این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط محب اهلبیت علیهم السلام در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1854با سلام
از جناب اوربان و دیگر عزیزان در خواست می کنیم با ادب و بدون دروغ و تهمت و …به یک سوال ساده ما پاسخ گویند. بنده همین موضوع دوستانه را ادامه می دهم انشاالله دوستان نظر دهند و ما هم انشاالله سر فرصت به جواب می پردازیم.
اما سوال ساده ما این است.
معنای مولا و ولی از دیدگاه اهل سنت به چه معناست؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7755شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7756اگر عنوان مولی از سوی خدا و رسولش، معنای خلیفه و امیر را می داده، و عنوانی بوده الهی، چرا در ایام حكومت حضرت علی به ایشان نمیگفته اند: مولی المومنین؟!!!شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7757بنده این لینک را هم خدمت جنابعالی می دهم خط به خطش را رد کن .http://www.islamtxt.net/?q=article/119
بر گرفته از کتاب شاهراه اتحاد (بررسی نصوص امامت)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7789وقتی در سایت اسلام تکس در مورد جانشینی امام علی علیه السلام مطالبی را می خواندم و دلیل های بعضا ابکی و به دور از انصاف ان ها را نگاه کردم و مطالبی که دیگر دوستان در رد مطالب بنده نوشته بودند نگاه می کردم. به راحتی دریافتم که اینان دستشان از هر مطلب علمی به دور است. با اینکه وقت زیادی برای این کار ها ندارم. تصمیم گرفتم یک پستی را به صورت جداگانه قرار بدهم و تمام پست هایی که مطالبی را ارائه کرده بودم تعطیل کنم و یک پست را ادامه دهم. هر چند اقایان سایت اسلام تکس کاربری اینجانب را مسدود کردند و انشاالله این سومین کاربری اینجانب است که مسدود نشود. سوالم را با یک موضوع شروع کردم معنای ولی و مولا از دیدگاه اهل سنت چیست؟ هر چند می دانستم چه هست اما خواستم از انها اقرار دوباره گرفته باشم. بنابراین باید تیر خلاصی را به این ها می زدم. پستی با عنوان “استفاده خلفاء از كلمه «ولي» به عنوان جانشيني و خلاف” زده بودم و دوستان هم نظرات خودشان را داده بودند. هر چند به زعم خودشان فکر می کردند که جواب ما را داده اند. و به قول اوربان حرف اول و اخر را من می زنم. اما مطالبش را خواندم انقدر دلیلش ابکی بود که حتی خودش هم جرات نکرده بود مطلب را باز کند و یا نقد اساسی کند. می دانستم حرفی برای گفتن ندارد. اما مطلبی را که امروز ارائه می دهم در واقع گریزی و یا ادامه دهند همان پست”استفاده خلفاء از كلمه «ولي» به عنوان جانشيني و خلاف” می باشد. بنده پاسخ سایت اسلام تکس در مورد جانشینی پیامبر صل الله علیه و اله و سلم و اینکه چرا جناب ابوبکر و عمر حق انتخاب جانشینی داشتند ومی دانستند باید برای بعد از خودشان جانشین انتخاب کنند اما پیامبر صل الله علیه و اله و سلم نمی دانست. جواب ابکی و بدون دلیل علمی و عقلی؛ چه رسد به قران و روایت را خواندم. جواب درست و حسابی نداشتند. اما در اینجا سعی می کنم همین موضوع را باز کنم. و اینکه ایا پیامبر صل الله علیه و اله و سلم برای خودش جانشینی انتخاب نکرد؟ و این موضوع به فکرش نرسید اما به فکر عمر و ابوبکر رسید؟ بنده جواب اقایان به اضافه مطالبی که در پست “استفاده خلفاء از كلمه «ولي» به عنوان جانشيني و خلاف” به اضافه یک سوال اساسی از این پایگذاران سقیفه خواهم داشت که انشا الله بدون بی ادبی و فحش و تهمت و افترا بیان کنند. تنها خواهشی که دارم اینه که ادرس ندهند که فلان جواب شما انجاست برو خط به خطش را بخوان. هر چند بنده می خوانم اما شما هم لب مطلب را بیان کنید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7790اگر می خواهید از سایتی مطلبی بیاورید حداقل لب مطلب را بیاورید. نه کل مطلب را. اضافه کنم این یک گفتگوی دوستانه است.پس بدون بی ادبی و اهانت به دیگران و تهمت مطالب خوتان رابیان کنید. اقایان برای کلمه ولی هزار معنی غیر از جانشینی را اختیار کردند لطفا به این احادیث ما پاسخ دهند: جناب أبو بكر :وقتي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت: أنا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم. من ولي و جانشين ايشان بودم. صحيح مسلم لمسلم بن حجاج النيشابوري، ج 5، ص 152، ح 4468. عمر هم گفت: ثم توفى أبو بكر و انا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم و ولى أبى بكر. وقتي أبو بكر از دنيا رفت، من ولي و جانشين رسول الله (صلي الله عليه و سلم) ولي و جانشين أبو بكر شدم. همچنين أبو بكر در جاي ديگري ميگويد: و قد وليت أمركم. من ولي شما شدم. الطبقات الكبرى لمحمد بن سعد، ج 3، ص 182 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج 30، ص 301 . و نميگويد: أنا جعلت خليفة لكم. كلمه «ولي» در لسان خود خلفاء، صراحت در خلافت دارد. خود آقاي إبن كثير دمشقي در البداية و النهاية، جلد 6، صفحه 333 ميگويد سند اين روايت صحيح است. همچنين نسبت به عمر ميگويد: وليت عليكم عمر. از كلمه «ولي» استفاده كرده است و نميگويد: جعلت عمر خليفة لكم. در حديث ولايت هم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: إن عليا مني و أنا منه و ولي كل مؤمن بعدي. علي از من است و من از علي هستم و او ولي تمام مؤمنين بعد از من است. المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج 3، ص 110 و 134 ـ مسند احمد للإمام احمد بن حنبل، ج 4، ص 438 ـ مجمع الزوائد و منبع الفوائد للهيثمي، ج 9، ص 120 ـ البداية و النهاية لإبن كثير الدمشقي، ج 7، ص 381. آقاي حاكم نيشابوري ميگويد صحيح است. آقاي ذهبي هم در تلخيص المستدرك علي الصحيحين ميگويد صحيح است. آقاي الباني هم در سلسلة الأحاديث الصحيحة، جلد 5، صفحه 222 ميگويد اين روايت صحيح است.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7791روایات صحیح است جناب ابوبکر و عمر لفظ ولی را به کار بردند چطور از کلام این دو فورا معنای جانشینی می دهد اما در معنای پیامبر صل الله علیه و اله و سلم نمی دهد؟ جناب اوربان نوشتند که باید به قرینه و قرائن رجوع کرد. سوال اینه چه قرائنی در زمان پیامبر صل الله علیه و اله و سلم بود که معنای جانشینی نمی داد اما قرائنی باعث شد که همین لفظ در کلام جناب ابوبکر و عمر معنای خلافت داد؟ این قرینه را برای ما با دلیل روایی بیان کنند و یک بام و دو هوا نکنند. سوال ساده است بر چه ملاکی و بر چه دلیلی لفظ ولی در کلام پیامبر صل الله علیه و اله و سلم به معنای خلافت نداد اما در کلام ابوبکر و عمر داد؟ جواب بنده را با دلیل بفرمایید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7795من هم سلام میکنم خدمت شما ولی اگر در ادامه دیدم شروع کردید به توهین به صحابه و یا ناموس رسول اونوقت دیگه نه سلامی خواهید دید نه احترامی.طرز بحث کردن من اینجوریه که خیلی مختصر جواب میدم واز زیاده گویی خوشم نمیاد و همیشه به دوستانم میگم کسی که دستش پر باشه چندجمله هم واسش کافیه.
