بكر ( لا تحزن ) :
    لا تخف ( إن الله معنا ) بالعصمة والمعرفة . ورد : ( إن رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم أقبل
    یقول لأبی بكر فی الغار : أسكن فإن الله معنا

    ۲.تفسیر طباطبائی المیزان : تفسیر المیزان / ج 9 صفحه ۲۹۱

    بحث روائی) فی الدر المنثور: فی قوله تعالى الا تنصروه فقد نصره الله الایه: اخرج ابن مردویه وابو نعیم فی الدلائل عن ابن عباس قال: لما خرج رسول الله ص من اللیل لحق بغار ثور – قال وتبعه أبو بكر – فلما سمع رسول الله ص حسه خلفه – خاف ان یكون الطلب فلما راى ذلك أبو بكر تنحنح – فلما سمع ذلك رسول الله ص عرفه – فقام له حتى تبعه فاتیا الغار -.

    فاصبحت قریش فی طلبه فبعثوا إلى رجل من قافه بنى مدلج – فتبع الاثر حتى انتهى إلى الغار – وعلى بابه شجره فبال فی اصلها القائف – ثم قال ما جاز صاحبكم الذى تطلبون هذا المكان – قال فعند ذلك حزن أبو بكر – فقال له رسول الله ص لا تحزن ان الله معنا -.

    قال فمكث هو وابو بكر فی الغار ثلاثه ایام – یختلف إلیهم بالطعام عامر بن فهیره وعلى یجهزهم – فاشتروا ثلاثه اباعر من ابل البحرین – واستاجر لهم دلیلا فلما كان بعض اللیل من اللیله الثالثه – اتاهم على بالابل والدلیل فركب رسول الله ص راحلته – وركب أبو بكر اخرى فتوجهوا نحو المدینة – وقد بعثت قریش فی طلبه وفیه اخرج ابن سعد عن ابن عباس وعلى وعائشة بنت ابى بكر وعائشة بنت قدامه وسراقه بن جعشم دخل حدیث بعضهم فی بعض قالوا “: خرج رسول الله ص و القوم جلوس على بابه – فاخذ حفنه من البطحاء فجعل یذرها على رؤوسهم

    التبیان فی تفسیر القرآن / ج 5 المؤلف : الشیخ الطوسی

    إلا تنصروه فقد نصره الله إذا أخرجه الذین كفروا تانی اثنین إذ هما فی الغار إذ یقول لصاحبه لا تحزن إن الله معنا فأنزل الله سكینته علیه وأیده بجنود لم تروها وجعل كلمة الذین كفروا السفلى وكلمة الله هی العلیا والله عزیز حكیم (41) آیة.

    ===============

    (221)

    قرأ یعقوب وجده ” وكلمة الله هی العلیا ” بالنصب على تقدیر وجعل كلمة الله هی العلیا ومن رفع استأنف، وهو أبلغ لانه یفید أن كلمة الله العلیا على كل حال.

    وهذا ایضا زجر آخر وتهدید لمن خاطبه فی الایة الاولى بانهم إن لم ینصروا النبی (صلى الله علیه وآله) ولم یقاتلوا معه ولم یجاهدوا عدوه ” فقد نصره الله ” أی قد فعل الله به النصر حین اخرجه الكفار من مكة ” ثانی اثنین “. وهو نصب على الحال ای هو ومعه آخر، وهو ابوبكر فی وقت كونهما فی الغار من حیث ” قال لصاحبه ” یعنی ابا بكر ” لاتحزن ” ای لا تخف. ولا تجزع ” ان الله معنا ” أی ینصرنا. والنصرة على ضربین: احدهما – یكون نعمة على من ینصره. والاخر – لایكون كذلك، فنصرة المؤمنین تكون إحسانا من الناصر إلى نفسه لان ذلك طاعة لله ولم تكن نعمة على النبی (صلى الله علیه وآله) . والثانی – من ینصر غیره لینفعه بما تدعوا الیه الحكمة كان ذلك نعمة علیه مثل نصرة الله لنبیه (صلى الله علیه وآله) ومعنى ” ثانی اثنین ” أحد اثنین یقولون هذا ثانی اثنین، وثالث ثلاثة، ورابع أربعة، وخامس خمسة، لانه مشتق من المضاف الیه. وقد یقولون خامس اربعة أی خمس الاربعة بمصیره فیهم بعد أن لم یكن

    وهمینطور در تفسیر -small;”> : الشیخ محسن الفیض الكاشانی حِلد۲ صفحه ۳۴۵

    نتیجه: خداوند در قرآن از سفر وهجرت انبیا الله با همسر یا یاران نزدیكشان سخن مى گوید و از هجرت رسول الله وابوبكر الصدیق هم سخن مى آورد و همراه بودن ابوبكر همانقدر فضل دارد كه براى یوشع ولوط و بقیه صالحان داشته

    و ایمان ابوبكر الصدیق ثابت مى شود چون جایى از قرآن نیامده كه انبیا الله با كفار ومنافقین سفر یا هجرت كرده باشند
    یعنى كفار آنها را از بلادشان خارج كرده باشند و آنها هم با كافرى دیگر هجرت كنند چنین چیزى در قرآن نیامده بلكه بالعكس همیشه با مومنین از بلاد كفر هجرت مى كردند

