اسلام تکس بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط 
-
نوشته ها
-
جناب اوربان بهتره اول به حرفت بنگری و بعد حرف بزنی
یادآوری:
الاسم : عبد الله بن صالح بن محمد بن مسلم الجهنى مولاهم ، أبو صالح المصرى
قال المزي في تهذيب الكمال جلد 2صفحه216: قال النسائى : ليس بثقة-قال على ابن المدينى : ضربت على حديث عبد الله بن صالح و ما أروى عنه شيئا-الحجاج بن رشدين بن سعد ـ ، قال : سمعت أحمد بن صالح ، يقول فى عبد الله بن
صالح : متهم ليس بشىء ، و قال فيه قولا شديدا-قال یحیی بن بکیر: حديث بطوله موضوع-لت لأبى زرعة : فمن رواه عن ابن أبى مريم ؟ قال : هذا كذاب-
قال الحافظ في تهذيب التهذيب 5 / 260 : قال ابن يونس : روى عن الليث مناكير-قال ابن حبان : منكر الحديث جدا-رتبته عند الذهبي : فيه لين صاحب حديث ، قال أبو زرعة : حسن الحديث لم يكن ممن يكذب و قال ابن عدى هو عندى مستقيم الحديث له أغاليط و كذبه جزرة-رتبته عند ابن حجر : صدوق كثير الغلط ، ثبت فى كتابه ، و كانت فيه غفلة
پس دوستان عزیز این یکی از راویانش . ایا می شود در اصلی به مهمی امامت که امامیه ی رافضی مدعی است به حدیثی که در آن اشکالات فراوان است احتجاج نمود؟؟آن هم از کتاب اهل سنت…….
جناب اوربان من این رو رد کردم و شما برای کذبتون جوابی نداشتید
گفتم شاید فراموش کردی من این مطالب بعلاوه50تابعی ناقل حدیث آوردم ولی شما حتی ی مطلب نیاوردید که مرسل تابعی رو علماتون رد کنندصرح
الحاکم فی علومه بأن مشایخ الحدیث لم یختلفوا أنه هو الذی یرویه المحدث
بأسانید متصله إلى التابعی ثم یقول التابعی قال رسول الله ووافقه غیره على
حکایه الاتفاق ( واحتج ) الإمام مالک هو ابن أنس فی المشهور عنه ( وکذا )
الإمام أبو حنیفه ( النعمان ) بن ثابت وتابعوهما المقلدون لهما والمراد
الجمهور من الطائفتین بل وجماعه من المحدثین والإمام أحمد فی روایه حکاها
النووی وابن القیم وابن کثیر وغیرهم به أی بالمرسل ودانوا بمضمونه أی جعل
کل واحد منهم ما هو عنده مرسل دینا یدین به فی الأحکام وغیرها وحکاه النووی
فی شرح المهذب عن کثیرین من الفقهاء أو أکثرهم قال ونقله الغزالی عن
الجماهیروقال أبو داود فی رسالته وأما المراسیل قفد کان أکثر العلماء یحتجون بها
فیما مضى مثل سفیان الثوری ومالک والأوزاعی حتى جاء الشافعی رحمه الله
فتکلم فی ذلک وتابعه علیه أحمد وغیره انتهى.حاکم در علومش تصریح مى‌کند که مشایخ و بزرگان حدیث اختلافى در اعتبار
روایاتى که محدث با سند متصل تا تابعى نقل مى‌کند سپس تابعى مى‌گوید رسول
خدا فرمود ندارند.در این عدم اختلاف دیگران نیز او را همراهى کرده‌اند.
امام مالک بر اساس نقل مشهور از وى و همچنین ابوحنیفه و پیروان و مقلدان
این دو و گروهى از محدثان و امام احمد حنبل بنا بر نقلى که نووى و ابن قیم و
ابن کثیر و دیگران دارند، به خبر مرسل تابعى اعتقاد داشته و در باب احکام و
غیر آن به آن استناد جسته اند.أبو داوود در رساله‌اش گفته است: اکثر علما؛ همچون سفیان ثوری، امام مالک و
اوزاعى به روایات مرسل احتجاج مى‌کنند تا زمان شافعى که او این مطلب را رد
کرد و احمد بن حنبل و دیگران نیز از شافعى پیروى کردند.السخاوی، شمس الدین محمد بن عبد الرحمن (متوفای۹۰۲هـ)، فتح المغیث شرح
ألفیه الحدیث، ج ۱، ص ۱۳۹، ناشر: دار الکتب العلمیه – لبنان، الطبعه:
الأولى، ۱۴۰۳هـ.
