چرا امام حسین (علیه السلام) با این که می دانستند کشته می شوندباز به کربلا رفتند؟؟؟؟

Home انجمن ها اهل بیت چرا امام حسین (علیه السلام) با این که می دانستند کشته می شوندباز به کربلا رفتند؟؟؟؟

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  Ali Moghadasi در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 49)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #3308

    حمید رضا
    کاربر
    السلام علینا و علی عباد الله الصالحین
    داستان همراهی حضرت موسی وخضرعلیهماالسلام را اشاره فرمودید
    بایدبگویم دراین ماجراچندچیزمشخص میشودکه: 1-حضرت موسی علیه السلام غیب نمیداند.
    باز بحث علم غیب را مطرح کرده . بنده که مستدل پاسخ شما را دادم که. فرض کنیم در این برهه از زمان موسی(ع) علم غیب نداشته آیا این دلیل می شود که ایشان در کل زندگی از این موهبت الهی بی بهره بوده اند!!! در ضمن از این ماجرا اثبات می شود که حضرت خضر علم غیب داشته است.
    2-اعمالی که حضرت خضر علیه السلام انجام دادبه دستورخداوندمتعال بود.
    مگر نعوذ بالله امام حسین علیه السلام از روی هوای نفس قیام کرده اند ایشان هم به امر شریعت عمل نمودند. آنجا که خداوند فرموده:َقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ. توبه/12
    3-حضرت خضر علیه السلام خودش رابه هلاکت نینداخت.
    آیا آنهایی که در غزوات جان خویش را به خطر انداختن خود را به ورطه هلاکت انداختند . شهادت هلاکت نیست عزیز من.
    4-وهرچیزی که حضرت خضر علیه السلام انجام دادبه مصلحت طرف مقابل تمام شد.
    عزیزم من هم همین را می گویم امام حسین علیه السلام برای مصلحت اسلام بر زد یزید قیام نمودند.
    ازشماخواهشمندم ازکلام هایی چون عقل باطنی وظاهری دست بکشید.
    لطف کنید این اشکال را به خداوند بگیرید که این ماجرا را در قرآن آورده است.
    ادامه در کامن بعدی…
    #3309

    حمید رضا
    کاربر

    آیااگرکربلانبودامویان نزدشماهمینطوری هم رسوانبودند؟…
    برای ما که از علم وافر ائمه عترت بهره میبریم ایشان رسوا هستند ولی مهم مردم آن زمان بودند که تحت تاثیر تبلیغات شدید بنی امیه قرار داشتند قیام امام حسین علیه السلام شکستی بزرگ بر این تبلیغات بود.
    چراعلی رضی الله عنه عمر و ابوبکررضی الله عنهمارارسوانکرد؟
    از شما می خواهم لطف کنید قیاس مع الفارق نکنید و به قول خودتان در بحث مغالطه نفرمایید و نیز متاسفم برای شما که ابوبکر وعمر را با فرد معلوم الحالی چون یزید مقایسه می نماید.(در واقع شما بااین مقایسه فساد شیخین را اثبات نموده اید.)
    دوماشماکه میگویید ابوبکروعمررضی الله عنهمادین رومنحرف کردند(یعنی ابوبکروعمرمنحرف نکرده بودندکه امویان منحرف کردند؟)(جالب!)
    کار امویان از انحراف گذشته بود و داشتند اسلام را از ریشه می زدند . باز لطفا خواهشا قیاس مع الفارق نفرمایید عزیز.
    اصلامیدانید توابین چه کسانی بودند؟(امان ازاشک تمساح)(اونااگه الان میبودند-جایزه های نقش اول هالیوودراازآن خودشون میکردند.)دوما:حکومت امویان درچه سالی به پایان رسید؟…میدونید؟
    واقعیتش منظور شما را از این کلام متوجه نشدم.
    عباسیان راهم خودشمافرمودید:(به بهانه خونخواهی!)دوما:مگه عباسیان نزدشمامقبولند؟..پس عباسیان بهتربودند.
    وباندای اهل بیت اهل بیت به نون وآب رسیدندنه؟
    شما منظور بنده را نفهمیده اید. شما ادعا داشتید که قیام امام بی اثر بوده بنده چند مورد از اثار قیام را مثال زدم. این قیام آنقدر در قلوب مسلمین تاثیر گذاشته بود که عباسیان هر چند با دروغ توانستن مقبولیت خود را نزد مردم را بدست آوردند و اموی ها را نابود کنند.
    حدیثی که آوردید(از ایشان(اهل بیت) پیش نیافتید که هلاک میشوید ، و از آنها عقب نمانید که هلاک میشوید و به آنها نیاموزید که ایشان از شما داناترند.)
    این حدیث کارندارم ازکجاست…ولی چه ربطی به این بحث ماداره؟
    اتفاقا این حدیث خیلی به بحث ربط دارد زیرا شما خود را عقل کل می دانید و فکر می کنید از امام حسین بیشتر حالیتان می شود و لی این حدیث این رفتار شما را نقض می کند و به شما می گوید به ایشان نیاموزید که ایشان از شما آگاه ترند…
    #3310

