(مهم) روافض مشرک هستند به علت زیر:

Home انجمن ها شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت (مهم) روافض مشرک هستند به علت زیر:

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  mojahed.din در 10 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 91)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #9242

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    در ابتدا شما را ارجاع می دهم به نوشته مجاهد. ببینید که در ابتدا چه چیزی مطرح کرده و چه جواب گرفته و چگونه مسوول شده و چه جوابی داده.

    بعد بیایید مطلب جدید بنده را بخوانید و ایرادات را بر طرف کنید.

    عزیزم این کلمات فرار و مغلطه رو از هر کی یاد گرفتی معلومه که اساسی وجدانی شما کرده. رسوب و رسوخ در نسوج شما داده.

    3 زمر میفرماید ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ في‏ ما هُمْ فيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّار. یعنی چه؟ یعنی این مشرکین مدعی بودند که پرستش بت از سوی آنها برای تقرب به خداست. دقت کنید که پرستش نوشتم. پرستش و پرستش. میفهمید که پرستش . پرستش. پرستش یعنی چه؟ لازمه اش چیست؟ پرستش را میگویم. دقت کنید. پرستش.

    خدا چرا آنها را کاذب می داند؟ برای اینکه می گویند می پرستیم یا برای اینکه میگویند هدفمان تقرب است؟ اگر اولی باشد که ما را با شما کاری نیست. بروید و تیله بازی را ادامه دهید. اگر دومی است که هست، دقت کنید که آنها می کویند می پرستیم. یعنی بت را اله می دانند. اله. اله یعنی چیزی که مورد پرستش قرار می گیرد. این را از همه کسانی که بحث توسل را مطرح می کنند پرسیده ام در این سایت اما هیچ کس جواب نداده. چرا؟ چون آخر داستان معلوم است. عزیزم اله. اله یعنی مورد پرستش. خب وقتی هیچ شیعه ای هیچ کسی را اله نمی داند غیر از الله متعال و اقرار کننده به لا اله الا الله می باشد شما به چه حقی می گویید که مشرک است؟

    بماند که شرک یک عمل درونی است. یعنی من ممکن است مثل بعضی ها نماز بخوانم و واجبات را انجام دهم اما ذره ای ایمان نداشته باشم و بلکه دست از بتهایم برنداشته باشم. از طرفی ممکن است هیچ عملی انجام ندهم اما به دلیل اینکه مقر به وحدانیت هستم موحد باشم. میفهمید؟ شرک درونی است. یعنی اعتقادی است. به عمل مربوط نیست. ممکن است مشرک باشد و هیچ عملی از او دیده نشود. ممکن است موحد باشد و غیر عامل. یا کلا بر عکس. ملتفت هستید؟

    #9243

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    شما برای اینکه بگویید شیعه مشرک است محتاج هستید به اینکه تهلیل را از شیعه بگیرید و ثابت کنید که شیعه امام را نیز اله می داند.

    اینکه دعاهای شیعه را دلیل قرار می دهید کار بسیار ابلهانه ای است. چرا که در هیچ دعایی شیعه برای امام مقام الوهیت قائل نیست. و همین فاتحه تمام مباحث را می خواند.

    مطلب بعدی اینست که من معتقدم امام من چه حی و چه میت، توان انجام اموری را دارد. این شرک نیست. چرا؟ چون او را در نهایت مقاماتش و در نهایت قدیس بودنش یک عبد و یک خلق از مجموعه خلایق خداوند می دانم. شما میتوانی بیا خلافش را ثابت کن.

    بله من معتقدم که امام میشنود و میبیند و اموری را انجام می دهد. اما او را خدا نم یدانم. می دانم که او کارهایی میکند که به قول برخی خدایی هستند. مثل همان کاری که عیسی می کرد. اگر مرده را زنده کردن کار خدایی است و انجام دهنده آن خداست، پس عیسی خداست حتی اگر کارش معجزه باشد. چون کاری که مختص به خداست را انجام داده پس خدا می شود.

    اگر شفا دادن کار خداست پس زنبور عسل هم خداست. عسل او شفا می دهد.

    اینکه سنی جماعت دائما عربده می کشد که توسل شرک است این از روی جهل به اصل توحید و شرک است. همانطور که نوشتم شرک و توحید کاملا درونی هستند.