گفتید که چرا درباره حضرت ابوبکر و عمر رض ولی جانشین میشه ولی برای حضرت علی نمیشه. خب برادر اوربان گفت که چون باید قرینه وجود داشته باشه. شما گفتید که خب قرینه بیارید که برای حضرت علی رض معنای جانشینی نمیده. قرینه درمورد جمله پیامبر در روز غدیر همون دعای ایشونه که بلافاصله بعد از جمله معروف من کنت مولاه فرمودن. این دعا قرینه بسیار مهمی برای فهم دقیق جمله قبلی پیامبر ص هست.
والسلام
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7823جناب حقیقت جو…..بنده این حرف شما را که تهدید کردید اگر اهانت کنید ما هم …..این درست نیست. اگر بنده از کتب شما روایت اوردم با سند صحیح که مذمت صحابه کرد باید فحش و غیره نثار کسی کنید که این مطلب را گفته نه ناقل ان را….مشکل شما و امثال شما اینه اگر ما حدیثی از کتب خودتان در مورد صحابه بیاوریم و شما را خوش نیاید به جای اینکه بیایند توضیح دهید شیعه را متهم می کنید….بگذریم….بحث غدیر و ماجرای ان بهترین گفتگویی است که می شود کرد.جناب حقیقت جو بنده قبل از جواب شما باید چند مسئله برای بنده روشن شود. لطفا ادرس ندهید و بفرمایید برو اینجا را بخوان انجا رابخوان.شسته و رفته با دلیل علمی چند سوال بنده را پاسخ بفرمایید.البته مخاطب اصلی بنده بیشتر جناب اوربان است که انتظار دارم تشریف بیاورند و به طور صریح در مورد این چند سوال پاسخ دهند تا بنده هم نظر نهایی خویش را نوشته و گفتگو اغاز شود.
نظر شما در مورد واقعه غدیر و حدیث غدیر چیست؟
ایا ماجرای غدیر دلالت بر ولایت و وصایت امام علی علیه السلام می کند یا نه
خلاصه در مورد غدیر هر چه مطلب دارید بیان کنید.تا جواب اقای حقیقت جو هم روشن شود.
در ضمن اقای حقیقت جو فرمودید”همیشه به دوستانم میگم کسی که دستش پر باشه چندجمله هم واسش کافیه.” این تاز مانی درست باشد که مطلب برای شخص روشن باشد وگرنه باید مطلب را باز کرد و توضیح داد. چنانچه جناب اوربان هم برای اثبات مطلبی چندین پست و مطلب ارائه می دهد تا مطلب واضح و روشن شود. تمام این چند خط که تا الان نوشته بودم همه مقدمه بر یک موضوع بود و ان غدیر…هر چند جناب اوربان ادعا کردند که حدیث غدیر دلالتی بر ولایت امام علی علیه السلام و جانشینی ایشان ندارد. مشکلی نیست همین مطلب را با ادله بیان کنید ما منتظریم
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7830با سلام((شسته و رفته با دلیل علمی چند سوال بنده را پاسخ بفرمایید))
من عاشق حرف شسته رفته ام. گفتم که از زیاده گویی خوشم نمیاد.
((نظر شما در مورد واقعه غدیر و حدیث غدیر چیست؟ ایا ماجرای غدیر دلالت بر ولایت و وصایت امام علی علیه السلام می کند یا نه خلاصه در مورد غدیر هر چه مطلب دارید بیان کنید.تا جواب اقای حقیقت جو هم روشن شود))
نظرم اینه که یک بحثی بین صحابه با حضرت علی پیش اومد و خبرش که بگوش پیامبر رسید و ایشون دید که داره کار بالا میگیره در یک محلی با حمایت از حضرت علی به همه نشون دادن که کسی نباید با حضرت جرودعوا و دلخوری راه بندازه. این مطلب رو باهمون جمله معروف و دعای پشتش به همه رسوندن.
