“وضو ” از قرآن

Home انجمن ها فقه “وضو ” از قرآن

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  أمة الله إبراهيم در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 5 نوشته (از کل 5)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1374
    بسم الله الرحمن الرحيم

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ

    اى کسانى که ايمان داريد، هرگاه بسوى اداى نماز ايستاديد ( خواستيد نماز ادا کنيد )

    فَاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ

    بايد: (۱) صورت خود را بشوييد، (۲) دست هايتان را تا آرنج بشوييد،

    وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ (۳) سر خود را مسح ( آب ) بکشيد

    وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ ….

    و (۴) پاهايتان را تا قوزک پا ( بشوييد.)سورة المائدة – آية ۶

    دوستان اهل تشيع به ما ايرادها دارند كه اينجا ايرادهايشان رامي آورم:

    ۱- اينكه اهل سنت شستن پاها را از خودشان درست کرده اند!

    ۲- آیه ی وضو فقط بر مسح پاهاست و نه غسل آن

    ۳- مسح پا به همراه مسح سر آمده است

    ۴- اتصالی بین فعل شستن صورت و دستها و پاها وجود ندارد

    بیایید اکنون فقط الله تعالی را به مدد خواهیم تا جز بسوی کسب رضایش و طلب قبول اعمالمان سخن نگوییم و بر سخنی خلاف قرآن تمسک نجوییم.

    الله تعالی در این آیات به وضوح از شستن صورت و دستان تا حدود مرافق نام برده است.

    و سپس از مسح سر به این صورت واضح سخن گفته است:

    …وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ (۳) به سر خود مسح ( آب ) بکشيد

    وامسحوا .. مسح ( آب ) کنید به سرهایتان …

    خداوند در باره ی سرها و چگونگی لمس کردن نیز سخن گفته است:

    .بِرُؤُوسِكُمْ..

    آوردن حرف ” ب ” قبل از رؤوسكم نشاندهنده ى اينست كه حتى رساندن مقدار کم آب هم كفايت مى كند و رساندن آب به تمام سر الزامى نيست.

    اگر خداوند این حرف ” ب ” را نیاورده بود می شد :

    وَامْسَحُواْ رُؤُوسِكُمْ …

    سرهايتان را مسح آب بكشيد ( آب به تمام سرهايتان برسد )

    و حد نهایت مسح نیز روشن نشده است.

    که آنوقت تمامی سر وکشاندن آب به تمام سر الزامی می شد.

    پس از آنجایی که لمس کردن سر با مقداری آب است ، اينست كه مجرد مسح آبی كم و سطحى نيز كفايت مى كند.

    اينجاست كه مى توان سؤال كرد: آيا مسح نمودن فقط با كشيدن دستان خيس ممكن است و راه ديگری نیست؟

    جواب اینست:نه اینطور نیست!می توان تمام مراحل وضو را بدون بکارگرفتن دست نیز صحیح دانست.

    مانند اینکه دستان را به زیر آب برد یا حتی در آب شناور شد!و کشاندن مقداری آب به سر نیز تنها با دست کشیدن نیست و ممکن است این مقدار کم آب بصورت پاشیدن آب نیز انجام گیرد!

    متاسفانه تقلید کورکورانه باعث شده عده ای مسلمان خیال کنند وضو گرفتن بایستی حتما با دست صورت گیرد و الا باطل است!!

    و خیال می کنند رساندن آب بر سر ، فقط با دست کشیدن است!

    و اینست که مسح پاها را با دست کشیدن بر پشت پا کافی می بینند!!

    و این یک اشتباه بسیار بزرگ است که بی توجه به لغت قرآن شایع شده است!

    اینکه اهل سنت حکم شستن پاها را الزامی می دانند سببش بسیار قوی ست ولی متأسفانه عده اى اجازه ى فكر كردن را از عوام مى ربايند!

    سبب الزامی شدن شستن پاها و معطوف شمردن آن به فعل شستن ( فاغسلوا ) اینست که در ذکر پاها (( وَأَرْجُلَكُمْ )) حرف ” ب ” وجود ندارد که با مقدار کم كشاندن آب به پاها و خیسی آب کفایت کند.

    بلکه اطلاق کلمه ی (( وَأَرْجُلَكُمْ )) خود بمعنای اینست که و تمام پاها مورد بحث است و نه مقداری یا قسمتی از آن.

    يعني ته پاها و بین انگشتان و پشت و رویش نیز داخل است.

    و اینست که تمام پاها را نمی توان با دست خیسی که بعد از کشاندن به موهای پیشانی ( حتی اگر طرف کچل هم باشد !! ) حسابی خشک شده ، با آب خيس كرد!