    حمید رضا
    کاربر

    ولی این تذکربرمیگرده به خودشما…
    1-شماپیش افتادید…چون حضرت علی رضی الله عنه سکوت کردولی شماسکوت نکردید!(البته بزعم خودتان)
    2-ازایشان عقب موندیدچرا؟…چون آنهادرراه اسلام همه کارکردندولی شماکارتون شده شبهه سازی درعمل صحابه رسول الله صلی الله علیه وسلم.
    3-حسن رضی الله عنه صلح کردولی شمافکر میکنید اشتباه کرد!(آیاشماداناتریدیاعلی وحسن واهل بیت رضی الله عنهم اجمعین؟)
    ایشان از شما داناترند،پس به ایشان نیاموزید که باید چه کار می کردند.
    کجا امام علی (ع) سکوت نموده اند ایشان بار ها حق خود را باز خواست نموده اند به عنوان نمونه :
    تو(=ابوبکر) در حق من استبداد كردى و بخاطر جايگاه من با رسول اكرم‏(ص)، خلافت حق مسلم من بود، كه قطرات اشك ابوبكر با شنيدن اين سخن على (ع) سرازير گشت.صحيح البخارى: 82/5، كتاب المغازي، با غزوة خيبر، مسلم، ج 5، ص 154، (چاپ جديد: ص 729 ح 1758)، كتاب الجهاد، باب قول النبي (ص) لانورَث ما تركناه صدقة .

    در مورد دوم هم که حرف بی سند ارزش ندارد شما شبهاتی رو که می گویید که ما به صحابه می زنیم را بیاورید….

    3- کسی که واقعاً خود را شیعه واقعی اهل بیت می داند این حق(بنابرحدیث مذکور) را به خود نمی دهد که به کار این بزرگواران اشکال وارد کند و کساین که صلح امام حسن اشکال یک سری انسان جاهل و خارجی مذهب بوده اند.
    بلی اهل بیت داناترند از من و شما نوعی پس به ایشان نیاموزیم که ایشان از ما آگاه ترند.

    #3311

    حمید رضا
    کاربر
    – وعن أبي الطفيل قال : استأذن ملك القطر أن يسلم على النبي صلى الله عليه و سلم في بيت أم سلمة فقال : ” لا يدخل علينا أحد ” . فجاء الحسين بن علي رضي الله عنهما فدخل فقالت أم سلمة : هو الحسين فقال النبي صلى الله عليه و سلم : ” دعيه ” . فجعل يعلو رقبة النبي صلى الله عليه و سلم ويعبث به والملك ينظر فقال الملك : أتحبه يا محمد ؟ قال : ” إي والله إني لأحبه ” . قال : أما إن أمتك ستقتله وإن شئت أريتك المكان . فقال بيده فتناول كفا من تراب فأخذت أم سلمة التراب فصرته في خمارها فكانوا يرون أن ذلك التراب من كربلاء
    رواه الطبراني وإسناده حسن
    مجمع الزوائد،ج9،ص305،ح15121
    از ابی طفیل صحابی نقل است که روز ی ملک باران اجاز ه خواست که با رسول الله در بیت ام سلمه ملاقات کند پس حضرت به (ام سلمه) فرمود: هیچ کس وارد اتاق نشود. پس حسین علیه اسلام آمد و وارد اتاق شد پس ام سلمه گفت این حسین است که وارد اتاق شد ، پیامبر حضرت را در آغوش خود کشید و او را بوسیدن آغازید . پس فرشته باران به پیامبر گفت : ای محمد او را دوست می داری . ایشان آره والله او را دوست می دارم.
    ملک گفت : اما امتت او را خواهند کشت و اگر بخواهی مکان شهادتش را به تو نشان دهم.
    مشتی از مکان قتله گاه بر گرفت و نشان داد و قدری خاک سرخ برآورد که ام سلمه آن را گرفت ورد جامه اش نهاد. می گفتند که این خاک کربلاء است.
    #3313

    ابن آدم
    کاربر
    بسم الله الرحمن الرحیم
    الحمدلله
    وصلی الله علی محمد وعلی آله وصحبه وسلم
    السلام علیکم ورحمة الله
    حرف شما:
    از شما می پرسم حضرت امیر المومنین علی (ع)و حضرات حسنین (ع)و سیده نساءالجنة فاطمه(س)آیا حزو صحابه هستند یا خیر؟؟؟
    جواب:
    پس درموردالاثلثه که درحدیثتان است چه می گویید؟مقداد و عمار و سلمان -خودت فهمیدی چی شد؟-دوما:حسن وحسین رضی الله عنهما جزو مهاجرین اند یاانصار؟

    ودرمورد آیاتی که درمورد غیب بودبایدبگویم.
    ای کاش حرفهای مارادرک میکردی .ماکی گفتیم که خداوندپیامبران صلوات الله علیهم اجمعین را ازاخبارغیبی آگاه نمیکند.ولی درکتب شماازعلم غیبی سخن میرودآنهم برای ائمه نه برای پیامبران!!!که بیاوببین بحث اونجاست.
    حرف شما:
    بله و نیز خداوند می فرماید:
    وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا(النساء/64)
    جواب:
    1-درزمان حیات پیامبرصلی الله علیه وسلم-2-اول خودشان طلب استغفارمی کنندازالله-3-همه برای توبه کردن بایدبریم مدینه؟
    حرف شما:
    و یکی از صفات منافقین را توسل نجستن به دعای پیامبر (ص) می شمارد : وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيتَهُمْ يصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ(المنافقون/5)
    جواب:
    بازم بریم مدینه؟…
    ماکه هرصحبتی درموردآیات میکنیم میگید شان نزول شان نزول …این آیه هاندارند؟
    1-پیامبرصلی الله علیه وسلم زنده بود.
    الله متعال درسوره غافر-
    وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ﴿60﴾
    و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مى‏ورزند به زودى خوار در دوزخ درمى‏آيند (60)
    (الدعاء هوالعباده)
    (الدعاء مخ العباده)

