Home › انجمن ها › گفتگوی ازاد › پاسخ به مقاله “دین و مذهب … تفاهم یا تضاد” به قلم مرحوم برقعی
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط rrw در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1572البته به اکثر اين شبهات بارها پاسخ داده شده است. ليکن در اينجا نيز چند جمله اي پاسخ داده مي شود.
شبهه 1- دین از طرف خدا و دین الهی اسلام است، و انبیاء همه مسلمان بوده و نام مذهبی نداشتند، و خدا فرموده: (هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ ) (الحج: 78). «او شما را مسلمین نام نهاده است».
ولی مذاهب ساختة بشر است…..
پاسخ:بله از نظر قرآن كريم دين خدا از آدم تا خاتم يكي است و همه پيامبران اعم از صاحبان شريعت و غير آن به يك مكتب دعوت كرده اند كه بهترين نام براي آن كلمه “اسلام” است.
دين يك معناي عام داشته و مجموع تعاليم آسماني است كه از سوي خداوند توسط پيامبران (تحت عنوان يک شريعت) فرستاده شد. اما مذهب، كه به معناي راه و طريقه و آيين هم آمده، اين است كه در ميان پيروان يك دين، به خاطر انديشههاي ويژه، يا برداشت و تفسير خاص و… گروهي خود را از ديگران جدا ميكنند.اين واقعيت است که برخي مذاهب به اصل اسلام نزديکترند ولي منصفانه نيست که تمامي مذاهب را ساخته دست بشر بدانيم.
البته استاد اندیشمند ما مثل آب خوردن موضوع را براي خودش حل کرده! ايشان اهل سنت را عين اسلام و معيار حق وباطل دانسته و آن را تحت عنوان دين نامبرده و بقيه از جمله شيعه را مذهب و در نتيجه ساخته دست بشر دانسته. توجه نماييد که تقريبا تمامي شبهات ديگر او نيز در همين توهم ريشه دارد .شبهه 2- دین اسلام دعوت به وحدت و اتحاد میکند، و قرآن در سورة آل عمران فرموده: (وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا)
ولی مذاهب موجب تفرقه و جنگ و عناد است…..
پاسخ:هر چند وحدت با کسي که خود را عين دين وعقيده ديگران را ساخته بشر، مي داند کار آساني نيست ، ولي موافقم که هم علماء تشيع و هم علماء اهل سنت تلاش قابل توجه اي براي اين مهم نکرده اند.شبهه 3- رسول خدا فرموده: دین سهل و آسان است، و یک عرب بیسواد در یک ساعت آن را یاد میگرفت، ولی مذهب سخت و مشکل است، و باید پنجاه سال درس بخوانند تا شاید بفهمند. و خدا قرآن را به زبان ساده عرب و روان و ساده و قابل فهم برای همه کس فرستاده …..
پاسخ:مگر خود خداوند نفرمود در قرآن آيات متشابه وجود دارد که تاويل آن برعهده “راسخون في العلم” است.اصلا اگر اين نويسنده دانشمند به شبهه خود باور داشت چرا خود براي قرآن تفسير نوشته. ولي در هرصورت با اين موافقم که برخي علماء سني و شيعه فهم دين را سخت مي کنند.شبهه 4- در دین کسی حق فتوی و رأی و صدور حکم و قانون ندارد بلکه صدور حکم و قانون مخصوص خدا است….ولی در مذهب هر امام و مجتهد و ملائی حق رأی و فتوی دارد.
پاسخ: اگر چنين است پس چرا از خودتان شروع نمي کنيد و بساط مفتيان و مولويان را جمع نمي کنيد.شبهه 5- در دین خدا احکام آن تغییر و تبدیل ندارد و قوانین اسلام تغییر ندارد. ولی در مذهب هر سال فتوی و حکم عوض میشود و به وفات مجتهد احکام او از اعتبار ساقط میگردد.
پاسخ:تکرار مي کنم اگر احکام تغيير وتبديل ندارد پس چرا دارالفتاوي و مفتيان را تعطيل نمي کنيد. ضمنا با مسائل روز جامعه مثل احکام مربوط به اينترنت ، بازيهاي جديد، تجارت جهاني ،بانک جهاني و.. چه مي کنيد.شبهه 6- در دین باید همواره اولوا الأمری صالح و حاضر میان مردم مجری احکام خدا باشد و (وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ)میباشد، ولی در مذهب ممکن است صدها سال اولوا الأمر غایب و از دسترس مردم خارج باشد.
