پاسخ به شبهات اهل سنت در مورد بحث توسل و شفاعت با آیات قرآن کریم

Home انجمن ها شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت پاسخ به شبهات اهل سنت در مورد بحث توسل و شفاعت با آیات قرآن کریم

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  مهدی در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 9 نوشته (از کل 9)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1708

    مهدی
    کاربر
    با سلام

    با یاد و نام خداوند یکتا و با درود و سلام بر حضرت اشرف النبیین و خاتم المرسلین حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)

    سلام و درود بر اول مظلوم عالم امیرالمومنین علی علیه السلام و اول مظلومه عالم حضرت صدیق کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها

    لعنت خدا بر ظالمان و غاصبان اهل بیت رسول خدا صلوات الله علیه

    در آیه ای از آیات نورانی قرآن مجید آمده است که « قل لا آسئلکم علیه أجرا الا الموده فی القربی» ((ای پیامبر به امت خود بگو من بابت رسالت و نبوت خویش هیچ مزد و پاداشی از شما نمیخواهم جز دوستی و محبت خویشانم)) سوره مبارکه شوری آیه 23

    میشه گفت اصلی ترین و مهم ترین حربه اهل سنت علیه شیعیان همین بحث توسل به ائمه و اهل بیت رسول خداست

    برای پاسخ گویی به این مهم ما از سه آیه قرآنی و یک روایت از کتب اهل سنت استفاده می کنیم تا هم پاسخ و ردی بر شبهات سنیان شود و هم اسباب هدایت گمراهان فراهم گردد:::

    1. آیه 35 مائده « یا ایها الذین آمنو اتقوالله و ابتغوا ا الیه الوسیله …» ((ای ایمان آورندگان تقوای الهی پیشه کنید و برای رسیدن و تقرب به او وسیله و واسطه ای بجویید و …))

    2. آیه 97 یوسف (اشاره به داستان حضرت یوسف علیه السلام) : « قالو یا أبانا استغفرلنا ذنوبنا انا کنا خاطئین» ((برادران یوسف گفتند ای پدر برای گناهان ما آمرزش بخواه که ما خطا کار بوده ایم»

    3. آیه 64 نساء : « ولو أنّهم اذ ظَلَموا أنفسَهم جاوُِک فاستغفروا اللَّهَ واستغفرَ لهم الرسول لَوجدوا اللَّهَ تَواباً رحیما» ((اگر هنگامى که بر خود ستم کرده‌اند نزد تو پیامبر خاتم بیایند و از خدا بخواهند که گناهان ایشان را بیامرزد و پیامبر صلى‌اللّه‌‌علیه‌وآله نیز براى آنان آمرزش بخواهد، خدا را توبه‌پذیر و مهربان خواهند یافت.

    آیات با آدرس و معنی و عین عبارت مطرح شد

    و اما توضیح پیرامون آیات مذکور در مورد توسل:::

    1. اولین آیه : در این آیه قرآنی صراحتا به موضوع توسل پرداخته شده و جالب اینکه خود خداوند به توسل امر فرموده و گفته شده که برای رسیدن به خدا وسیله ای بجویید و یا پیدا کنید ((وابتغوا الیه الوسیله)) — «وسیله» مذکور چه کسی جز پیامبر و اهل بیت مطهر ایشان میتواند باشد که بر طبق آیه قرآن »«بقره 186»« پیامبر از همه به خداوند نزدیکتر است .

    2. در این آیه به داستان برادران یوسف اشاره شده که پس از اینکه از کرده خود پشیمان شدند نزد پدرشان یعقوب آمدند و از وی خواستند که نزد خداوند برایشان طلب بخشش و آمرزش کند . اگر توسل و واسطه جویی کفر و شرک و بدعت است به قول شما (!) چرا هنگامیکه برادران یوسف نزد پدر برای طلب بخشش آمدند یعقوب آنان را تشر نزد و نگفت که شما کافر شده اید چرا مستقیما از خدا طلب آمرزش نکرده و نزد من آمدید و اینکه چرا خدا در این آیه نفرموده است که کار برادران یوسف زشت بود که به جای اینکه مستقیما از من آمرزش بخواهند نزد یعقوب رفته و از وی آمرزش طلب کرده اند؟؟؟!!!!


    پاسخ راحت است چون : یعقوب نزد خدا آبرو و منزلت داشته است و پسرانش نزد او آمدند تا برایشان دعا کند تا خداوند از گناهشان بگذرد(حال کجای این شرک است؟!)

