Home › انجمن ها › شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت › (مهم) روافض مشرک هستند به علت زیر:
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط mojahed.din در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9268شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9269
قول خدا هم لتبین للناس ما نزل الیهم است. بعد این مبین کسی است که ما ینطق عن الهوی است. یعنی هر چه که بگوید همان است که خدا فرموده. این راه اثبات است. اما 1990 باز هم حواسش نبوده که بحث چه بوده. نویسنده اولیه تاپیک در پی اثبات خدایانی غیر الله برای شیعه بوده اما این فرد دنبال بحث توسل است به اهل قبور.
بنده چون بنای بر جواب به مجاهد داشتم دمبال کننده مطلب بودم. اما تا اینجا بحث دو شق شده. شق اول همچنان بی جواب است. اینها نتوانسته اند خدای دوم را برای شیعه اثبات کنند. شق دوم هم اهل قبور هستند که همان آیه22 فاطر جواب اینها را داده. ” تو شنوا کننده اهل قبور نیستی ” این عبارت تنها و تنها توان پیامبر بر شنوا کردن مردگان را بنا به ظاهر قرآن نفی میکند. بقیه موارد را چه میکند؟
من هم ننوشتم که بدون اذن بوده. لکن عیسی فرموده ” من زنده می کنم ” به اذن خدا. یعنی فاعل من هستم. مدعی هم نشدم که کس دیگری هم کرده. بحث هم این بود که اگر کار خدایی کردن دلیل بر خدا بودن است، اولین خداهای ادعایی همان پیامبران هستند. یکی هم عیسی. و این یک مثال بود. طیف 1990 طلب برخی امور را شرک می دانند چرا که معتقدند این امور را خدا انجام می دهد. خب زنده کردن مرده کار خداست. خلق کردن کار خداست. اما ملت رفته اند از یک پیامبر که مبلغ توحید است خواسته اند که مرده را زنده کند. این کار خدایی است. پس آن مردم مشرک هستند چون طلب کار خدایی ار مخلوق کرده اند. آن پیامبر هم خداست. چرا؟ چون کاری کرده که خدا می کند. حالا با اذن خدا بوده؟ ذیگر فاجعه تکمیل میشود. خدایی که توقع موحد بودن دارد درخواست مشرکانه ملت را اجابت میکند و به پیامبرش اجازه می دهد که کار او را انجام دهد و خدا شود.
همه این توضیح طبق عقیده و نوشته های مدعیان توحید این سایت است که سنی هستند. حالا این کار خدایی چه یکبار باشد و چه دائمی باشد فرق میکند؟ طرف کار خدایی کرده.
بالاتر از همه اینها، هدایت کردن است. فرموده ان علینا للهدی. و در آیات متعدد فرموده ما هدایت میکنیم. الله هدایت می کند. نتیجه اینست که هدایت مردم کار خداست. حالا چرا برخی مدعی هدایت هستند؟ اینها خدا هستند؟ خداوند در امر هدایت هیچ معاونی در قرآن برای خودش معرفی ننموده. اینها چه کاره هستند؟ این همان ” دأب ” خداوند متعال است که نوشته بودم. اگر امثال 1990 این را بیابند موضوع حل است انشاء الله.
خدای سنی های این سایت مثل خدای سایر سنی های سایت های سنی دیگر دارای آلزایمر بوده. چراکه وقتی قرآن را نازل می فرموده کلی آیه متناقض با هم فرستاده. مثل یا ابانا استغفر لنا ذنوبنا مثل 64 نساء. مثل 35 مائده. مثل 45 بقره. خدای سنی های سایتهای سنی است و هیچ راهی برای اصلاحش نیافته ایم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9270و چون خداوند کیفیت احیا را معلوم نکرده و من هم مانند برخی از ملت علم غیب ندارم، نظری هم ندارم. لکن چرا خداوند آنها زنده می داند؟ و فراموش نکنیم که آدم زنده می بیند. می شنود. اما این کسی که خدا او را زنده می داند، کیفیتی این اعمالش چکونه است را کی می داند؟ کسی می تواند به دلیل ندانستن منکر هم بشود؟
آن قرآن17هزار آیه ای هم جدای از اینکه صحیح است یا نیست باید دانست منظور از آیه چیست و این شماره گذاری فعلی چه میزان حجت است. آیات از سوی خداوند با شماره آیه و صفحه نازل می شدند؟ و کافر دانستن قائل به تحریف هزینه گزافی برای طیف 1990 ندارد. آیه رجم از کیست؟ رضاع؟
من مدعی عدم کفایت نشدم. آیه ای نوشتم که می گوید خدا و مومنین. نماز و صبر. کدام اینها خدا هستند؟ نماز؟ صبر؟ مومنین؟ این بنده خدای مورد قبول خودش، دنبال اینست که از من آیه بگیرد اما قبلش باید این تعارض را رفع کند. رو به جلو رفتن که راه حل نیست. خداوند انحصار کفایت و استعانت را خودش شکسته. چگونه باید حلش کرد؟
و باز هم متوجه فرق بودایی با من نشده. من قائل لا اله الا الله هستم. بودایی چه می گوید؟ اگر لا اله الا بودا نگوید در ضعیف ترین مرتبه معتقد به الوهیت بودا است. من نیستم. همین حرف من راه را برای هرگونه ادعایی از طرف این طیف می بندد که مدعی پرستش غیر الله از سوی من هستند.