پاسخ: دقت کنيد همين آقايي که در اينجا حضور دائمي اولوا الأمر را براي دين ضروري مي داند،در شبهات 4و 5 چه گفته بود.شبهه 7- در دین اسلام بحکم آیة: (لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ )(النساء: 165)، يعني: «ما پیامبران را برای بشارت و انذار فرستادیم تا اینکه برای مردم بر خدا حجتی پس از انبیاء نباشد». پس از انبیاء کس دیگر حجت نیست، و جز انبیاء به کسی وحی نمیشود. ولی در مذهب هر امامی حجت، و هر ملائی حجت الاسلام و قول هر قطب و پیشوا حجت است.
پاسخ: مگر کسي گفته پس از رسول خدا همچنان وحي صورت مي گيرد. شيعه اي که به مقام اجتهاد نرسيده باشد لاجرم بايد از يک مجتهد تبعيت کند .همچنانکه سني که به مقام فتوا نرسيده باشد از يک مفتي تبعيت مي کند. اشکال کجاست؟
اما اينکه اشکال گرفته اي چرا به روحاني حجت السلام گفته مي شود ، در حالي که بعد از رسول خدا حجتي وجود ندارد. همانند آن است که ما بگوييم خداوند خود را در قرآن مولي مومنان معرفي کرده ، پس چرا شما به آخوندهاي خود مولانا مي گوييد؟( به همين سخيفي)شبهه 8- در دین اسلام بحکم آیة: (وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا) (الفرقان: 74)، یعنی: «و ما را پيشواي متقيان قرار ده». هر کسی میتواند با کسب علم و عمل امام المتقین گردد. ولی در مذهب امام منحصر به چند نفری است که اهل مذهب معین کنند،
پاسخ: آقاي دانشمند، طبق اين کريمه هر کس اجازه دارد دعا کند که امام بشود . نه اينکه مي تواند امام شود. کما اينکه حضرت ابراهيم وقتي براي فرزندان خود جعل امامت را از خداوند خواستار شد، خداوند نپذيرفت.و شرط سنگيني گذاشت.
از طرفي حتي دقت نکرديد که در همين آيه هم افراد دعا کننده مقام امامت را” من عند الله” دانسته و از کلمه “جعل” استفاده کرده اند.شبهه 10- اسلام خدا را همه کاره و مدیر امور میدانند و همه را فقیر دانسته و غیر خدا را در عالم هستی مؤثر نمیداند، ولی در مذهب هر پیر و هر مرشد و قطب و قبر و امام و امامزاده بلکه گاهی احجار و اشجار نیز در عالم و در سرنوشت مؤثر است. معجزه کار خداست. ولی در مذهب هر امام و امامزادهای میتواند معجزه کرده مثلاً به کور چشم داده و بیماران را شفاء دهد.
پاسخ:اولا: اشکال علماء اهل سنت اين است که گمان مي کنند قرآن مثل يک کتاب تاريخي و جزئي پرداز،همه معجزاتي که تا قبل از خود بوده را گفنه و بعد از آن هم اگر اتفاق مي افتاد را بايد مي گفت. ثانيا: شيعه نه پيراهن يوسف و دستان شفا بخش عيسي را بدون اذن خداوند کارساز مي داند نه ضريح و تربت اما م حسين را . ولي از آنجايي که علماء اهل سنت عادت دارند به جاي شيعه صحبت کنند ، ادعاي خود را تکرار مي کنند.شبهه 11- اسلام مردم را فقط به خدا توجه داده، و در عبادت، خواندن غیرخدا را شرک دانسته، و خدا فرموده: (قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا)(الجن: 20). «بگو كه من فقط خدا را به دعا ميخوانم و احدي را شريك او نميكنم».
ولی مذاهب مردم را توجه به انبیاء و اولیاء و باب الحوائجها داده، و خواندن بندگان مقرب را لازم و مؤکد دانسته است.