    3. این آیه دقیقا مفهوم یکسانی به آیه قبل دارد موضوع آن هم طلب آمرزش برای گناهکارن توسط پیامبر (ص

    زمانی توسل شرک است که از غیر از خدا درخواست حاجت کنیم و از او یاری جوییم در صورتیکه به عقیده شیعه اینطور نیست بلکه آنان پیامبر و اهلیت علیهم السلام را واسطه میگیرند و از آنان میخواهند که برایش نزد خدا طلب آمرزش و درخواست حاجت کنند خود اهل بیت هم قدرتی ندارند جز به اذن و اجازه پروردگار…

    در دعای توسل شیعیان آمده است که : «« یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله»» (یعنی:: ای آبرو داران نزد خدا شفاعت مارا نزد خدا بکنید»» آیا از این عبارت دعایی بوی شرک می آید ؟؟!!!

    پس نتیجه حاصل شد که نه تنها توسل شرک و عیب نیست بلکه صحیح هم میباشد که از آیات قرآن چنین بر می آید …

    در مورد شفاعت : در سوره مبارکه مدثر (آیه ی 48) « فما تنفعهم شفاعة الشافعین » ((شفاعت شفاعت کنندگان به حالشان سودی ندارد(جهنمیان)

    در قبل از آیه مراد از این افراد : تارک الصلاتان ، آنانی که به یتیمان و فقیران رسیدگی نکرده و نسبت به احوالشان بی تفاوت بوده اند ، تکذیب کنندگان روز جزا و انسان های خطاکاری که با هرزه درایان هم نشین بوده و اعمال زشت انجام میدادند.

    پس از این آیه نتیجه میشود که هم شفاعت وجود دارد و هم شفاعت کننده(مگر برای افرادی خاص) . پس برای شفاعت نزد خدا چه کسی بهتر از پیامبران الهی و اهل بیت رسول خدا و اولیا الله ؟؟؟

    و در آخر اینکه اگر انسان متوسل مشرک و کفر است پس اولین مشرک در اسلام عایشه است !!!

    چطور ؟؟ ::: بر طبق روایات و کتب خودتان ::::

    دارمی در سنن خود می‌نویسد:بَاب ما أَکْرَمَ الله تَعَالَى نَبِیَّهُ صلى الله علیه وسلم بَعْدَ مَوْتِهِ 93 – حدثنا أبو النُّعْمَانِ ثنا سَعِیدُ بن زَیْدٍ ثنا عَمْرُو بن مَالِکٍ النُّکْرِیُّ حدثنا أبو الْجَوْزَاءِ أَوْسُ بن عبد اللَّهِ قال قُحِطَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ قَحْطًا شَدِیدًا فَشَکَوْا إلى عَائِشَةَ فقالت: انْظُرُوا قَبْرَ النبی صلى الله علیه وسلم فَاجْعَلُوا منه کووا إلى السَّمَاءِ حتى لَا یَکُونَ بَیْنَهُ وَبَیْنَ السَّمَاءِ سَقْفٌ قال فَفَعَلُوا فَمُطِرْنَا مَطَرًا حتى نَبَتَ الْعُشْبُ وَسَمِنَتْ الْإِبِلُ حتى تَفَتَّقَتْ من الشَّحْمِ فَسُمِّیَ عَامَ الْفَتْقِ.

    باب کرامت‌هایی که خداوند به پیامبرش بعد از وفات آن حضرت داده است:اوس بن عبد الله می‌گوید : مردم مدینه دچار قحطی شدیدی شدند؛ پس به عائشه شکایت کردند، عائشه گفت: به قبر رسول خدا (ص) رو بیاورید، و پنجره‌هایی از آن به سوی آسمان بگشایید؛ به طوری که بین قبر آن حضرت و آسمان سقفی نباشد. راوی گوید: مردم همین کار را انجام دادند ؛ پس باران فراوانی بارید؛ تا جایی که گیاهان رویید و شترها آن قدر چاق شدند که از شدت چربی ترک برداشتند، به حدی که آن سال را سال ترکیدن نامیدند .سنن الدارمی ، ج 1، ص227،دار المغنی للنشر والتوزیع

    محقق کتاب ،حسین سلیم اسد الدارانی در باره سند این روایت می‌گوید:رجاله ثقات، وهو موقوف على عائشة وما وجدته فی غیر هذا المکان.تمام راویان این روایت، ثقه است؛ و موقوف بر عائشه است (از عائشه نقل شده ، نه از رسول خدا) ، من این روایت را در غیر این مکان نیافتم .