نکته تکراری هم اینجاست. اولا نویسنده اولیه تاپیک من دون الله را چیز دیگری دانسته و نشان از عمق بیسوادی او بوده. این یکی اومده و دیده قابل توجیه نیست برای همین طرف دیگر سکه را گرفته. مورد چهارم که نوشته خالق یا مخلوق. کی گفته خالق؟ و اگر مخلوق باشد ممتنع است که قدرت داشته باشد؟ و آیا لزوما باید یک دستی از قبر خارج شده و مطلب را توی جیب طرف قرار دهد؟ اگر اینست چرا هیچ کس دست خدا را در جیبش احساس نمی کند؟ همان خدای اهل سنت که دست دارد مثل من و شما. بالاخره او روزی دهنده است. شماره حساب هم ندارد که پیگیری کنیم ببینیم در گدام بانک است که از آنجا حقوق ملت را برایشان واریز میکند.
و ببینید که من نوشتم امام را از قرآن ثابت می کند. این آمده و عدد هم تعیین کرده. و البته چون این طیف اصولا امامت را قبول ندارند لذا دلیلی هم ندارد که من اعتقادی که بخشی از آن مبتنی بر امامت است را برایشان ثابت کنم. دلیل اینست که من در دین خود اصولی دارم که طبیعی است سایر ادیان نداشته باشند. آن اسلامی که خداوند فرموده فقط یکی است و من مدعی هستم آن است که من پیروی میکنم، آن اسلام امامت هم دارد. و به مناسبت در تاپیک های مربوطه آن را بررسی کرده و مطلب را تمام کرده ام. اما آلزایمر خدا به مخلوقش هم سرایت کرده و این به من ارتباطی ندارد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9271و باز هم مشکل این بنده خدای مورد قبول خودش اینست که فکر میکند شیعه قدرت داشتن را بالاسقلال می داند. به اذن خدا نمی داند.
جان هر کس دوست دارید این را تحلیل کنید؛
ایاک نعبد و ایا ک نستعین…….. و استعینوا بالصبر و الصلوة
الیس الله بکاف عبده…………..یا ایها النبی حسبک الله و من اتبعک من المومنین
این همان چیزی است که نوشتم ” دأب ” خداوند متعال است. دأب می دانید چیست؟
همه ما میبینیم. خدا هم می بیند. میشنویم او هم میشنود. قدرت داریم او هم دارد. حیات داریم او هم دارد. فرق ما با خدا چیست؟ میلیاردها خدا وجود دراد. نه؟ خدایی که انفس را میگیر و این قدرت را به ملکی داده در عین حالی که خودش به آن املک است، آن ملک را اله کرده؟ یمیت کار خداست. توفی انفس کار خداست. ملک الموت الذی وکل بکم همین کار را می کند. اله است؟ ما که نتونستیم اما شما به او بگویید که تامل کند بر نوشته اش.
همان 3 زمر کفایت می کند برای اینکه ملت دارای فهم، بفهمند که مشرکین قائل به اله دیگری هم بوده اند. نعبدهم.
مثل زن نوح و لوط.
مادر مومنین بودن دلیل بر مومنه بودن آن زن است؟ عجب.
در علل الشرائع در همان جایی که قبلا گذاشته بود جواب را دیده. من هم از پیامبر بالاتر نیستم که. خدا به رسولش فرموده و ذر هم فی خوضهم یلعبون. اگر در خانه کس است یک حرف بس است. بنده علاقه به نقاشی ندارم.
دوستان بروند و 5 منافقون و 61 نسا را ببینند. آنچه که موجب نفاق است به پیامبر ارتباط دارد.
و سوالی از خوانندگان؛
داستان حسبنا کتاب الله را احتمالا شنیده اید. گوینده آن از کجا می دانسته که پیامبر می خواهد از اصول دین بگوید؟علم غیب داشته؟ اگر داشته پس خداست. اله است. اگر نداشته آیا نمی دانسته که من یطع الرسول فقد اطاع الله؟ اطیعوا الله و اطیعوا الرسول رو نشنیده بوده؟ ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی را نشنیده بوده؟ رایت المنافقین یصدون عنک صدودا را نشنیده بوده؟ فاتبعونی یحببکم الله را چی؟
اگر اولی باشد که هیچ. ما کاری با او نداریم. اگر دومی باشد که هست، منافق است و ان المنافقین فی الدرک الاسقل من النار. حالا حرف منافق را قبول می کنید؟ دلیل دیگر برای اینکه مومن نیست همین آیه حسبک الله و من اتبعک من المومنین است. اگر مومن بود پیامبر را تبعیت می کرد در اجرای فرمانشان.