پاسخ: اما همان خداوند فرموده ” يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ ” همچنين فرموده” انى جاعل فى الارض خليفه ”
حال چه وسيله اي براي رسيدن به خدا بهتر از خليفه وجانشين او. در اين باره به آدرس زير مراجعه فرماييد.
http://www.islamtxt.net/content/forum/1500شبهه 12- در اسلام شعائر دینی بجعل الهی بوده و منحصر است به آنچه خدا دستور داده. ولی در مذهب شعائر مذهبی من در آوردی، یعنی شعائر الناس بجای شعائر الله بسیار است، از قبیل گنبد طلا ایجاد کردن و بارگاه و علم و کتل و سینهزدن و زنجیر کوبیدن و دم گرفتن و شمع روشن کردن و دور قبر چرخیدن و امثال اینها.
پاسخ : خليفه همواره تجلي مستخلف عنه خود است. تکريم شعائر اين بزرگواران ، تکريم شعائر الله است.( رجوع به مقاله انسان کامل خليفة الله است)شبهه 13- در دین اسلام لعن و سب و تکفیر و قذف و فحش جایز نیست و حرام است، ولی در مذهب لعن و طعن و تکفیر مستحب و از مواد مذهبی است.
پاسخ : اگر انگشت اين اتهام فقط سوي شيعيان باشد که واقعا بي انصافي است. فقط خوانندگان محترم کافي است برخي از مقالات اين سايت را بخوانند تا ببينند عناويني که به شيعيان وعلماء آنها داده مي شود چيست!شبهه 14- فروع دین اسلام عدد معینی بوده و حلال و حرام محدود است، و کسی حق کم و زیاد کردن ندارد. ولی در مذهب زیادتر شده و هزاران مسائل شک و ظن و سهو دارد و بار تکلیف سنگینتری ایجاد کردهاند.
پاسخ : يعني حتي يک بار فروع دين وحلال وحرام را از شيعه نپرسيده که چنين کيلويي نوشته! انسان شک مي کند که ايشان حتي به مباني ديني مذهب خودش هم آشنا نيست.شبهه 15- در دین اسلام هر امام و مأمومی باید تابع دین باشند و دین هر دو یک جور است، ولی در مذهب امام و امامت اصل دین است نه تابع آن. و در دین کسی حق گرفتن اجر برای تبلیغ دین ندارد ولی در مذهب گرفتن اجر رائج و از لوازم مذهبی است.
پاسخ:آيا امامان ما تابع دين نيستند. واصل دين هستند.( مگر شبهه 13 را خودت نگفتي. مگر افترا حرام نيست)
ضمنا نوشته ايد”در دين کسی حق گرفتن اجر برای تبلیغ دین ندارد…..” ما خدا را شکر مي کنيم نه اين آقا و نه مفتيان و مولويان و نه نويسندگان اين سايت، مواجب دريافت نکرده و نمي کنند!شبهه 16- در دین الهی تعیین عدد و شماره اصول دین با خداست، ولی در مذهب تعیین اصول دین با مردم مذهبی و گویندگان است. و همچنین تعیین فروع دین نیز با خداست.
پاسخ:آنچه که انسان مي گويد از آنچه که به مغز او خطور مي کند بايد پخته تر و صحيح تر باشد و آنچه که مکتوب مي کند از آنچه که مي گويد بايد پخته تر و صحيح تر باشد. آيا واقعا در شيعه مردم مذهبي و گويندگان اصول دين را تعيين مي کنند. ؟ و آيا اين ادعايي است که مکتوب کني؟( خداوند به فرياد همه ما برسد)شبهه 17- در دین الهی دین امام و مأموم و تکلیف آن فرقی ندارد، ولی در مذهب فرق دارد. و دین اسلام دین تبعیض نژاد نیست، و مرز و منطقه و لباس و امتیازات قومی ندارد و همة مردم مساویند و امتیاز نزد خدا بتقوی است، ولی مذهب سید و غیرسید و روحانی و غیرروحانی و امام و مأموم هر کدام امتیازاتی دارند در صورتی که چنین امتیازاتی در صدر اسلام نبوده است.