و این ماجرا هیچ ربطی به ولایت و وصایت الهی حضرت علی رض نداشته.
والسلام
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7835یانمیدانند خب بفرمایید؛قبل از باز کردن سوالم بزار یک مثال ساده بدهم تابلکه به اون مغز نداشته ات بره*خب پدرت بهتر زبونت را میفهمه یا یک غریبه؟ اگر جوابت این باشد که پدرم بهتر زبونم را میفهمه پس جوابتو گرفتی (صحابه رض هم بهتر زبون پیامبر را میفهمیدن) اگر جوابت غیر این باشد که یک غریبه که بات نشست وبرخاست نداشته بهتر زبونت را میفهمه دیگر برای عوام مشخص میشه تو مخ شیعه بجای عقل شن و ماسه است(سوال بنده این است که چطور صحابه ای که با پیامبر نشست وبرخاست داشتن وحتی درجلو هزاران نفر کلمه مولی را گفت همشون نصرت و دوستی معنی کردن ¡ و حالا شیعه بعد از 1400سال اومده میگه اون ها اشتباه کردن کلمه مولی میشه سرپرست (وای برتو روافضی)فردا هم به خدا میگی چرا تو قرانت که از ابتدا از زبان جبرائیل وبعد از زبان رسولت بیان شده کلمه مولی را دوست و نصرت دهنده اوردی خب با این جسارت شما به قران هم ایراد گرفتید و هرکس به قران ایراد بگیرد حکم مرتد شدنش امضاء شده انشاالله اگر دوستانمان اجازه دهندند بنده حقیر هم شرکت کنن تو بحثشون اجرش باخدا (ومیخواهم رده ای مختصر برای ردحرفایه این روافضی بزنم تا دوباره خودشو به هذیان گویی بزند که ایدیش ممنوع شده)یاحقشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7852جناب حقیقت جو به صراحت نوشتند” نظرم اینه که یک بحثی بین صحابه با حضرت علی پیش اومد و خبرش که بگوش پیامبر رسید و ایشون دید که داره کار بالا میگیره در یک محلی با حمایت از حضرت علی به همه نشون دادن که کسی نباید با حضرت جرودعوا و دلخوری راه بندازه. این مطلب رو باهمون جمله معروف و دعای پشتش به همه رسوندن.و این ماجرا هیچ ربطی به ولایت و وصایت الهی حضرت علی رض نداشته.” و جناب Mamadzaker هم نوشتند”سوال بنده این است که چطور صحابه ای که با پیامبر نشست وبرخاست داشتن وحتی درجلو هزاران نفر کلمه مولی را گفت همشون نصرت و دوستی معنی کردن ¡ و حالا شیعه بعد از 1400سال اومده میگه اون ها اشتباه کردن کلمه مولی میشه سرپرست (وای برتو روافضی)فردا هم به خدا میگی چرا تو قرانت که از ابتدا از زبان جبرائیل وبعد از زبان رسولت بیان شده کلمه مولی را دوست و نصرت دهنده اوردی خب با این جسارت شما به قران هم ایراد گرفتید و هرکس به قران ایراد بگیرد حکم مرتد شدنش امضاء شده انشاالله”
در واقع نظر هر دو این است که معنای ولی می شود به معنای دوستی. ماجرای غدیر این بود که بحثی بین صحابه پیش امد و پیامبر در محلی با حمایت امام علی علیه السلام خواست که نباید دلخوری پیش بیاید و همه صحابه از لفظ ولی فهمیدند که به معنای دوستی است. با هم دوست باشند اما شیعیان بعد هزار خورده ای امدند و گفتند نه..لفظ ولی به معنای جانشینی است. امیدورارم این دو بزرگورار سر حرف خود باقی بمانند.