    دقت کنید

    #3314

    ابن آدم
    کاربر
    السلام علیکم

    حرف شما:
    باز بحث علم غیب را مطرح کرده .
    ج:
    مگه بحث ازعلم غیب بده؟
    حرف شما:
    بنده که مستدل پاسخ شما را دادم که.
    ج:
    کجاپاسخ دادی؟…خودنوشتن و خود پسندی؟…نه عزیز اینکه نشد!!
    حرف شما:
    فرض کنیم در این برهه از زمان موسی(ع) علم غیب نداشته
    ج:
    پس اون علم غیبی که شمابدان قائل هستیدکجارفت؟…که ائمه علم هرچیزی روازاول تاآخردارن(علم بودونبود)
    حرف شما:
    آیا این دلیل می شود که ایشان در کل زندگی از این موهبت الهی بی بهره بوده اند!!!
    ج:
    1-حضرت موسی علیه السلام به دستور خداوند عصارو انداخت وتبدیل به اژدهاشدوموسی علیه السلام ترسیدوفرارکردچون خودنیزنمیدانست که عصاتبدیل به اژدهاخواهدشد-2-حضرت موسی علیه السلام یک نفرروکشت ولی خبرنداشت که این عمل اشتباهه!…-3-ماهی که میخواستند بخورند رو جاگذاشتندولی حضرت موسی علیه السلام به جوون همراهش گفت غذایمان رابیاوربخوریم ولی غافل ازاینکه ماهی نبود…-4-ودرکوه از خداوند متعال درخواست دیدارش روکردولی نمیدانست غیرممکنه…(پس علم غیب مال کدوم برهه اززمان است؟)
    حرف شما:
    در ضمن از این ماجرا اثبات می شود که حضرت خضر علم غیب داشته است.
    ج:
    علم غیبی که شمابدان قائل هستیدیاما؟
    حرف شما:
    مگر نعوذ بالله امام حسین علیه السلام از روی هوای نفس قیام کرده اند ایشان هم به امر شریعت عمل نمودند. آنجا که خداوند فرموده :َ قَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ. توبه/12
    ج:
    1-حضرت حسین رضی الله عنه برای جنگ نرفتند-2-آیاشیخین رضی الله عنهما کافر و مرتد نبودند؟ (البته به زعم شما)چراحضرت علی رضی الله عنه به این آیه عمل نکرد؟-3-آیاحضرت معاویه رضی الله عنه کافرنبود؟(به زعم شما) چراحضرت حسن رضی الله عنه به این آیه عمل نکردندبلکه بالعکس صلح کردندوخلافت روبه حضرت معاویه رضی الله عنه سپردند.
    حرف شما:
    آیا آنهایی که در غزوات جان خویش را به خطر انداختن خود را به ورطه هلاکت انداختند . شهادت هلاکت نیست عزیز من.
    ج:
    بحث غزوات آیابه این واقعه ربطی داشت؟ … واگرشهادت هلاکت نیست پس عزاداری برای شهدا چیست؟!!
    حرف شما:
    عزیزم من هم همین را می گویم امام حسین علیه السلام برای مصلحت اسلام بر *ضد یزید قیام نمودند.
    ج:
    1-آیایزیدکافربودیایک مسلمان فاسق؟… آیاچیزی به اسلام واردکردویاازاصول ایمان واسلام کم وزیادکرد؟!!…
    2-من میخواهم به من بفهمانی بقبولانی چه مصلحتی؟

    درموردحرف شمادرموردعقل ظاهری وباطنی که گفتید:لطف کنید این اشکال را به خداوند بگیرید که این ماجرا را در قرآن آورده است.
    ج:
    آیه کجافرموده عقل باطنی وظاهری؟

    ادامه دارد…

    #3315

    ابن آدم
    کاربر
    السلام علیکم
    آیااگرکربلانبودامویان نزدشماهمینطوری هم رسوانبودند؟…
    حرف ش:
    برای ما که از علم وافر ائمه عترت بهره میبریم ایشان رسوا هستند
    ج:
    این علم وافرائمه رودرچه کتابی خوندی؟…به ماهم نشان بدهیدتابهره ببریم.
    حرف ش:
    ولی مهم مردم آن زمان بودند که تحت تاثیر تبلیغات شدید بنی امیه قرار داشتند قیام امام حسین علیه السلام شکستی بزرگ بر این تبلیغات بود.
    ج:
    خب بدی امویان راثابت کرد …چه فایده ای برای دین داشت؟..جزاینکه گروهی فرصت طلب بخاطرهمین ماجرابهره ی دنیوی بردند…ومراسمی بنام عزاداری راجزوشعایردینی قراردادند؟.

    چراعلی رضی الله عنه عمر و ابوبکررضی الله عنهمارارسوانکرد؟
    حرف ش:
    از شما می خواهم لطف کنید قیاس مع الفارق نکنید و به قول خودتان در بحث مغالطه نفرمایید
    ج:
    شمامگرکاریک پیامبرراباکارائمه مقایسه نمی کنید؟
    حرف ش:
    و نیز متاسفم برای شما که ابوبکر وعمر را با فرد معلوم الحالی چون یزید مقایسه می نماید. (در واقع شما بااین مقایسه فساد شیخین را اثبات نموده اید.)
    ج:
    پس شماقبول داریدکه شیخین رضی الله عنهما مرتد نشدندودین رامنحرف نکردندوبااسلام وایمان رفتند؟
    حرف ش:
    کار امویان از انحراف گذشته بود و داشتند اسلام را از ریشه می زدند . باز لطفا خواهشا قیاس مع الفارق نفرمایید عزیز.
    ج:
    آیادرعقیده شماامامت اصلی نیست که بدون وجود آن هیچ عملی پذیرفته نمیشود؟…آیاامامت و خلافت رامنحرف کردن درنظرشما زدن اسلام ازریشه نیست؟(تمام قیاس های من روکه مع الفارق میدونید…ولی خودتان تپه راباکوه مقایسه میکنید…این انصاف نیست عزیز.)