    حالا من میگویم که امام من میشوند. بر چه اساسی؟ او را شهید می دانم. قرآن فرموده که شهید در واقع زنده است اما نکته مهم اینست که کیفیت حیاتش را معلوم نکرده. پس من و شما حق نداریم که تعیین کیفیت کنیم. بلکه به ظاهر عمل میکنیم. در ظاهر این جسم دیگر تنفس و تحرک ندارد لذا میت است. اما خدا فرموده او را مرده نپندارید. لازمه برداشت شما اینست که این جسد را دفن هم نکنیم چون مرده را دفن میکنند نه زنده را.

    اما جواب اینست که چون خداوند فرموده زنده هستند ولی کیفیت را معلوم نکرده و رسولش هم دفن کرده، ما هم همین کار را میکنیم. اگر ایرادی دارید به خدا و رسولش بگیرید.

    حالا اصل موضوع این بود که رفیقتان توسل را شرک دانسته بود. مرده و غیر آن تعیین نکرده بود. افتاد؟

    از اینکه غلط املایی بنده را گرفتید ممنونم. البته شاید این آیه را در آن قرآنی دیدم که آیه رجم و رضاع داشت و سورة الفضیحة آن سه برابر صورت فعلی بود و معوذتین از آن قرآن نبود.

    الیس الله بکاف عبده.

    #9244

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    ضمنا شما مدعی هستید که خدا کفایت می کند. در حالیکه خدا چیزی غیر از حرف شما می گوید.

    ضمنا یادتان باشد که شما یک منع از قرآن بیاور که سراغ اه لقبور نروید.

    آنجا هم که فرموده نمی شنود را درست ترجمه کنید. فرموده تو شنوا نمی گردانی. این با ترجمه طیف شما متفاوت است.

    و نکته دیگر اینست که شما می پندارید ” ید الله مغلولة ” خدا در جوابتان فرموده. بروید بخوانید. چه ایرادی دارد که خداوند کسی را بعد از موتش شنواتر بگرداند؟ممکن نیست؟ از خدا ساخته نیست یا اینکه محال کلی است؟

    ضمنا اگر خداوند به کسی قدرتی بدهد حتما باید در بوق و کرنا فرو کند که آهای ملت من به این فرد این توانایی را دادم؟ به چه دلیل؟

    شیعه معتقد است که امامش میبیند و میشنود حتی در مماتش. حالا به چه دلیل باید این موضوع را از قرآن ثابت کند؟البته بدانید که چون امام را از قرآن ثابت می کند و طوری هم ثابت میشود که مطاع مطلق می شود و ما ینطق عن الهوی می شود، لذا وقتی ایم امام بگوید که مرده و زنده من هر دو سمیع و بصیر هستند، و ثابت شود که این قول از امام است، دیگر جایی برای چون و چرا و مخالفت باقی نمی ماند. این عقیده شیعه است.

    موضوع بعدی اینست که اگر کسی را دارای صفاتی بدانیم که به قول اهل سنت الهی هستند، شرک باشد، باید خدا را اولین مشرک بدانیم. چرا؟ مگر اداره امور با خدا نیست؟ مگر توفی انفس کار خدا نیست؟ اگر هست فالمدبرات امرا چیست؟ ملک الموت الذی وکل بکم چیست؟ دأب خدای متعال در امور چیست؟ فرموده من میگیرم اما فرموده ملکی هم هست. دنیا مال اوست. اداره با اوست اما مدبری هم هست. مدبر یعنی؟ جواب جامعه کبیره هم همین است. خدایی که کفایت را برای خودش میداند به رسولش چیز دیگری می گوید. استعانت را کار خودش می داند دستور دیگری میدهد. اینها که حل کنید جامعه کبیره هم حل می شود.

    در نهایت اینکه بله، امام اله نیست اما برخی صفات او را دارد. از کجا؟ بالله. نه بالذات و بالاستقلال. تفاوت همین جاست. اگر میگویم یا محمد یا علی اکفیانی فانکما کافیان در این جهت است که ایشان را مستقلا صاحب قدرت نمی دانم. درک می کنید؟ لزومی هم ندارد که هم در این دنیا و هم در سرای دیگر یک خصوصیت را حفظ بکنند. مثلا جعفر طیار سلام الله علیه مگر در این دنیا پرواز میکرد که حالا بتواند در جهان دیگر پرواز کند؟

    هر زن و مردی؟ فراموش نکنید که یک سوی داستان ما ینطق عن الهوی است. سوی دیگر خود هوی است.