سراج الدین انصارى مى‌نویسد:
ونقل الآمدی قبوله (مرسل التابعی) عن أحمد أیضا واختاره. وبالغ بعضهم فجعله أقوى من المسند لأنه إذا أسنده فقد وکل أمره إلى الناظر ولم یلتزم صحته.
وذهب ابن الحاجب إلى قبوله من أئمه النقل دون غیرهم وذهب عیسى بن أبان إلى قبول مراسیلهم ومراسیل تابعی التابعین وأئمه النقل مطلقا.
آمدى پذیرفته شدن اخبار مرسل تابعى را از طرف احمد حنبل نقل کرده و مى‌نویسد: بعضى مبالغه نموده و حتى آن را از مسند قویتر دانسته‌اند؛ زیرا هنگامى که خبر با سند نقل شد صحت و سقم آن به خواننده واگذار مى‌شود و ناقل به صحت آن کارى ندارد؛ ولى ابن حاجب پذیرش مرسلات تابعى را به دانشمندان حدیث محدود مى‌کند، و عیسى بن ابان فراتر از او و دیگران سخن گفته و معتقد است که اخبار مرسل تابعى و کسى که از تابعى نقل مى‌کند (اتباع التابعین) و تمام پیشوایان و بزرگان ناقل حدیث، پذیرفته و مورد قبول است.
الأنصاری، سراج الدین عمر بن علی بن أحمد (متوفای ۸۰۴هـ)، المقنع فی علوم الحدیث، ج ۱، ص ۱۳۹ – ۱۴۰، تحقیق: عبد الله بن یوسف الجدیع، ناشر: دار فواز للنشر – السعودیه، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۳هـ .جمال الدین قاسمى به نقل از قرافى مى‌نویسد:
قال القرافی فی شرح التنقیح: «حجه الجواز أن سکوته عنه مع عداله الساکت، وعلمه أن روایته یترتب علیها شرع عام، فیقتضى ذلک أنه ما سکت عنه إلا وقد جزم بعدالته؛ فسکوته کإخباره بعدالته، وهو لو زکاه عندنا، قبلنا تزکیته، وقبلنا روایته؛ فکذلک سکوته عنه، حتى قال بعضهم: إن المرسل أقوى من المسند بهذا الطریق، لأن المرسل قد تذمم الراوی وأخذه فی ذمته عند الله تعالى وذلک یقتضى وثوقه بعدالته؛ وأما إذا أسند فقد فوض أخره للسامع، ینظر فیه، ولم یتذممه؛ فهذه الحاله أضعف من الإرسال» انتهى.
دلیل حجیت خبر مرسل سکوت راویان و ناقلان در باره راوى خبر مرسل است، که این سکوت با توجه به عدالت شخص ساکت نشانه عدالت راوى و مقبول بودن اخبار اوست.
و چون شخص ساکت مى‌داند که رواج چنین خبرى مبناى احکام شرعى خواهد شد، بنابراین سکوت او باید بر اساس جزم و قطع به عدالت شخص راوى خبر مرسل باشد. اگر این شخص راوى را توثیق مى‌کرد، توثیق او در نزد ما حجت بود و روایتش را قبول مى‌کردیم، سکوت او نیز چنین حالتى را دارد. حتى برخى گفته‌اند که مرسل از مسند قوى تر است؛ زیرا کسى که روایت را مرسل نقل مى‌کند، راوى را ضمانت کرده و وثاقت او را در نزد خدا به گردن گرفته است و این اقتضا مى‌کند که راوى موثق باشد، بر خلاف زمانى که نام راوى را نقل مى‌کند که در این صورت وثاقت راوى را به عهده شنونده گذاشته است تا در باره او تحقیق کند و ضمانت او را نکرده است؛ پس این حالت (اسناد) از ارسال ضعیف تر است.