    پس چطور شما جماعت بکریه توسل و شفاعت را بدعت و شرک میدانید در صورتیکه خدا امر به توسل نموده و مردم به پیمبران زمان خود توسل مینمودند و اینکه بر طبق نص صریح قرآن شفاعت و شفاعت کننده وجود دارد و خرافات و کفر نیست ؟؟؟؟

    حال ما مشرک و بی دین هستیم که مطابق وحی الهی و سیره پیامبران عمل میکنیم یا شما که پیروی از آیات و پینبران خدارا عیب و ننگ که چه کفر میدانید یا شما ؟(قضاوت با خودتان)

    اصلا چه کسی به شما اجازه داده که برای مسائل جزئی فتاوای تکفیری صادر کنید و خون هزاران انسان بی گناه که جرمشان پیروی از اهل بیت رسول خدا صلوات الله علیه و قرآن کریم است ؟

    شما که حافظان و مفسران بزرگ قرآن هستید مگر این آیه را نخوانده اید که میفرماید : اگر کسی انسانی را به ناحق بکشد گویی کل انسانهارا کشته و اگر کسی انسانی را نجات دهد گویی کل عالم را نجات داده؟؟؟

    اعمال و رفتار و عقاید شما دقیقا بر خلاف سیره نبوت و آیات نورانی قرآن است

    شما آبروی خدا و قرآن و پیامبر را برده اید؟

    حال تشیع کافر است یا تسنن : جماعتی که با اعمال حیوانی و ضد بشری خود خون صدها هزار نفر از انسان های بی گناه را بر زمین میریزیند و وحشی گریها انجام میدهند که در تاریخ بی سابقه است کدام شیعه به مناطق سنی نشین یورش برده و دست به جنایات هولناک زده است فقط یک مورد مثال بزنید تا من ساکت شوم

    اعمال عمال شما حتی صدای علمای خودتان را هم درآورده است !!!

    کسانی که حتی سلام دادن به پیامبر را هم شرک بدانند دیگر تکلیفشان معین و مشخص است و دیگر نمیشود به اینان مسلمان گفت .

    بن باز ملعون از علمای وهابیت گفته بود: افتخارم این است که در زندگی 40 سال نماز خواندم و به پیامبر سلام ندادم !!!!!!!!!

    حال ما کافریم که از سیره پیامبر معظم و قرآن کریم و مطابق روش اهل بیت رسول خدا که در قرآن به یطهرکم تطهیرا مشهورند پیروی میکنیم یا شما که دقیقا 180 درجه اعمال و رفتارتان با اینان تفاوت دارد هر چه ائمه شیعه انجام داده اند علمای شما کاملا برعکس آن انجام داده اند:

    ابوحنیفه گفته بود من متوجه نشدم که جعفر بن محمد (ع) در هنگام سجده با چشم باز نماز میخواند یا بسته حال شما در هنگام سجده یک پشم خودرا ببندید و دیگری را باز بگذارید!!!!!!

    واقعا مصداق کلمه ضالین شما جماعت بکریه و عمریه هستید !!!!!!!!!!!!

    حالا به مطالب من خوب دقت کنید و بدون تعصب و غرض ورزی قضاوت کنید

    لعلکم تهتدون

    فقط امیدوارم تایپک حذف نشود چون این جماعت تحمل شنیدن حرف حق را ندارند!!!!

    اگر پاک شود خود در میابم که حرفم حق و حقیقت است و جواب دندان شکنی است به وهابیت خبیث و سنیان گمراه

    و کسی یارای پاسخ گویی به من را نداشته است

    آنکس که مردانه عمل میکند به اعمال شاقه متوسل نمیشود بلکه چون مرد از خود دفاع میکند

    آنانی که تاب و تحمل حرف حق را نداشته و قادر به دفاع از سیره خود نیستند یا به جنگ و دعوا متوسل میشوند و یا به فحش و بدو بیرا.

