پاسخ به مقاله “تضاد عقاید غلو آمیز شیعیان با آیات قرآن”

Home انجمن ها شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت پاسخ به مقاله “تضاد عقاید غلو آمیز شیعیان با آیات قرآن”

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  ناشناس در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1531

    ناشناس
    در مقاله”تضاد عقاید غلو آمیز شیعیان با آیات قرآن “نويسنده مقاله جناب سجودي به کمک آيات مربوط به برخورد موسي (ع) با هارون ،کوشش نمودند موضوع عصمت پيامبران را زير سوال ببرند .در اينجا سعي مي کنم پاسخ مختصري ارائه نمايم.
    گرچه درجریان مراجعت موسای کلیم از میعاد الهی، ظاهرا ايشان تندرویهايي نسبت به هارون (ع)روا داشته اند لکن شرایط حالی و مقالی عقلی و نقلی مهمي تأمین کننده هدف نهایی اين رفتار است.
    1- وجود مبارک موسای کلیم از انبیای اولوالعزم است و ذات اقدس الله برای انبیاء مخصوصا اولوالعزم آنها مقام منیعی قائل است از طرفي توجه داشته باشيد که ايشان تازه از اربعین برگشته بود. اربعین گیری باعث آن است که چشمه های حکمت از قلب انسان ظهور کند «من اخلص لله اربعین صباحا» یا «من اصبح اربعین صباحا تنفجر ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه»
    در واقع در آن روزها که ايشان مهمان ذات اقدس اله بودند، نه خوابی داشت و نه خوراکی و در حد یک فرشته زندگی می‌کرد.تازه پس از آن چهل روز تورات آن تجلی الهی نصیبش شده بود.لذا باور تندروي هاي ظاهري ايشان با هارون قطعا ساده انگارانه خواهد بود.

    2- در آيه 85 سوره طه تصريح شده خداوند در کوه طور به موسى گوساله‏پرستى قومش را خبر داده بود. حتي در اين آيه مقصر اصلي(سامري) را به اسم نام مي برد.حال جناب سجودي مي فرمايندخداوند اطلاعات کاملي به موسي نداد وايشان گناهکار وبي گناه را نمي شناخت.
    3- حقيقت اين است که واکنش حضرت موسي(ع) از یک سو روشنگر حال درونى ايشان و ناراحتى شدید او در برابر بت پرستى و انحرافات بود، و از سوى دیگر وسیله مؤثرى براى تکان دادن مغزهاى خفته بنى اسرائیل و توجه دادن آنها به زشتى فوق العاده اعمالشان.
    به عبارت ديگر ايشان براي ایجاد شوک در جامعه منحرف، اين حرکت توبیخى چشمگیر و به یاد ماندنى را کرد «القى الالواح و أخذ برأس أخیه یجرّه» چنانکه در نهج‏البلاغه نيز مى‏خوانیم: حضرت على علیه السلام براى ایجاد تحرّک در شنوندگان بى‏تفاوت، گاهى سیلى به صورت مبارک خود مى‏زد. «ثمّ ضرب على لحیته الکریمة»
    4- در واقع این دو برادر می‌دانند که چگونه رفتار بکنند و هارون (ع) هم می‌داند که موسی (ع) نمی‌خواهد او را تحقیر کند بلکه می‌خواهد غضبش را نسبت به قوم نشان بدهد و این هم که گفت” فلا تشمت بی الاعدا” برای آن است که آنها خیال می‌کنند که تو داری مرا تحقیر می‌کنی و خوشحال می‌شوند وگرنه هر دوی آنها از حقيقت امر باخبر بودند.
    5- جناب سجودي هر پرسشي بخاطر بي اطلاعي نيست. مثلا اگر فقط چند آيه قبل تر را مي خواندي در آيه 83 همين سوره طه خداوند از موسي(ع) سوال مي کند”و ما اعجللك عن قومك ياموسى.اى موسى ! براى چه با شتاب از قوم خود جلو افتادى ؟” آيا نعوذبالله خداوند سبب عجله موسي را نمي دانست يا مي خواست با طرح آن سوال موضوعي مهم را مطرح نمايد.
    6- با همه اين توضيحات فرض کنيم حضرت موسي که اخلاق تندتري نسبت به هارون داشت، بخاطر ملايمت هارون با مشرکان،او را سرزنش يا حتي تنبيه نموده باشد. موسى (ع ) مى خواسته برادر خود را در يك امر ارشادى تاديب كرده باشد نه در يك حكمى از احكام پروردگار. در واقع ادله عصمت انبياء اين سنخ رفتارها را كه در حقيقت اختلاف در سليقه و مشى است نفى نمى كند، تنها امورى را نفى مى كند كه مربوط به حكم خداى سبحان باشد، نه چيزهائى كه مربوط به زندگى و مشى در زندگى است.
    دوستان عزيز، همچنانکه “در مقاله انسان خليفةالله است” به عرض رسيد،اعتقاد به عصمت پيامبران الهي، يک موضوع عقلي وقرآني است.(توجه فرموديد که در آن مقاله حتي به يک حديث هم استناد نشد) لذا بي شک چنين شبهاتي پاسخ خواهد داشت، حتي اگر به ذهن و فکر ما نرسد.

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.