القاسمی، محمد جمال الدین (متوفای۱۳۳۲ هـ)، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، ج ۱، ص ۱۳۴، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه: الأولى، ۱۳۹۹هـ – ۱۹۷۹م.هههههه جالبه ادعا میکنه ولی حاضر نیست پای ادعاش بمونه و و میخواد با سفسطه فراررررررر کنه ولی نمیذارمنام راوی:عبدالله بن صالح بن مسلم عجلی
متولد151
متوفای221
رتبه:ثقه
از حماد بن سلمه روایت میکند
نام راوی که نام بردید:عبدالله بن صالح بن محمد بن مسلم
متولد137
متوفای222
رتبه مقبول
از حماد بن سلمه روایت نمیکند
دوستان نگاه کنید کذب این کذاب راجناب اوربان مسیح و زبیر و احسان همگی در ایران هستند و تابه حال هیچ بلایی به سرشان نیامده ولی شما چه؟چرا میترسید خودتون در پالتاک نشان دهید؟نکنه اصلا ایدی در پالتاک ندارید؟و بعد باید بدانید که از هرکس پرسیدم گفتند کذاب است و اهلسنت همچین کسی را نمیشناسند
اوربان=هروقت ولیعد سوال من رو ازش بپرسید نذارید فرار کنهاوربان=اومد
ولیعصر=بله سوالت خودت بپرس
اوربان=عبدالله بن صالح متوفای150است چطور امکان داره بلاذری روایت ازش نقل کند؟
هههههههههههههه شما هم خندتون گرفته؟
عبدالله بن صالح بن مسلم عجلی متوفای221وعبدالله بن صالح بن محمد بن مسلم جهمی متوفای222شما 150رو از کجا اوردید؟
1-حجیت اثر موقوف منفصل را در باب عقاید اثبات کن و این همه از حدیث باطلت دفاع نکن2-گفتی::::جناب اوربان شما دارید به نوعی با علمای اهلسنت جدل میکنید که آنان میگن قبول و شما میگید قبول نیست و دوباره برایتان باید تکرار کرد
باسخ====
خیر شما کور هستید که نمیفهمید من چه می گویم بازم تکرار کنم تا بره تو کله بوسیده ات؟؟؟
تو که حرفی واسه گفتن نداری و همش حرفاتو مثل طوطی تکرار میکنی چرا میای حرف میزنی تا باز آبروتتتتتتتتتتتتتتت بره
.عرض کردم مراسیل چند شاخه اند 1-مرسل تابعی 2-صحابی و… حال در نزد دو دسته بررسی کردم 1-محدثین 2-فقها .محدثین عرض شذ که چه نظری داریند ولی ظاهرا جنابعالی از گاو هم عقلت کمتر است.من چکار کنم عقل انسان بندازم تو کله ت.فقها در احکام باز رو مراسیل اختلاف نظر دارند چه برسد به حجیت گرفتن مرسل در باب اعتقادی و اصول دین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بیشتر از این ابروتو نبر و به این حدیث موقوف اثر منفصل باطلت نکوب چون نمیتونی هیچوقت حجیت موقوف اثر منفصل را در باب اعتقادات اصولی اثبات کنی .بنظرم امام زمانت شاید بتواند جواب بدهد
3-گفتی “”””صرح الحاکم فی علومه بأن مشایخ الحدیث لم یختلفوا أنه هو الذی یرویه المحدث بأسانید متصله إلى التابعی ثم یقول التابعی قال رسول الله ووافقه غیره على حکایه الاتفاق ( واحتج ) الإمام مالک هو ابن أنس فی المشهور عنه ( وکذا ) الإمام أبو حنیفه ( النعمان ) بن ثابت وتابعوهما المقلدون لهما والمراد الجمهور من الطائفتین بل وجماعه من المحدثین والإمام أحمد فی روایه حکاها النووی وابن القیم وابن کثیر وغیرهم به أی بالمرسل ودانوا بمضمونه أی جعل کل واحد منهم ما هو عنده مرسل دینا یدین به فی الأحکام وغیرها وحکاه النووی فی شرح المهذب عن کثیرین من الفقهاء أو أکثرهم قال ونقله الغزالی عن الجماهیرجواب
دیدی کلاس درایه ای که رایگان برایت گذاشتم یاد نگرفتی و فقط داری از جواب سوالاتم فرار میکنی .اخر حجیت مرسل تابعی واسطی و اصول….!!!!!!!!!!!!!!!!!!هذا عجیب جدا . این نظر ابوحنیفه است در باب فقه نه اصول اعتقادی .بین حجیت گرفتن مرسل صحابی حتی بین اکثر فقها اختلاف است .بس بفهم حرفم را ای نفهم نادان .
گفتي ==حاکم در علومش تصريح مى‌کند که مشايخ و بزرگان حديث اختلافى در اعتبار رواياتى که محدث با سند متصل تا تابعى نقل مى‌کند سپس تابعى مى‌گويد رسول خدا فرمود ندارند.
در اين عدم اختلاف ديگران نيز او را همراهى کرده‌اند.