    لعلکم تعقلون

    #4800

    Mamadzaker
    کاربر
    آيا تا كنون شنيده
    ايد يك انسانِ ساكنِ تهران اقوام ساكنِ در شهرستانش را صدا بزند ؟! و مدعي باشد كه
    آنان صداي ‏اورا مي شنوند ؟! طبعاً جواب منفي است؛ چون يقين داريدهيچ عاقلي نه
    اينچنين عمل كـرده و نـه امكان پذير است و ‏مي گوئيد بر طبق قوانين طبيعي بدون
    ابزار انتقال صوت امكان پذيرنيست! ولي شيعه معتقدست روح مرده ‏مقربي كه مدتها
    ازمرگش گذشته ) نه زنده آنان( هم صداي او را مي شنود،هم خواسته اش را اجـابت مي كند
    ! ‏اين عقيده آنان اين پرسش هاي بدون پاسخ را پديد آورده است:‏آيا اين مردگان
    درانديشه شما، »الله« هستند؟
    آيا شما نمي دانيد در مسئله هدايت به واسطه نياز
    داريد كه آن هم كتاب و ‏پيامبرست ولي در مسئله دعا و عبادت و خواندنِ خدا اساسا
    ًواسطه اي لازم نداريد؟
    آيا صديقين ، الشهدا ، النبين ، ائمه ، صالحين ، جبرئيل
    ، حاملين عرش ، همه و همه »الله«اند يا »غيرالله«اند« ؟
    آيا در زيارت نامه ها،
    »الله « را مي خوانيد و در توسّل هـا به »الله« متوسّل مي شويد؟
    آيا اين خواندن
    ها »غيرالله« و» من دون الله« نيست؛‏
    آيا فرياد هاي يا زهرا ، يا حسن ، يا
    حسين ، يا علي مدد از »الله« هستند يا »غيرالله«؟
    آيا شما معتقد نيستيد علي)عليه
    السلام ( در يك لحظه در همه جا حضوردارد؟ و اين از صفات الهي نيست ؟
    حتي اگرشما
    آنان را مستقل در تاثير ندانيد و بگوئيد آنان به اذن خدا موثرند! آيا مشرك نمي
    شويد؟
    مگر به اذن خدا ، پيامبر هم مي تواند خدا شود ؟!‏
    آيا شما نمي دانيد
    خالقِ مكان و زمان بيرونِ از مكان و زمان است ولي علي)عليه السلام ( مقيد به مكان و
    زمان است )شايد بهتر ‏است بگوئيم بودند( چگونه شما به انساني كه خود درمكان و زمان
    محدود است متوسّل مي شويد؟!‏
    شما درجامعه مذهبي یتان همه دريك لحظه علي )عليه
    السلام ( را به فرياد نمي خوانيد ؟! آيا اين حقّ را براي ديگران هم ‏محفوظ نگه نمي داريد؟ كه همه مثل شما درهمان لحظه از آنان كمك بخواهند ؟يعني شما در يك لحظه علي
    ذهني ‏یتان را درهمه جا حاضر مي دانيد ، و اين از صفات الهي است و شما مي گوييد
    آنان اين صفات را به اذن خدا دارند ‏مگر ممكن است كسي به اذن خدا صفات الهي بدست
    آورد؟ حتي اگر محبوب و مقرّب ‏درگاه خدا باند ؟!
    آيا با خود فكر نمي كنيد چرا
    خداوند فرموده است: احدي را با خدا نخوانيد؟ براي بت سنگي كه جامد است كلمه احدي
    ‏بكار نمي گيرد. )جن/18(‏
    آيا شما صفات آگاهي ، شنوائي ، بينائي و حضور براي
    اينان قائل نشده ايد ؟! زیرا اينها همان صفات خداست نه بشر!‏
    آيا اين آيه را
    نشنيده ايد كه خداوند فرموده است: كساني را كه به جاي » الله« ، مي خوانيد؛ مثل»يا
    زهرا ، يا حسن، يا حسين ، يا علي يامحمّد« اينان بندگاني هستند مثل شما اَلذينَ تَدْعونَ مِنْ دونِ الله عِبادٌ اَمْثالُكُمْ )اعراف/194( ‏
    #4801

    Mamadzaker
    کاربر
    يعني : اي
    مشركان بي گمان كســاني راكـه به جاي خداوند به نيايش مي خوانيد ، بندگاني مثل شما
    ‏هستند.‏
    يعني بـه همه خريداران شرك و همـه ارائه دهندگان شركِ مردم فريب كه مي
    گويند مقصود بتان بي جان است، ‏مي فرمايد : اينان از جنس بشرند ، هم جنس شما هستند
    ، محتاج به خواب و غذا بودند ، ولي بندگان صالح خدا ‏شدند و دررديف اولياء الله
    قرار گرفتند) هـمه ضمائر نشان مي دهند كه مخاطب عقول است نه بت هاي بي
    ‏جان(‏
    آيا يا زهرا ها ، يا حسين ها عبادت است ؟ قدرمسلم عبادت است ، چرا كه از
    يك طرف مي گويد:‏
    قُل إِنَّمَا أَدْعُواْ رَبِّي وَ لَا أُشْرِكُ بِهِ
    أَحَدَاً)جن/20(‏
    بگو :من فقط پروردگارم را)در عبادت( مي خوانم و كسي را با او
    )درخواندن( شريك نمي كنم ازطرف ديگردر عبادت ‏روزانه هم مرتب تكرار مي كند كه إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ )الفاتحه/5(= تنها ترا در عبادت مي
    پرستم و تنها از تو ياري مي طلبم )يعني استعانت با عبادت ‏همراه شده
    است(‏
    متأسفانه مذهبي ها با آنكه خود مي دانند امامان يا انبياء همه براي ياري
    خواستن يا استعانت يا التجا يا التماس به سراغ ‏خدا مي رفتند ، اما مردم به جاي خدا
    ابتدا به سراغ اين مردگان مي روند. هرگاه به آنان گفته شود كه اين فرمان خالق
    ‏شماست كه مي فرمايد:‏
    فَلَا تَدْعُواْ مَعَ اللهِ أحدا )جن/18(= همراه خدا كسي را به فرياد نخوانيد .‏
    به تهمت و افترا مي پردازند!‏
    ‏»من دون الله« در زبان
    قرآن به معني »غيرالله « است نه پائين تر از خدا!؟ به عقيده اين جانب معني همه »من
    دون الله« ها ‏در قرآن كريم هميشه با يـك سوال از مشركان همراه است و آن اينست كه
    وقتي خداوند مـي پرسد : كسي را كه ‏شما مي خوانيديا صدا مي كنيد يا در دعا مخـاطب
    قرار داده ايد : آيا مي بيند ؟ مي شنود ؟ دست دارد كه چيزي بگيرد ‏؟ پادارد كه راه
    بـرود ؟ غذا مي خورد؛» يعني به مواد اين عالم نيازمند است ؟« از جنس شما انسانهاست
    ؟ روز قيامت شما ‏را زنده مي كند ؟ آيا چيزي را در عالَم خلق كرده اند ؟ آيا خودشان
    مخلوق نيستند؟ و صدها سوال ديگر! و فوراً بايد ‏كسي را كـه مخاطب قرار مي دهيم به قالب سوال ببريم و در »يازهرا ـ يا علي ـ يا حسين « جواب بگيريم اگر
    ‏اينها»الله«نيستند ، پس ”غيرالله“ هستند ؛ اگرزنده نيستند ، پس در اين عالم نيستند
    ، زندگي دنيائي ندارند ، زندگي ‏اخروي آنان هم بـه دردِ زندگي دنيائي بشر نمي خورد
    ، اگر آنان به نعمت دست يافته اند به نفع من نيست !؟ و اين همان ‏‏»غيرالله «است
    .‏
    چرا قرآن كريم مي فرمايد :‏
    تِلْكَ اُمَّهٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا
    كَسَبَتْ وَ لَكُمْ مَّا كَسَبْتُمْ وَ لَا تُسْئَلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعْمَلُون
    #4802