پاسخ:آيا اين مفسر بزرگ آيه إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آَدَمَ وَ نُوحًا وَ آَلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آَلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ (آيه 33 سوره مباركه آل عمران )را نديده. آيا حديث ثقلين وجايگاه اهل بيت را نخوانده . يعني او حتي مقام صحابه و ام المومنين و تابعين و… را قبول ندارد. آيا در زمان معاصر فردي به تقواي يکي از صحابه وجود ندارد؟ اگر جواب مثبت است مقام کداميک را نزد الله بالاتر مي دانيد؟ و چرا؟
نوشته ايد” در دین الهی دین امام و مأموم و تکلیف آن فرقی ندارد …” قبول ،دين امام و ماموم فرقي ندارد . ولي تکاليف آنها نيز فرقي ندارد.( سخني از اين سبک تر و کيلويي تر پيدا مي شود)شبهه 18- در دین الهی تملق و چاپلوسی و مداحی و ثناخوانی برای غیرخدا نیست، ولی در مذهب تملق و چاپلوسی و مداحی و ثناخوانی برای بزرگان مذهب لازم است، حتی پس از حیاتشان نیز باید در مقابل قبرشان مداحی و چاپلوسیهای زیاد نمود مطابق زیارات مجعولة غالیان.
پاسخ: در شبهه 11و 12 پاسخ داده شد.شبهه 19- در دین هفده رکعت نماز واجب شبانهروز، در پنج وقت خوانده میشد و رسول خدا در پنج وقت بجا آورد، ولی در مذهب میتوان آنها را در سه وقت بجا آورد…..
پاسخ:در آدرس زير.
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?id=697&bank=question&startrec=1شبهه 20- در دین الهی خمس و سهم امام و دست گردان مال حلال کردن و رد مظالم نبوده، و رسول خدا و علی مرتضی از کاسب و تاجر سهم امام نگرفته، ولی در مذهب این چیزها از واجبات مذهبی است.
پاسخ:در آدرس زير.
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=112شبهه 21- در دین اسلام وقف و نذر برای مقبرهها و گورستانها نبوده و بلکه اسراف و حرام است، ولی در مذهب موقوفات و نذورات برای مقبرهها بسیار و از رسوم آن است.
پاسخ:در آدرس زير
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=673شبهه 22- در دین اسلام انتخاب اولوا الأمر و زمامدار با مردم است، ولی در مذهب انتخاب امام و زمامدار با خداست، یعنی انتصابی است نه انتخابی.
پاسخ:همچنانکه در مقاله “درسهايي از داستان قرآني طالوت” به عرض رسيد، حتي قوم خيره سر بني اسراييل هم مي دانستند که فرمانده لشکر سپاه انبياء مي بايست انتصابي از طرف خدا و نبي باشد لذا مي گويند” …. ابْعَثْ لَنَا مَلِكاً . از طرفي ، پيامبر بني اسراييل نيز فرمود : إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً يعني ايشان نصب طالوت به عنوان فرمانده سپاه را به خدا نسبت داد و انتخابي بشري ندانست. آخر مگر نعوذبالله شان پيامبر و دين اسلام پايين تر از يهوداست که فرمانده بني اسراييل ،منتصب خداوندباشد و جانشين رسول الله منتخب مردم .(لطفا مقاله زير را مطالعه فرماييد)
http://www.islamtxt.net/content/forum/1547
در ثاني اگر انتخاب اولوا الأمر و زمامدار با مردم است چرا ابوبکر چنين نکرد وعمر را جانشين خود کرد. لطفا مقاله زير را مطالعه فرماييد.
http://www.islamtxt.net/content/forum/1479شبهه 23- در دین الهی تقلید نبوده و تعلیم و تعلم واجب است. ولی در مذهب تقلید لازم، بلکه واجب است، و هر چه پیشوا و ملا گفت باید بدون درخواست دلیل پذیرفت.
پاسخ: آيا رسول گرامي اين احکام را بصورت الهام به مردم منتقل مي کرد يا خود آنها را اجرا مي کرد و مردم از ايشان پيروي و به عبارتي تقليد مي کردند. مگر شما نمي گوييد که مردم نزد عايشه مي آمدند تا غسل را ياد بگيرند چرا او به ايشان نگفت از من تقليد نکنيد و خود ياد بگيريد.اصلا مردم احکام غسل را چگونه و از کجا و با چه فرمول علمي مي خواستند ياد بگيرند.( اصلا راهي غير از پيروي و تقليد قابل تصور است)
اما اگر منظور نويسنده اين است که عوام بايد خود به مقام اجتهاد برسند و نيازمند مجتهد و مفتي نباشند . اين که آرزوي هر شيعه وسني است که به مجتهد و مفتي نياز نداشته باشند.آيا اين توضيح مي خواهد که تقليد براي کسي که خود به مقام اجتهاد نرسيده واجب است. البته متاسفانه کمتر به اين درجه علمي مي رسند.شبهه 24- خدا در قرآن فرموده: (وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ)(البقره: 107). «برای شما جز خدا سرپرست و ولی و یاوری نیست». ولی در مذهب هزاران نفر از قبیل حاکم و فقیه و سلطان و اولوا الأمر بر مردم ولایت دارند.