    اصلامیدانید توابین چه کسانی بودند؟(امان ازاشک تمساح)(اونااگه الان میبودند-جایزه های نقش اول هالیوودراازآن خودشون میکردند.)دوما:حکومت امویان درچه سالی به پایان رسید؟…میدونید؟
    حرف ش:
    واقعیتش منظور شما را از این کلام متوجه نشدم.
    ج:
    اینجارومتوجه نشویدبهتره عزیز…امایکم دقت کنی میفهمی!!…واضح است.
    حرف ش:
    شما منظور بنده را نفهمیده اید. شما ادعا داشتید که قیام امام بی اثر بوده بنده چند مورد از اثار قیام را مثال زدم. این قیام آنقدر در قلوب مسلمین تاثیر گذاشته بود که عباسیان هر چند با دروغ توانستن مقبولیت خود را نزد مردم را بدست آوردند و اموی ها را نابود کنند.
    ج:
    1-تاریخ رادوباره بخوانیدریحانه رسول الله صلی الله علیه وسلم برای چه کار به سمت کوفه شد؟…
    2-بادروغ…بدرفت بدترنیامد؟…امویان حداقل عمربن عبدالعزیزداشتند که خودشماهم میدانید انسان خوبی بود…ولی عباسیان چه داشتند؟
    حرف ش:
    اتفاقا این حدیث خیلی به بحث ربط دارد زیرا شما خود را عقل کل می دانید.
    ج:
    خیر…عقل کل نیستم.
    حرف ش:
    و فکر می کنید از امام حسین بیشتر حالیتان می شود
    ج:
    بازم خیر…چنین جسارتی نمیکنم هرگز…حضرت بادیدن دعوتنامه ها بهتردیدن به کوفه بیایند…ولی من میگویم ایشان ازواقعه ای که درکربلامیخواست اتفاق بیافته بی خبربوده.بحث سرهمین است ..والامن به اجتهادامام حسین رضی الله عنه خورده ای نمیگیرم.
    حرف ش:
    ولی این حدیث این رفتار شما را نقض می کند
    ج:
    شماراچه بگویم که به شعورحضرت حسین رضی الله عنه اهانت میکنید..ومیگوییدمیدانست که خیانت خواهندکردوآمد

    #3316

    ابن آدم
    کاربر
    السلام علیکم

    حرف ش:
    و به شما می گوید به ایشان نیاموزید که ایشان از شما آگاه ترند…
    ج:
    باکلمات بازی نکنید…ودنبال یقه نگرديد …قطعا بنده این جسارت رانمیکنم.(بااین کلمات میخواهیدجوابی ازمن بشنویدکه نشان بدهدکه ما اهل بیت رابی علم ودانش می دانیم…ولی بایدبدانید مامحبان حقیقی آل بیت هستیم.)
    حرف ش:
    کجا امام علی (ع) سکوت نموده اند ایشان بار ها حق خود را باز خواست نموده اند به عنوان نمونه :
    تو(=ابوبکر) در حق من استبداد كردى و بخاطر جايگاه من با رسول اكرم‏(ص)، خلافت حق مسلم من بود، كه قطرات اشك ابوبكر با شنيدن اين سخن على (ع) سرازير گشت.صحيح البخارى: 82/5، كتاب المغازي، با غزوة خيبر، مسلم، ج 5، ص 154، (چاپ جديد: ص 729 ح 1758)، كتاب الجهاد، باب قول النبي (ص) لانورَث ما تركناه صدقة .
    ج:
    لطفامتن عربی…ازسایت کپی پیست نفرمایید.
    ولی درموردهمین مطلب شما -1-اگرخلافت حق مسلم حضرت علی رضی الله عنه میبودبایدمیگرفتند(حق گرفتنی است دادنی نیست)این راکه قبول دارید؟-2-چرانفرمودندکه خداوندمرابه خلافت منصوب کرد؟(فرق است بین حق مسلم من وحقی که خدابه من داده)-3-ببینیدابوبکررضی الله عنه چه قلب رئوفی داشته.
    ولی درنهج البلاغه بخوانیدکه حضرت علی رضی الله عنه شیخین رضی الله عنهما رامدح میکند.وخلافت راچگونه معرفی میکند.-درضمن مگررسول الله صلی الله علیه وسلم بدیشان نفرمودندکه سکوت بکند پس چراسکوت نکرد؟(سزپیچی ازدستورپیامبر؟)
    حرف ش:
    در مورد دوم هم که حرف بی سند ارزش ندارد شما شبهاتی رو که می گویید که ما به صحابه می زنیم را بیاورید….
    ج:
    خیلی زیاده.بعداکه مطرح شدخواهی دید.
    حرف ش:
    3- کسی که واقعاً خود را شیعه واقعی اهل بیت می داند این حق(بنابرحدیث مذکور) را به خود نمی دهد که به کار این بزرگواران اشکال وارد کند و کساین که صلح امام حسن اشکال یک سری انسان جاهل و خارجی مذهب بوده اند.
    ج:
    پس چراآنگونه که ازحسین رضی الله عنه یاد می کنید…ازحضرت حسن رضی الله عنه یادنمیکنید؟
    حرف ش:
    بلی اهل بیت داناترند از من و شما نوعی پس به ایشان نیاموزیم که ایشان از ما آگاه ترند.
    ج:
    بازم فکرکنم میخواهیدبگوییدکه مامیگوییم که آنهادانانبودند…لطفا بس است عزیز .
    حضرت علی رضی الله عنه حرفی ازامامت وخلافت نزد ولی شماازاصولش کردید(کدام داناترید؟).