    Mamadzaker
    کاربر
    خداوندهم مي فرمايد:حرف شما حرف همه مشركان تاريخ است كه مي
    گويند:‏
    وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ أَولِياءَ=كساني را كه »غير
    ازالله« به دوستي گرفتند. ‏
    مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَي
    اللهِ زُلْفَي=»زمر/3«)ميگويند( ما اينها را نمي پرستيم ، اينها )واسطه( نزديك تر
    شدن ما به خدا ‏هستند.‏
    خداوند هم جواب مي دهد : مشركان مي گويند : واسطه ها ما
    را به خدا نزديك تر مي كنند :‏
    فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن
    دُونِ اللَّهِ قُرْبَاناً آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا
    كَانُوا يَفْتَرُونَ )احقاف/ پس چرا كساني كه )ايشان را(براي نزديك تركردن
    )به خدا(معبودِ) خود( گرفتندآنان را ياري نكردند؟»هيچ كس غير خدا ‏نمي تواند چنين
    كاري كند« ، بلكه از ديده آنان ناپديد شدندو دروغشان »يعني به خدا دروغ مـي بـندند«
    و آنچه ‏برمي ساختند همين است.‏
    از مردم كساني هستند كه به جاي خدا » من دون
    الله « را بر مي گزينند و آنها را دوست دارند مانند دوست داشتن ‏خدا=) وَ مِنَ
    النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللهِ أَندَاداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللهِ (
    ـ
    ‏)در حالي كه دينداران واقعي ( و مؤمنان در دوستي خدا قوي هستند=)وَالَّذِينَ
    آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً ِللهِ »بقره/165«(‏
    چگونه »غيرالله« و »من دون الله «به
    شما نزديك تر از خدا هستند؟
    آيا شما واقعاً باور نداريد كه خداوند از همه به شما
    نزديك تر است ؟
    چرا ـ خداوند مي فرمايد : فقط من نزديك هستم ، مرا بخوانيد .

    وَلَــقَدْ خَــلَقنَا الإِنسَانَ وَ نَعْلَمُ مَاتُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ
    نَحنُ أَقْرَبُ إِلَيهِ مِنْ حَبلِ الْوَرِيد)ق/16( = ‏
    بـراستي انسان را ما
    آفريده ايم ومي دانيم نفسش چه وسوسه اي به او مي كند وما به او از رگ جان نزديكتريم.چرا ـ خداوند مي فرمايد : فقط من هستم كه نزديك هستم فقط »الله« را بخوانيد
    .‏
    وَ إِذَا سَألَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإنِّي قَرِيب = چون بندگانم از دوري و
    نزديكي من سوال كنند بگو من نزديكم
    أُجِيبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إذَا دَعَانِ
    فَلْيَسْتَجِيبُواْلِي وَ لْيُومِنُواْبِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُون
    ‏)بقره /186(=
    چو ن مرا به دعا بخوانيد» الله را بخوانيد نه امام و پيامبر و حضرت عباس را« دعوت
    شما را اجابت كنم ، ‏پس بايد كه از من فرمان پذيريد و به من ايمان آوريد ، باشد كه
    راه يابيد .‏
    #4803