این بنده خدا باز هم یادش رفته که ابتدای متن من را بگذارد. این بنده خدای مورد قبول خودش، هر جا آیه ای مستند می گردید فورا می نوشت ” آیه برای زمان حیات است. آیه برای زمان جنگ بوده. آیه برای منافقین بوده. آیه برای چه و چه و چه و چه بوده ” . من هم از روی دستش تقلب کردم.
این بنده خدای مورد قبول خودش این عبارت را ” در کجای دین – خدا و قران – خدا گفته است که حق با علی است ؟؟ ” در تاپیک اولیه ادعای روافض بایید بریم جنهم به تاریخ9/2/93 در شماره 50 نوشته و بعدا که بنده به آن استناد کرده ام هرگز آن را رد ننموده است.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9272اگر پیامبر آب نمی دادند دلیل بر ناتوانی بود؟ الان همه مردم جهان جمع بشوند و یک صدا بگویند که خدایا یک لیوان آب بده. خدا می دهد؟ اگر ندهد یعنی ناتوان است؟
قبلا هم برای این طیف نوشته بودم که آیاتی هست که برای پیامبر مقام گواه قائل شده اند. این شان شهادت لازمه اش چیست؟
ضمنا نوشته بود تهمت به اصحاب و زنان نبی؛
تا جاییکه شناسنامه خودم را دیده ام من از صحابه ای نبودم که گفتم زن نبی آره. دختری هم ندارم که به عقد نبی درآورده باشم و بروم نزد نبی و بگویم که این آبروی من را برده و آره. یادم هم نیست که در حدیبیه بوده باشم و در رسالت نبی شک کرده باشم. نام عمویم هم عباس نیست که با او نزد یکی رفته باشم و بگویم که تو و نفر قبلی تو آره. بت فروشی نکرده ام. شراب فروشی نکرده ام. سعد را به یه کارهایی امر نکرده ام. زنا هم نکردم که حاکم هم رفاقتی بی خیال بشه. اصلا پیامبر را هم ندیده ام که از او حدیث دروغین شنیده و نقل کنم. یاد هم ندارم که سر سفره نشسته باشم و جای سیر شدن خسته شده باشم آن هم در اثر نفرین نبی. آیه ای هم برای من با لفظ مثنی نازل نشده که بگوید مومنه و …. نیستی. چون اصولا زن نیستم. تا به حال محلی به نام صفین هم نرفته ام تا در سپاهی باشم که در آن سپاه عمار حاضر نبوده. اصولا از شتر هم می ترسم و دنبالش راه نمی افتم. کاری هم به ارب ملت ندارم که چقدر بر آن مسلط هستند. کسی را هم با لگد نزده ام که فتقش عیب پیدا کند. بابام هم ادای کسی رو درنیاورده تا همون شکلی باقی بمونه. در جایی هم نبوده ام که سگ داشته باشه و قسم دروغ یاد کنم. حکم تیمم را هم می دانم. بدعتی هم درست نکرده ام که بعدا بگم چقدر خوبه. اذان صبح رو هم حالی به حالی نکردم. از کوزه ای که آب می خورم کسی آب نخورده که مست بشه و بعدش … . مانع از پیامبر هم نشده ام. جاء فاسق هم برای من نیست. توی هیچ غاری هم نبودم که اذ یقول بشم…………… . خب اگر من این کارها را نکرده ام، کی کرده؟
قصدم مطرح کردن این چیزها نبود. خواستم بگم که تخرخر هم حدی دارد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9367با سلام .
اینکه گفته ای (خوانندگان محترم دقت کنند چرا که دیگر خطابم به 1990 نیست.)
به لحاظ اینکه من دست این آقا را رو کردم که در تاریخ 17/4 گفته بود :
(خدا چرا آنها را کاذب می داند؟ برای اینکه می گویند می پرستیم یا برای اینکه میگویند هدفمان تقرب است؟ اگر اولی باشد که ما را با شما کاری نیست. بروید و تیله بازی را ادامه دهید. اگر دومی است که هست، دقت کنید که آنها می کویند می پرستیم.)
برادرم کور خوانده ای .
من شما فریب کاران را خوب می شناسم و دست شما را برای همه رو میکنم .
می خواهی با فریب کاری عقیده ی باطل خود را ثابت کنی .
خودتان موضوع را اولی ودومی میکنی و اولی را می پرستیم مطرح می کنی و دومی را تقرب و بعد دو مرتبه دومی را هم می پرستیم مطرح می کنی !!
و تقرب جستن را که اصل موضوع ایه 3 زمر می باشد را با فلسفه بافی ماست مالی می کنی !!!
و با این مغلطه بازی و فریب کاری می خواهی خواننده را فریب بدهی و من از خوانندگان می خواهم که این فریب کاران را بهتر و بیشتر بشناسند .
و خود همین نوع فریب کاری ها نشان دهنده ی این است که توسل به من دون الله باطل است .
و همچنین طبق ایه 38 زمر .
اینکه گفته ای (پرستش لازمه اش وجود اله می باشد. این مشرکین مقر به وجود اله دیگری برای خود بوده اند.)
(وَاتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا)(3 فرقان)
و ایه ی ((أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا)
معلوم می شود که اله شامل حتی نفس انسان و همچنین خود انسان هم می شود .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9369اینکه گفته ای (اما در مقابل نوشتیم که شیعه تهلیل می گوید و در آن جز الله کس دیگری را وارد نمی کند. یعنی این عقیده را دارد که اله فقط الله است.)
در زیارت جامعه کبیره می خوانند 🙁إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ وَ فَصْلُ الْخِطَابِ عِنْدَكُمْ)
که مخالف صریح ایات قران می باشد :
(إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ)(25 غاشیه)
(ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم)(26 غاشیه)
(وَاللَّـهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ ۖ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ ۗ إِنَّ اللَّـهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ)(20 غافر)
و همچنین امام زمان را حاضر و ناظر میدانید و همچنین شیعه اعتقاد دارد امامان (لا فرق بینک و بینها الا انهم عبادک و خلقک) و صدها حدیث دیگر …
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9373اینکه گفته ای (ضمن اینکه اگر ایراد به تقرب جستن باشد باید خداوند را مواخذه کرد که چرا فرموده و ابتغوا الیه الوسیله. اینجا هم بحث تقرب است.)برادرم چرا ادامه آیه ی 35 مائده را قیچی کردی ؟؟؟
خداوند به اعمال صالح توسل را جایز دانسته است نه به مرده و اهل قبور .
چرا مغلطه بازی می کنی و خلطا مبحث می کنی ؟؟؟
و همچنین چون خداوند شارع مقدس است اگر می گفت که به رقصیدن هم توسل بجویید ما هم انجام می دادیم .
اینکه گفته ای (. که اگر این باشد باید گفت خداوند به عده ای که فقط او را می پرستیده اند اتهام شرک زده است.)
برادرم اگر فقط او را می پرستیدند که مشرک نمی شدند ؟؟؟
خداوند در ایات دیگری به صراحت بیان نموده که مشرکین خداوند را به عنوان رزاق و خالق و مدبر امور و… قبول داشتند .
اینکه گفته ای (بنده نوشتم که اله یعنی چیزی که پرستش میشود. دقت کنید اول تعریف دادم بعد یک مصداق نوشتم.)
برادرم ما نیز با این مصداق حرف تو را نقض می کنیم :
(وَاتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا)(3 فرقان)
و ایه ی ((أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا)
معلوم می شود که اله شامل حتی نفس انسان و همچنین خود انسان هم می شود .
اینکه گفته ای (بنا به حرف 1990 تمام منافقین هم مسلمان واقعی هستند. چون عامل بوده اند)برادرم در ابتدا گفته ای خطابم 1990 نیست ولی اینجا حرف دروغی را به من نسبت می دهی !!
من هم در کجا گفته ام که منافقین هم مسلمان واقعی هستند چون عامل بوده اند ؟؟!!!
برادرم انسان هم باید اعتقاد به دین اسلام داشته باشد و هم به آن عمل کند .
و هر فردی که عملی را انجام دهد و به آن اعتقاد نداشته باشد می شود ریا کار و منافق .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9374اینکه گفته ای (. من نوشتم که شرک درونی است. یعنی به صرف عقیده یقه طرف را می گیرند. نه به صرف عمل.)برادرم پس با این گفته شما افرادی پیامبر را کتک کاری می کردند و بعد می گفتند که ما ایمان و عقیده ی درونی به خدا و پیامبر داریم ایرادی نداشت ؟؟!!
و اگر فردی هر روز بت های بودا و حسین باراک اوباما و … را سجده کند و بگوید که من ایمان و عقیده ی درونی به خدا و پیامبر دارم به استناد شما ایرادی ندارد ؟؟؟!!!
امیدوارم که شما عبد حسین باراک اوباما نباشید !!
اینکه گفته ای (یعقوب و فرزندانش مشرکین درجه اول هستند.)
برادرم چرا دروغ می گویی ؟؟؟
کجا حضرت یعقوب عمل مشرکانه انجام داد ؟؟!!!!
و پیراهن یوسف پیامبر که به عنوان معجزه فرستاده شد تا چشمان پدر به اذن خدا بینا شود به لحاظ خود پیراهن پیامبر نبود چون هم پیراهن قبلی یوسف در نزد یعقوب وجود داشت و هم پیراهن یعقوب پیامبر وجود داشت اما چشمانش را شفا نداد .
و عمل فرزندانش که ظالم بوده اند و یوسف پیامبر را به چاه کردند و پدرشان را اذیت کردند مورد پسند شما می باشد .