    برای برخی از امهات المومنین هم این بخش از سوره تحریم کافی است؛ عَسى‏ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكارا. معای آیه ینست که شما اینگونه نیستید. حالا اینها شده اند ملاک کفر و ایمان؟ احسنت. جواب علل الشرائع رو هم قبلا گرفته اید و ….

    #9245

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    جالب اینجاست که ملاک ایمان و نفاق در 5 منافقون آمده. در 61 نسا هم آمده. و جالب اینست که قائل حسبنا کتاب الله را شامل میشود. دین=خدا و قرآن را شامل میشود. در صحاح هم آمده. لایحبک الا المومن و لا یبغضک الا المنافق. بحث رو باز نمی کنم چون مجبور میشیم خیل عظیمی از افرادی که سینه سوخته آنها هستید را در جبهه نفاق مشاهده کنیم.

    آنجا که نوشتم آیه مربوط به مشرکین زمان پیامبر است. این نوع تفکر را از خود شما مشاهده کرده ام. اینکه آیه برای زمان حیات است. آیه برای زمان جنگ بوده. آیه برای چه و چه و چه و چه بوده. حالا دلیلش چیست؟ من میگم. خب شما برای خودت میگی.

    احساس کردم که کمی برای شما زور زیادی داشت. چه کنیم دیگه بازتاب نوشته ها از آنچه که در مانیتئر میبینید به شما نزدیکترند.

    شما گوینده حسبنا کتاب الله را در زمره 100 توبه نمی دانید؟ کافر هستید یقینا. خداوند کجای آن آیه فرموده قرآن؟ یا حسبنا کتاب الله؟

    اما من جایی سراغ دارم که فرموده من یطع الرسول فقد اطاع الله… اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و…. . ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله. و….. .

    من هم نگفتم که اصول در جای دیگری است اما بنا به قرآن همه دین را در قرآن ندانستم. ضمنا اون آیه ای که قرار بود بیاری که اصول در قرآن آمده چی شد؟

    شما جایی که نوشته ای دین=خدا و قرآن(دین یعنی خدا و قرآن) همانجا رسول را منکر شده ای. این موضوع را شاید 10 مرتبه در هرجایی که عنوان کرده ای نوشته ام.

    کجای قرآن گفته که در اعتقادات فقط حسبنا کتاب الله؟

    ایرادی که به توسل به پیامبر دارید را یک جواب نقض قدیمی می هدم. الان من به خدا بگویم یک لیوان آب بده. می دهد؟ شما بگی بده می دهد؟

    ضمن اینکه من منکر آیه انک میت نشدم. آیه دیگر ایشان را زنده می داند.

    .

    در پایان شما را ارجاع می دهم به نوشته مجاهد. ببینید که در ابتدا چه چیزی مطرح کرده و چه جواب گرفته و چگونه مسوول شده و چه جوابی داده.

    بعد بیایید مطلب جدید بنده را بخوانید و ایرادات را بر طرف کنید.

    ضمن اینکه کسی از شیعه توسل را واجب ندانسته بلکه راهی برای تسریع امرش دانسته.

    #9256

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام .

    اینکه گفته ای (خدا چرا آنها را کاذب می داند؟ برای اینکه می گویند می پرستیم یا برای اینکه میگویند هدفمان تقرب است؟ اگر اولی باشد که ما را با شما کاری نیست. بروید و تیله بازی را ادامه دهید. اگر دومی است که هست، دقت کنید که آنها می کویند می پرستیم.)

    برادرم کور خوانده ای .

    من شما فریب کاران را خوب می شناسم و دست شما را برای همه رو میکنم .

    می خواهی با فریب کاری عقیده ی باطل خود را ثابت کنی .

    خودتان موضوع را اولی ودومی میکنی و اولی را می پرستیم مطرح می کنی و دومی را تقرب و بعد دو مرتبه دومی را هم می پرستیم مطرح می کنی !!

    و تقرب جستن را که اصل موضوع ایه 3 زمر می باشد را با فلسفه بافی ماست مالی می کنی !!!

    و با این مغلطه بازی و فریب کاری می خواهی خواننده را فریب بدهی و من از خوانندگان می خواهم که این فریب کاران را بهتر و بیشتر بشناسند .

    و خود همین نوع فریب کاری ها نشان دهنده ی این است که توسل به من دون الله باطل است .