    Mamadzaker
    کاربر
    چرا ـ خداوند مي فرمايد : ‏
    خواندن غيرالله سودي براي شما
    ندارد؟)انعام /71(= قُل أَنَدْعُواْ مِن دُونِ اللهِ مَالَا يَنفَعُنَا وَ
    لَايَضُرُّنَا
    چراـ خداوند مي فرمايد : ‏
    وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ
    اللهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ‏
    يعني : آنان )من دون الله و
    غيرالله ها(را كه به جاي خدا به نيايش گرفته اند , چيزي نمي آفرينند و خودشان هم
    ‏مخلوقند.
    اَمْواتٌ غَيْرُ اَحْيآء وَ مَا يَشْعُرُونَ اَيَّانَ يُبْعَثُونَ)نحل
    /20و21( ‏يعني : اينها مرده اند , زنده نيستند وحتي نمي دانند چه زماني زنده مي
    شوند .‏
    يعني : اگر علي و فاطمه و حسن و حسين را در مصداق آيه قرار دهيم »من دون
    الله و غيرالله«هستند ؟ اگر هستند ، ‏مخلوقند ، مـخـلـوق هـم چـيـزي نمي تواند خلق
    كند ، پس خداوند خبر مي دهد مردگانند نه از زندگان ، حتي زمان ‏برانگيخته شدن
    خودراهم نمي دانند،چنانكه ديگرمردگان هم نمي دانند .‏
    چرا ـ خداوند مي فرمايد
    :غيرالله مخلوقند .‏
    وَاتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ ءَالِهَهً لَّايَخْلُقُونَ
    شَيئاًوَ هُم يُخْلَقُون)فرقان/3(= بجاي او معبوداني گرفتند كه چيزي نمي آفرينندو
    خود ‏آفريده شده اند .‏
    چرا خداوند مي فرمايد:‏
    غيرالله قدرت ياري ندارند
    .‏
    وَلَايَستَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَلَاأَنفُسَهُمْ
    يَنْصُرُون)اعراف/192(=نه توان كمك رساني دارند ونه توان كمك به خودشان را
    ‏دارند)مثل امام رضا »عليه السلام « که انگور را سمي كردند اما نتوانست به خودش کمک
    كند(‏
    چرا خداوند مي فرمايد:‏
    غيرالله ها صداي شما رانمي شنوند . ‏
    إِن
    تَدعُوهُم لَايَسمَعُواْ دُعَاءَكُم = اگر آنان را )به فرياد( خوانيد فراخواندن شما
    را نمي شنوند.وَلَوْ سَمِعُواْ مَا اسْتَجَابُواْلَكُم)فاطر/14( ‏
    واگر)به
    #4804

    Mamadzaker
    کاربر
    فرض محال( بشنوندبرايتان اجابت نكنند) كاري از دستشان برنمي آيد(‏
    چرا خداوند مي
    فرمايد:‏
    غيرالله هدايت كننده نيست.‏
    وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِليَ الْهُدَي
    لَايَتَّبِعُوكُم سَوَاءٌ عَلَيكُمْ أَدَعَوْتُمُوْهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُون
    )اعراف/193( = اگر آنان را به هدايت ‏بخوانيد از شما اطاعت نمي كنند ، مساوي است كه
    آنان را بخوانيد يا خاموش باشيد . ‏
    چرا خداوند مي فرمايد:‏
    غيرالله مالكيتي
    در عالم ندارد.‏
    وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَايَمْلِكُونَ مِنْ
    قِطْمِير) فاطر/13(= كساني را كه به جاي او )به نيايش( مي خوانيد) هموزن( ‏پوستِ
    هسته خرمايي مالكيت ندارند.‏
    چرا خداوند مي فرمايد:‏
    اعتبارِ دل بستن به
    دوستي غيرخدا بسيارپوچ است .‏
    مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ مِن دُونِ اللهِ
    أَوْلِياءَ= وصفِ كساني كه به جاي خداوند» غيراو را« به دوستي گرفته اندكَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَت بَيتَاً= مانند وصف عنكبوتي است كه خانه اي
    ساخت.
    وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْكَانُواْ
    يَعْلَمُون )عنكبوت/41(‏
    و اگر مي دانست كه سست ترين خانه ها خانه عنكبوت
    است.‏
    يعني خواندن غيرالله ، يا حسين يا علي ها پوچ ترين خواندن هاست .‏
    در
    سوره فاطر مي فرمايد:چون اين خالق به همه ذرات وجود مخلوقش آگاه است ، )خالقيت خدا
    را مطرح مي كند كه ‏غير الله چنين صفاتي ندارد(اين خالق كسي است كه پديد آورنده شب
    و روز است )اين خالق مالك شب و روز است ( و ‏تسخير كننده ماه و خورشيد است ، ولي
    آنهائي را كه شما مي خوانيد مالكيتِ پوست ِهسته خرمـائي را هـم نـدارنـد! در ‏ادامه
    آيه مي فرمايد :‏
    ذَلِكُمُ اللهُ رَبُّكُم لَهُ الْمُللك= اين است خداوند)كه( ،
    #4805