اینکه گفته ای (در جای دیگری به مناسبتی نوشتم که ” الله ” مورد اعتراف مشرکین اگر همین الله ما باشد، چرا در جای دیگر می فرماید که اگر به انها ناسزا بگویی انها خدا را ناسزا میدهند؟)
برادرم در چندین آیه به صراحت آمده که مشرکین همین الله ما را به عنوان رازق و خالق و … قبول داشتند و به عنوان نمونه ترجمه ایه 31 سوره یونس را با ترجمه ایت الله مکارم شیرازی می گذارم :
(بگو: «چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی میدهد؟ یا چه کسی مالک (و خالق) گوش و چشمهاست؟ و چه کسی زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون میآورد؟ و چه کسی امور (جهان) را تدبیر میکند؟» بزودی (در پاسخ) میگویند: «خدا»، بگو: «پس چرا تقوا پیشه نمیکنید (و از خدا نمیترسید)؟!)
اینکه گفته ای (. مثلا یکی مرده زنده میکند دیگری ماه را نصف می کند.)
برادرم آن عمل ها با اذن خدا و برای نشان معجزه نبوت بوده آن هم همیشگی نبوده است .
آیا حضرت عیسی وارد قبرستان می شده همه را زنده می کرده و یا در تمام دوران زندگیش مردگان را زنده می کرده ؟؟؟!!
و اگر پیامبر اسلام چنین قدرت دائمی داشت که همیشه می توانست ماه را نصف کند پس باید در تمام زمانی که جنگ رخ می داد زمین را و یا کوه ها را باز می کرد و دشمنان خود را به درک واصل می کرد .
اینکه گفته ای (این 1990 اگر توانست لفظ یعبدون را ترجمه کند یا از قرآن حذف کند حرفش مقبول است.)
برادرم می گویند دروغگو حافظه ندارد !!
شما به صراحت گفته ای (خوانندگان محترم دقت کنند چرا که دیگر خطابم به 1990 نیست.)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9375اینکه گفته ای (بعد این مبین کسی است که ما ینطق عن الهوی است. یعنی هر چه که بگوید همان است که خدا فرموده.)برادرم اولا : در کجای ایه 3 سوره نجم گفته است که هرچه در قران ریشه نداشته باشد هم وحی الهی می باشد ؟؟؟!!!
و همچنین از ایه 5 سوره نجم مشخص می شود که انچه را خداوند نازل کرده ان هم الا وحی یوحی است .
دوما : اگر پیامبر رفته باشد به درب یک مغازه ای و قیمت یک من خرما را سوال کرده باشد وحی الهی بوده ایا عین قران بوده ؟؟؟!!!
و اگر پیامبر گفته لباس من کثیف شده بشویید وحی الهی بوده ایا عین قران بوده ؟؟؟!!
اگر پیامبر گفته امروز فلان غذا را درست کنید ایا وحی الهی بوده ایا عین قران بوده ؟؟!!!!!
و پیامبر که برای افرادی استغفار کرد پس چرا خداوند گفت اگر 70 بار استغفار کنی فایده ای ندارد ؟؟؟
و پیامبر طبق ایه ی اول سوره ی تحریم که حلال خدا را بر خود حرام کرد مگر عین قران بوده ؟؟
و این مسائل را یک بچه ی دبستانی هم می فهمد ولی شما چرا نمی فهمید ؟؟
و خداوند در قران به صراحت گفته است (فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ) (ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : بوسیله قرآن، کسانی را که از عذاب من میترسند متذکّر ساز (وظیفه تو همین است))
و اگر می خواهی بیشتر وظائف پیامبر را بدانی کلمه بلاغ و ارسلناک و ما انت و … را سرچ کن .
اینکه گفته ای (. اما 1990 باز هم حواسش نبوده که بحث چه بوده.)
برادرم من حواسم جمع است و اگر حواسم جمع نبود فریب کاری ها و دغل بازی های شما را نمی توانستم عیان کنم .
مثلا در تاریخ 17/4 گفته بود :
(خدا چرا آنها را کاذب می داند؟ برای اینکه می گویند می پرستیم یا برای اینکه میگویند هدفمان تقرب است؟ اگر اولی باشد که ما را با شما کاری نیست. بروید و تیله بازی را ادامه دهید. اگر دومی است که هست، دقت کنید که آنها می کویند می پرستیم.)
برادرم کور خوانده ای .
من شما فریب کاران را خوب می شناسم و دست شما را برای همه رو میکنم .
می خواهی با فریب کاری عقیده ی باطل خود را ثابت کنی .
خودتان موضوع را اولی ودومی میکنی و اولی را می پرستیم مطرح می کنی و دومی را تقرب و بعد دو مرتبه دومی را هم می پرستیم مطرح می کنی !!
و تقرب جستن را که اصل موضوع ایه 3 زمر می باشد را با فلسفه بافی ماست مالی می کنی !!!
و با این مغلطه بازی و فریب کاری می خواهی خواننده را فریب بدهی و من از خوانندگان می خواهم که این فریب کاران را بهتر و بیشتر بشناسند .
و خود همین نوع فریب کاری ها نشان دهنده ی این است که توسل به من دون الله باطل است .