    جالب این بوددرحرفاتون که فرقی بین شیخین رضی الله عنهما وبین یزید قائل شدید.

    والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته

    #3317

    حمید رضا
    کاربر
    السلام علینا و علی عبتد الله الصالحین
    -پس درموردالاثلثه که درحدیثتان است چه می گویید؟مقداد و عمار و سلمان -خودت فهمیدی چی شد؟-دوما:حسن وحسین رضی الله عنهما جزو مهاجرین اند یاانصار؟
    منظورتان فهمیده نشد واضح تر بیان فرمایید . در مورد امام حسن و حسین علیهما السلام ایشان جزو اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند و در عین حال صحابی پیامبر(ص).
    -ودرمورد آیاتی که درمورد غیب بودبایدبگویم.
    ای کاش حرفهای مارادرک میکردی .ماکی گفتیم که خداوندپیامبران صلوات الله علیهم اجمعین را ازاخبارغیبی آگاه نمیکند.ولی درکتب شماازعلم غیبی سخن میرودآنهم برای ائمه نه برای پیامبران!!!که بیاوببین بحث اونجاست.
    دوست گرامی ائمه هدی نیز علم غیب را از پیامبر(ص) به ارث برده اند،نعوذ باالله از خود که اختراع ننموده اند . به مثال به این روایت توجه کنید:
    مفضل بن عمر گويد: امام صادق عليه‏السلام فرمود، همانا سليمان از داود ارث برد و ما از محمد ارث بريم. علم تورات و انجيل و بيان آنچه درالواح (جناب موسى عليه‏السلام) بود نزد ماست. عرض كردم: علم كامل همين است؟ فرمود: اين علم كامل نيست، همانا علم كامل آنست كه روز بروز ساعت بساعت پديد مى‏آيد.
    اصول كافى جلد 1 صفحه: 325 روايه:3
    آقا دیگر حذیفه بن یمان که جزءائمه علیهم السلام نیست که ، این صحابی می گوید:والله! إني لأعلم الناس بكل فتنة هي كائنة، فيما بيني وبين الساعة. وما بي إلا أن يكون رسول الله صلى الله عليه وسلم أسر إلي في ذلك شيئا… به خدا قسم من عالم تریم مردم به هر فتنه و حادثه ای که از الان تا روز قیامت که اتفاق خواهد افتادهستم …(صحیح مسلم،کتاب الفتن، باب إخبار النبي صلى الله عليه وسلم فيما يكون إلى قيام الساعة.)
    -وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا(النساء/64)
    جواب:
    1-درزمان حیات پیامبرصلی الله علیه وسلم-2-اول خودشان طلب استغفارمی کنندازالله-3-همه برای توبه کردن بایدبریم مدینه؟
    این آیه مطلق است و هیچ تخصیصی بر آن وارد نشده است که شما آن را به یک مکان و زمان محدود نمایی.اگر بنا باشد این موهبت الهی یعنی استغفار پیامبر(ص) بر مومنان فقط مختص به زمان حیات ایشان باشد این با عدل الهی ناسازگار است زیرا این موهبت را از انسان های آینده نفی می کند و خداوند اهل تبعیض نیست.
    در اینکه گفته اید همه برای توبه کردن برویم مدینه ، شما لطف فرمایید دیگر از این به بعد نمازهایتان را بروید در مدینه بخوانید، زیرا معنا ندارد در خانه خود یا مسجد شهر خود بگویید السلام علیک ایها النبی…
    -وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ﴿60﴾
    و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مى‏ورزند به زودى خوار در دوزخ درمى‏آيند (60
    معنای دعا در این آیه همان طور که در ادامه اش آمده عبادت و پرستش است و هیچ ارتباطی به بحث توسل ندارد مگر می شود تناقض گویی از خداوند در یک جا بگوید وبتغوا الیه الوسیله در جای دیگر بگوید…
    #3318

    حمید رضا
    کاربر
    السلام علینا و علی عباد الصالحین
    حرف شما:
    بنده که مستدل پاسخ شما را دادم که.
    ج:کجاپاسخ دادی؟…خودنوشتن و خود پسندی؟…نه عزیز اینکه نشد!!
    شما فرموده بودید علم غیب تنها مخصوص خداوند است و دیگران نمی دانند ، بنده هم آیاتی مثل سوره جن و نحل را آوردم تا این حرف شما را نقض کنم.
    حرف شما:
    فرض کنیم در این برهه از زمان موسی(ع) علم غیب نداشته
    ج:پس اون علم غیبی که شمابدان قائل هستیدکجارفت؟…که ائمه علم هرچیزی روازاول تاآخردارن(علم بودونبود)
    چرا عرایض بنده را کج می فهمید ، بنده گفتم شاید در آن برهه زمانی حضرت موسی هنوز به آن مرتبه نرسید که مورد این موهبت الهی باشند. علم غیب از آن خداوند است ، می تواند در یک زمان به فرد بدهد ، یک مقدار و… وسعت علم غیب انبیا با یکدیگر تفاوت داشته است ، زیرا مراتب ایشان با یکدیگر تفاوت داشته است : تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ …(البقرة/253)
    شاید در سن کهولت به حضرت موسی علیه السلام این لطف شده باشد که هر چه تا قیامت اتفاق می افتد را بداند.
    -1حضرت موسی علیه السلام به دستور خداوند عصارو انداخت وتبدیل به اژدهاشدوموسی علیه السلام ترسیدوفرارکردچون خودنیزنمیدانست که عصاتبدیل به اژدهاخواهدشد-2-حضرت موسی علیه السلام یک نفرروکشت ولی خبرنداشت که این عمل اشتباهه!…-3-ماهی که میخواستند بخورند رو جاگذاشتندولی حض- رت موسی علیه السلام به جوون همراهش گفت غذایمان رابیاوربخوریم ولی غافل ازاینکه ماهی نبود…-4-ودرکوه از خداوند متعال درخواست دیدارش روکردولی نمیدانست غیرممکنه…(پس علم غیب مال کدوم برهه اززمان است؟)
    1- علم غیب ذاتا مخصوص خداست خداوند نخواسته که حضرت موسی بداند که عصای تبدیل به ازدها خواهد شد.
    2- نعوذ بالله می گویید که یک پیامبر الهی آن هم از نوع اولو العظمش یک نفر را اشتباهن کشته است . پناه بر خدا ازاین حرف.
    3-علم غیب ذاتا مخصوص خداست خداوند نخواسته که حضرت موسی بداند که عصای تبدیل به ازدها خواهد شد.
    4- این درخواست هفتاد نفر از بنی اسرائیل بود نه در خواست حضرت موسی علیه السلام لطفاً شان انبیای الهی را حفظ کنید.
    علم غیب مال خداست هر وقت و هر جا بخواهد به هر کی بخواهد میدهد . لطفاً تو علم خداوند فضولی نکنید زیرا : وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا(الإسراء/85)
    #3319