    زيرا مسح آب يعني رسيدن آب به آنجا و نه اينكه خود را فريب دهيم و بگوییم:

    خوب، اولش دستمان خیس بود حالا خشک شده اشکالی ندارد حتی با وجود اینکه اثری از آب در دستان نباشد!

    پس مسح یعنی رساندن آب و اینکه اثر آب به آنجا برسد.

    و عبارت ” مسح ” در زبان عربی استعمال همیشگی دارد و همیشه به معنای پوشش و رسیدن ا ست.

    مانند عبارت ” مسح السکانی ” يعني شمارش و زير نظر گرفتن تعداد سکان یک شهر یا کشور.

    یا ” مسح الأمني ” یعنی به زیر پوشش امني قرار دادن یک منطقه ( مانند مناطق جنگی عراق که همیشه تحت پوشش سربازان آمریکایی و پلیس منطقه ایست !!)

    پس ” مسح ” بمعنای نوعی پوشش است و فرقش با شستن در اینست که در شستن ، مقدار بیشتری آب مصرف می شود و در مسح آب ، به کمترین مقدار اکتفا می شود تا فقط اثر آن بماند.

    و این حدود خداوند است تا کسانی با اسراف در آب ( آبها را در كوچه و مسجد روان سازند! ) ، به خداوند نسبت زور ندهند زیرا تکلیف یا امر خداوند همیشه واضح است.

    و اینکه خداوند در این آیه حداقل حدود را نشان داده برای این است تا در سخت ترین حالت نیز امکان عمل بدان میسر باشد.

    و هرگز به این معنا نیست که : بیشتر از آن حد مایه ی باطل شدن است!

    و اگر الله تعالی بعد از آن نفرموده بود :

    إِلَى الْكَعْبَيْنِ ( تا دو كعب )

    ما ملزم می شدیم تمام پاهایمان را تا رانها بشوییم!

    ولی خداوند حدود پاها را از دوبرآمدگی دو طرف پاها بالاتر نبرده است تا فقط منطقه ی پایین کعبین مد نظر باشد.

    حال باز به آیه برگردیم که با خطاب جمع آمده است:

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ

    اى کسانى که ايمان داريد، هرگاه بسوى اداى نماز بپا خواستید

    فَاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ

    بايد: (۱) صورت خود را بشوييد، (۲) دست هايتان را تا آرنجها بشوييد،

    وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ (۳) به سرهاى خود مسح آب بکشيد ( مقدار کمی آب برسانيد )

    وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ ….

    و (۴) پاهايتان را تا دو قوزک پا بشوييد.

    در کنار شستن دستها ( وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى) تا حدود آرنجها ( الْمَرَافِقِ ) بصورت جمع آمده است که طبیعی ست زیرا دستها یعنی دستان مجموعه ای افراد که هر فرد دو آرنج دارد و در مجموع می شود : آرنجها !

    ولی متوجه می شویم در کنار یاد آوری ” أَرْجُلَكُمْ ” پاها دیگر سخن از قوزکها نیست والا می بایست اینچنین باشد:

    و أرجلكم إلى الكعاب …

    و پاهایتان را تا قوزکها ..

    و بجایش آمده :

    و پاهایتان را تا دو قوزک … الْكَعْبَيْنِ

    و همه می دانیم مجموعه ی افراد بیشتر از ۲ کعب دارند!

    و فقط این اشاره ایست به این حقیقت که هر پا دارای دو کعب است.

    و اهل تشیع بدستور ملاهای بی سواد حق ندارند حتی بدانند ۲ کعبشان کجاست!

    و اینست که به استخوان برجسته ى جلو پایشان می گویند ” کعبین “!

    در حالیکه با این حساب هر پایشان یک کعب بیشتر ندارد و اینست که در این آیه می بایست برای طرفداری از آنان بمانند ” مرافق و ایدی ” از ” کعاب و ارجلکم ” استفاده می شد!

    همانطور که هر دست یک “مرفق ” داشت و خداوند ” مرافق ” را در کنار ” ایدی ” آورده بود.

    امیدوارم اهل تقوی متوجه باشند که نماز فقط با وضوی صحیح درست است و نقص در وضو یعنی کم کردن حدود خداوند.

    و ما اجازه ندارم حدود خداوند را کم و ناقص کنیم .

    ولی می توانیم بیشتر از آن را به نیت اجر بیشتر عمل نماییم .

    مانند رساندن مسح آب به تمامی سر هم برسانیم.

    و شستن صورت را با آب به گردن و گوشها هم برسانیم.

    ( و اينست كه اهل سنت با اقتدا به رسول الله صلى الله عليه و سلم ، رساندن آب به بينى و دهان نيز براى نظافت عملى مستحب مى دانند )

    و شستن پاها را به بالای کعبین هم برسانیم.