پاسخ:خير، سلطان و حاکم و پادشاه بر اهل سنت ولايت دارد، حتي اگر فاسق باشد( در کتب خودتان آمده). آنکه برشيعه ولايت دارد، امام معصوم و در غياب ايشان فقيه جامع الشرايط است. تازه اين آقا فراموش کرده در شبهه 6 خودش گفته” در دین باید همواره اولوا الأمری صالح و حاضر میان مردم مجری احکام خدا باشد”شبهه 25- در اسلام حق بر اکثریت مقدم است و اکثریت مطرود است، ولی در مذهب شهرت و اکثریت فقهاء و رأی آنان را باید پذیرفت.
پاسخ:اينکه تصريح کرديد حق براکثريت مقدم است واکثريت نشانه حق بودن نيست، يادمان مي ماند. اميدوارم ديگر اکثريت بودن اهل سنت دليل برحق بودنشان مطرح نشود .قرآن هم راي به اکثريت نداده” اکثرهم لايشعرون”( قسمت دوم شبهه را متوجه نشدم)شبهه 26- اسلام دین ایمان و عمل و کار است و حیله و حقهبردار نیست، ولی مذهب حیلههای شرعی و کلاههای مذهبی بسیار دارد.
پاسخ:تاريخ گواه است که ريشه کدام مذهب حيله و نيرنگ و ترور و کوتا وغصب بوده است.شبهه 27- در اسلام زمینهایی که با شمشیر مسلمین فتح شده قابل تملک و وقف کردن نیست، ولی در مذهب میلیاردها زمین در تملک اغنیاء و اوقاف برای مفتخوران و متولیان است.
پاسخ: چه کساني بر سرزمينهاي اسلامي و ثروت مسلمين تسلط دارند وحتي نام سرزمين وحي را به نام خود زده اند.آيا آنها شيعه هستند؟شبهه 28- در دین اسلام مرد بیش از چهار زن حق ندارد تزویج کند.ولی در مذهب میتواند بهر تعداد بعنوان متعه و صیغه زن ببرد….
پاسخ:در آدرس زير
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=93شبهه 29- مقررات دینی موجب عزت و رفعت و شهامت است، ولی مقررات مذهبی موجب ذلت و تملق و پستی است.
پاسخ: باور کنيد اين شبهه اصلا ارزش پاسخ دادن ندارد.شبهه 30- اسلام دین تحقیق است و هر کتاب و هر قولی را میتوان بررسی کرد، و خدا فرموده: فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ .ولی مذهب جای تعصب، و در مذهب غیر کتاب مذهبیون از کتب ضاله محسوب و خواندن آن حرام است.
پاسخ: شمارا به خدا آخر چنين ادعايي ، سخن يک عالم است .اين ادعا را از کجا آورده . براي حقير که به دنبال حقيقت( نه بحث وجدل) اکثر کتب اهل سنت را بدون هيچ احساس گناهي زير و رو کرده ام، تاسف انگيز است.( آخر خدا بيامرز حتما مي بايست تعداد شبهات 30 تا مي شد!)شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #3534 -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
همين آقاي برقعي گويا در وصيتنامهاش به امامت ائمه (عليهم السلام) اعتراف کرده ؟ و به پسرش وصيت کرد که مرا حتي المقدور در حرم امامزاده شعيب روستاي کن – در اطراف تهران – دفن کنيد و اگر مانع شدند، هر کجا که خواستيد، دفن کنيد. وقتي وصيتنامه را نزد روحاني محل – آيت الله حاج شيخ علي اکبر تهراني – بردند، ايشان تحت تأثير قرار گرفت و اعلام کرد که هم خودمان در تشييع جنازه آقاي برقعي شرکت ميکنيم و هم در امامزاده، دفنش ميکنيم. و الله اعلم
برايش آرزوي غفران الي نماييم.