    حمید رضا
    کاربر
    1–حضرت حسین رضی الله عنه برای جنگ نرفتند-2-آیاشیخین رضی الله عنهما کافر و مرتد نبودند؟ (البته به زعم شما)چراحضرت علی رضی الله عنه به این آیه عمل نکرد؟-3-آیاحضرت معاویه رضی الله عنه کافرنبود؟(به زعم شما) چراحضرت حسن رضی الله عنه به این آیه عمل نکردندبلکه بالعکس صلح کردندوخلافت روبه حضرت معاویه رضی الله عنه سپردند.
    پاسخ :مگر من گفتنم ایشان برای جنگ رفتند ، ایشان بیعت فردی کافر کیش چون یزید را مشروع نمی دانستند از طرفی یزید علیه اللعنه لشگری فرستاد تایا از امام حسین(ع) بیعت بگیرند یا ایشان را به قتل برسانند و امام نیز چاره ای جز جنگ و قتال با سپاه یزید را نداشتند.
    به زعم تمام علمای شیعه شیخین کافرومرتد نبوده اند و مسلمان بوده اند. درمورد صلح امام حسن(ع) اولا که به ایشان نیاموزید که ایشان از شما داناترند ثانیاً امام حسن حتی این هفتاد و نفری هم که امام حسین را یاری نمودن در کنار خود نداشت تا بتواند قیام کند.
    حرف شما:
    آیا آنهایی که در غزوات جان خویش را به خطر انداختن خود را به ورطه هلاکت انداختند . شهادت هلاکت نیست عزیز من.
    ج:
    بحث غزوات آیابه این واقعه ربطی داشت؟ … واگرشهادت هلاکت نیست پس عزاداری برای شهدا چیست؟!!
    در غزوات مسلمین با لشگر کفر مواجه بودند در واقعه کربلاء نیز امام حسین با لشگر کفر روبرو بود.کسانی که اجر رسالت زیر سم اسب هایشان له نمودند.
    ای پبامبر(ص) اگر شهادت هلاکت نیست پس عزاداری برای شهدا چیست:« لمّا رأى النبى حمزة قتيلا، بكى فلمّا راى ما مثّل به شهق؛ پيامبر چون پيكر خونين حمزه را يافت گريست و چون از مثله كردن او آگاهى يافت با صداى بلند گريه سر داد. » السيرة الحلبية، ج 2، ص 247.
    1-آیایزیدکافربودیایک مسلمان فاسق؟… آیاچیزی به اسلام واردکردویاازاصول ایمان واسلام کم وزیادکرد؟!!…
    2-من میخواهم به من بفهمانی بقبولانی چه مصلحتی؟
    پاسخ : بلی یزید کافر بود ، حتما نباید که مثل خلیفه عمر نماز تراویح بدعت می گذاشت متعه حلال الهی را حرام می کرد ، همین بر تخت خلافت رسول الله نشسته بود و به هیچ یک از حلال ها و حرام های الهی مقید نبود برای اثبات نامسلمین او کافی است.
    باز هم که مصلحت می خواهید ؛ از شما می پرسم چه مصلحتی بود که مسلمین بروند در کوه احد شکست بخورند؟!!
    درموردحرف شمادرموردعقل ظاهری وباطنی که گفتید:لطف کنید این اشکال را به خداوند بگیرید که این ماجرا را در قرآن آورده است.
    ج:آیه کجافرموده عقل باطنی وظاهری؟
    حتما نباید که همه چیز عینا کلمه اش در قرآن آمده است ، قرآن تاویل دارد و:وَمَا يعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ.
    راسخون ماجرای خضر و موسی رابه تقابل عقل ظاهر بین و عقل باطن بین تاویل نموده اند.
    #3320