    و همچنین طبق ایه 38 زمر .

    اینکه گفته ای (. اله یعنی چیزی که مورد پرستش قرار می گیرد. این را از همه کسانی که بحث توسل را مطرح می کنند پرسیده ام در این سایت اما هیچ کس جواب نداده. چرا؟ چون آخر داستان معلوم است.)

    هر چیزی را انسان مشرک می تواند اله قرار دهد مثلا در این ایه خداوند فرموده : (أَرَ‌أَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا) (ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو می‌توانی او را هدایت کنی (یا به دفاع از او برخیزی)؟!)


    #9257

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (. یعنی بت را اله می دانند. اله. اله)

    عزیزم این کلمات اله می دانند . اله . اله رو از هر کی یاد گرفتی معلومه که اساسی وجدانی شما کرده. رسوب و رسوخ در نسوج شما داده.

    اینکه گفته ای (بماند که شرک یک عمل درونی است. یعنی من ممکن است مثل بعضی ها نماز بخوانم و واجبات را انجام دهم اما ذره ای ایمان نداشته باشم و بلکه دست از بتهایم برنداشته باشم.)

    برادرم علاوه بر مشرک ، منافق هم می شوی !!

    مثل کسانیکه قران معرفی می کنند در مدینه پیش پیامبر می امدند می گفتند ما مسمانیم و بعد که می رفتند همان عقیده ی قبلی خود را داشتند .

    اینکه گفته ای (شرک درونی است. یعنی اعتقادی است. به عمل مربوط نیست.)

    پس با این گفته ی شما اگر فردی بت بودا را سجده کرد و عمل سجده را انجام داد ما نباید بگوییم مشرک است چون از قلبش خبر نداریم ؟؟!!

    #9258

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (شما برای اینکه بگویید شیعه مشرک است)

    برادرم ما اهل سنت برادران شیعه پیرو حضرت علی را مشرک نمی دانیم و هر فردی اگر سنی هم باشد عمل مشرکانه انجام دهد عمل مشرکانه انجام داده است .

    اینکه گفته ای (اینکه دعاهای شیعه را دلیل قرار می دهید کار بسیار ابلهانه ای است. چرا که در هیچ دعایی شیعه برای امام مقام الوهیت قائل نیست.)

    برادرم در صدر اسلام هم طبق ایه 31 یونس و دیگر ایات مشرکین مکه نیز مقام الوهیت را برای واسطه ها قائل نبودند .

    (قُلْ مَن يَرْ‌زُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْ‌ضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ‌ وَمَن يُخْرِ‌جُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِ‌جُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ‌ الْأَمْرَ‌ ۚ فَسَيَقُولُونَ اللَّـهُ ۚ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ)

    اینکه گفته ای (مطلب بعدی اینست که من معتقدم امام من چه حی و چه میت، توان انجام اموری را دارد. این شرک نیست. چرا؟ چون او را در نهایت مقاماتش و در نهایت قدیس بودنش یک عبد و یک خلق از مجموعه خلایق خداوند می دانم. شما میتوانی بیا خلافش را ثابت کن.)

    برادرم بودایی ها هم همین را می گویند و شما هم همین ادعا را می کنی .

    ثابت کردن یک امور دینی با مدعی آن می باشد . البینه علی المدعی .

    اینکه گفته ای (بله من معتقدم که امام میشنود و میبیند و اموری را انجام می دهد. اما او را خدا نم یدانم. می دانم که او کارهایی میکند که به قول برخی خدایی هستند.)

    برادرم اولا: طبق ایه 18 یونس و 3 زمر و ده ها ایه دیگر قران مردم مکه هم همین اعتقاد را داشتند .

    دوما : به قول برخی خدایی هستند که سند و مدرک نیست !!

    شما اگر راست می گویی به قول خدا استناد کن نه به قول برخی ها که امکان دارد آن برخی ها عبدالله ابن سبا یهودی باشد !!

    اینکه گفته ای (مثل همان کاری که عیسی می کرد. اگر مرده را زنده کردن کار خدایی است و انجام دهنده آن خداست، پس عیسی خداست حتی اگر کارش معجزه باشد. چون کاری که مختص به خداست را انجام داده پس خدا می شود.)

    اولا : آن کار حضرت عیسی طبق ایه قران با اذن خدا بوده

    دوما : برای همیشه نبوده که هر جا میرفته مرده زنده می کرده !!