جواب=== يعني اوج حماقتت همين است حرفي رو کبي کردي و نميتوني از حديثي که غلطي بود کردي دفاع کني و چسبيدي به يک شخص متساهل الحديث که حرفش نزد اهل سنت حجيت تام ندارد مثل بخاري و مسلم وليکن وقتي مذهب جمکراني قافيه شون تمو م بشه در جا ميزنند تا شکستشون رو ماسمالي بدن با فرار از حقيقت و شيره ماليدن به سر مردم
گفتي===امام مالک بر اساس نقل مشهور از وى و همچنين ابوحنيفه و پيروان و مقلدان اين دو و گروهى از محدثان و امام احمد حنبل بنا بر نقلى که نووى و ابن قيم و ابن کثير و ديگران دارند، به خبر مرسل تابعى اعتقاد داشته و در باب احکام و غير آن به آن استناد جسته اند.
جواب ==
محدثان به مراسيل تابعي هيچگاه احتجاج نکرده اند – بفرما نشان بده اهل سنت در باب غير احکام اعتقادات اصولي به حجيت مرسل تابعي دارند .هنوز هم که هنور است منتظرم ولي نتونستي ادعاي باطلت را ثابت کني گفتي سخاوي چنين گفته و آمدي چنين گفته و انصاري و ملا علي قاري
جواب=====
اي نادان اينا فقيه هستند نه محدث و اگر هم گفته باشند فرض کنيم گفته اند .حرف اين علماي درجه 100000اهل سنت رو ما در باب اصول نميتونيم قبول کنيم چون قولي شاذ است .و نظر اهل سنت رو برات گفتم .واقعا برو دوباره حرفامو و کلاس درسي که درباره مرسل و انواع و حجيت ان بيان نمودم بخون تا ديگر اينقد بيسواد و جهالتت را به رخ ما نکشي. از اون سايتي که هم کبي کردي برو قشنگ نگاه کن که بحثش تازه روي مرسل تابعي کبار است نه تابعي واسطي………………..چقد نادن هستي که حرف نميره تو عمامه ات ومتوسل شدي به کبي مجدد سخنان بوچ سبقت.هههههههههههههههههههههههههه
دوستان ایشان عینک امامت به چشم دارد و نمیخواهد قبول کند وقتی اثری موقوف باشد و منفصل شده باشد حتی صرف نظر از مرسل تابعی بودن بازهم نمیشه بهش احتجاج کرد .حال اگر تمام راویان را هم ثقه بدانیم باز هیچ فرقی به حال دلیل ایشان نخواهد کرد ولی باز می گویم در این حدیث جرح و تعدیل این شخص این چنین است ولی اگر اشتباه هم کرده باشم باز اگر ثقه هم باشد دردی به حال سوتی بزرگ ایشان دوا نمیکند بس شما به فکر اثبات حجیت اثر موقوف منفصل باش و اینقدر از سوالم در نرو .همش داری از ادعای صحتش فرارش میکنی .اینم جرح و تعدیل این شخص ای رافضیالاسم : عبد الله بن صالح بن محمد بن مسلم الجهنى مولاهم ، أبو صالح المصرى
قال المزي في تهذيب الكمال جلد 2صفحه216: قال النسائى : ليس بثقة-قال على ابن المدينى : ضربت على حديث عبد الله بن صالح و ما أروى عنه شيئا-الحجاج بن رشدين بن سعد ـ ، قال : سمعت أحمد بن صالح ، يقول فى عبد الله بن
صالح : متهم ليس بشىء ، و قال فيه قولا شديدا-قال یحیی بن بکیر: حديث بطوله موضوع-لت لأبى زرعة : فمن رواه عن ابن أبى مريم ؟ قال : هذا كذاب-
قال الحافظ في تهذيب التهذيب 5 / 260 : قال ابن يونس : روى عن الليث مناكير-قال ابن حبان : منكر الحديث جدا-رتبته عند الذهبي : فيه لين صاحب حديث ، قال أبو زرعة : حسن الحديث لم يكن ممن يكذب و قال ابن عدى هو عندى مستقيم الحديث له أغاليط و كذبه جزرة-رتبته عند ابن حجر : صدوق كثير الغلط ، ثبت فى كتابه ، و كانت فيه غفلة
ولیکن باز تکرار میکنم اگر فرض بر عجلی باشد و بگوییم ثقه است .باز این هم برایت فاجعه می باشد .چون هیچگاه نمیتونی حجیت مرسل تابعی در باب اصول اعتقادی و نه احکام را ثابت کنی و باز میچسبی به سخاوی و انصاری و امدی و قاری که جوابش را گفتم و تو داری خود را به حماریت صفویسم میزنی .بفرما ثابت کن اثر موقوف منفصل حجیتش در باب اصول اعتقادی و مرسل تابعی در اصول اعتقادی . مرسل صحابی ان همه در ان اختلف است چه برسد به مرسل تابعی واااااااااااااااسطی .خودت را خارتر نکن