    حمید رضا
    کاربر
    1–حضرت حسین رضی الله عنه برای جنگ نرفتند-2-آیاشیخین رضی الله عنهما کافر و مرتد نبودند؟ (البته به زعم شما)چراحضرت علی رضی الله عنه به این آیه عمل نکرد؟-3-آیاحضرت معاویه رضی الله عنه کافرنبود؟(به زعم شما) چراحضرت حسن رضی الله عنه به این آیه عمل نکردندبلکه بالعکس صلح کردندوخلافت روبه حضرت معاویه رضی الله عنه سپردند.
    پاسخ :مگر من گفتنم ایشان برای جنگ رفتند ، ایشان بیعت فردی کافر کیش چون یزید را مشروع نمی دانستند از طرفی یزید علیه اللعنه لشگری فرستاد تایا از امام حسین(ع) بیعت بگیرند یا ایشان را به قتل برسانند و امام نیز چاره ای جز جنگ و قتال با سپاه یزید را نداشتند.
    به زعم تمام علمای شیعه شیخین کافرومرتد نبوده اند و مسلمان بوده اند. درمورد صلح امام حسن(ع) اولا که به ایشان نیاموزید که ایشان از شما داناترند ثانیاً امام حسن حتی این هفتاد و نفری هم که امام حسین را یاری نمودن در کنار خود نداشت تا بتواند قیام کند.
    حرف شما:
    آیا آنهایی که در غزوات جان خویش را به خطر انداختن خود را به ورطه هلاکت انداختند . شهادت هلاکت نیست عزیز من.
    ج:
    بحث غزوات آیابه این واقعه ربطی داشت؟ … واگرشهادت هلاکت نیست پس عزاداری برای شهدا چیست؟!!
    در غزوات مسلمین با لشگر کفر مواجه بودند در واقعه کربلاء نیز امام حسین با لشگر کفر روبرو بود.کسانی که اجر رسالت زیر سم اسب هایشان له نمودند.
    ای پبامبر(ص) اگر شهادت هلاکت نیست پس عزاداری برای شهدا چیست:« لمّا رأى النبى حمزة قتيلا، بكى فلمّا راى ما مثّل به شهق؛ پيامبر چون پيكر خونين حمزه را يافت گريست و چون از مثله كردن او آگاهى يافت با صداى بلند گريه سر داد. » السيرة الحلبية، ج 2، ص 247.
    1-آیایزیدکافربودیایک مسلمان فاسق؟… آیاچیزی به اسلام واردکردویاازاصول ایمان واسلام کم وزیادکرد؟!!…
    2-من میخواهم به من بفهمانی بقبولانی چه مصلحتی؟
    پاسخ : بلی یزید کافر بود ، حتما نباید که مثل خلیفه عمر نماز تراویح بدعت می گذاشت متعه حلال الهی را حرام می کرد ، همین بر تخت خلافت رسول الله نشسته بود و به هیچ یک از حلال ها و حرام های الهی مقید نبود برای اثبات نامسلمین او کافی است.
    باز هم که مصلحت می خواهید ؛ از شما می پرسم چه مصلحتی بود که مسلمین بروند در کوه احد شکست بخورند؟!!
    درموردحرف شمادرموردعقل ظاهری وباطنی که گفتید:لطف کنید این اشکال را به خداوند بگیرید که این ماجرا را در قرآن آورده است.
    ج:آیه کجافرموده عقل باطنی وظاهری؟
    حتما نباید که همه چیز عینا کلمه اش در قرآن آمده است ، قرآن تاویل دارد و:وَمَا يعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ.
    راسخون ماجرای خضر و موسی رابه تقابل عقل ظاهر بین و عقل باطن بین تاویل نموده اند.
    #3321

    حمید رضا
    کاربر
    خب بدی امویان راثابت کرد …چه فایده ای برای دین داشت؟..جزاینکه گروهی فرصت طلب بخاطرهمین ماجرابهره ی دنیوی بردند…ومراسمی بنام عزاداری راجزوشعایردینی قراردادند؟.
    چراعلی رضی الله عنه عمر و ابوبکررضی الله عنهمارارسوانکرد؟
    مسلمانان در جنگ احد شکست خوردند چه فائده ای برای دین داشت؟!همین که این خون سرخ باعث می شود بعد از هزار و چهار صد سال مردمی با الگو گیری از این قیام برضد طاغوت بیاشوبند و تن کفر جهانی را به لرزه درآرند در فایده قیام عاشورا ما را کفایت می کند.اصلا فرض کنیم بر فرض محال این کار فائده ای نداشته باشد امام حسین وظیفه ی ایمانی اش قیام بر ضد یزید(فقاتلوا ائمه الکفر) بود . در مورد عزاداری هم شما سنت و سیره پیامبر(ص) همان طور که ذکر شد را هم قبول ندارید.
    شمامگرکاریک پیامبرراباکارائمه مقایسه نمی کنید؟
    امامان نیز از جنس پیامبران هستند جز اینکه شریعتی جدید نیاورده اند و همان شریعت خاتم را تبلیغ می کنند.مگر این کلام را نشنیده اید که پیامبر(ص) به علی فرمود منزلت تو نسبت به من همچون منزلت هارون پیامبر است به برادرش موسی با ایت تفوت که بعد از من نبی نیست یعنی تو علی هم مثل پیامبری تنها با این توفت دیگر شریعت من شریعت خاتم است.
    -پس شماقبول داریدکه شیخین رضی الله عنهما مرتد نشدندودین رامنحرف نکردندوبااسلام وایمان رفتند؟
    پاسخ: بله ما قبول داریم که حکم ابوبکرو عمر اتداد نیست و لی با غصب خلافت و گذاشتن بدعت ها دین را منحرف کردند و با اسلام ولی بی ایمان مردند.
    مساله ایمان از اسلام جداست : قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(الحجرات/14)
    عربهاي باديه‌نشين گفتند: «ايمان آورده‌ايم» بگو: «شما ايمان نياورده‌ايد، ولي بگوييد اسلام آورده‌ايم، اما هنوز ايمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنيد، چيزي از پاداش کارهاي شما را فروگذار نمي‌کند، خداوند، آمرزنده مهربان است.»
    این با ایمان مردن است که باعث سهادت آخرت می شود.