    سوما : همان اذنی که مثل حضرت عیسی خداوند برای مردگان پس از پیامبر اسلام داده است در کجای قران است ؟؟!!

    #9259

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (اینکه سنی جماعت دائما عربده می کشد که توسل شرک است)

    برادرم خداوند در قران می گویند که توسل به من دون الله شرک است و من دون الله باطل است (38 زمر) و سنی از قول خدا می گوید .

    و عربده کسانی می کشند که خداوند به دست خودشان با زنجیر و قمه حد افترا و تهمت به اصحاب و ازواج پیامبر را به اجرا می گذارد .

    و این هم از معجزات خداوند است که خود فرد با زنجیر و قمه حد افترا و تهمت را بر خودش اجرا می کند .

    و کسانی عربده می کشند که خود را سگ زینب و سگ عباس و همچنین با طناب خود را دخیل می بندند !!!

    اینکه گفته ای (حالا من میگویم که امام من میشوند. بر چه اساسی؟ او را شهید می دانم.)

    اگر پس از رحلت از این دنیا ، زنده اند و می بینند و می شنوند ، ایا همبستر شدن زنانشان بعد از فوت آنها که با دیگران ازدواج کرده بودند را می دیدند ؟؟؟

    اینکه گفته ای (قرآن فرموده که شهید در واقع زنده است اما نکته مهم اینست که کیفیت حیاتش را معلوم نکرده. پس من و شما حق نداریم که تعیین کیفیت کنیم.)

    برادرم خداوند کسی را بخواهد رسوا کند بدست خودش رسوا می کند .

    اگر کیفیت حیاتش را خداوند معلوم نکرده پس شما چرا کیفیت تعیین می کنی و می گویی میبینند و می شنوند و اموری را انجام می دهند ؟؟

    اینکه گفته ای (البته شاید این آیه را در آن قرآنی دیدم که آیه رجم و رضاع داشت و سورة الفضیحة آن سه برابر صورت فعلی بود و معوذتین از آن قرآن نبود.)

    برادرم ما اهل سنت می گوییم که هر فردی قائل به تحریف قران باشد کافر است .

    آیا شما هم حاضری این مطلب را به صراحت اعلام کنی ؟؟!!!

    و آن ایه را در قرانی دیده ای که طبق صراحت اصول کافی و دیگر کتب شما 17000 ایه دارد .

    #9260

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (ضمنا شما مدعی هستید که خدا کفایت می کند. در حالیکه خدا چیزی غیر از حرف شما می گوید.)

    برادرم چندین ایه در قران وجود دارد که خداوند به صراحت گفته است (الیس الله بکاف عبده) و ( وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ فَهُوَ حَسْبُهُ) و ….

    اگر راست می گویی و دروغگو وکذاب نیستی ایاتی که خداوند گفته است که توسل به مردگان و اهل قبور شما را کفایت می کند بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود .

    و از خوانندگان می خواهم که ببینند که آیا این دغل بازان و فریب کاران ادعای خود را ثابت می کنند یا خیر ؟؟ قضاوت با وانندگان .

    اینکه گفته ای (ضمنا یادتان باشد که شما یک منع از قرآن بیاور که سراغ اه لقبور نروید.)

    برادرم پس با این گفته ی باطل و بی اساس شما بودایی ها و … می توانند بگویند از یک منبع از قران بیاور که سراغ بودا و …نرویم .

    اینکه گفته ای (آنجا هم که فرموده نمی شنود را درست ترجمه کنید.)

    20و 21 نحل (وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ﴿٢٠﴾ أَمْوَاتٌ غَيْرُ‌ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُ‌ونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ) (معنی : کسانی را که غیر از خدا می‌خوانند، چیزی را خلق نمی‌کنند؛ بلکه خودشان هم مخلوقند! (۲۰) آنها مردگانی هستند غیر زنده ؛ و نمی‌دانند در چه زمانی محشور می‌شوند! )

    1- آیا امام زادگان من دون الله هستند یا نه ؟؟ حتما که هستند ؟؟ پس به ایه 38 زمر مراجعه کنید .