    Mamadzaker
    کاربر
    پروردگار شماست ، فرمانروائي شايسته اوست)اينست آن كسي ‏كه شايسته خواندن
    است(‏
    آيا كسي از شما شيعيان جرأت دارد از علمايتان همين سوالات خداوند رادر
    مورد ائمه بپرسد؟ ‏
    ‏)يعني:اي پيامبر، خداي پديد آورنده راه ، تو را با چگونگي
    راه آشنا مي كند نه غيراو ، هيچ ‏بشري از اين راهِ نرفته با خبر نيست (‏
    اي مردم
    همه شما به )اينچنين( خدائي نيازمنديد كه اورا بخوانيد( و خداوند بي نيازستوده
    است=يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الفُقَراءُ ‏إِلَي اللهِ وَاللهُ هُوَ الغَنِيُّ
    الْحَمِيد .‏
    ‏) فاطر/15( ‏
    آيا شما از موجودات ) مثل خودتان( از روي زمين
    معبوداني انتخاب كرده ايد كه آنان )شما را( زنده مي كنند؟= )أَمْ ‏اتَّخَذُواْ
    آلِهَهً مِّنَ الْأَرضِ هُمْ يُنشِرُون(
    اگر در آن دو معبوداني جز الله بود
    تباه مي شدند= )لَوْ كَانَ فِيهِمَا ءَالِهَهٌ إِلَّا اللهُ لَفَسَدَتَا( ـ
    پس
    الله پروردگار عرش عظيم است از آنچه بيان مي كنيد =)فَسُبحَانَ اللهِ رَبِّ
    الْعَرشِ عَمَّا يَصِفُون(
    الله شما كسي است كه :از آنچه مي كند باز خواست نمي
    شود و) شما( باز خواست مي شويد=)لَا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ
    ‏يُسئَلُون(
    آيا شما » من دون الله« را به جاي او به پرستش گرفته ايد=)أَمْ
    اتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ ءَالِهَه ً(
    بگو دليل و برهانتان را در ميان آوريد=)
    قُلْ هَاتُواْ بُرهَانَكُم(
    اين پند و اندرز كساني است كه همراه من هستند و پند
    كساني كه پيش از من بودند=هَذَاْ ذِكْرُ مَنْ مَّعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبلِي ‏بلكه
    بيشترشان حقّ را نمي شناسند ، لذا آنان روي گردانند=)قُلْ هَاتُواْ بُرهَانَكُم(
    اين پند و اندرز كساني است كه همراه من هستند و پند
    كساني كه پيش از من بودند=هَذَاْ ذِكْرُ مَنْ مَّعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبلِي ‏بلكه
    بيشترشان حقّ را نمي شناسند ، لذا آنان روي گردانند=)بَلْ أَكْثَرُهُمْ
    لَايَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُون(‏
    ‏» انبياء/ 21 الي 24« ‏
    يك
    #4806