    ….

    #3322

    حمید رضا
    کاربر
    -آیادرعقیده شماامامت اصلی نیست که بدون وجود آن هیچ عملی پذیرفته نمیشود؟…بله عقیده ما این و در اثبات این عقیده نصی از جانب رسول الله به ما رسیده است:پیامبر(ص) فمرودند: يا علي! اگر فردي تمام شبانه‌روز را نماز بخواند و عبادت كند و هزار سال عمر داشته باشد و هر سال به حج برود و به اندازه كوه احد طلا داشته باشد و در راه خدا صدقه بدهد و بين ركن و مقام كشته شود، اما اگر ولايت تو را نداشته باشد، بوي بهشت را استشمام نمي‌كند.

    المناقب للخوارزمي، ص68 ـ مناقب آل أبي طالب لإبن شهر آشوب، ج3، ص2

    -اینجارومتوجه نشویدبهتره عزیز…امایکم دقت کنی میفهمی!!…واضح است.
    شما به زبا پشتو مسلط هستید نه بنده.
    -1-تاریخ رادوباره بخوانیدریحانه رسول الله صلی الله علیه وسلم برای چه کار به سمت کوفه شد؟…
    2-بادروغ…بدرفت بدترنیامد؟…امویان حداقل عمربن عبدالعزیزداشتند که خودشماهم میدانید انسان خوبی بود…ولی عباسیان چه داشتند؟
    پاسخ : برای پاسخ به لبیک مردم کوفه.باز هم که منظور از حرف بنده را نفهمیدید من که نگفتم امام شهید شد که عباسیان به خلافت برسند، من که نگفتم عباسیان انسان های خوبی بودند.
    -بازم خیر…چنین جسارتی نمیکنم هرگز…حضرت بادیدن دعوتنامه ها بهتردیدن به کوفه بیایند…ولی من میگویم ایشان ازواقعه ای که درکربلامیخواست اتفاق بیافته بی خبربوده.بحث سرهمین است ..والامن به اجتهادامام حسین رضی الله عنه خورده ای نمیگیرم.
    پاسخ : واقعه کربلا همانطور که آمدقضای الهی بود و امام نمی تواست که با قضای الهی بجنگد که. اجتهاد باری یک معصوم معنا ندارد . فعل و حرف معصوم ، فعل و حرف مورد رضایت خداست .
    -شماراچه بگویم که به شعورحضرت حسین رضی الله عنه اهانت میکنید..ومیگوییدمیدانست که خیانت خواهندکردوآمد.
    بنده کجا گفتم که امام می دانست مردم کوفه به ایشان خیانت می کنند.
    -ولی درموردهمین مطلب شما -1-اگرخلافت حق مسلم حضرت علی رضی الله عنه میبودبایدمیگرفتند(حق گرفتنی است دادنی نیست)این راکه قبول دارید؟-2-چرانفرمودندکه خداوندمرابه خلافت منصوب کرد؟(فرق است بین حق مسلم من وحقی که خدابه من داده)-3-ببینیدابوبکررضی الله عنه چه قلب رئوفی داشته.
    ولی درنهج البلاغه بخوانیدکه حضرت علی رضی الله عنه شیخین رضی الله عنهما رامدح میکند.وخلافت راچگونه معرفی میکند.-درضمن مگررسول الله صلی الله علیه وسلم بدیشان نفرمودندکه سکوت بکند پس چراسکوت نکرد؟(سزپیچی ازدستورپیامبر؟)
    1-حقی که از جانب خدا تشریع شده است دادنی نه گرفتنی . به عنوان مثال نفقه زن بر مرد تشریع شده است حال باید مرد این حق را بدهد یا زن بگیرد؟
    2-روش استدلال به باورهای طرف روشی کاملا معقول است ، مثلا بنده در بحث با شما به صحیح مسلم احتجاج می کنم آیا این دلیل می شود که من صحیح مسلم را قبول دارم!!!
    3- تمساح هم قلب رئوف داره که اشک میرزه مگر خودتان نگفتید اشک تمساح!!!منظور تان از مدح خلفا آن چیزی است که در خطبه شقشقیه آمده است.
    -پس چراآنگونه که ازحسین رضی الله عنه یاد می کنید…ازحضرت حسن رضی الله عنه یادنمیکنید؟ اشکالات بی خود چیست می گیرید، گاهی اوقات انسان سلا مهار یادش می رود بگذارد ، برای امام حسین(ع)نیز گاها در متن این اتفاق افتاده است وگرنه هر دوی آنها امام معصوم هستند و هیچ تفاوتی برای ما ندارند.

    #3323

    حمید رضا
    کاربر
    حضرت علی رضی الله عنه حرفی ازامامت وخلافت نزد ولی شماازاصولش کردید(کدام داناترید؟
    این چیست می گیید گویا شما تا به حال خطبه ی شقشقیه را مطالعه نفرموده اید.مگر خود ایشان نگفته اند که اگر من چهل نفر مرد با اراده داشتم قیام می کردم و حق خود را می ستاندم. شرح ابن ابی الحدید شافعی،ج2،ص67.

    جالب این بوددرحرفاتون که فرقی بین شیخین رضی الله عنهما وبین یزید قائل شدید.
    مگر شما در این مورد شک دارید البته گناه ایشان در غصب خلافت مساوی است ولی یزید زناکار میمون باز کجا شخیخین کجا. منظور نه اینکه شخیخن انسان های والایی بودند ولی به اندازه یزید دون و پست نبوده اند.
    والسلام.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 49)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.