گفتی==گفتم شاید فراموش کردی من این مطالب بعلاوه50تابعی ناقل حدیث آوردم ولی شما حتی ی مطلب نیاوردید که مرسل تابعی رو علماتون رد کنندباسخ======
ای رافضی جدا فکر کنم عینک دودی امامت بر چشم و داری و داری تو بحثمون دست و بای اضافیتو میزنی .دوستان شاهد باشید چندین بار شرح دادم .ن مقاله کودکانه تو که به خررررررررررررررررررررر عفیر هم بدی بهت میخنده .انقدر بی اساس وباطل بود .مگر تو شب را روز نمیبنی . ندیدی که جواب دادم قضیه 50شخصی که اوردی .چرا این همه بیسواد و حقیری که به شعور خواننده ات احترام نمیگذاری؟؟؟مگه نمیدونی که چی گفتم ؟؟
اینم تکرار جواب مقاله ات
جواب به مقاله.ای بیسواد نادان اهل سنت صحاح سته ندارند بلکه صحیحن دارند و مسانید و سنن . در مودر مسانید و سنن هیچکدام از نویسندگانش ادعای صحیح بودن کل کتاب را نکرده اند بلکه اظهار داشته اند تا جایی که توانسته اند گرداورینموده اند تا بعدا علمای درایه و رجالی صحت و عدم صحت هرکدام را تک تک بررسی کنند . بنده نمیخوام زیاد وقتتون رو بگیرم .قبلش میگم دلیلی که از شیخ البانی درمورد حجیت کل مراسیل دادند رد میکنم بلکه ایشان همواره مراسیل تابعی را ضعیف دانسته اند و بدان احتجاج نکرده اند. خود شیخ البانی از جمله محدثین نامداری است که سنن ابن ماجه را بررسی نموده .برای مثال این همه که اسم نوشت و یاوه گویی کرد تا فقط بگوید این ائمه اهل سنت مراسیل تابعی را حجت دانسته اند که نقلش کردن میگویم که از همین اول اسمی که دادی برایت شروع میکنم
عرض کردم مراسیل چند شاخه اند 1-مرسل تابعی 2-صحابی و… حال در نزد دو دسته بررسی کردم 1-محدثین 2-فقها .محدثین عرض شذ که چه نظری داریند ولی ظاهرا جنابعالی از گاو هم عقلت کمتر است.من چکار کنم عقل انسان بندازم تو کله ت.فقها در احکام باز رو مراسیل اختلاف نظر دارند چه برسد به حجیت گرفتن مرسل در باب اعتقادی و اصول دین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!بیشتر از این ابروتو نبر و به این حدیث موقوف اثر منفصل باطلت نکوب چون نمیتونی هیچوقت حجیت موقوف اثر منفصل را در باب اعتقادات اصولی اثبات کنی .بنظرم امام زمانت شاید بتواند جواب بدهد 3-گفتی “”””صرح الحاکم فی علومه بأن مشایخ الحدیث لم یختلفوا أنه هو الذی یرویه المحدث بأسانید متصله إلى التابعی ثم یقول التابعی قال رسول الله ووافقه غیره على حکایه الاتفاق ( واحتج ) الإمام مالک هو ابن أنس فی المشهور عنه ( وکذا ) الإمام أبو حنیفه ( النعمان ) بن ثابت وتابعوهما المقلدون لهما والمراد الجمهور من الطائفتین بل وجماعه من المحدثین والإمام أحمد فی روایه حکاها النووی وابن القیم وابن کثیر وغیرهم به أی بالمرسل ودانوا بمضمونه أی جعل کل واحد منهم ما هو عنده مرسل دینا یدین به فی الأحکام وغیرها وحکاه النووی فی شرح المهذب عن کثیرین من الفقهاء أو أکثرهم قال ونقله الغزالی عن الجماهیر
جواب
دیدی کلاس درایه ای که رایگان برایت گذاشتم یاد نگرفتی و فقط داری از جواب سوالاتم فرار میکنی .اخر حجیت مرسل تابعی واسطی و اصول….!!!!!!!!!!!!!!!!!!هذا عجیب جدا . این نظر ابوحنیفه است در باب فقه نه اصول اعتقادی .بین حجیت گرفتن مرسل صحابی حتی بین اکثر فقها اختلاف است .بس بفهم حرفم را ای نفهم نادان .
گفتي ==حاکم در علومش تصريح مى‌کند که مشايخ و بزرگان حديث اختلافى در اعتبار رواياتى که محدث با سند متصل تا تابعى نقل مى‌کند سپس تابعى مى‌گويد رسول خدا فرمود ندارند.