    و همین امر در باره ی زکات و انفاق مال نیز صحیح است :

    می توانیم بیش از حدود زکات از مال خود انفاق کنیم که این عمل باعث ” باطل شدن زکات ” که نشده بلکه باعث اجر بیشتر است.

    اللهم اهدني واهدِ بي

    #2956

    حقیقت
    کاربر
    باسلام خدمت خواهر کرامی امه الله جزاکم الله خیرا :ولی ازجناب عالی درخواستی را دارا هستم :طرح موضوعات عالی بوده ولی درخواستم اینست که هنکام درج مطلب لطفا منابع یا ساحب فتوا ویا اکر ازخودت میباشد اینرا در در هتکام درج مطالب روشن فرمایید؟ که در غنی کردن مطلب خیلی .روری و مفید میبا شد والسلام علی من التبع الهدی ودین الحق .التماس دعا اخکم فی الله ؟
    #2959
    ممنون از توجه تان. آيات قرآن كه با آدرسش نشان دادم بقيه ى سخنان را هم مى توانيد خودتان بررسى كنيد و درصورت خطا يا صواب بودن تذكر فرماييد.

    دوست عزيز اعتقاد شخصى ام اين است كه فريب نام و آدرس نخوريم مثلاً با ديدن نام عالم مشهورى چشم بسته تسلیم سخنان و نظراتش شویم!
    بایستی ” سخن ” ما را جذب نماید نه ” سخنگو “!

    #2960

    حقیقت
    کاربر
    با سلام مجدد /خدمت امه الله وبه امید رستکاری در جها نین انشا الله :دوست ارجمند منضور من از درج ساحب قول این نیست که از روی نا مش سخنش را بسنجم و قبول نما یم بلکه دوست دارم هر مطلبی را که میخوانم بدانم سا حب این مطلب کیست وچیست؟؟نه چیزدیکری وفقط همین . چنا نچه امام مالک ره مبفرمایید هرسخنی قا بل قبول ویا رد میبا شد الا قول سا حب این قبر(رسول الله علیه اصلاه والبرکاه ). ومنضور دیکر که داشتم خوشحال میشدم که جناب عا لی خود سا حب این اقوال (در فهم قران ) را دارا با شی که انشا الله خدا وند علیم مارا در این مسیر خطیر یاری فرمایید .والسلام علیکم .
    #3007

    hamidyavari
    کاربر
    سلا م دوست عزیز
    حال به نکاتی که عرض می کنم توجه کنید:

    قيد «الى المرافق»، براى بيان محدوده‏ى شستن است، نه جهت شستن. از آنجا كه كلمه‏ى «يَد» در زبان عربى، هم به دست، از انگشتان تا مچ و هم به دست، از انگشتان تا آرنج و هم به دست، از انگشتان تا كتف، اطلاق مى‏شود اين آيه مى‏فرمايد: در وضو، دست تا آرنج را بشوييد، نه كمتر و نه بيشتر.در واقع کلمه الی برای رفع ابهام است تا مسلمانان شستن دست را از ارنج حساب کنند نه از کف دست و…
    «شافعى» مى‏گويد: در اين نكته كه شستن دو مرفق در وضو واجب است، ديدگاه مخالفى سراغ ندارم. و در قرآن شريف نيز «الى» به مفهوم «مع» آمده است؛ از جمله در اين آيه شريفه كه مى‏فرمايد: و لا تأكلوا اموالهم الى اموالكم.(24) دارايى آنان را به همراه دارايى خويش نخوريد.
    منظور از مسح اين است كه انسان دستان خود را به چيزى بكشد، بسان دست كشيدن بر پيشانى كه به منظور گرفتن عرق انجام مى‏شود.
    اما در مورد مسح پا:
    1 – از «ابن عباس» آورده‏اند كه وضوى پيامبر را اين‏گونه وصف مى‏نمود كه: «فمسح على رجليه»،(25) آن حضرت روى دو پاى خويش را در وضو مسح مى‏فرمود. 2 – و از آن حضرت آورده‏اند كه فرمود: «ان فى كتاب اللّه المسح و يأبى الناس الا الغسل.»(26) در كتاب خدا، فرمان مسح پاها آمده؛ امّا مردم پاها را در وضو مى‏شويند. 3 – و نيز فرمود: «الوضوء غسلتان و مسحتان»(27) وضو، دو شست‏شو و دو مسح مى‏باشد؛ كه منظور از دو شست‏شو، شستن دو دست و چهره، و منظور از دو مسح نيز، مسح سر و دو پاست. و «قتاده» با الهام از اين سخن مى‏گويد: خدا دو شستن و دو مسح را در وضو واجب ساخته است.

در حال نمایش 5 نوشته (از کل 5)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.