    Mamadzaker
    کاربر
    پروردگار شماست ، فرمانروائي شايسته اوست)اينست آن كسي ‏كه شايسته خواندن
    است(‏
    آيا كسي از شما شيعيان جرأت دارد از علمايتان همين سوالات خداوند رادر
    مورد ائمه بپرسد؟ ‏
    ‏)يعني:اي پيامبر، خداي پديد آورنده راه ، تو را با چگونگي
    راه آشنا مي كند نه غيراو ، هيچ ‏بشري از اين راهِ نرفته با خبر نيست (‏
    اي مردم
    همه شما به )اينچنين( خدائي نيازمنديد كه اورا بخوانيد( و خداوند بي نيازستوده
    است=يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الفُقَراءُ ‏إِلَي اللهِ وَاللهُ هُوَ الغَنِيُّ
    الْحَمِيد .‏
    ‏) فاطر/15( ‏
    آيا شما از موجودات ) مثل خودتان( از روي زمين
    معبوداني انتخاب كرده ايد كه آنان )شما را( زنده مي كنند؟= )أَمْ ‏اتَّخَذُواْ
    آلِهَهً مِّنَ الْأَرضِ هُمْ يُنشِرُون(
    اگر در آن دو معبوداني جز الله بود
    تباه مي شدند= )لَوْ كَانَ فِيهِمَا ءَالِهَهٌ إِلَّا اللهُ لَفَسَدَتَا( ـ
    پس
    الله پروردگار عرش عظيم است از آنچه بيان مي كنيد =)فَسُبحَانَ اللهِ رَبِّ
    الْعَرشِ عَمَّا يَصِفُون(
    الله شما كسي است كه :از آنچه مي كند باز خواست نمي
    شود و) شما( باز خواست مي شويد=)لَا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ
    ‏يُسئَلُون(
    آيا شما » من دون الله« را به جاي او به پرستش گرفته ايد=)أَمْ
    اتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ ءَالِهَه ً(
    بگو دليل و برهانتان را در ميان آوريد=)
    قُلْ هَاتُواْ بُرهَانَكُم(
    اين پند و اندرز كساني است كه همراه من هستند و پند
    كساني كه پيش از من بودند=هَذَاْ ذِكْرُ مَنْ مَّعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبلِي ‏بلكه
    بيشترشان حقّ را نمي شناسند ، لذا آنان روي گردانند=)قُلْ هَاتُواْ بُرهَانَكُم(
    اين پند و اندرز كساني است كه همراه من هستند و پند
    كساني كه پيش از من بودند=هَذَاْ ذِكْرُ مَنْ مَّعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبلِي ‏بلكه
    بيشترشان حقّ را نمي شناسند ، لذا آنان روي گردانند=)بَلْ أَكْثَرُهُمْ
    لَايَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُون(‏
    ‏» انبياء/ 21 الي 24« ‏
    يك
    #4807

    Mamadzaker
    کاربر
    مذهبي كه غيرخدا را مي خواند در حالِ عبادتِ آنهاست و اين استدلال و پيام خداست نه
    بشر به دليل ادامه ‏آيه كه مي فرمايد:‏
    وَ إِذَا حُشِرَالنَّاسُ كَانُوا لَهُمْ
    أَعدَاءً وَ كَانُواْ بِعِبَادَتِهِم كَافِرِين) احقاف/6(‏
    چون مردم محشور
    شوند)آن معبودان( دشمن آنان خواهند بود و عبادتشان را منكر خواهند شد )يعـني
    خـداونــد ‏مي گويد خواندن غير خدا عبادت است.(‏
    وَ قَالَ رَبُّكُمْ اَدْعُونِي
    أَسْتَجِب لَكُم= وپروردگارتان گفت)فقط مرا( بخوانيد ، به شما پاسخ مي دهم. )در اين
    خواندن ‏هيچ نامي از امام و پيامبر به عنوان واسطه نيامده است( و بلافاصله مي
    فرمايد ‏إنَّ الَّذِينَ يَستَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ
    جَهَنَّمَ دَاخِرِين»الغافر/60«= آنانكه از عبادت ِ من)خواندنِ من(امتناع ورزند با
    ‏خواري به جهنم در آيند .‏
    يعني همه يا زهرا ها يا حسين ها يا علي ها در منطق
    ديني عبادت است. اين را خدا مي گويد نه بشر .‏
    حتي پس از ابلاغ پيام ، پيامبرِ
    خودش را هم تهديد مي كند ،كه اگر توهم غير خدا را بخواني گرفتار عذاب مي شوي
    .‏
    فَلَا تَدْعُ مَعَ اللهِ إِلَهَاً آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ
    الْمُعَذَّبِين)شعرا/213(‏
    پس باخدامعبود ديگري را)به عبادت(مخوان كه از عذاب
    شدگان خواهي بود .‏
    اينست كه پيام آورش با چنين تعاليمي قاطعانه ندا سر مي دهد
    :‏
    قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُم ضَرّاً وَ لَارَشَداً = :بگو من نمي توانم
    هيچگونه زيان و سودي به شما برسانم)من نه مي توانم به شما ‏زيان برسانم و نه مي
    توانم شما را مجبور به پذيرش راهِ راست كنم(‏ قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ
    اللهِ أَحَدٌ = بگو احدي نمي تواند مرا از كيفر خدا پناه دهد .‏
    وَ لَنْ أَجِدَ
    مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدَاً= و هرگز پشت و پناهي جزاو نمي يابم .‏
    إلَّا
    بَلَاغَاً مِّنَ اللهِ وَ رِسَالَاتِهِ ، وَ مَنْ يَعصِ اللهَ وَ رَسُولَهُ ،
    فَإِنَّ لَهُ نَارَجَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدآً )جن/21 الي 23 (= من فقط
    پيام ‏آور خداوند هستم ) نامه را آورده ام( و )خودم( رسالتهاي او را به انجام مي
    رسانم و هركس كه از فرمان خدا و بعدی
در حال نمایش 9 نوشته (از کل 9)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.