در اين عدم اختلاف ديگران نيز او را همراهى کرده‌اند.
جواب=== يعني اوج حماقتت همين است حرفي رو کبي کردي و نميتوني از حديثي که غلطي بود کردي دفاع کني و چسبيدي به يک شخص متساهل الحديث که حرفش نزد اهل سنت حجيت تام ندارد مثل بخاري و مسلم وليکن وقتي مذهب جمکراني قافيه شون تمو م بشه در جا ميزنند تا شکستشون رو ماسمالي بدن با فرار از حقيقت و شيره ماليدن به سر مردم
گفتي===امام مالک بر اساس نقل مشهور از وى و همچنين ابوحنيفه و پيروان و مقلدان اين دو و گروهى از محدثان و امام احمد حنبل بنا بر نقلى که نووى و ابن قيم و ابن کثير و ديگران دارند، به خبر مرسل تابعى اعتقاد داشته و در باب احکام و غير آن به آن استناد جسته اند.
جواب ==
محدثان به مراسيل تابعي هيچگاه احتجاج نکرده اند – بفرما نشان بده اهل سنت در باب غير احکام اعتقادات اصولي به حجيت مرسل تابعي دارند .هنوز هم که هنور است منتظرم ولي نتونستي ادعاي باطلت را ثابت کني گفتي سخاوي چنين گفته و آمدي چنين گفته و انصاري و ملا علي قاري
جواب=====
اي نادان اينا فقيه هستند نه محدث و اگر هم گفته باشند فرض کنيم گفته اند .حرف اين علماي درجه 100000اهل سنت رو ما در باب اصول نميتونيم قبول کنيم چون قولي شاذ است .و نظر اهل سنت رو برات گفتم .واقعا برو دوباره حرفامو و کلاس درسي که درباره مرسل و انواع و حجيت ان بيان نمودم بخون تا ديگر اينقد بيسواد و جهالتت را به رخ ما نکشي. از اون سايتي که هم کبي کردي برو قشنگ نگاه کن که بحثش تازه روي مرسل تابعي کبار است نه تابعي واسطي………………..چقد نادن هستي که حرف نميره تو عمامه ات ومتوسل شدي به کبي مجدد سخنان بوچ سبقت.هههههههههههههههههههههههههه
گفتی:دوستان گرامی نگا کنید این زبان نفهم سلفی را جناب اوربان شما گویا صحاح سته به گوشتون نخورده
دوما من 50تا راوی دادم که هم تابعی هستند و شما به من بگو آیا بخاری و ابن ماجه و نسایی و …نمیدونستن که مرسل تابعی قبول نیست که ازش روایت کردن؟
جواب= مثل اینکه واقعا بیسوادی. اهل سنت صحیحن دارند و مسانید و سنن . چیزی به اسم6 تا صحیح ندارند اهل سنت . بس الکی الاغیت خود را به رخ خواننده نکش . این همه زور زدی مقاله ای بی دروبیکر ساختی. حالا گوش کن در مورد عبدالله بن ثعلبه بن صعیر. الاسم : عبد الله بن ثعلبة بن صعير ، و يقال : أبى صعير ، و يقال ثعلبة بن عبد الله بن صعير ، أبو محمد المدنى العذرى الشاعر
الطبقة : 1 : له رؤية
الوفاة : 87 أو 89 هـ
روى له : خ د س ( البخاري – أبو داود – النسائي )
رتبته عند ابن حجر : له رؤية ، و لم يثبت له سماع
رتبته عند الذهبي : له صحبة إن شاء الله
ایشان صحابی بوده بدون شک.در مورد سماعش از نبی فقط توش یک کم شک هست ولیکن نبی را رویت نموده. قال المزي في تهذيب الكمال :
( خ د س ) : عبد الله بن ثعلبة بن صعير ، و يقال : ابن أبى صعير العذرى
أبو محمد المدنى الشاعر حليف بنى زهرة ، و يقال : ثعلبة بن عبد الله بن صعير .
و أمه من بنى زهرة . مسح رسول الله صلى الله عليه وسلم وجهه و رأسه زمن الفتح ، و دعا له . اهـ .
و قال المزى :
قال سعد بن إبراهيم : حدثنا عبد الله بن ثعلبة بن الأصعر ابن أخت لنا .
و قال محمد بن سعد : كان أبوه ثعلبة بن صعير شاعرا ، و كان حليفا لبنى زهرة .