و همچنین طبق ایه 38 زمر .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9376اینکه گفته ای (. لکن عیسی فرموده ” من زنده می کنم ” به اذن خدا. یعنی فاعل من هستم.)برادرم این گفته ی شما مثل این می ماند که ناسا فضاپیمایی در اختیار من قرار دهد و من به کره ماه بروم آنوقت ادعا کنم که خودم با قدرت خودم آمدم و …
اینکه گفته ای (. اما ملت رفته اند از یک پیامبر که مبلغ توحید است خواسته اند که مرده را زنده کند. این کار خدایی است. پس آن مردم مشرک هستند چون طلب کار خدایی ار مخلوق کرده اند.)
برادرم آن ملت اگر مومن به حضرت عیسی می بودند که چنین خواسته ای نمی داشتند .
آنها برای اثبات نبوت عیسی این درخواست را کردند .
و همچنین پیامبر ما در کجا یک مرده را زنده کرد ؟؟!!
اگر می توانست که عمویش حمزه و همسرش خدیجه را که محبوب او بودند زنده می کرد .
اینکه گفته ای (و در آیات متعدد فرموده ما هدایت میکنیم. الله هدایت می کند. نتیجه اینست که هدایت مردم کار خداست. حالا چرا برخی مدعی هدایت هستند؟ اینها خدا هستند؟)
برادرم طبق ایات متعدد قران هدایت به دست خداست و حتی پیامبر هم نمی تواند هدایت کند . (56 سوره قصص)
و همچنین برخی مدعی هدایت نیستند بلکه طبق ایه ی 110 آل عمران امر به معروف و نهی از منکر می کنند .
اینکه گفته ای (خدای سنی های این سایت مثل خدای سایر سنی های سایت های سنی دیگر دارای آلزایمر بوده. چراکه وقتی قرآن را نازل می فرموده کلی آیه متناقض با هم فرستاده.)
برادرم ما چون به قران اعتقاد داریم و به قران استناد می کنیم خدای ما همان خدایی است که خودش را به صراحت در قران معرفی کرده است .
و اما خدای شما همان مردگان و اهل قبور هستند که اعتقاد دارید :
که در زیارت جامعه کبیره می خوانند 🙁إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ وَ فَصْلُ الْخِطَابِ عِنْدَكُمْ)
که مخالف صریح ایات قران می باشد :
(إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ)(25 غاشیه)
(ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم)(26 غاشیه)
(وَاللَّـهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ ۖ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ ۗ إِنَّ اللَّـهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ)(20 غافر)
و همچنین امام زمان را حاضر و ناظر میدانید و همچنین شیعه اعتقاد دارد امامان (لا فرق بینک و بینها الا انهم عبادک و خلقک) و صدها حدیث دیگر …شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9377اینکه گفته ای (و چون خداوند کیفیت احیا را معلوم نکرده و من هم مانند برخی از ملت علم غیب ندارم، نظری هم ندارم.)برادرم خداوند وقتی کسی را بخواهد رسوا کند به دست خودش رسوا می کند .
خود شما اقرار کردی خداوند کیفیت احیا را معلوم نکرده پس چطوری علمای شیعه ایه ی 169 آل عمران توسل به امامان را برای فریب مردم مورد استناد قرار می دهند ؟؟؟
اینکه گفته ای (آن قرآن17هزار آیه ای هم جدای از اینکه صحیح است یا نیست)
برادرم امام زمان شما مگر وظیفه ندارد که مردم را هدایت کند و از گمراهی نجات دهد ؟؟!!
پس چرا احادیث شما را در طول این هزار سال تصحیح نکرده تا شما نگویید که این حدیث صحیح هست یا نیست ؟؟
اینکه گفته ای (آیات از سوی خداوند با شماره آیه و صفحه نازل می شدند؟)
برادرم بحث بر سر آیاتی که در اصول کافی گفته است که از قران حذف شده است و بحث بر سر تعداد صفحات نیست .
و نیز جمع قران طبق ایه 17 و 19 سوره ی قیامت بر عهده ی خداوند بوده و حفظ آن هم طبق ایه 9 حجر بر عهده خداوند بوده است .
اینکه گفته ای (. خداوند انحصار کفایت و استعانت را خودش شکسته. چگونه باید حلش کرد؟)
برادرم در کجا خداوند انحصار کفایت را شکسته ؟؟!!
اگر راست می گویی و دروغگو نیستی ایه ی آن را بگذار .
و هیچ کجا هم نگفته است که از مرده و اهل قبور استعانت بجویید .
و صبر و نماز هم عمل صالح خود فرد می باشد که مورد سوء استفاده قرار نمی گیرد و اشخاصی نمی توانند به این بهانه جیب مردم را خالی کنند و بر آنها تسلط پیدا کنند و هیچکس به صبر فرد دیگری متوسل نمی شود .
اینکه گفته ای (آیا لزوما باید یک دستی از قبر خارج شده و مطلب را توی جیب طرف قرار دهد؟ اگر اینست چرا هیچ کس دست خدا را در جیبش احساس نمی کند؟)
برادرم چشم ، قلب ، گوش ،زبان، مغز و … که خداوند به من داده است را احساس می کنم .
اما متاسفانه آن ناقص و معیوب ها نصیب شما شده است .