    #2489

    شیعه 12
    کاربر
    اولا همه کسانی که همراه پیامبران بوده اند قابل احترام نیستند .مکر سامری که عامل گمراهی قوم بنی اسراییل شد از همراهان حضرت موسی علیه السلام نبود؟ ثانیا اگر خدای متعال میخواست از صاحب رسول علیه واله السلام در غار تجلیل کند اورا هم شامل انزال سکینه میفرمود .وبه رسولش نمی فرمو که به اوبگو که نترسد.
    #2490

    hamshahri
    کاربر
    بسم الله الرحمن الرحيم
    سلام
    جناب هاشمي حسني عزیز :
    سخن مولایتان کاملا معلوم است . اگر داعیه قرآن داری ، به ما نشان بده که همراه پیامبر تنها ابوبکر بوده و نه کس دیگر!!!
    شیعه همانند نواصب و قرآنی ها نیست که دور سنت را خط بکشد .
    #2491
    جناب شيعه ادعايت از دو جهت باطل است

    شبهات اصحاب محمد با اصحاب سامرى جهلى بيش نمى باشد

    خداوند در مورد اصحاب محمد مى فرمايدمُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ

    مثال اصحاب محمد در تورات به اينطور آمده يعنى اصحاب محمد در تورات هم مدح شده اند اما ائمه شما?مجاهيل

    دوما آرامش نصيب ابوبكر الصديق هم شده زيرا رسول الله جمع مى بندد و مى فرمايد ان الله معنا الله با ما دونفر هست

    يعنى هرچه از آرامش نصيب رسول مى شود نصيب صاحبش هم مى شود

    در حالى كه موسى به اصحابش مى گويد ان معى ربى سيهدين و خود را با اصحابش جدا مى كند.

    جناب همشهرى شما هم خودت رو بيشتر شرمسار نكن خداوند با صراحت از هجرت رسول وصديق صحبت مى كند وعلماى شما اعتراف كردند واقرار كردند واين براى ما كفى است تو قبول نمى كنى نكن حرف تو ارزش داره يا اعتراف علماى اماميه??

    #2493

    hamshahri
    کاربر
    بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام
    جناب هاشمی حسنی عزیز
    آیه غار را دقیق بخوان : اذ یقول لصاحبه لا تحزن ان الله معنا فانزل الله سکینته علیه
    انزال سکینه بر پیامبر بوده است و نه بر همراه وی ( که قرآن معلوم نکرده چه کسی بوده است ).
    ان الله معنا چه ربطی دارد به انزال سکینه ! ضمیر در سکینه مفرد است مولوی !
    هنوز هم عاجزی از نشان دادن تصریح قرآن بر نام ابی بکر در همراهی با پیامبر ؟
    #2607

    hamshahri
    کاربر
    بسم الله الرحمن الرحيم

    سلام

    قال مولاكم عمر بن خطاب : حسبنا کتاب الله !

    در کجای قرآن نام ابوبکر آمده است که همراه پیامبر در هجرت بوده است ؟؟؟؟

    ثبت العرش ثم انقش !

    #2610
    بسم الله والصلاه على رسول الله

    از سخن اميرالمومنين عمر عليه السلام برداشت باطل مى كنى

    دوم از كجا علماى شما دانستند كه آن فتى با موسى يوشع بوده??مگر نامى آمده?

    علماى اثنى عشريه در تفسير خود اشتباه كردند از آيه 40 توبه?اگرر بله اعتراف كن

    سوم مى بينى كه خداوند تمام رسولان كه با يارانشان هجرت كرده اند در قرآن آورده واز صديق دو جهان و سيد المرسلين هم سخن گفته واين براى شما ها گران آمده

    تو يك آيه بيار مانند همين كه بگه رسولى با وصى اش در غدير وهم فلان وفلان گفتند .ههه شايد مصحف فاطمه وجفر باشه اما در قرآن ما مسلمانان موججود نمى باشد

    #2625

    شیعه 12
    کاربر
    جناب مولوی بفرمایید کسانی که در ایه 15همان سوره ای که شما به ایه ای از ان استدلال کرده اید و از انها بعنوان مخلفون نام برده شده است ایا جزء مع رسول لله هستند یا خیر. اخر این چه حرف مزخرفی ات که هرکه رسول خدارا دیده وچهار کلام با ایشان حرف زده ادم حسابیست .
    #2639
    اين چه حرف مزخرفى است هركس پسرعموى رسول الله باشه آدم حسابيست?

    ابولهب هم عموى پيامبر بوده

    اگر بگويى نه در مورد او آيه نازل شده مى گويم در مورد بقيه هم نازل شده

    اگر بگويي د ر فضل او احاديث موجو است مى گويم درفضل ديگران هم همينطور

    مى خواى بدونى كه مخلفون چه كسانى هستند مراجعه كن به آيه 16همان سوره مى فهمى

    همون مخلفون رو هم امام ابوبكر الصديق عليه السلام تارومار كردند

در حال نمایش 9 نوشته (از کل 9)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.