و قال الحاكم أبو أحمد : أبو محمد عبد الله بن ثعلبة بن صعير العذرى ابن عم
خالد بن عرفطة بن صعير حليف بنى زهرة .
قيل : إنه ولد قبل الهجرة و قيل : بعد الهجرة و توفى سنة سبع ، و قيل : سنة تسع
و ثمانين ، و هو ابن ثلاث و ثمانين ، و قيل : ابن ثلاث و تسعين ، و قيل : غير
ذلك فى تاريخ وفاته ، و مبلغ سنه .
روى له البخارى ، و أبو داود ، و النسائى . اهـ .
قال الحافظ في تهذيب التهذيب 5 / 166 :
و قال ابن السكن : يقال له صحبة ، و حديثه فى صدقة الفطر مختلف فيه ، و صوابه
مرسل ، و ليس يذكر فى شىء من الروايات الصحيحة سماع عبد الله من النبى صلى الله
عليه وآله وسلم و لا حضوره إياه .
و قال أبو حاتم : قد رأى النبى صلى الله عليه وآله وسلم و هو صغير .
بس بخاری مرسل تابعی واسطی و صغیر نداشته . اینم یک تدلیس دیگرت . کاری نکن هر 50 شخص رو که نمونه اش رو بررسی نمودم برایت رد کنم تا بیشتر رسوا شوی. بس دست از سر کچلت بردار.
یعنی تا این حد جاهلی که نمیدانی اهل سنت صحیحن دارند و 4کتاب مسانید و سنن همه اش نزد اهل سنت صحیح نیست و ابن ماجه و امام نسائی و… هیچکدام ادعا نکردند که کل کتابشون صحیح است جز امام بخاری و امام مسلم . ان هم بعد هزاران بررسی گفتند که صدرصد صحیح هستند
رد مقاله حجیت مرسل تابعی واستناد ولیعصر بدان3-عبید بن رفاعه….1-عن عبيد بن رفاعة الصحابى قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم : ” يشمت العاطس ثلاثا فإن زاد شئت فشمته و إن شئت فلا ” .
** د ت
( فتح الباري 605/10 )
** قال الحافظ فى ” الفتح ” 10 / 605 : قال النووى : هو حديث ضعيف ، قال فيه الترمذى : هذا حديث غريب ، و إسناده
مجهول أ.هـ. ، قلت : إطلاقه عليه الضعف ليس بجيد ، إذ لا يلزم من الغرابة
الضعف ، و أما وصف الترمذى إسناده بكونه مجهولا فلم يرد جميع رجال الإسناد فإن معظمهم موثقون ، و إنما وقع فى روايته تغيير اسم بعض رواته و إبهام اثنين منهم .
ادرس=روضه المحدثین جلد6 ص 138
2-مشکاه المصابیح جلد3ص 26: عن عبيد
بن رفاعة عن النبي صلى الله عليه وسلم قال : ” شمت العاطس ثلاثا فإن زاد فشمته وإن شئت فلا ” . رواه أبو داود والترمذي وقال : هذا حديث غريب
3- علامه ی محدث شیخ ناصر البانی در کتاب صحیح وضعیف الجماع صغیر جلد30 ص66 در روایتی که به طریق مستقیم از عبید بن رفاعه ذکر شده می فرماید14566 – يشمت العاطس ثلاثا فإن زاد فإن شئت فشمته و إن شئت فكف .
تخريج السيوطي
( د ن ) عن عبيد بن رفاعة الزرقي مرسلا .
تحقيق الألباني
( ضعيف ) انظر حديث رقم : 6429 في ضعيف الجامع .
4-در کتاب السلسله الاحادیث ضعیف وموضوعه واثرها جلد10 ص235 می فرماید( يشمت العاطس ثلاثاً ؛ فإن زاد ؛ فإن شئت فشمته ، وإن شئت فكف ) .
ضعيف
أخرجه أبو داود (2/ 318) ، وأبو بكر الشافعي في “الفوائد” (6/ 181) ، وابن السني (248) عن يزيد بن عبد الرحمن عن يحيى بن إسحاق بن عبد الله ابن أبي طلحة عن حميدة – أو عبيدة – بنت عبيد بن رفاعة الزرقي عن أبيها عن النبي – صلى الله عليه وسلم – قال … فذكره .
قلت : وهذا إسناد مرسل ضعيف ؛ عبيد بن رفاعة الزرقي ؛ ولد في عهد النبي – صلى الله عليه وسلم – ، ووثقه العجلي .
وحميدة – أبو عبيدة – بنت عبيد مقبولة عند الحافظ .
ويزيد بن عبد الرحمن – وهو أبو يزيد الدالاني – ضعيف .