اینکه گفته ای (همان خدای اهل سنت که دست دارد مثل من و شما.)
برادرم چرا دروغ می گویی و به اهل سنت تهمت می زنی ؟؟؟
اهل سنت معتقد به خدایی هستند که خودش را در قران معرفی کرده .
اینکه گفته ای (بالاخره او روزی دهنده است. شماره حساب هم ندارد که پیگیری کنیم ببینیم در گدام بانک است که از آنجا حقوق ملت را برایشان واریز میکند.)
برادرم وقتی خداوند بخواهد کسی را رسوا کند و نفاق وی را آشکار کند با زبان خودش او را مفتضح می کند .
و بالاخره معلوم شد به آیات قران اعتقاد نداری که خداوند گفته است روزی دهنده منم .
و من قضاوت را به خوانندگان محترم واگذار می کنم و ببینند زمانی که تمام راه های فرار بر روی این افراد بسته می شود چطوری عقیده ی باطلشان عیان می شود .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9378اینکه گفته ای (. آن اسلامی که خداوند فرموده فقط یکی است و من مدعی هستم آن است که من پیروی میکنم، آن اسلام امامت هم دارد. و به مناسبت در تاپیک های مربوطه آن را بررسی کرده و مطلب را تمام کرده ام.)برادرم آن اسلامی که خداوند فرموده در قران به صراحت ذکر شده .
اگر آن اسلام امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر هم دارد پس باید در قران به صراحت ذکر شده باشد و اگر راست می گویی و دروغگو و کذاب نیستی امامت منصوص الهی پس از فوت پیامبر را از قران ثابت کن .
و اینکه گفته ای من در تاپیک های مربوطه آن را بررسی کرده و مطلب را تمام کرده ام چرا در روز روشن دروغ می گویی ؟؟؟
و تمام تاپیک های مربوط به سوالات من درباره ی امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر و وظائف امامان موجود است .
اینکه گفته ای (. اما آلزایمر خدا به مخلوقش هم سرایت کرده و این به من ارتباطی ندارد.)
برادرم وقتی خداوند بخواهد کسی را رسوا کند و نفاق وی را آشکار کند با زبان خودش او را مفتضح می کند .
و بالاخره معلوم شد به آیات قران و خداوند اعتقاد نداری .
و من قضاوت را به خوانندگان محترم واگذار می کنم و ببینند زمانی که تمام راه های فرار بر روی این افراد بسته می شود چطوری عقیده ی باطلشان عیان می شود .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9379اینکه گفته ای (مادر مومنین بودن دلیل بر مومنه بودن آن زن است؟ عجب.)برادرم خداوند همسران پیامبر را مادران مومنین دانسته و اگر مومن نمی بود که خداوند چنین صفتی به وی نمی داد .
اینکه گفته ای (در علل الشرائع در همان جایی که قبلا گذاشته بود جواب را دیده.)
برادرم چرا دروغ میگویی ؟؟؟
من در چندین جا از شما خواستم که موضوع قهر کردن و غضب ناک شدن حضرت فاطمه از حضرت علی به خاطر خواستگاری از دختر ابوجهل که در کتاب علل الشرائع شیخ صدوق جلد یک صفحه ی 184 و دیگر کتب شیعه آمده نشان دهنده ی این است که اولین فردی که حضرت فاطمه راغضبناک کرده حضرت علی است که پیامبر حدیث (فاطمه بضعه منی …) را گفت .
اینکه گفته ای (داستان حسبنا کتاب الله را احتمالا شنیده اید.)
برادرم اولین گوینده ی حسبنا کتاب الله خود خداوند است که به پیامبر گفته است (فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ) (45 ق) و به پیامبر گفته است که با این قران با کفار جهاد کن (52 فرقان) و به پیامبر گفته است با این قران در بین مردم حکم کن (213 بقره) و ده ها ایه دیگر …
پس شما طبق این ایات قران داری به خداوند توهین می کنی !!!
اینکه گفته ای (گوینده آن از کجا می دانسته که پیامبر می خواهد از اصول دین بگوید؟علم غیب داشته؟ اگر داشته پس خداست.)
برادرم خداوند وقتی بخواهد کسی را رسوا کند به دست خودش رسوا می کند .
این گفته ی شما بر علیه خود شما استفاده می شود که به دروغ می گویید خلیفه ی دوم میدانست که پیامبر می خواهد جانشین بعد از خود را تعیین کند و دوات و قلم خواست .
اینکه گفته ای (این بنده خدای مورد قبول خودش این عبارت را ” در کجای دین – خدا و قران – خدا گفته است که حق با علی است ؟؟)
برادرم شما همیشه ادعا میکردی که من منکر پیامبر شده ام و از شما خواستم در کجا من منکر پیامبر شده ام و چون نتوانستی ثابت کنی این خوانندگان هستند که قضاوت می کنند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9380اینکه گفته ای (اگر پیامبر آب نمی دادند دلیل بر ناتوانی بود؟ الان همه مردم جهان جمع بشوند و یک صدا بگویند که خدایا یک لیوان آب بده. خدا می دهد؟ اگر ندهد یعنی ناتوان است؟)
برادرم چرا خلط مبحث می کنی ؟؟؟
موضوع توسل به مردگان واهل قبور می باشد و رازق بودن خداوند با آیات متعددی ثابت شده است .