    2-آیا امام زادگان مرده هستند یا نه ؟؟؟

    3- آیا غیر احیا هستند یا نه ؟؟؟

    4- آیا خالقند یا مخلوق ؟؟؟

    #9261

    abdollah1990
    کاربر

    اینکه گفته ای (ضمنا اگر خداوند به کسی قدرتی بدهد حتما باید در بوق و کرنا فرو کند که آهای ملت من به این فرد این توانایی را دادم؟ به چه دلیل؟)
    برادرم به لحاظ اینکه افراد سود جو برای خالی کردن جیب مردم ادعاهای باطل نکنند .
    اینکه گفته ای (شیعه معتقد است که امامش میبیند و میشنود حتی در مماتش. حالا به چه دلیل باید این موضوع را از قرآن ثابت کند؟)
    به دلیل اینکه شارع دین مقدس اسلام خداوند است و احکام و دستوراتش را در قران بیان کرده است .
    اینکه گفته ای (البته بدانید که چون امام را از قرآن ثابت می کند و طوری هم ثابت میشود که مطاع مطلق می شود و ما ینطق عن الهوی می شود،)
    برادرم اگر راست می گویی و دروغگو و کذاب نیستی با ایات قران امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام را با ایات مرتبط با موضوع ثابت کن ، مطاع مطلق و ینطق عن الهوی پیشکش شما !!
    اینکه گفته ای (اگر هست فالمدبرات امرا چیست؟ ملک الموت الذی وکل بکم چیست؟ دأب خدای متعال در امور چیست؟)
    برادرم تمام این امور طبق ایات متعدد قران به اذن خدا است و اگر شما راست می گویی ایه ای بگذار که خداوند دستور داده باشد به اهل قبور و امام زادگان و مردگان متوسل شوید .
    اینکه گفته ای (. خدایی که کفایت را برای خودش میداند به رسولش چیز دیگری می گوید. استعانت را کار خودش می داند دستور دیگری میدهد. اینها که حل کنید جامعه کبیره هم حل می شود.)
    برادرم چون نتوانستی تضاد و تناقض دعای جامعه کبیره را با قران بر طرف کنی خدا را متهم به تناقض گویی می کنی .
    من قضاوت را به خوانندگان واگذار می کنم .

    #9262

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (در نهایت اینکه بله، امام اله نیست اما برخی صفات او را دارد.)

    برادرم اولا :شما در شماره دوم مورخه 17/4 گفته ای (ثابت کنید که شیعه امام را نیز اله می داند.)

    و طبق ضرب المثل دروغگو حافظه ندارد اگر امام برخی از صفات اله را دارد پس می شود اله کوچولو !!

    و ان شا الله از این به بعد اگر این موضوع توسل را ادامه بدهی احوال اله کوچولوها را سوال کنم ناراحت نشوی .

    دوما : در صدر اسلام هم طبق ایه 31 یونس و دیگر ایات مشرکین مکه نیز مقام الوهیت را برای واسطه ها قائل نبودند .

    و آنها را مایه تقرب به خدا (3زمر) و شفیع در نزد خدا می دانستند (18یونس) .

    (قُلْ مَن يَرْ‌زُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْ‌ضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ‌ وَمَن يُخْرِ‌جُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِ‌جُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ‌ الْأَمْرَ‌ ۚ فَسَيَقُولُونَ اللَّـهُ ۚ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ)

    اینکه گفته ای (حالا اینها شده اند ملاک کفر و ایمان؟)

    برادرم خداوند ملاک کفر و ایمان را تعیین کرده است و مومن و غیر مومن را مشخص کرده است .

    برادرم اولا : اگر زنان پیامبر انسانهای بدی می بودند خداوندی که از گذشته و آینده اشخاص آگاه است آنها را مادر مومنان در قران معرفی نمی کرد .

    و در ایه 6 سوره احزاب که فضیلت پیامبر را بیان کرده آنها را قرار نمی داد .

    و در ایه 52 سوره احزاب که پیامبر را از ازدواج بعدی منع کرده و در ایه بعدی یعنی ایه 53 سوره ی احزاب ازدواج با آنها را منع کرده یعنی هر موضوعی را در جای خودش مطرح کرده تا زبان تاویل کنندگان قران و فحاشان و فی قلوبهم زیغ را ببندد .

    دوما : میزان مومن بودن یا منافق بودن از همین ایه 6 سوره احزاب مشخص می شود .

    و این هم از معجزات قران است .

    سوما : در بین هر زن و مردی اختلاف سلیقه و دلخوری پیش می آید .

    و چه ربطی به دین و عقیده و ایمان دارد ؟؟!!