این تا اینجا بنده بازم قصد ندارم جواب این دو نفر را بدهم. چون منتظرم نظر دیگر دوستان را جویا شوم. بنده جواب این دو نفر را خواهم داد و انشاالله دیگر دوستان با متانت و با ادله وارد شوند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7866بنام خداالسلام علی عبادالله الصالحین
ولایت به کسر واو به معنای دوستی و اولی به سرپرستی است و به فتح واو به معنای امارت و یا همان خلافت منظور شماست.پس هر دو معنا درست است.که با قرینه لازم اعراب واو و یا معنای منظور کلام واضح می شود.پس جایی با وجود قرینه معنای دوستی و جایی به معنای خلافت است.
بحث غدیر خم هم روشن است و قرینه دعای رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم منظور دوستی و محبت را از استخدام کلمه ولی می رساند.و برداشت اشتباه از این خطبه ناشی از عدم تسلط علمی و یا سوءنظر و یا مبتنی بر مفروضات نادرست می باشد.
مسئله جانشینی و خلافت پس از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم بنا بر شرایط خاص زمان خود بروز و ثبوت داشته و قبول و رد آن کوچکترین اثری در باور یک مسلمان موحد ندارد.چرا که تمام اصول اغتقادی در قرآن کریم مصرح است و افراد نمی توانند شارع و یا هادی باشند.و تنها می توانند و باید که متذکر حجت بالغه همانا قرآن و سنت نبوی باشند و لاغیر.
]امامت منصوب من عندالله محصول و هم مفروض موهوم مدعی تشیع آفتی است که در تقابل آشکار با مبانی اصیل و متقن دین مبین ابداع شده. تا با تمسک به این ابداع مهلک و دروغین، ختم نبوت و اکمال دین، و اتمام نعمت و حجت بر مردم را به طریقی انکار و تخطئه کنند.
لذا مدعی تشیع ناچار است در جهت توجیه اعتقاد التقاطی و بشر بنیادش همواره از متشابهات و نظر افراد شاهد بیاورد.
[sع ععلل تشکل چنین فرقی در جای خود قابل بررسی است اما به روشنی می توان گمراهی و انحراف از دین و راه حق را در شعارها و مناسک و مراسم و ادله آبکی و قیاس های باطل مورد استعمال شان مشاهده کرد.
-شهادت سوم را در حالی لازم و محتوم متصورند که اصطلاح شهادتین هنوز بینشان رایج است.
-معصومیت تکوینی 14 معصوم را در حالی مقطوع می دانند که مجاهدات این بزرگواران را متذکرند
و چگونه یک معصوم فطری را مجاهدتی می توان تصور کرد؟
-عملا” با این نوع باور و نگاه به انسان و دین هدف نهایی در شناخت و وصل به نور واحده مفروض 14 معصوم ختم می شود و چون با رسیدن به این توهم کار آیین مختوم است،پس همواره باید که تنور مظلومیت و غربت و دشمنان فرضی و غصب و غیره داغ بماند.
والسلام علی من اتبع الهدی
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7875آقای محب لطفا زودتر بحثو شروع کن چون شدیدا منتظر جواب هستم. میدونم حرف جدیدی نخواهی داشت ولی همون ادله تکراریتون رو زودتر بیارید تا پاسخ داده بشه. دیگران هروقت خواستن میان ما رو معطل نکنید.والسلام
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7933با سلام -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
این سختت ترین سوال جنابعالی بود؟؟ از انچه که در مباحث قبلی با شما اثبات شد که روافض معتقد به تحریف قرآن هستند دیگر آن بحث را با شما ادامه نمیدهم . این واژه معانی متعددی دارد که قبلا هم به شما عرض نمودیم که بستگی به جملو شواهد و قرائن دارد . اما در مورد حدیث غدیر مولا به معنی جانشینی نبوده است ولیکن رافضه وقایع قبل و بعد غدیر را نمی خواهد بفهمد . مولا در غدیر معنی غیر از دوستی نداشته است .
اما حال سوال بنده: چرا بایستی پیامبر از لغتی استفاده کند که کل امت به انحنا کشیده شوند و امتش گمراه شوند . ایا پیامبر فصیح ترین شخص عرب نبوده است . علت مبهم گویی ایشان چیست ؟؟