اینم از یکی مرسل تابعی ات………………………
اگر بخوای همه شو واست رد میکنم مقاله جاهلانه ات.
برو بچه جان ابروی خود را بیشتر از این نبر با ابن مذهب باطلت……
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
صرح
الحاکم فی علومه بأن مشایخ الحدیث لم یختلفوا أنه هو الذی یرویه المحدث
بأسانید متصله إلى التابعی ثم یقول التابعی قال رسول الله ووافقه غیره على
حکایه الاتفاق ( واحتج ) الإمام مالک هو ابن أنس فی المشهور عنه ( وکذا )
الإمام أبو حنیفه ( النعمان ) بن ثابت وتابعوهما المقلدون لهما والمراد
الجمهور من الطائفتین بل وجماعه من المحدثین والإمام أحمد فی روایه حکاها
النووی وابن القیم وابن کثیر وغیرهم به أی بالمرسل ودانوا بمضمونه أی جعل
کل واحد منهم ما هو عنده مرسل دینا یدین به فی الأحکام وغیرها وحکاه النووی
فی شرح المهذب عن کثیرین من الفقهاء أو أکثرهم قال ونقله الغزالی عن
الجماهیر
وقال أبو داود فی رسالته وأما المراسیل قفد کان أکثر العلماء یحتجون بها
فیما مضى مثل سفیان الثوری ومالک والأوزاعی حتى جاء الشافعی رحمه الله
فتکلم فی ذلک وتابعه علیه أحمد وغیره انتهى.
حاکم در علومش تصریح مى‌کند که مشایخ و بزرگان حدیث اختلافى در اعتبار
روایاتى که محدث با سند متصل تا تابعى نقل مى‌کند سپس تابعى مى‌گوید رسول
خدا فرمود ندارند.
در این عدم اختلاف دیگران نیز او را همراهى کرده‌اند.
امام مالک بر اساس نقل مشهور از وى و همچنین ابوحنیفه و پیروان و مقلدان
این دو و گروهى از محدثان و امام احمد حنبل بنا بر نقلى که نووى و ابن قیم و
ابن کثیر و دیگران دارند، به خبر مرسل تابعى اعتقاد داشته و در باب احکام و
غیر آن به آن استناد جسته اند.
أبو داوود در رساله‌اش گفته است: اکثر علما؛ همچون سفیان ثوری، امام مالک و
اوزاعى به روایات مرسل احتجاج مى‌کنند تا زمان شافعى که او این مطلب را رد
کرد و احمد بن حنبل و دیگران نیز از شافعى پیروى کردند.
السخاوی، شمس الدین محمد بن عبد الرحمن (متوفای۹۰۲هـ)، فتح المغیث شرح
ألفیه الحدیث، ج ۱، ص ۱۳۹، ناشر: دار الکتب العلمیه – لبنان، الطبعه:
الأولى، ۱۴۰۳هـ.
سراج الدین انصارى مى‌نویسد:
ونقل الآمدی قبوله (مرسل التابعی) عن أحمد أیضا واختاره. وبالغ بعضهم فجعله
أقوى من المسند لأنه إذا أسنده فقد وکل أمره إلى الناظر ولم یلتزم صحته.
وذهب ابن الحاجب إلى قبوله من أئمه النقل دون غیرهم وذهب عیسى بن أبان إلى قبول مراسیلهم ومراسیل تابعی التابعین وأئمه النقل مطلقا.
آمدى پذیرفته شدن اخبار مرسل تابعى را از طرف احمد حنبل نقل کرده و
مى‌نویسد: بعضى مبالغه نموده و حتى آن را از مسند قویتر دانسته‌اند؛ زیرا
هنگامى که خبر با سند نقل شد صحت و سقم آن به خواننده واگذار مى‌شود و ناقل
به صحت آن کارى ندارد؛ ولى ابن حاجب پذیرش مرسلات تابعى را به دانشمندان
حدیث محدود مى‌کند، و عیسى بن ابان فراتر از او و دیگران سخن گفته و معتقد
است که اخبار مرسل تابعى و کسى که از تابعى نقل مى‌کند (اتباع التابعین) و
تمام پیشوایان و بزرگان ناقل حدیث، پذیرفته و مورد قبول است.
الأنصاری، سراج الدین عمر بن علی بن أحمد (متوفای ۸۰۴هـ)، المقنع فی علوم
الحدیث، ج ۱، ص ۱۳۹ – ۱۴۰، تحقیق: عبد الله بن یوسف الجدیع، ناشر: دار فواز
للنشر – السعودیه، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۳هـ .