شما که قبول نداری به اعتقادات خودت مربوط است .
اینکه گفته ای (ضمنا نوشته بود تهمت به اصحاب و زنان نبی)
من از خوانندگان می خواهم که ببینند وقتی این افراد نمی توانند عقائدشان را مثل امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام و توسل به مردگان و اهل قبور و … از قران ثابت کنند مجبور می شوند به توهماتی رو بیاورند که مخالف صریح آیات قران می باشد .
خداوندی که از اینده و گذشته خبر دارد آیاتی مثل ایه ی 100 سوره توبه و 72 انفال و 11 انفال و … درباره ی مهاجرین و انصار و صحابه نازل کرده است .
ولی خزعبلاتی که آقای عبد حسین باراک اوباما گفته مخالف صریح آیات قران می باشد .بالاخره معلوم شد که این آقایان به آیات قران و خداوند اعتقاد ندارند .
و من قضاوت را به خوانندگان محترم واگذار می کنم و ببینند زمانی که تمام راه های فرار بر روی این افراد بسته می شود چطوری عقیده ی باطلشان عیان می شود .
و با روشن شدن این موضوع تمام آنچه قبلا می گفتند ما به مقدسات اهل سنت توهین نمی کنیم و آنها را برادر خود می دانیم بر باد رفت .
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
فراموش نشود که ایشان از اصل موضوع غافل مانده. من نوشتم که شرک درونی است. یعنی به صرف عقیده یقه طرف را می گیرند. نه به صرف عمل. مثلا الف می داند که سیانور(اگر درست نوشته باشم) مهلک است و عمدا لیوان آبی را که در ان سیانور حل کرده اند را می نوشد. این فرد کاری غیر از خودکشی کرده؟ با علم یک عملی را انجام داده که نتیجه اش را در اثر آن علم می دانسته. حالا همین فرد الف نمی داند که سیانور مهلک است. لیوان آبی به او می دهند که در آن سیانور حل شده و او مطلع نیست. اگر بنوشد و هلاک شود در این صورت با فرض اول برابر است؟ در کدام حالت معاقب است؟
شرک و توحید هم همین است. من می دانم که توحید یعنی اقرار به وحدانیت الله متعال. خلع انداد. نفی اشباه. شرک هم یعنی بر عکس این. حالا وقتی معتقد و مقر به توحید هستم چه کسی و بر چه مبنایی می تواند بگوید که من مشرکم؟
یا معتقد و مقر به وجود دو اله هستم. یا اله دیگری غیر از خدا. په کسی می تواند بگوید که من موحد هستم؟ فرض هم این است که در هیچ کدام از دو حالت فوق هیچ عمل خارجی انجام نمی دهم. شما را به خدا متوجه باشید که عقیده بر عمل مرجح است.
و البته باز یادآوری میکنم که عمل مشرکانه با عقیده مشرکانه متفاوت است. فراموش نکنیم که اگر صرف عمل دلیل بر شرک باشد، یعقوب و فرزندانش مشرکین درجه اول هستند. اما قرآن این موضوع را نمی پذیرد. عمل را مقدم بر عقیده نمی داند.
در جای دیگری به مناسبتی نوشتم که ” الله ” مورد اعتراف مشرکین اگر همین الله ما باشد، چرا در جای دیگر می فرماید که اگر به انها ناسزا بگویی انها خدا را ناسزا میدهند؟ ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله بغیر علم.
در سوره یونس در آیات قبلی فرموده آنها که برای خدا شریک میگیرید. احتمالا لازم نیست که دوباره بنویسم شرک یعنی چه. بماند که قرار بوده مدعیان شرک آن را تعریف کنند اما باز هم مثل همیشه…. .
اینکه من مدعی هستم امامم خلق خداست اثبات نیاز دارد؟ اینکه او را خدا نمی دانم اثبات می خواهد؟
او را داری صفات ذکر شده قبلی می دانم چرا که مطاع مطلق است. پس هر چه بگوید مورد قبول است. هر چه که بگوید صحیح است. این را هم نفهمیده است بودا برای بودایی خداست اما امام علیه السلام برای من خدا نیست. این تفاوت و این مطلب ساده را هم ملتفت نمی شود. خدا تنها الله است. هر چیز دیگری که هست فقط خلق خداست. حالا برخی درجاتی دارند که دیگران ندارند. مثلا یکی مرده زنده میکند دیگری ماه را نصف می کند.
این 1990 اگر توانست لفظ یعبدون را ترجمه کند یا از قرآن حذف کند حرفش مقبول است. وقتی من میگویم که نمی پرستم چون اله نمی دانم، چه کسی می تواند بگوید که می پرستی و اله هم می دانی؟ عالم به قلب من است؟ این که با عدم علم غیب قران منافات دارد به عقیده اهل سنت.