    همانطوری که امکان دارد در بین مراجع شما با زنانشان اختلاف به وجود اید ایا زنانشان کافر می شوند .

    اینکه گفته ای (جواب علل الشرائع رو هم قبلا گرفته اید)

    برادرم چرا در روز روشن دروغ می گویی ؟؟؟

    اگر جواب داده بودی صد بار کپی می کردی و می گذاشتی و این موضوع در کتاب علل شرائع و دیگر کتب شما آمده است که به کتاب علل الشرائع شیخ صدوق جلد یک صفحه ی 184 مراجعه کن متوجه می شوید که بین حضرت علی و حضرت فاطمه چه اختلاف بزرگی بوده است که حضرت فاطمه قهر کرده و به خانه ی پدرش رفته .

    #9263

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (جالب اینجاست که ملاک ایمان و نفاق در 5 منافقون آمده. در 61 نسا هم آمده. و جالب اینست که قائل حسبنا کتاب الله را شامل میشود. دین=خدا و قرآن را شامل میشود.)

    برادرم در کجای ایه 5 سوره منافقون و 61 نساء امده است که اگر کسی گفت که در اصول دین کتاب خدا کافی است منافق است ؟؟؟

    و تمام مراجع شیعه می گویند اصول دین قابل تقلید نیست .

    آیا آنها به گفته ی شما منافقند ؟؟؟

    اینکه گفته ای (آنجا که نوشتم آیه مربوط به مشرکین زمان پیامبر است. این نوع تفکر را از خود شما مشاهده کرده ام.)

    برادرم شما گفته بودی (ضمن اینکه آیه برای مشرکین زمان پیامبر است. ربطش به الان چیه؟)

    که من پاسخ شما را دادم :

    برادرم اولا :پس آیا با این استدلال شما امروز مردم مکه می توانند دوباره لات و منات و عزی را دوباره احیا کنند و مورد تکریم و احترام قرار بدهند ؟؟!!

    دوما : پس ایا با این استدلال شما هیچ آیه ای شامل مشرکین امروز نمی شود و برایشان وجود ندارد ؟؟!!

    و یا مردم امروز بگویند نماز و زکات مربوط به زمان پیامبر بوده ؟؟!!

    چون دست شما را رو کردم و فریب کاری های شما را برای خوانندگان مشخص کردم حالا من را مورد اتهام قرار می دهی .

    اینکه گفته ای (شما گوینده حسبنا کتاب الله را در زمره 100 توبه نمی دانید؟ کافر هستید یقینا. خداوند کجای آن آیه فرموده قرآن؟ یا حسبنا کتاب الله؟)

    برادرم چرا مغلطه بازی می کنی ؟؟

    من گفتم طبق ایه 100 سوره توبه خداوندی که از گذشته و آینده خبر داشته است رضایت کامل خود را از مهاجرین اعلام نموده که ابوبکر و عمر و عثمان و علی و … جزو مهاجرین هستند .

    #9264

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (من هم نگفتم که اصول در جای دیگری است)
    برادرم پس امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را که علمای شیعه جزو اضول دین می دانند را از قران ثابت کن . مثل اصول نبوت و ….

    و ان شا الله که دومرتبه شروع به مغلطه بازی و فلسفه بافی نکنی و این ادعای خود را ثابت کنی .

    و از خوانندگان می خواهم که قضاوت کنند .
    اینکه گفته ای (شما جایی که نوشته ای دین=خدا و قرآن(دین یعنی خدا و قرآن) همانجا رسول را منکر شده ای. این موضوع را شاید 10 مرتبه در هرجایی که عنوان کرده ای نوشته ام.)
    برادرم اگر راست می گویی و دروغگو و کذاب نیستی ، اگر من رسول را منکر شده ام را کپی کن و با ذکر تاریخ و لینک آن را بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود و خوانندگان قضاوت کنند .
    اینکه گفته ای (ایرادی که به توسل به پیامبر دارید را یک جواب نقض قدیمی می هدم. الان من به خدا بگویم یک لیوان آب بده. می دهد؟ شما بگی بده می دهد؟)
    برادرم اولا : پیامبر در زمان حیات هرکسی یک لیوان آب از ایشان طلب می کرد می داد و به گفته ی شما از خدا طلب می کرد خداوند نمی داد پس با استدلال شما خداوندی وجود نداشت ؟؟!!!
    دوما : به آیات 10 و 65 نحل و 22 بقره و … مراجعه کن و ببین چه کسی اب را از آسمان نازل کرده است و می دهد .

    #9265

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (ضمن اینکه من منکر آیه انک میت نشدم. آیه دیگر ایشان را زنده می داند.)
    اگر دروغگو و کذاب نیستی آن ایه ی دیگر که پیغمبر اسلام را پس از مرگ در این دنیا زنده و شنوا و بینا می داند ، بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود .
    و خوانندگان قضاوت کنند .
    اینکه گفته ای (ضمن اینکه کسی از شیعه توسل را واجب ندانسته بلکه راهی برای تسریع امرش دانسته.)

    برادرم اولا: طبق ایه 18 یونس و 3 زمر و ده ها ایه دیگر قران مردم مکه هم همین اعتقاد را داشتند .
    و آنها را مایه تقرب به خدا (3زمر) و شفیع در نزد خدا می دانستند (18یونس) .
    دوما : این راه را با استناد به کدام آیه قران می داند ؟؟؟

    #9267

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    ضمن اینکه اگر ایراد به تقرب جستن باشد باید خداوند را مواخذه کرد که چرا فرموده و ابتغوا الیه الوسیله. اینجا هم بحث تقرب است. اگر صرف دقرب جستن ایراد دارد، باید کلیه موارد آن را کنار گذاشت. این که خداوند دستور به تقرب بدهد و بگوید وسیله بجویید و جای دیگری این کار را زیر سوال ببرد یک امر متناقض است. علاوه بر اینکه اگر 3 زمر و تقرب آن شرک باشد به چه دلیل الوسیله شرک نباشد؟ آیا شرک استثنا دارد؟

    نتیجه اینست که در 3 زمر خداوند هدف مشرکین را کوبیده نه اینکه عبادت اله دیگر توسط آنها را تکذیب کرده باشد. که اگر این باشد باید گفت خداوند به عده ای که فقط او را می پرستیده اند اتهام شرک زده است. البته از خدای 1990 همه چیز ساخته است.

    این بنده آن خدایی که خودش قبول دارد، فرق بین تعریف و مصداق را نمی داند. من میپیرسم اله چیست؟ معنایش چیست؟ این مینویسد هر چیز یرا میتواند اله قرار دهد. خب تعریفش کن. این هر چیزی که میشود اله قرار بگیرد یک تعریف است؟

    بنده نوشتم که اله یعنی چیزی که پرستش میشود. دقت کنید اول تعریف دادم بعد یک مصداق نوشتم. حصر نکردم. هر چیزی که اله باشد مهم اینست که مورد پرستش است. مصداقش جایی هوای نفس و جای دیگر بت. جایی هم ماه و خورشید. اینها فرع بر تعریف اله هستند.

    رسوخ دهنده در من خدای متعال است. بواسطه حضرت رسول و ائمه مهدییون صلوات الله علیهم اجمعین.

    و شرک همچنان درونی است. آن منافقینی که در مدینه بودند، برای چه منافق بودند؟ به عمل مربوط است یا عقیده؟ والله العلی العظیم اگر می دانست فرق بین عقیده و عمل چیست این مطلب را نمی نوشت.

    ای اهل عالم بدانید و آگاه باشید که اگر کسی معتقد به وجود دو اله باشد و هیچ عمل خارجی نداشته باشد، این فرد مشرک است. نیاز به هیچ چیز دیگری ندارد.

    حالا اگر همین فرد معتقد به وحدانیت باشد و هیچ عمل خارجی نداشته باشد، این فرد موحد است ولو اینکه به جهت نداشتن عمل مسوول می باشد.

    فهمیدن این موضوع سخته؟

    تفاوت منافق با مشرکین در این بوده که این ملعونین که در اطراف پیامبر زیاد هم بوده اند اقرار به لسان کرده اما عقیده را حفظ کرده اند.

    ضمن اینکه ایشان اگر از قلب کسی خبر دارد برود و به آن خبر عمل کند. اما داستان اینست که آن فرد ساجد بر بودا به چه جهت این کار را می کند؟

    موضوع اساسی هم اینست که جایگاه عقیده کجاست؟ بنا به حرف 1990 تمام منافقین هم مسلمان واقعی هستند. چون عامل بوده اند. و بنا به این نظر در نزد خداوند ماجور هستند. چون عمل دارند. اما این فرد غافل است از اینکه عمل بی عقیده هباء منثورا است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 91)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.